نتایج جستجو برای عبارت :

شعر تاریک روون ماموستا هیمن

تاريک و روون - دانلود کتاب کوردی - ماموستا هيمن بەشێک لە دەسپێکی کتێب : ئەوڕۆ هەرکەس لە ئەدەبی کوردی شارەزا بێ ناوی هێمنی بیستووە ، شێعرەکانی خوێندۆتەوە و بێ گومان دەزانێ کە هێمن یەکێک لە شاعێرە هەرە بەرزەکانی سەردەمی ئێمەیە. بەڵام شێعری هێمن هەر لە سەرتاوە لە چوارچێوەی ئەدیب و نووسەران دەرچووە ، و لە ناو کۆمەڵانی خەڵکی کوردستاندا بڵاو بۆتەوە و هەر لە سەرتاشەوە لە دڵی هەموو کوردێکی دڵسۆز و نیشتمان پەروە کاریگەر بووە و ئەوانی بەرەو خەبات ل
دلم براش تنگ، شده باز بیا واسم قصه بساز قصه ی از یه راه دور از اون دل سنگ صبور از اونیکه رفته سفر به جون خودش بی خبر در پی اونم، در به در بهش بگو بیاد یه سر شاید اشکامو پاک کنه وقتی که مردم خاک کنه دلم براش تنگه شده بیا واسم قصه بساز قصه ی از یه شهر دور یه عاشق سنگ صبور قصه ی از نبودنش اشک روون و سوختنش
با حضور استاندار کردستان؛ کتابخانه عمومی ماموستا قانع» افتتاح شد کتابخانه عمومی ماموستا قانع» در روستای تنگی سر شهرستان سنندج، پنجشنبه 1 آبان با حضور استاندار کردستان به بهره‌برداری رسید. به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در کردستان، بهمن مرادنیا؛ استاندار کردستان در آئین افتتاح کتابخانه عمومی ماموستا قانع» روستای تنگی سر که با حضور رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان، مدیرکل کتابخانه‌های عمومی، مدیرکل فرهنگ و ارش
                  ماموستا  پیره مرد:                      چنور له کیوان ونه وشه له چم                             گول له گولستان یه کیانگرت سه ر جه مهاتنه لام ووتیان: تو رابه رمانبه                            ئه مه مان بو بکه و تاجی سه ر مان بهئه وا هه ر سیکم به ستن به ده سته                                   هاتنه خزمه تت به ده ستی به ده ستههه ریه ک به رنگی مه رامی پیته                         بو نیازی خوی خاکی به ر پیتهچنور بو زولفت لوولو پشیوه                       وه ن
ماموستا حسینی: جنایات ترو ریستی و کشتار مسلمانان در کشورهای مختلف اسلامی با قرآن و سنت رسول‌الله (ص) در تضاد آشکار است امام جمعه موقت سنندج با اشاره به جنایات تروریستی و کشتار مسلمانان در کشورهای مختلف اسلامی گفت: آنچه امروز عده‌ای به نام اسلام و مسلمانی به آن دست می‌زنند چیزی جز یک جنایت بزرگ نیست و با قرآن و سنت رسول‌الله(ص) در تضاد آشکار است سنندج، ماموستا سیداحسن حسینی آنچه امروز عده‌ای به نام اسلام و مسلمانی به آن دست می‌زنند چیزی جز
الهی ستایش سزاوار توست جهان روشن از نور انوار توست درود و سلام برخاتم انبیأ بنام محمد(ص) لقب مصطفی بە یاران آل و بیتش سلام بە تعداد حرف و کلمە و کلام بە انفاس خاصی کە صاحب دلان بخوانم بە نقش دەِ (پایگلان)
 ماموستا سعید اکبری از نویسندگان بزرگ هورامان تخت(روستای کماله) است که مقیم شهر سروآباد است. وی دارای آثار و تألیفات متعددی است که از آن میان می توان به کتب زیر اشاره نمود :
1- مِفتاحُ العِنایَةِ فی شَرحِ الهِدایَةِ (فی النّحو بالعربیّةِ)
2- اَلمَطالِعُ السَّعیدِیَةِ فی شَرحِ الحاشیَةِ الیَزدِیَةِ (فی المَنطِقِ بالعربیّةِ)
3- البدر المنیر فی تَرجَمَةِ صرف میر(فی الصّرفِ بالعربیّةِ)
4- فَتحُ العَلیمِ القَدیرِ فی شَرحِ البدر المنیر (فی الصّرف
خوب همه انرژیهای منفی رو توی پست قبلی ریختم تا خالی شمخدایا مطمئنم یارو زنگ میزنه و این هفته اون خونه سرسبز شمال رو قولنامه می کنیم. خدایا تو کنارمون باش که همه چیز روون پیش بره و اشتبه نکنیم. خدایا کمک تو سرتاسر زندگی ما همیشه بوده و داشته های ما در کنا رتو معی پیدا کرده. خودت میدونی ب جز تو کسی رو نداریم. نذار گیر کنیم. کمارمون باش. ما روت حساب کردیم مثل همیشه. هیچکس رو نداریم پیشمون باش.
شعـر قـــرآن: اثر ماموستا میرزای هورامی،‌ شاعر و برجسته هورامان
وبلاگ میرزای هورامی
چرای ره هنــــوومای ،  سه عاده تم تـــوی
هه لگری په یمان ،   ئـــه مانه تـــــم تــوی
ئوستای ته عمیری نــــاو ده روونم  تـــوی
تـــــه بیبی لاشه ی  پـــر زه بـــوونم  تـوی
بــــاوک و بــــــاوانم ،  له زه حمتا  تــــوی
ئومیـــــدو پشتـم ،  له مه ینــــه تا    تـــوی
بـــــه بی تــــــو ،  خودا نـاسیــن  مه حاله
ئینسان بــــه بی تــــــو ،   ژی
به گزارش ایکنا از کردستان، کتاب محمدامین (ص)» اثر ماموستا محمدامین میرزایی، نویسنده نامی منطقه هورامانات، نهم آذرماه 98  در سالن اجتماعات اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی سروآباد رونمایی شد.این مراسم با حضور مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کردستان، مدیر مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور، فرماندار، امام جمعه و جمعی از مسئولان، ون و علمای سروآباد و منطقه هورامان برگزار شد.حاج ماموستا محمدامین میرزایی متخلص به میرزای هورامی، نویسنده این کتاب د
شێعر کوردی ماموستا ئارە ش ئازەر پە یک ــــ  کرماشان"خه زاڵە"ـــ  وە داخ م ئە ڕاێ چە هه ێ خە نی ت؟کوچگدڵ، ئە رم  نی ئاخێر چە نی تچێمان رێواڕ سه ێرم کێد  زانموە ناخ  دڵ  وە داخم لاونی تم خوە م زانم ئە گە ڕ زە ۊ بوود وخاپووروە لاێ ئاساڕە گان کە ێ  دەر بە نی تشه وێگ بێ ت  م  خە و نه ێرم چمانیئە ڕای چاوان م چۊ پاونی تپڵە ێ ئیمە فە ڕە نزمە بخە  خوارئە رای بان هاتنم ئمشو به نی تـــ وە ئی بان چینە دە یە شە و خە زاڵەئە گە ڕ نێایدە دە س ئیمە پە نی توە سا
محوی یکی از بزرگترین شاعران کلاسیک کرد،در سال 1253 قمری در روستای بالخ در مجاورت سلیمانیه به دنیا آمد و در همان جا هم حیات بدرود گفت .وی از مشهورترین شاعران عرفانی کرد و گویش سورانی است. عمده شهرت وی به واسطه ی غزل های عاشقانه و عرفانی است. پدر وی شاعر ،خلیفه و مرشد طریقه سراج‌الدینی بوده است. محوی در سن هفت سالگی پای به مکتب گذاشته و اولین استاد وی پدرش بوده است و پس از آن برای تکمیل تحصیلاتش به سنه (سنندج) و سابلاغ سفر کرده و از محضر استاد بزرگو
ملا احمد پایگلانی شخصی عالم و فاضل بوده در خدمت حاج شیخ اسمعیل تخته‌ای کسب علم نموده و از وی اجازه‌نامه دریافت نموده و در زادگاه خود پایگلان به تدریس و امامت مسجد پرداخته است. علاوه بر کسب علوم دینی و عربی به مطالعه شعر شعرای فارسی زبان علاقه‌مند بوده و از طبع شعر نیز بی‌بهره نبوده‌ است. تاریخ ولادت و وفات این عالم برجسته پایگلانی در دست نیست و مشخص نیست که وارثان و اولاد او چه کسانی هستند اما با مطالعه زندگی‌نامه ماموستا بیسارانی (۱۱۱۴–
جلسه مذکور با حضور ماموستا دکتر سید زکریا حسینی به عنوان مدیر جدید مدرسه علوم دینی برادران امام شافعی و سرکار خانم دکتر ژیلا مرادپور به عنوان مدیر مدرسه علوم دینی خواهران ،علماء، مدرسین سطح شهر و با مجری گری جناب آقای مهدی قادری  برگزار شد.
این مثنوی را در سال 84 سروده ام اما امروز با چندین شعر ناقص در کاغذ های قدیمی در قفسه های کتابخانه ام پیدایشان کردم.   همنژاد اور و همسا افتو ی جور مه روشنائیه مینه شوی نسل بارونی و آواد ایکنی هردمونی مردمی شاد ایکنی گرمی وگرمی منی خورزا تشی جور برفی ، پاک وصاف و بی غشیبی غل وغشی، یه رنگی چی پائیز وا یه رنگیتم قشنگی ، چی پائیزشیر زرد روزگارونی کر ای جور شاهین  ونیزونی  کر ای کوگ سر مست بهاری  دی وری پر کن ای کهنه  ز بنگ کر کری زل رو ز
یه شب خیلی گُنگ بودم تو خودم بودم ، همش به این فکر میکردم من برای چی بوجد اومدم ؟باید چیکار میکردم ؟ یعنی منم مثل خیلیا فقط اومدم که تا یه سنی زندگی کنم و بعدش بمیرم و هیچی به هیچی ؟ بدون نتیجه و کار نکرده و بی مصرف ؟ یاد شعر خدابیامرز حسین پناهی افتادم که میگه دیوونه کیه؟ عاقل کیه؟ جونور کامل کیه؟ که میرسه به اونجاش که میگه :گفتی بیا زندگی خیلی زیباست؛ دویدمچشم فرستادی برام تا ببینم؛ که دیدمپرسیدم این آتش بازی تو آسمون معناش چیه؟کنار این ج
اتحاد میهنی کوردستان ( به کوردی یکیتی نیشتمانی کوردستان YNK, که در بین کوردها به (یکیتی) شناخته میشودیک حزب کوردی در کوردستان عراق است که در سال ۱۹۷۵ تاسیس شده استرهبر این حزب از بدو تاسیس ماموستا جلال طالبانی بوده است.رهبر : رت رسول علیبنیانگذار : جلال طالبانیبنیانگذاری : ۱۹۷۵ستاد : سلیمانیهکشور : عراقرنگ رسمی حزب : سبزحزب اتحاد میهنی ( یکیتی ) در زمان جنگ ایران و عراق از نیروهای نظامی ایرانی حمایت میکرد.ایران از حزب اتحادیه میهنی و تر
 اسماعیل بیگ محمدی دبیرکل و هیوند شکرالهی مشاور عالی دبیرکل مجمع جهانی ایثارگران دفاع مقدس  طی سفری به منطقه پاوه و اورامانات مهمان  مردم پاوه و ایثارگران عزیز غرب کشور شدند   در این سفر  که با هدف دیدار با امام جمعه انقلابی شهرستان پاوه جناب حاج ماموستا ملاقادر قادری و معارفه مسئول شعبه ایثارگران پاوه و اورامانات و دیدار با خانواده های ایثارگر منطقه صورت گرفت  مردم شریف و بزرگوار و انقلابی آن منطقه از دبیرکل و مشاور عالی ایشان و هیئت هم
 مترجم جوان هورامانی در مدت بیش از 2 سال موفق با ترجمه کامل گلستان سعدی به زبان هورامی شد. حافظ اهل شهر هورامان تخت(سرپیر)، 23 سال سن دارد. دارای مدرک دیپلم ریاضی فیزیک، دو سال در دانشگاه ملایر رشته ی کامپیوتر تحصیل کرده است و اکنون دانشجوی کارشناسی رشته ادبیات فارسی در دانشگاه پیام نور مریوان مشغول به تحصیل است.

وی روزانه به مدت 5 ساعت در زمینه های ادبی و شعر و رمان مطالعه می کند از شاعران هورامان به مولوی و صیدی و بیسارانی بیشتر علاقمن
تحفه مظفریه یکی از مهمترین منابعی است که در حوزه ادبیات فولکلور کردی به همت مستشرق آلمانی اسکار مان» در زمان سلطنت مظفرالدین شاه قاجار به نگارش درآمده است . ماموستا هيمن آن را از رسم الخط لاتین به رسم الخط کردی برگردانده‌اند و شرحی وزین نیز بر آن نوشته‌اند. ادبیات فولکلور سینه به سینه از گذشتگان به ما رسیده و سراینده آن مشخص نیست و در هر قومی افراد خوش صدا آن را در شبهای طولانی زمستان و زیر کرسی یا در قهوه‌خانه ها که محل تجمع مردم بوده است
 


عالم وارسته، شاعر و ادیب خوش
قریحه ، سخنران خوش صدا و نویسنده توانمند هورامان
ولادت: دهم اسفند ماه سال
۱۳۶۹ شهر هورامان تخت  /  وفات : بیستم مهرماه شهر هورامان – آرامگاه پیرشالیار

تحصیلات :  ابتدایی، راهنمایی و دوره متوسطه : در مدارس هورامان
/ شروع تحصیلات دانشگاهی : از سال 1390 در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه کردستان

تحصیلات علوم دینی: بعد از اخذ
مدرک پیش دانشگاهی - از سال ۸۴ به شیوه رسمی در 
شهر هورامان تخت / پایان تحصیلات علوم دینی:
 چاپ دوم کتاب اَلمَطالِعُ السَّعیدِیَةِ
فی شَرحِ الحاشیَةِ الیَزدِیَةِ » با موضوع علم منطق  این بار بصورت مجلّد و ملّون راهی بازار نشر شد.
کتاب اَلمَطالِعُ السَّعیدِیَةِ فی شَرحِ
الحاشیَةِ الیَزدِیَةِ » اثر ماموستا سعید اکبری هورامی شرحی‌ است جامع ‌بر کتاب
" الحاشیه‌ التهذیب‌ المنطق‌ والکلام‌"عبدالله‌ بن‌ شهاب‌ الدین‌ حسین‌ الیزدی‌
در علم منطق و کلام که این کتاب در سال 86 رونمایی شد و چاپ اول آن با استقبال خوبی
از سوی مخاطبان م
• تا وقتی که امکان شکایت قضایی موثر از نهادهای اطلاعاتی  وجود نداشته باشد، پرونده های امینی بیشتر و بیشتری در ایران با استفاده از اعترافات اجباری زندانیان جلوی دوربین "تکمیل خواهند شد". حتی اگر نتیجه کار این باشد که در پرونده هایی در حد "ترور دانشمندان هسته ای" یا "ترور پدر صنعت موشکی سپاه" مجموعه دستگاه های امنیتی ایران -علی رغم ساختن انواع مستند و سریال- موفق به دستگیری حتی یک نفر از عاملان واقعی این عملیات هم نشوند.• به دنبال برگزاری داد
آوای سنت :حاج ماموستا ملا قادر قادری در سخنان خود به مشکلات دنیای اسلام و دخالت و توطئۀ غرب و آمریکا در کشورهای اسلامی پرداخته و در این راستا به اقدامات غربی‌ها و در رأس، آمریکا به نمونه‌هایی از ظلم و تخریب و تحریک در کشورهای مختلف خاورمیانه اشاره کردند.ایشان به حمله عده ای به کنسولگری ایران در نجف اشاره کردند و افزودند: جمهوری اسلامی در طول ۴۰ سال گذشته کمک‌های مادی و معنوی زیادی به ملت عراق کرده است و لذا در میان آن‌همه کنسولگری حمله
سلام دوستاندر چه حالید.؟حوصله ی مطالعه ی یه مقاله ی آموزشی موسیقی دیگه رو دارید یا نه؟یه مقاله ی فوق العاده درباره کلیات موسیقی؟ خوب بزارید امروز براتون کلیات موسیقی رو خیلی روون توضیح بدیم.تا هر جا میرید یه کسی حرفای قلمه سلمبه میزنه تحت تاثیر قرار نگیریدمیزان چیست؟به جمله ی موسیقیایی کهه از نظر زمانی با بقیه ی جملات آهنگ برابری داره رو میگن میزان.میزان ها قابل شمارش هستن. یعنی چی؟ مثلا تا حالا شنیدین فلان آهنگ شیش و هشته .یعنی شیش تا
' سلطانعلى مشهدی' از خوشنویسان بزرگ قرن دهم هجرى در رسالهٔ خوشنویسى خود دربارهٔ قلم چنین سروده است: اوّلاً مى‌کنم بیان قلم بشنو این حرف از زبان قلم که قلم سرخ رنگ مى‌باید نه به سختى چو سنگ مى‌باید نه سیاه و نه کوته و دراز یاد گیر اى جوان ز روى نیاز نه بر او پیچ و نه در او تابى مُلک خط راست نیک اسبابی معتدل، نه ستبر و نه باریک و اندرونش سفید و نى تاريک گر قلم سخت باشد وگرنست دست از این و آن بباید شست
اعماق مرا ببینتهی است و تاريکمن در میان حجم این غربتگرفتارم گرچه در خانه خود هم .در چهارچوبی آهنینمشت میکوفم بر سر دردهایم.میدانممن درد خویش را خوب می‌دانماز زخم هایم خون می‌چکدببین مرا .اعماق مرا بیینهیچ نیست.لبه‌ی پرتگاه خویش ایستاده‌امانتهایش را نمیدانممی‌پرمبپر مرا بپر تا انتهای اعماق مرا .پروازیست نادانستهمن می‌پرم اماتاريک هستم و تنها .غریب .تهی !من در خویش با خویش هم نشین نیستمدر من "خویش با خویش" غریبه ایستتنها .من در خ
هیچ وقت فکر می کردم از شدت سر شلوغی نرسم کتاب معرکه  ی مِ ارزشمندِ بی نظیرِ "نیمه ی تاريک وجود" رو تموم کنم؟ هیچ وقت فکر می کردم دلم اینقدر تاپ تاپ کنه برای نشستن روی مبل راحتی و گرفتن یه لیوان چای گیلان اصل تو دستم و خوندن کتاب نیمه ی تاريک وجود بدون دغدغه ؟ ثانیه ها: ازتون می خوام آروم تر جاتون رو بدین به همدیگه! این همه عجله برای چیه؟ زمان ِ عزیز: ازت می خوام دقیقه های بی دغدغه بهم هدیه بدی تا با آرامش و فکر صاف و صوف کتاب بخونم و لذت ببرم. هر
کتاب ” چێشتی مجێور ” یا به فارسی همان ” شلم شوربا ” داستانی شنیدنی از زندگی نامه بزرگ مرد ، نویسنده ، شاعر ، مترجم و تمدار بزرگ و معاصر کورد ، استاد ” عبدالرحمن شرفکندی ” مشهور به ” مامۆستا هەژار ” است.
شما می توانید از طریق لینک زیر و تنها با پرداخت 5000 تومان به صورت آنلاین این کتاب را دانلود کنید.
لازم به ذکر است که پس از پرداخت موفق بلافاصله لینک دانلود برای شما قابل نمایش است.
اطلاعات کتاب :
نام کتاب : چێشتی مجیور
نویسنده : مامۆست
به اکبر گنجی همین که از ماشین پیاده شد؛ چشمش به گروهی پلاکارد به دست افتاد که جلوی بیمارستان تجمع کرده بودند. در میان آن ها چند نفری به نظرش آشنا رسید، اما هیچکدام را نشناخت. در میان آنها جوانی پلاکارتی بزرگ را گرفته بود و شعار می داد. با این که هوا تاريک بود، ولی در پرتو نوری که از ساختمان می تا بید، توانست کلمه اعتصاب را بخواند. کمی دورتر مردانی با چهره ها ی ریشو و غضبناک می پلکید ند. هنوز .

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها