نتایج جستجو برای عبارت :

اسم پسر کردی کلهری

چرااز محفل ما ای پدر عزم سفر کردي چراازدوری رویت مرا خونین جگر کردي رقیه دخت شاه دین شبی در شام غم افزا زهجر باب خود گشتی بسی درشیون وغو غا سرشک ازدیدگان جاری همی نالید ومی گفتا که ای بابا ی مظلومم بکوی که گذر کردي -------چرا از محفل ما ای پدرعزم سفر کردي --------------------- یتیمم در بدرگشتم همی نالم زهجرانت بیا بابا دم دیگر مرابنشان بدامانت کجا رفتی توای باباسر وجانم بقربانت زما افسردگان بابا چرا قطع نظر کردي -----------چرااز محفل ما ای پدر عزم سفر کردي
خیال کردي بی تو کارم تمومه خیال کردي بی تو مرگ آرزومه خیال کردي خیال کردي دیگه این زندگانی تو چون رفتی بی تو بر من حرومه حرومه خیال کردي خیال کردي خیال کردي خیال کردي نه از پا نشستم نه در خود شکستم بیا تا ببینی که من زنده هستم به مرز جنونم کشاندی و ر فتی غمم را ز چشمم نخواندی و رفتی خیال کردي خیال کردي خیال کردي خیال کردي نباشد به قلبم امید محالت نمانده به جانم نیاز وصالت نمیخواهم اصلا بدانم کجایی دلم بسته ره را به سوی خیالت خیال کردي خیال کردي
#ئەی_مەولەوی
تا گه‌ر ک هه‌م م رووژینیه‌وه‌م له هیورده‌و هه‌رئه‌و به‌یته به‌یت عشقدئه‌و تیشک نیورده‌و هه‌ر
هه‌ر به‌یت شعره‌گاندمانا دیره هزاره‌یلرووشن و رووشنکه‌رهوه‌ رووشنای هساره‌یل
جام شه‌راو عشقدکیشامه سه‌ر له گیانه‌وخه‌میگ نه‌منیه دیترنه‌منیه ژوون و ژانه‌و
ئه‌ی مه‌وله‌وی چ به‌رزهبه‌یان و فام و جیگه‌دخوزیا ک بیومن ئیمه‌یشعاشق له شوون ریگه‌د
تا گه‌ر ک هه‌م م رووژینیه‌وه‌م له هیورده‌و هه‌رئه‌و به‌یته به‌ی
باز از تو می نویسم از غم دلتنگی ام از غم نبودنت می نویسم از دلم دلی که هوایت را کرده می نویسم از عشق از احساسی که به شما دارممی نویسم چون می دانم که می خوانیمینویسم تا بدانی و بفهمی که دیگرطاقت یک لحظه دوریت را ندارم آنگاه که من از احساسم برایت می نویسم شما چقدر روی نوشته های من وقت می گذاری کاش می دانستی کاش سعی می کردي که بفهمی تنها رفتن راه حل این عشق پاک نیست یا سکوت کردن  در برابر این همه خواهش  برایم  بی وفایان رامعنا کردي و ثابت کردي ک
 برای تو می نویسم برای تو که تنهایی هایم پر از یاد توست  برای تو که قلبم منزلگه عشق توست  برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست برای تویی که تمام هستی ام در وجود تو غرق شده برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است   برای تویی که مرا مجذوب قلب نازنین و احساس پاک خود کرديبرای تویی که وجود بی ارزشم را محو وجود نازنین خود کردي برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است   برای تویی که سکوتت سخت ترین شکنجه من است   برای تویی که قل
گفته اند . | #ارسالیگفته اند : دریافتی نمایندگان مجلس فقط ماهی میلیون  و 300 هزار تومان است که نمیتوان با آن زندگی معمولی داشت .شاعر با ایشان همدردی کرده نماینده دلم را ریش کردينگاهم را به سوی فیش کرديچو دیدم فیش بالای خودم رابه قلبم گوییا آتیش کرديحقوقت کمتر از من؟وای بر منغمم را ای برادر بیش کرديچگونه با چنین فیش حقیریحساب خرج و دخل خویش کردي؟!تو با رو کردن فیش حقوقتدل ما را پر از تشویش کرديبنازم من مرام و مسلکت کهتوقع کمتر از درویش کرديبه
خدا را شکر کردي؟ بله. از کسی گره گشایی کردي؟ بله. از کسی دلجویی کردي؟ نه. از غیبت کسی جلوگیری کردي؟ نه. کارهای خوب: دعا، قرآن، روزه کارهای بد: تاخیر در نماز ظهر، بد حرف زدن با مامان، خواب زیاد، پرخوری
شکر خدا را کردي؟ بله.مشکل کسی را حل کردي؟ نه.از کسی دلجویی کردي؟ نه.از غیبت کسی جلوگیری کردي؟ نه. کارهای خوب: روزه - دعا - صدقه نیت: رفع گرفتاری به خاطر خدا بود؟ نه . کارهای بد: بداخلاقی - تنبلی - پرخوابی  
بسمه تعالی چگونه باورم آید به شهری که وفا کردي سرت از جهل بشکافد مگر مولا جفا کردي! به تیغ صبحگاهی تو شدی مجروح عرفانی تو روح و جان شیرینت فدایی خدا کردي فدای قلب تو مولا چه دل رحم و رئوفی تو همه خون دلت دادند تو آنها را دعا کردي بمیرم من برای تو شدی تنها تر از تنها نداری یار و غمخواری تو زهرا را صدا کردي در آن شهر جفاکاران تو تنها مرهم دردی پناه بی پناهانی تو دینت را ادا کردي چه زخمی بر دلت مولا پس از هجران زهرا شد چو زهرا بر پریدن تو تمنا و دعا ک
خدا رو شکر کردي؟ نه.از کسی دلجویی کردي؟ نه.از کسی گره گشایی کردي؟ نه.از غیبت کسی جلوگیری کردي؟ نه. کارهای خوب: کتاب، صلوات کارهای بد: تاخیر در نماز صبح، بد حرف‌زدن با مامان، بلند کردن صدا، حسادت، ناشکری
خدا رو شکر کردي؟ نه.از کسی دلجویی کردي؟ نه.از کسی گره گشایی کردي؟ نه.از غیبت کسی جلوگیری کردي؟ بله. کارهای خوب: هیئت - سرزدن به مامان بزرگ کارهای بد: ریا، بد حرف‌زدن با مامان، سرزنش، حسادت، تکبر  
خدا رو شکر کردي؟ بله. از کسی دلجویی کردي؟ بله. از کسی گره گشایی کردي؟ نه. از غیبت کسی جلوگیری کردي؟ نه کارهای خوب: قرآن، مناجات، درس کارهای بد: بداخلاقی، تکبر، خودخواهی، بدگمانی، بد حرف‌ زدن با مامان
بگذاربگویم: آخرفهمیدم چه ربطی بهم داریم که پشت این همه فاصله تااین حد به من نزدیکی. "توادامه وجودمنی" دل من باتوآرام گرفت این نوشته های گاه وبی گاه قلب من است برای تشکرازتو که تمام کج خلقی هایم راتحمل کردي صبورانه همه ی بهانه گیری هایم راهضم کردي آخرهم باهمان صدای همیشگی تسکینم دادی من نمیدانم چه شدی یاازکجاپیداشدی فقط خوب کردي ادامه وجود من شدی خوب کردي!!!!
سلام بانو جان. شیلای عزیزم منو ببخش که واقعا یاهدم نمیاد تولدت 4 اسفندِ یا 11 اسفند.پیشاپیش تولدت رو تبریک میگم ❣️شیلای گلم!مغلته نمی کنم، بزرگ نمایی هم نمیکنم و خودت خوب اینو میدانی تو عشق اول و آخرم هستیتا چند روز دیگه شروع زندگی عاشقانمون وارد 15 سال خودش میشه که البته فقط، 2یا 3 سالش رو باهم بودیم به هر طریقیشیلا ولی تو این چند وقت واقعا پیرم کردي، خوردم کردي ورُک بگم عاجزم کردي، شیلا اینقدر سنگدل نباش، شیلا من نمیتونم به فراموشی بس
ترانه سرا : آریو پویاننام ترانه : دیوانه کردي مرا(تاب گیسو)سبک : سنتی، 8&6تعداد بیت : 14قیمت : توافقیشماره تلگرام مدیریت : 09050357465هنگامه کردي بپادر قلب بی اعتقادمعاشق نبودم نبودمعشقو تو دادی تو یادمدیوانه کردي مراآن سان که صبر از کف بدادماز جام انگور دو چشمتمستم که رسوای خراباتمترجیع بند
رفتی و  بهار  ما   زمستان   کردي                آنشب که توترک جمع یاران  کرديایام خوشی که باتو بودیم افسوسآرامش وخواب  قبلطوفان  کردي                        -------------------با  رفتن   تو  بهار  و  پاییزیکیستکوه زر و یک سوزن ناچیز یکیستبی قدروبهاست بی توگویی هرچیز تفسیرشب وصبح دل انگیزیکیستتقدیم به تو که ازیادمان نمی روی»        فرهاد کیارستمی»  
یه وقتایی شاید باید چیزی که گم کردي پیدا نشهچون با بدست اوردن اون ممکنه چیزای دیگه ای رو از دست بدیاز دست دادن هر دوش درد داره ولی امیدت از چیزی که گم کردي کنده شدهپس بهتره همونی که گم کردي رو دیگه نداشته باشی تا بخای چیز جدیدی رو از دست بدی
دلم برات تنگ شده بود همدم تنهاییام هیچ وقت واسه تو ننوشتم وبلاگی که خیلی وقتا برام دلتنگیامو پر کردي خوشبختم کردي بدبختم کردي خرابم کردي و دوباره ساختی اره حالا بی خواننده ترین پیج دنیایی و من هیچ اصراری ندارم کسی بخوندت چون کسیو ندارم اینجا مهاجرت کردم نه ک بی وفا بشم نه خودتم میدونی که فقط برا کارام میرم و خلاص با تو خندیدم گریه کردم . از دل نوشتم دلنوشته چیزی ک دیگه کسی برا خوندنش محرم نیست هممممیشه ب یادتم با تمام خاطراتت
میخوام باهات حرف بزنم
اما این اشکی که از صبح با یادآوریش هرکاری میکنم خشک نمیشه نمیذاره 
کاش میشد چَت کرد 
اونوقت حرف میزدیم و مهم نبود این طرف صفحه من دارم چه قدر و چطور اشک میریزم
 
 
دیگه با گریه هم خالی نمیشم
نگاه کن با غرور من چه کردي 
یه کاری با دلم کردي که حتی 
به حال من خودت هم گریه کردي
غواص به فرمانده اش گفت: اگر رمز را اعلام کردي و تو آب نپریدم ، من رو هول بده تو آب! فرمانده گفت اگه مطمئن نیستی میتونی برگردی. غواص جواب داد: نه ، پای حرف امام ایستادم . فقط می ترسم دلم گیر خواهر کوچولوم باشه.آخه تو یک حادثه اقوامم رو از دست دادم و الان هم خواهرم راسپردم به همسایه ها تا درعملیات شرکت کنم.
تو بدون من واقعا خوشحالی به من احتیاجی نداری همه چیو فراموش کردي واقعا خوشبختی بدون من خوشبختی تو نیازی نداری بهت بگم دوست دارم نیازی نداری نیازی نداری نیاز نداری!فراموش کردي منو فراموش کردي تمام چیزایی که تو ذهن من زنده اس همه ی اون خاطره ها تو فراموش کردي برا تو وجود نداشتن انگار باورم نمیشه عزیزمن.امیدمچرا کمر بستی به نابود کردن من
کشیدی نقشه قالی عشقم دواندی چله اش * را توی پشکم * بتار و پود روحم رخنه کردي مرا دارم*زدی دیوونه کردي دوتا گاوه* زدی بر پای دارم * نپرسیدی چرا از حال زارم نمودی بارم * و رفتی ز پیشم ولم کردي میون قوم و خویشم سپردی دست من مغراض* وشونه که آرومم کنی در کنج خونه فرستادی کلاف رنگ قالی منو کردي عجب حالی به حالی گلی* و مله ای * دوغی * و مشکی نخودی* چهره ای* زرد و زرشکی بدادی پودرو* با پود صفره * ولکن با دلم هرشب تو طفره تموم نقشه را جوری که گفتی ببافیدم به دلخو
عبدالله سلیمان که در ادبیات کردي او را گوران می نامند ، پیشوای شعر نوین کردي سورانی به شمار می رود .عبدالله گوران و تنی چند از شاعران سلیمانیه در دو دهه آغازین قرن بیستم جنبش ادبی را با تاثیر از تحولات ادبی ترک های عثمانی آغاز کردند که این جنبش سنگ بنای شعر نوین سورانی را پی‌ریز نمود .جنبشی که بعد ها گوران به تنهایی آن را پی گرفت و فعالیت ها و نوآوری‌های او منجر تثبیت نام گوران به عنوان پیشوای شعر معاصر کرد در ادبیات کردي شد.
    تورابادیگری دیدم که گرم گفتگو بودیبا او آهسته میرفتی سراپا محو او بودی نگاهت کردم و برمن چو بیگانه نگه کرديشکستی عهد دیرین را گنه کردي گنه کرديگناهت را نمی بخشم.چه شبها را که بایادت بیهوده سحرکردمچه عمری را که بیهوده به پای تو هدر کردم توعمرم را تبه کردي گنه کردي گنه کردي گناهت را نمی بخشم.
#زندگی_را_شستی_و_در_آفتاب_انداختی#محمد_زارعیباد را با گیسوانت در عذاب انداختیباز در فکر پریشان پیچ و تاب انداختیآی ساقی! آی میراب عطش های کویر!ای که زیر پوست این خاک آب انداختی!لطف کردي ای عزیز! ای عشق! ای عشق عزیز!در حضیض چاه بودیم و طناب انداختیچشمه ها خشکیده بود و رخت دنیا چرک بودزندگی را شستی و در آفتاب انداختیصبح را با خنده ات بیدار کردي صبح زودروی هر خمیازه ی شب رختخواب انداختیسفره ی صبحانه را چیدی به صرف نان و نوردر تمام چای ها عطر گلاب ا
کراپت خاچو (Karapetê Xaço) (به ارمنی: Կարապետ Խաչո) خواننده ارمنستانی موسیقی کردي.زنده یاد کاراپت خاچو خواننده ارمنستانی موسیقی کردي امروزه او را به عنوان بزرگترین دنگ بیژ تاریخ آواز سنتی کردي می شناسند. خاچو در شهر قامیشلی سوریه ازدواج و صاحب پنج فرزند شد. پس از پایان جنگ جهانی دوم با خانواده به ارمنستان مهاجرت و در رادیوی کردي ایروان مشغول به کار شد.
شنیدستم که با نعش برادر *** چنین می گفت آن مظلومه خواهرکه ای پشت و پناه و یار زینب *** تو بودی مونس و غمخوار زینببه هرمنزل مرا وقت سواری *** زراه مهر می کردي تویاریز جا برخیز و بنگر حال زارم *** به روی ناقه عریان سوارمتو آخر زینت عرش خدائی *** میان خاک و خون عریان چرائی؟
تو که نیستی هوا یه جوریه انگار خفستبذار ببینمت قول میدم اخرین دفعستتو که نیستی درارو بستم حبسم با خودمیه چند تا میله کم داره اتاق عین قفستو که نیستی و شبو جاده تا هر جا که برهبه هر جا میرسم هی هی خاطرهتو که رفتی خودت خاطره ها تو عشق توبه هر در زدم این دل نشد از یاد ببرهتو که رفتی من دق کردمدو سه شبم هق هق کردمانقد از عشق خوندمکه همرو عاشق کردمچرا منو ول کرديچرا دل دل کرديچرا دل و احساس و یهویی باطل کردياصلا بذار اسممو دیوونهبذار هر کی نمیدونهب
با نگاهی که خالی ازعشق است، از نجابت فرار می کرديبا همان موی خرمایی کافه را بی قرار می کردي لحظه از انتظار سر می رفت، صندلی ها مچاله می ماندندطعنه هایت عمیق تر می شد، قهوه را زهر مار می کردي طاق کسری کمان ابروهات، تیر آرش نشسته درچشمتبهتر از هر کسی تو می دانی، با سکوتت چه کار می کردي  مشتری های کافه سرخورده، مرده ها زنده زنده ها مردهبس که دیوانه می شدی گاهی، با خودت هم قمار می کردي طعم نسکافه ، عطر بابونه، چشم روشن، قدی تماشاییدل عشاق سی
در دل و جان خانه کردي عاقبت / هر دو را دیوانه کردي عاقبت ای ز عشقت عالمی ویران شده / قصد این ویرانه کردي عاقبت مولانا *** ‏بعضی‌ها هیچ وقت دیوانه نمی‌شوند . چه زندگیِ وحشتناکی را ادامه می‌دهند .! چار بوکوفسکی *** آن کس که تو را شناخت جان را چه کند / فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی ، هر دو جهانش بخشی / دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند ؟! خواجه عبدالله انصاری *** چه گویم؟ از که گویم؟ با که گویم ؟ که این دیوانه را از خود خبر نیست

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها