گوشه ای از درد دلهای خانواده بهبهاني در نبود پدر دلنوشته رابعه بهبهاني برای پدرش سلام باباجان بابای عزیزم خوبین امیدوارم هیچگونه کدورتی نداشته باشید اگر از احولات ما جویا باشید الحمدلله خوبیم ، غمی نداریم جز فراق شما بابای عزیز من در سن خیلی کمی بودم که از دیدن شما بابای خوبم محروم شدم. باباجان من ۳۱ ساله چشم براهتونم و بامید اون روزیکه درکنارشما باشم زندگی میکنم. بابا چرا تلاشت رو نمیکنی که باما تماس بگیری که بدانم شماهم ما رو فراموش نکرد
دیروز بعد از مدت ها ، یعنی بعد از حدود سال یه کتابی رو پیدا کردم ( کتاب جای پا تا آزادی ، مجموعه اشعار سیمین بهبهاني ). یه روزی وقتی هنوز سرباز بودی ، آخرین تماسم رو گرفتم و بعد بی هیچ حرفی همه چی تموم شد ، اون روز احساس کردم که باید یک روز رو به تو و خاطراتت اختصاص بدم و بعد همه چی و فراموش کنم و برگردم سراغ درس و زندگی ، اون روز فکر میکردم دارم بهت ادای دین میکنم، در کتاب سیمین بهبهاني همون روز در حاشیه ی یکی از شعرها از احوالم نوشتم و به خودم قو
*شعري زیبا از مقام معظم رهبری*
هر شعري مخاطب خودش را دارد به گفته رفیعا هر نوع شعري (طنز و جدی) مخاطبان خاص خود را از طیفهای گوناگون دارد. به عنوان مثال، اشعار ی که بیشترین و گستردهترین انواع شعر طنز را شامل میشوند، با اینکه علاقهمندان بسیاری دارند، اما باز هم مورد پسند عدهای نیستند. رفیعا درباره یکی از اصلیترین . ادامه مطلب (کلیک کنید)
تشویق یکی از همشهریانکه قریحه شاعری در طبعش موکد بوده وشعر هایش را قبلا برایم می دادند تا در صورت نیاز ویرایش نمایم که متاسفانه مدتی است به علت کسالت جسمی و روحی شعري نسروده است . آن شعر که گفته ای شنیدم یک بیت دراو غلط ندیدم یک مژده جالبی به من داد یک قصه دیگری نویدم تو شعر بگو هر آنکه خواهی من ناسره از سره ببیزم شعري که سروده ای زدل بود من ذوق ترا قوی بدیدم در شعر علاقه ای که داری پیروزی تو بود امیدم تو شهد بگیر زمیوه و گل گر بی مزه شد شکر بریزم
یک دریچه آزادی باز کن به زندانمیک سبو پر از شادی خرج کن که مهمانمابر نقره افشان شو تا چو تاک بارآورپیش دست و دلبازان دست و دل بیفشانمیک چمن صفا داری باز کن به رویم دربر بساط گل بنشین در کنار بنشانملحظه های امروزم شاد باد و رنگین بادوعده های فردا را اعتماد نتوانمفرّ بامدادم کو؟ نیمروز شادم کو؟آفتاب بیرنگی بر فراز ایوانممرگ راه می بندد لحظه های غلتان راکو مجال پوییدن؟ گوی تنگ میدانمعشق! خیز و توفان کن! آنچه مانده ویران کن!از تو باد خاشاکش لا
وقتی که تواین شعر را بخوانیشاید من در شهر دیگری باشم !شعري که از پاییزی تلخو عشقی که به عبث می پیمودسخن میگفت .شعري که در بادها می وزیددور و تنهاآماده بودزیرا که مرگقایقی سفید رنگ بودقایقی غرق شده که تمام دریاهای سیاهاو را می خوانندمرگشکل ستاره های خاموشو آدرس هایی پارهمرگشبیه چمنزاری سوخته بودوقتی که تواین شعر را بخوانیشاید من در شهر دیگری باشم . "بهجت آیسان"مترجم : سیامک تقی زاده”
یا مسیح حسین، یا علی اصغر ادركنی "تنت به ناز طبیبان نیازمند" شده "وجود نازکت آزرده ی گزند" شده رسید کوفه به جایی که پایه ی ظلمش به سهم خواهی از این شیر خوار بند شده به روی دست ، پدر می دهد تو را از دست پدر دوباره پسر داد و ارجمند شده تو آخرین نفر از لشکری و بعد از تو میان لشکر دشمن بگو بخند شده تو را به نیت قلب حسین تیر زدند اگر چه زخم تن او هزار و اند شده فشار مادرت افتاد تا سرت افتاد .و هر چه شوری دریاست آب قند شده! فقط به جرم "علی "بودن است اینگونه
شعري که چند سال پیش به سفارش نشریه ی زرین دشتِ تربت جام سروده بودم. این شعر، نقدی بود بر سرعت گیرهای بی قاعده ای که در شهرستان تربت جام، رانندگان را آزار می داد. باید این توضیح را بیفزایم که گُلکِ پلخمون» شخصیتی بود مانند گل آقا». خراسانی ها به تیرکمان پلخمون» می گویند. چون هدف بنده، نشانه گرفتن کاستی های جامعه بود، این شخصیت را به چنین نامی مسما کردم: دعا کن از برایم پیر تربت! اسیرم من به سرعت گیر تربت دل و روده به هم خورد از عبورش برون کرد م
قلمم ردِ شعري را زده تا انتهای کوچه ای بن بست!هوای این ناگفته ی گنگ چنان هوایی اش کرده کهلاابالیِ کوچه ی اندیشه اگر صدایش کنی،باکش نیست.به سرش سودای رقصی بی بدیل افتاده، آنقدرکه هزار شاه بیت اگر دوره کنند گردش راباز سر به زیرِ یک مشقِ بی سرمشق،تکیه بر خاموشی را ترجیح میدهدمعرکه گیرِ این سپید خانهچند روزیست،واژه ها را به زنجیر کشیده دور انگشت می چرخاند.گز میکند کوچه ی گمشده اش را از ابتدا تا.نعره هایش را اما قورت میدهد پشتِ دیواری که رد
شعري در مورد رونق تولید از مجتبی باقی در شهر میبینی نسیم عشقِ جاری را لبخندهای صبح زیبای بهاری را در باغهای قمصرِ گلهای همراهی عطر گلابی مینوازد آنچه داری را از ارتفاع قلههای عزت و غیرت هر دم ببین نقش و نگار استواری را گر طالب زیبایی فردای ایرانی با ما بخوان اینک سرود پایداری را "رهبر"که میخواند تو را بر کار و بر تولید از دل بگو در پاسخش گلبانگ "آری" را در نای شور انگیز او چون روز میبینی هفت آسمانِ عزّت و امیدواری را آیینه در آیینه ،
الحاج محمدهاشم ولیزادهء اندخویی تابنک ترین سیمای نظامی وادبی: قریحه ی شعري در حقیقت نقد استعداد وهبی است نه کسبی ویا به عبارت دیگر موهوب است نه مکسوب. شاعرانی در ردیف شاعران کلاسیک ومعاصر وجود دارد کم سواد ویا مطلق بیسواد اند و به این مفهوم که به پیش هیچ استادی زانوی ادب نزده اند وسرتعظیم فرود نیآورده اند ولی سروده هایشان ازلحاظ پخته گی و نضج کلامی معرا ومبرا از هر گونه عیب ونقیسه شعري میباشد. یا شاعران باسواد وتحصیل کرده ی که رشته ی تحصیلی
شعري به گویش بهبهاني(بخشی از دو بیتیهای استاد تقی آصفی)غم یارن که مِی دیوونه کرده اَ دین و مذهبِی بیگونه کردهمبینهای که جا و منزلیم نی غم عشقن که مِی بی خونه کردهشکسته اَ غمت بال و پر مَه اَ داغت خرد و خَسّه پیکر مَهنوِیساده دلم میخواس بزودی ته انگشتت بشو انگشتر مَهول و ویلون اَ ته صحرا مگردم ا دنبال گل نعنا مگردما روزی که ته رته ا ای شهر
شعري درباره ی الموت
ملک الموت از چه پس کوه نهان است
زیبا و عیان در پس صاحبنظران است
با آنکه حصارش بود آن تیغه البرز
هر روز جهانگرد بر این خاک روان است
سر چشکه8 ای از رود سفید است در این خاک
میغرد و بر سوی خزر تند روان است
این ملک که گویند ورا لانه ی شاهین
شش ماه فقط باد دلاویز وزان است
هر چند بهار همه جا ناز و قشنگ است
اما الموت تازه تر از روح و روان است
اردیش بهار است بر او تا سیم تیر
مجازی و حقیقی با رونق گرفتن دنیای مجازی خیلی از حقایق از حقیقت خود به دور مانده است و تشخیص واقعیت ها و غیر واقعی ها از یکدیگر مشکل شده است جملات بسیاری وجود دارد که آن را به استادان بزرگ یا هنرمندان معروف نسبت می دهند در صورتی که چنین جمله ای از آنان نمیباشد و برای خواننده مطلب شناخت نویسنده اصلی جملات مشکل است گاهی شعري را به شاعری نسبت می دهند که هیچگاه در این زمینه و سبک شعري نسروده است نحوه شعر نشان می دهد که ناشیانه گفته شده و ربطی به آ
#فراشعر #فراداستان ⛱فرا شعر و فراداستان از ژانرهای معرفی شده توسط #استاد_آرش_آذرپیک در #مکتب_اصالت_کلمه میباشند. ⛱ فراشعر و فراداستان، در مکتب اصالت کلمه به عنوان مقام جامع تمام جریانهای شعرنگرانه وداستاننگرانه معرفی میشوند. ⛱فراشعر و فراداستان نخستین سیستم های شعري و داستانی هستند، که بر خلاف دیگر مکاتب از تمام سیستم های شعرمحورانه وداستانمحورانه آشنایی زدایی میکنند. ⛱ فراشعر و فراداستان، در آغاز با فراروی و آشنایی زدایی از
خازن یكی از شاعران دوره اول مشروطه می باشد.به گفته استادشهریار او سواد نداشت ولی اگر تربیت شده بود حافظ می شد.نمونه شعري او كه در مورد مشروطه سروده شده است. هر زمان گویلوم قوشـــی یاد بهارستان ایـــــــدر فکر وصل ایلر سیزیلــــــدار ناله و افغان ایــــــــدر بیر پری سینمیش قوشی گوردوم دونن گاریده باشلاییب شوریله نقل غصه ی ایران ایـــــــــــدر سسلنیردی باغبانا اولما غافل باغیــــــــــــــــدن بیله کی گولچین داراشمیش گولشنی تالان ا
به بهانه درگذشت بهمن صالحیمردی كه برای همیشه از گیلان رفتعلیرضاپنجهایرومهی اعتماد ص۱۱ پنجشنبه ۷ آذر۹۸: نخستین كتابم سوگپاییزی چند ماه پیش از انقلاب منتشر شد، پیش و پس از انتشار این كتاب با یكسری از شاعران گیلان آشنا شدم. در میان شاعران گیلكیسرا با کتاب نئیجگره (جیغ) از مرادیان گروسی دبیر ادبیات و گیلانشناس و شاعر شعرهای گیلكی كه فعال ی هم بود آشنا شدم. مدتی مانده بود به انتشار نخستین كتابم كه با نامایاد رفیق جان كامبی
شعري جدیداز استاد بهلول حبیبی زنجانی _ ماجرای کربلا رفتن حاج اصغر زنجانی و لطف ارباب(ارباب هوای نوکرش را دارد) ------------------------- کربلانین گنه دوشدی دلیمه غملی سوزی ایسلادوب اشک تریلن بو مصیبتده گوزی بیزه تعریف ائلییوردی بونی حاج اصغر ئوزی رَهرُوِ جان بکفِ راه حسین بن علی اهل زنجانیدی مداح حسین بن علی --------------- عشق،وادار ائلدی بیر گونی نیت ائلییم تا یوخوندان آقاما عرض ارادت ائلییم مرقد پاک ابوالفضلی زیارت ائلییم کربلایه ساری من ایلمیشم عزم سف
____________________________________________________________________________________________________________________________________ مرتضی امیری اسفندقه شاعر و غزلسرای آیینی در گفتوگو با پایگاه خبری حوزه هنری گفت: زمانی که برای امام معصوم شعري سروده میشود، همانند سرودن شعر برای پادشاه نیست، بلکه امام معصوم شخصی بسیار بزرگتر از یک انسان است؛ امام معصوم یک فرهنگ و یک تفکر ناب است. امیری اسفندقه شاعر و غزلسرای آیینی گفت: زمانی که برای امام معصوم شعري
وضعیت قرمز کرونا در بهبهان و در هفته دوم مهر ماه 99 در حالی به سرعت در حال تبدیل به وضعیت سیاه است که از مدتها پیش میشد آن را پیش بینی کرد. در حالی که بهبهان در استان خوزستان اولین شهری بود که وضعیت سفید آن چندان دوام نداشت، اما مسئولین امر با بیخیالی و عدم ممانعت از ورود مردم به تفرجگاه ها و عدم کنترل های سخت پیشگیرانه به تسریع آن دامن زدند. بارها نوشته ام که مدیریت بحران یک هنر است. مدیران بهبهاني که چشم و گوش به لب ستاد کرونای استان داشتند بسی
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، اهالی روستای چرمله علیا از توابع شهرستان سنقر و کلیایی صبح امروز در مراسمی از دیوان شعري لطفعلی خان صحرایی ، شاعر فقید اهل این روستا و از شاعران به نام استان کرمانشاه رونمایی کردند.
این دیوان شعر مجموعه ای از سروده های لطفعلی خان صحرایی شامل، غزلیات، رباعیات، قطعه، قصیده و ترجیع بند می باشد که توسط یک از فرهنگ دوستان سنقری به نام اصغر ایزدی گردآوری شده است.
از جمله دیگر آثار این شاعر برجسته که توسط خانواده ی وی
*********** ------ با کسب اجازه از بانوی سخن ایران خانم سیمین بهبهاني "دارا جهان ندارد". اما جهان ز دارا فریاد و غصه دارد "سارا زبان ندارد." با تخم گنجشکها شاید زبان در آرد "کارون زچشمه خشکید." از دست این عربها "البرز لب فرو بست." با حکم بی شرفها.وای از دل دماوند دیگر دما ندارد "روز وداع خورشید." اندر دل سپاهان "زاینده رود خشکید" .از گریه های مامان .نقش جهان که نقشش ربطی بما ندارد بر بام پارس دنیا.با رسم بچه بازی نامی دگر نهادند .بحر الکبیر تازی .کو آرش و
قوانین شرکت در مشاعره :
1_مشخصا اولین قانون اینه که شما باید بااخرین حرف شعر حریف شعري رو شروع کنید
2_هرچه اشعار شما از شاعران گوناگون تری باشد امتیاز بیشتری کسب میکنید
3_حرف هایی با تلفظ های مشابه:مثلا حریف شعري میگه که به حرف(ط) ختم میشه ولی شما برای این حرف شعري ندارید میتونیدبا حرف (ت) یک شعر رو بگید اما از شما امتیاز کسر میشود
4_(این یک توصیه برای شماست نه یک قانون!) سعی کنید اشعاری که به حروف سخت ختم میشوند را به هیچ وجه به خاطر نسپارید و به ا
☘️اشاره نورمحمد ناصری، متولد 1351، دبیر زبان و ادبیات فارسی، از چهرههای فرهنگی و شاعران پیشكسوت شهرستان دهلران است كه سالها در عرصهی شعر و ادب كوشیده و شعرهای فارسی بسیاری گفته و در مجامع ادبی و كنگرههای معتبر فراوانی حضور یافته است. او در كنار شعر فارسی، شعر كُردی نیز میسراید كه شعر زیر نمونهای است از شعرهای كُردی او. كردی رایج در حوزهی جنوبی استان، گویش كردی پهلهای است و به عبارتی دیگر، این گویش آخرین مرز از گسترهی زبان كرد
قطع درختان در بهبهان از لحاظ تکرار چنان در سالیان متمادی مکررا در فضای شهری ما حضور داشته که می توان بصورت اختصاصی به بررسی ابعاد مختلف آن پرداخت. گرچه بخش عمده داده ها و تصاویر از زمان فعالیت بلاگرهای بهبهاني در اینترنت ثبت شده است، اما پیش از آن نیز حکایت تبر و درخت دیرینگی دارد. قدیمی ترین و شاید از دردناک ترین قطع درختان مربوط به نخل های زینتی خیابان عدالت باشد. نخل هایی که علاوه بر زیبایی خاص خود به نوعی تاریخچه ی خیابان عدالت نیز بودند
کتاب جهانِ معلولساز و اخلاق معلولیت مارشال مکلوهان؛ پیشگوی اینترنت و طراح دهکده جهانی سیدمحمد حسن آل طیب؛ فقیهی فرزانه و مبارزی انقلابی کتاب صد سال در هزارتوی وحشت» درباره عباس دوران کتاب مفتاح الغیب قونوی کتاب "حجت خدا" و ۱۱۰ داستان از مجاهدتهای شهید حُججی کتاب تکنیکهای حرفهای در ویرایش عکس» گام به گام با عکاسی کیفی ایرج جهانشاهی؛ مبدع روش جدید آموزش الفبای فارسی درباره خسرو شکیبایی سیمین بهبهاني؛ نیمای غزل کتاب گفتارهای اما
کتاب جهانِ معلولساز و اخلاق معلولیت مارشال مکلوهان؛ پیشگوی اینترنت و طراح دهکده جهانی سیدمحمد حسن آل طیب؛ فقیهی فرزانه و مبارزی انقلابی کتاب صد سال در هزارتوی وحشت» درباره عباس دوران کتاب مفتاح الغیب قونوی کتاب "حجت خدا" و ۱۱۰ داستان از مجاهدتهای شهید حُججی کتاب تکنیکهای حرفهای در ویرایش عکس» گام به گام با عکاسی کیفی ایرج جهانشاهی؛ مبدع روش جدید آموزش الفبای فارسی درباره خسرو شکیبایی سیمین بهبهاني؛ نیمای غزل کتاب گفتارهای اما
درباره این سایت