نتایج جستجو برای عبارت :

عالم بی عمل به چه ماند ؟

باطل گذشت و دولت حق بر دوام ماند ناکام شد مجاز» و حقیقت» به کام ماند کس را مجال نیم نفس» نیست وقت مرگ جم» رفت و نیمخورده شرابش» به جام ماند دشنام بود میوه ی من از درخت نام» ای ننگ بر کسی که به امید نام ماند پنجاه بار، فصل زمستان ز من گذشت موی مرا نگر که چو برفی به بام ماند! شور و نشاط و شوق جوانی به باد رفت مرغی که می شکست قفس را، به دام ماند سوزیست در دلم که زتاب سخن گذشت ای بس غم زمانه که دور از کلام ماند پروانه سوخت، شمع فرو مرد، شب گذشت ای
عالم هستی چو شب ماند ؛ تو ماهی یا حسین!کلبه ی احزان ما را کن نگاهی یا حسیندر من سر گشته ی حیران نمی باشد غمیزانکه در عقبي مرا پشت و پناهی یا حسینعارفان با لطف تو تا عرش اعلا می روندگوشه چشمی نما بر من تو گاهی یا حسینکی مرا باشد هراس از سارقان قافلهتا تو در شام سیاهم نور راهی یا حسین!سوز و آهم در غم و دآغ تو باشد رزق منای خوش آن روزی که دارم سوز و آهی یا حسین!هر کسی گوید بقدر فهم خود مدح تراجملگی گویند همچون 'مرغ و ماهی' یا حسین"ناصحا" شیرین سخن گفتی
عالم مثال که به آن عالم شهادت ، عالم اشباح، عالم برزخ و اقلیم ثامن نیز گفته می شود مابين دنیا و آخرت است. از جهتی شبيه به این دنیا است زیرا دارای شکل، مقدار و اندازه است و به عالم مجردات شبيه است زیرا عاری از ماده و آثار انفعالی ماده است مانند زوال و فساد. پس موجود مثالی موجودی است که شکل و اندازه دارد ولی ماده ندارد. عالم مثال محیط به عالم ماده است و در حکم باطن دنیاست. عالم مثال به دو قوس تقسیم می شود: 1- نزولی که قبل از عالم دنیا و بعد از عالم مجر
مقایسه تفاوت ها و ویژگی های دنیا و آخرت اسما و صفات دنیا و آخرت دنیا= اول، اُولی، مبدأ، ملک، عالَم شهود، خلق، أرض، طبيعت، میقات، حادثة، عاجلة، عالم سِفلی آخرت=آخِر، اُخری، معاد، مَلکوت، عالم غیب، امر، سماء، قیامت، میعاد، واقعة، ساعة، عالم عِلوی 1. حیات دنیا و حیات آخرت حیاة الاولی= حیات دنیوی(در دنیا) =//= حیاةالاخری= حیات اخروی(در آخرت) 2. عالَم مقید و عالَم مجرد عالم ماده/مادی و مقید (طبيعی= عالم طبع) =//= عالم غیر مادی و مجرد(معنوی=عالم معنا) 3.
وبلاگ جنگ نرم : خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای کسانی که سرهای خود را برای خداوند عاریه داده‌اید و جان‌ها را بر کف دست گرفته و در بازار عشق‌بازی به سوق فروش آمده‌اید، عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است.امروز قرارگاه حسین‌بن علی ، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. ا گر دشمن، این حرم را از بين برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).برای نجات اسلام خ
سالروز درگذشت عالم فقید ورهبر انقلاب اسلامی ایران به تمامی آزا دگان و مجاهدین راه خدا  بر عموم رهروان راه آن عالم تسلیت گفته امیدوارم توفیقی حاصل گردد که یک لحظه از راهش منحرف نگردیم و مشکلات گرانی و تورم  که برای مردم شریف وبا تمدن و با اصالت ایران که به علت خطا و آزمون مسئولین تازه به دوران رسیده که منتخب باندبازی هستن را به پای انقلاب وحکومت ایشان آویزان نکنند و این دوران هم خواهد گذشت و روی سیاهی به ذغال مانده و خواهد ماند
این بيشه پر از شیر است ،بي شیر نمی ماند تاغیرت ایرانی است،تزویر نمی ماند میدان نشود خالی ،تا گرگ دهد جولان تا هست به کف شمشیر ،زنجیر نمیماند در پرده ودر پنهان ،همره شده با شیطان بي غیرت وبي وجدان ،تزویر نمی ماند مادست بدست هم ،مادوش بدوش هم تفسیر گر عشقیم ، تعبير نمیماند گر آل کثیر از ما محروم شود غم نیست این پرسپولیس ما بي شیر نمی ماند
به قول سهراب:به حباب نگران لب یک رود قسمو به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت.غصه هم میگذرد.آنچنانی که فقط؛ خاطره ای خواهد ماند.اینروزاهم میگذره. دلتنگی تموم میشه. ناراحتی تموم میشه.حضرت حافظ میگه، مژده رسید که ایام غم نخواهد ماند/ چنین نماند، چنین نیز هم نخواهد ماند.
عرفا مجموعة نظام هستی را به شکل دایره ترسیم می‌کنند و آن را دایره وجودیه می‌نامند.(اسفار، ج۷، ص ۱۰۷ و ج ۸، ص ۱۳۲؛ )طبق آیه :إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ» ، نقطه شروع و پایان خداوند است. یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِیهِ.یعنی:ای انسان همانا با رنج و زحمت به سوی پروردگارت روانی و (عاقبت) او را ملاقات خواهی نمود.دایره وجودیه به دو نیم دایره یا قوس تقسیم می شود :1- قوس نزول که هستی از مرا
نگاه خوش بينانه و بدبينانه به عالم محمدامین مروتی می توان دو نگاه به عالم داشت: دنیا جای خوبي است و زندگی نعمتی است که باید شکرگزارش باشیم و شکر این نعمت در این است که برای اصلاح هر چه بيشتر این دنیای خوب تلاش خود را بکنیم. این رویکردی مصلحانه و معقول و امیدوار است. دنیا جای بدی است و زندگی نوعی رنج و مردن تدریجی است. مگر این که از صفر شروع کنیم. عالم و حتی آدم را شخمش بزنیم. زیر و رویش کنیم و بر روی ویرانه های این جهان، عالمی دیگر و آدمی دیگر بساز
ای پادشه خوبان داد از غم تنهاییدل بي تو به جان آمد وقت است که بازآییدایم گل این بستان شاداب نمی‌مانددریاب ضعیفان را در وقت تواناییدیشب گله زلفش با باد همی‌کردمگفتا غلطی بگذر زین فکرت سوداییصد باد صبا این جا با سلسله می‌رقصنداین است حریف ای دل تا باد نپیماییمشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کردکز دست بخواهد شد پایاب شکیبایییا رب به که شاید گفت این نکته که در عالمرخساره به کس ننمود آن شاهد هرجاییساقی چمن گل را بي روی تو رنگی نیستشمشاد خرامان
ای معجزه بزرگ این عالم توشوریست که داده ای به این حالم تومن معجزه ها دیده ام واما  هیچیک چون تو نکردست دل من را گیجتو  شور ترین شهدِ خدایی بارانپرنورترین سایه دنیایی جانتو ساده ترین  زیور عالم هستیدل سنگ ترین دلبر عالم هستیتو معرکه عشق در این دل هستیتو حوری و نوری که از گِل هستیتو  آن  نمِ باران که شدی سیلابمآن روز بياید که کنی سیرابم؟!!!؟من  مشتعل عشق تو ام  بارانمیک روز که زندگی رسد پایانمجز نام تو هیچ با خود نبرمجز عشق دگر هیچ ز دنیا نخرمع
 سرنی در نینوا می ماند اگر زینب نبودکربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگپشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگاندر کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبود زخمه زخمی ترین فریاد، در چنگ سکوتاز طراز نغمه وا می ماند اگر زینب نبود در طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخدر گلوی چشم ها می ماند اگر زینب نبود ذوالجناح دادخواهی، بي سوار و بي لگامدر بيابان ها رها می ماند اگر زینب نبود در عبور از بستر
شاید.شاید.شاید.همه زندگی در امید می‌رود!و همه عمر در امید می‌رود!و امید می‌ماند!و ملال می‌ماند!و خیال می‌ماند!و شهر در حسرت اتفاق تازه‌ای استو شهر در حسرت اتفاق ساده‌ای می‌میردو حسرت می‌ماند!و خیال هم در حسرت می‌ماند!و خیال هم می‌میرد!و تنها حسرت است که می‌ماند.!
هوالبصیر پیوسته تو را به رهگذر خواهم ماند در راه تو با دیده ی تر خواهم ماند دیدار تو امشب به دلم افتاداست تا وقت سحر چشم به در خواهم ماند نمی دانم که ما را عشق مهمان می کند یا نه به جامی این پریشان را غزل خوان می کند یا نه دلم تنگِ رخ ِساقی در این تنگِ غروب آیا درِ میخانه باز و باده گردان می کند یا نه دریغا عمر من طی شد نمی دانم که می داند چه ها با این دلِ مجنونِ حیران می کند یا نه . دلم تنگ محب است و امیدم لطف او آیا مرا در عشق مهمان می کند ی
پرسش : زمانی كه مرده را دفن می كنند شب اول قبر از چه زمانی است و چقدر طول می كشد؟ آیا در آن لحظه كسانی كه در دنیا برای آن مرده ای دعا می خوانند در آن لحظه به او می رسد و از عذاب او كم می شود؟ پاسخ : قبل از هر چیز لازم است چند نكته را متذكر شویم. 1. انسان پس از مرگ وارد عالمی می شود به نامعالم برزخ» حیات برزخ و حقیقت باطن همین عالم دنیاست. دنیا ظاهری دارد و باطنی، ظاهر دنیا كه بدان عالم مُلك گفته می شود همین دنیای مادی كه ما در آن زندگی می كنیم كه خصوصی
به خواب  ای  دل که  این  دنیا سرابهامید و آرزو  محال  و خواب  و خیالهبخواب ای  دل که این عالم  یه خوابهخیال عارضش  چو رنگی  نقش بر آبهبه  خواب  ای دل  که  خوابيدن ثوابهکه   بيداریت   پر  از   رنج   و  عذابهبه خواب ای دل که  من  حالم  خرابهدوای  درد  من  شربت  می  و  شرابهبه  خواب  ای دل مگوی  شعر و ترانهکه  غم  و  درد  عاشقی  درمان  ندارهبه  خواب ای دل سلام  گشته  دیوانهنه  شمعی  ماند نه عشقی  نه  پروانهبه  خواب ای  دل  مکن  فریاد  و ن
اول اینو بگم که اگر چند ده صد سال قبل ، وقتی حضرت ابراهیم تصمیم گرفت حضرت اسماعیل را قربانی کنه . قربانی میکرد .قوچ‌ و گوسفندی از عالم غیب نمیومد و ابراهیم ، اسماعیل را گوش تا گوش بجای قوچ سر می‌برید . خب ، این میشد ، رویه ، روال ، عادت ، عبادت ، جزئی از دین و . نتیجه چی میشد .؟ هیچ . دیگه پسری باقی نمی‌ماند . گل پسری نبود . راستی این چه کاری بود که ابراهیم میخواست انجام بده .؟ آدم عاقل بچه ی خودشو سر میبُره .؟! بعد بگه در راه خدا .؟!
از آن حرف‌های رایج در ادبيات ما که امروزه بي‌معنی است همین است که: یکی را گفتند عالم بي عمل به چه ماند؟ گفت به زنبور بي عسل! زمانی این حرف درست بوده که مردم نادان بودند و خود نمی‌توانستند با قیاس و استدلال منطقی و علمی درستی یا نادرستی حرفی را بررسی کنند، چون اصولاً چیزی به اسم علم وجود نداشته است و لاجرم فقط وقتی حرف کسی را می‌پذیرفتند که گوینده خود به آن عمل می‌کرده است. امروزه فقط این حرف فقط در مورد کودکان درست است؛ یعنی کودک به جای حرف
  بيستم جمادی الثانی مصادف است با ولادت سعادت آفرین یگانه بانوی عالم بشریت، عطای خداوند رحمان، حضرت زهرا(س) وجود مقدسی که ن و مردان بسیاری در کلاس درسش زانوی ادب زدند و از جویبار طیب و طاهرش جرعه هایی از علم و معرفت و تقوا نوشیدند و کام تشنه خویش را سیراب کردند.
نیایش و آرزوکردن ها وزن روح و هویت حقیقی انسان را با توجه به خواهش هایش برای "قوای فعاله عالم "مشخص می کند قوای فعاله ی عالم؛ چرخه ای از" فعالین هستی" هستند که کارشان گماشتگی برای خدمات دهی به عالمیان به ویژه انسان هاست. قوای فعاله ی عالم؛ فرشتگانی هستند که در لوای عناصر مشخص برانسان گماشته می شوند تا به او خدمت کنند و یا مراقب او باشند و یا نیازهایشان را درچرخه ی حرکت رفع و رجوع کنند. انسان درحال حرکت به سمت بلوغ و پویایی و تعالی؛ انسانی است که
باسمه تعالی مجموعه برداشتهایی از نهج البلاغه(۱۷) خطبه سوم: خطبه شقشقیه حافظ عالم را به کاروانسرای دو در تشبيه می کند ،بطوریکه از یک در وارد و از در دبگر خارج می گردند.بعلاوه هر قافله که وارد کاروانسرا می گردد، باید دیر و یا زود آنجا را ترک نماید. دنیا نیز همانند کاروان سرا می ماند.هر کسی که به دنیا آمد، باید روزی از دنیا برود.حضرت علی می فرمایند، پس از حدود دو سال و چند ماه از خلافت ابوبکر نگذشت که او دنیا را ترک نمود و خلافت را بعنوان یک هدیه به
آن که در خلوت عشاق تو جایی دارد در دلش زمزمه و شور ونوایی دارد ما که دل بسته به او از همه عالم رستیم عالم عشق عجب حال وهوایی دارد سردار دلها سیدالشهدای جبهه مقاومت آسمانی شد رقص وجولان بر سرمیدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند چون رهند از دست خود دستی زنند چون جهند از نقص خوئ رقصی کنند
(آرزویی که ابن تیمیه بر باد داد) ریشه‌های الهیاتی مدرنیته اثر دانالد گلیپسی بعد از سال سر نخ آنجا که جا مانده ایم را به من نمایاند : تیغ اکام در پاره پاره کردن کلیات. هیچ قاعده کلی و هیچ جنس و سرنمونی در عالم وجود ندارد ، "سیب" تنها یک اسم است وگرنه هر "سیب" برای خود یک "سیب" دیگر است! نمی توان در اتاقی نشست و بر حسب قواعد کلی جزییات حوادث را تفسیر و حکم داد که اگر روی کاغذ pآنگاه q پس وما در عالم واقع نیز pوما q.
جایگاه علم در قرآن کریم و ویژگی های عالم برخاسته از اندیشه 
 استاد دانشگاه و محقق حوزه علوم اسلامی با اشاره به جایگاه علم در قرآن کریم و ویژگی های عالم برخاسته از اندیشه دینی گفت: مبداء و معاد علم خداست و فردی که بر اساس این تفکر به علم آموزی بپردازد خشیت نفس ویژگی اوست.
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق ز هر بي سر و پایی نکنیم. یادمان باشد اگر این دلمان بي کس ماند طلب مهر ز هر چشم خماری نکنیم. یادمان باشد که دگر لیلی و مجنونی نیست به چه قیمت دلمان بهر کسی چاک کنیم. یادمان باشد که در این بحر دو رنگی و ریا دگر حتی طلب آب ز دریا نکنیم. یادمان باشد اگر از پس هر شب روزیست دگر آن روز پی قلب سیاهی نرویم. یادمان باشد اگر شمعی و پروانه به یکجا دیدیم طلب سوختن بال و پر کس نکنیم.
*این حسین کیست که عالم همه دیوانہ او است*
جهان پر درد می‌بينم دوا کو دل خوبان عالم را وفا کو ور از دوزخ همی ترسی شب و روز دلت پر درد و رخ چون کهربا کو بهشت عدن را بتوان خریدن ولیکن خواجه را در کف بها کو خرد گر پیشوای عقل باشد پس این واماندگان را پیشوا کو ز بهر نام و جان تا بام یابي چو برگ توت گشتی توتیا کو مگر عقل تو خود با تو نگفتست قبا گیرم بيلفنجی بقا کو درین ره گر همی جویی یکی را سحر گاهان ترا پشت دوتا کو به دعوی هر کسی گوید ترا ام ولیکن گاه معنی شان گوا کو سراسر جمله عالم پر یتیمست یتی
به افتخار پاییز 96 هنوز یک روز از اعلام خبر مرگ "سحر خدایاری" نگذشته بود که از یک سو شاعران و خوانندگان ایرانی در رثای آن "دردانه ی دو عالم" اشعاری سرودند و خواندند و از دیگر سو شاخها،دافها و مبارزان ِ فضای مجازی در مکارم و مناقب آن نماد مبارزه با رژیم پروفایلها آبي و دیده از خون جگر سرخ کردند. این همه و البته بيش از آن ؛ یادآور حماسه ی دلاوران این مرز پر گهر بود پس از مرگ یکی از "مفاخر موسیقی عالم" به نام استاد مرتضی پاشایی که تنها در یک نمونه، یکی
می روی .!!!!
می دانیم که هیچ نیروی تو را منصرف نمی کند .
بعد از من تنها حرف هایم برای تو خواهد ماند .
دل و دنیایم که را به باد دادی .
اما اگر دوباره جایی دل ت جا ماند .
و اسمش را توانستی عشق بگذار .
اگر هر لحظه برایت پر پر نزد .
اگر همیشه تو را مقدم بر همه ی دنیا ندانست .
اگر میان اغوش ش احساس امنیت نکردی .
تو خواستی و او نخواست .
برایت صاف و ساده چون من نبود .
اگر کام ات را دگر نپسندید و کنارت می زد .
چون ابتدا نبود و دگر نمی شناختی اش .
اگر .
اگ

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها