نتایج جستجو برای عبارت :

ما از دریایی طوفانی گذر کردیم مرا نمنم باران نترسانید

 مرا از حیله ی رندان نترسانيدمرا از مکر نامردان نترسانيدمن از آغاز عمرم در قفس بودممرا از حبس و از زندان نترسانيدتمام پیکرم از درد میلرزدمرا از درد یک دندان نترسانيدبه خود میپیچم و خون میخورم هر روزمرا از یک شب بی نان نترسانيدمن آدم دیده ام از گرگ وحشی تر مرا از آدم حیوان نترسانيدمن از دریای طوفاني گذر کردم مرا از نم نم باران نترسانيدمن از همخون خود آتش به جان دارممرا از خنجر مهمان نترسانيددگر نوری نمانده تا ببینم منمرا از کوری چشمان نترس
به یاد دارم …آن روز بارانی رادویدن در گل و لای بارانآب باران رابوسه های عاشقانه و آغوش هم راو لمس صورت های خیس یکدیگربه یاد دارم …رقصیدیم و عشق ورزیدیمریزش قطرات باران را تماشا کرديمما در این باران عاشق شدیم و شادی کرديمما در هر لحظه زندگی کرديمو لذت بردیم … از باران گرم و رمانتیکبه یاد دارم …عشق شورانگیزمان رادر آن هوای عاشقانه
چترها را باید بست زیر باران باید رفت فکر را خاطره را زیر باران باید برد با همه مردم شهر زیر باران باید رفت دوست را زیر باران باید برد عشق را زیر باران باید جست زیر باران باید با زن خوابید زیر باران باید بازی کرد زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت زندگی تر شدن پی در پی زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است رخت ها را بکنیم آب در یک قدمی است.
چترها را باید بستزیر باران باید رفتفکر را خاطره را زیر باران باید بردبا همه مردم شهر زیر باران باید رفتدوست را زیر باران باید بردعشق را زیر باران باید جستزیر باران باید با زن خوابیدزیر باران باید بازی کردزیر باران باید چیز نوشتحرف زدنیلوفر کاشتزندگی تر شدن پی در پیزندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون استرخت ها را بکنیمآب در یک قدمی است! 
چشم هارا باید شست، جور دیگر باید دید واژه ها را باید شست واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد چترها را باید بست زیر باران باید رفت فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد باهمه مردم شهر، زیر باران باید رفت دوست را، زیر باران باید دید عشق را، زیر باران باید جست زیر باران باید بازی کرد زیر باران باید چیز نوشت، حرف زد، نیلوفر کاشت زندگی تر شدن پی در پی زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است. رخت ها را بکنیم آب در یک قدمی است.
ای کاش می‌شد با تو ساعت‌ها قدم زداز راه آهن تا شمیران زیر باران. باور کن از تو دست شستن کار من نیستعشق تو می‌گردد دو چندان زیر باران وقتی دعا در زیر باران مستجاب استدیگر چه کاری بهتر از آن زیر باران
زندگی قسمت بارانی بودن باتوست تو ببار تشنه ی باران توام زیر باران تو ماندن دارد زیر باران تو خواندن دارد زیر باران تو اندوه دلم می خندد زیر باران تو هر خاطره ای می رقصد کاش می باریدی دم آنوقت که مهتاب بلند، پیش چشمان تو ظلمت شد و رفت، کاش باران هم بود دم آنوقت که فریاد زدم چه صفایی دارد باغ وصال، کاش باران هم بود ابرها می گفتند غصه جاویدان نیست من ‌به باران گفتم راه بسیار به مقصد باقیست من به باران گفتم خبری از تو اگر می داند دم گوش احدی لو نده
شاخه ها پژمرده است.سنگ ها افسرده است.رود می‌نالد.جغد می‌خواند.غم بیاویخته با رنگ غروب.می‌تراود ز لبم قصه سرد:دلم افسرده در این تنگ غروب.  هر کجا هستم باشمآسمان مال من استپنجره ، فکر، هوا، عشق، زمین مال من استچه اهمیت داردگاه اگر می رویندقارچ های غربت ؟” سهراب سپهری   چترها را باید بستزیر باران باید رفتفکر را خاطره را زیر باران باید بردبا همه مردم شهر زیر باران باید رفتدوست را زیر باران باید بردعشق را زیر باران باید جستزیر باران باید با
#دانلود #آهنگ #بزن #باران#حسام#الدین#رضایی دانلود از لینک زیر http://uupload.ir/view/fa8f_baran.mp3/ دانلود از لینک بالا بزن باران حسام الدین رضایی آهنگهای حسام الدین رضایی حسام الدین رضایی آهنگ جدید حسام الدین رضایی جدیدترین آهنگ حسام الدین رضایی آهنگ مادر حسام الدین رضایی #بزن #باران که یارم رفت همه دار و ندارم رفت بزن باران که قلب من به دنبال نگاهی رفت بزن باران بزن باران بزن باران که قلب من شکست خورد از نگاه یار بزن باران هزار عقده به قلب من شده آوار
بنام خد انشا درمورد باران باران یک نعمت الهی است و تمام موجودات بدان نیاز دارند و اگر باران نبار تمام گیاهان و موجودات از بین میروند ما بایداین نعمت الهی را قدر بدانیم و همچنین خداوند در قران کریم فرموده است که ما آب را از آسمان فرستادیم که به همین جا ختم میشود یعنی باراناگرا باران نبار تمامی رودخانه ها خشک میشوند و چاه‌ها بی اب میشوند و در نتیجه کره زمین روبه خاموشی میرود باران در واقع مولد اصلی حیات همه‌ای موجودات است باید ما انسان ها قدر
#دانلود #آهنگ #بزن #باران#حسام#الدین#رضایی دانلود از لینک زیر http://uupload.ir/view/fa8f_baran.mp3/ آهنگهای حسام الدین رضایی حسام الدین رضایی آهنگ جدید حسام الدین رضایی جدیدترین آهنگ حسام الدین رضایی آهنگ مادر حسام الدین رضایی #بزن #باران که یارم رفت همه دار و ندارم رفت بزن باران که قلب من به دنبال نگاهی رفت بزن باران بزن باران بزن باران که قلب من شکست خورد از نگاه یار بزن باران هزار عقده به قلب من شده آوار حسام الدین رضایی#خواننده#آهنگ#جدید#ایران# بزن
نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد، این است که در بعضی از مواقع ، PH آب باران حتی در جو بسیار آلوده هم در 5،6 ثابت باقی می‌ماند. دانشمندان این مسئله را به حضور ترکیبات قلیائی در کنار اسید نسبت می‌دهند. چنانچه میزان ترکیبات قلیائی شدیدا افزایش یابد، PH باران به بیش از 7 نیز می‌رسد. در این صورت به جای باران اسیدی ، باران قلیائی خواهیم داشت. ضمنا گروهی از عناصر شیمیایی در جو وجود دارند که حالت اسیدی را طی واکنشهایی خنثی می‌کنند.
بارانبارانبارانو من باز پشت پنجره ی سایت دانشکده هوس نوشتن کرده ام.صدای تق تق کیبورد چه حال خوبی به نوک انگشتانم میدهد.برمیگردم به روزهای قدیمی و پر از شور.راستی که تایپ با گوشی آن مزه ی خاص کیبورد را ندارد!لب تاب هم همینطور!!!من اسآسا برای نوشتن از کیبورد لذت میبرم!صدای باران را میشنوم!با صدای تق تق کیبورد قاطی شده!!!دلم برای امروز تنگ خواهد شد!روزی که من و دوستم دایره خلیل را درست کرديم و استاد با شور مارا دعوت به سخنرانی درباره ی دوایر عر
یکشنبه هفته پیش من در برنامه هواشناسی دیدم که امروز یعنی یکشنبه 28 مهرماه باران شدید می آید ولی بعد از چند ساعت دیدم هوا ابری است ولی امروز نرم نرمک باران آمد آن هم توی منطقه ی حدودا 7 و 8 خیلی نرم نرمک می بارید ولی الان دیگر نمی آید باران
باز باران، بی طراوت، کو ترانه؟! سوگواری ست، رنگ غصه، خیسی غم، میخورد بر بام خانه، طعم ماتم، یاد می آرم که غصه، قصه را میکرد کابوس، بوسه میزد بر دو چشمم، گریه با لبهای خیسش می دویدم، می دویدم توی جنگل های پوچی، زیر باران مدیحه رو به خورشید ترانه، رو به سوی شادکامی می دویدم، میدویدم، هرچه دیدم غم فزا بود غصه ها و گریه ها بود بانگ شادی پس کجا بود؟ اینکه می بارد به دنیا،نیست باران، نیست باران گریه ی پروردگارست، اشک میریزد برایم میپریدم از سر غم،
در صد سال یک چنین زمستان بی بری نوبر بود. گرم و بی حاصل، دل خوش کرديم به یکی دو تا باران فکستنی که انگار خط امروز مملکت را خوب گرفته، بیشتر سر و صدا دارد تا اثر و عمل. ای دل غافل حیف که کسی گفته که وانمود کنم در پی یافتن خوشتن خودم، حیف.
 انشا در مورد بوی خاک پس ازبارش باران باران که می بارد احساسی از زیبایی درون آدم شکل می گیرد, بعد قطراتش روی خاک که می افتند آن بویی که به مشام آدم می رسد کم از بهترین عطرها ندارد :چه حس و حال عجیبی دارد، پاییز باشد یا بهار بعد از پنجره اتاق نم نم باران را ببینی و ذوق کنی.آدم در این لحظات ته دلش می خواهد برود بیرون و باران را بو کند، برخورد قطرات باران با صورت و تنش را احساس کند ، اما یکدفعه عقل پا جلو می گذارد و می گوید نه نرو. می روی بیرون خیس می ش
امام صادق علیه السلام از پدر و جد خود نقل منی كند كه فرمود:‌ كوفیان نزد علی علیه السلام آمدند و از خشكسالی شكوه كردند و گفتند : برای ما طلب باران كن . امیرالمؤمنین علیه السلام ‌ به حسین علیه السلام فرمود : برخیز و از خدا ‌ درخواست باران كن . پس بپا خاست و به حمد و ثنای الهی پرداخت و بر پیامبر درود فرستاد و عرض كرد :‌ خدایا ای بخشاینده نیكویی ها و فرو فرستنده بركتها آسمان را فرمان ده تا بر ما باران بسیار ببارد ما را از ابری پربار و گسترده و پر با
  کجارفتی  دلم  تنگ است میان عقل و دل جنگ  است کجا رفتی  بهار من  نگارمن   قرار  من  تو که رفتی  نم باران هم رفت   نسیم هم رفت   ماهیان دریا هم  رفتند   من ماندم و یک گرمای  عشق  سوزانتو که رفتی  سوختم  باران باران، گرفتارت شدمبدجور بیمارت شدمباران بزن این زنگ را کشتی تو قلب تنگ راباران  دوا کن  درد من دستان خیس و سرد منباران تو اتیشم زدیبهر عسل نیشم زدی
هر ابر باران زا فقط دلشوره می کاردوقتی نداری را کمی هم درد نشماردهر کس که دارا است هم هرگز نمی فهمدمعنای هر کس آرزویِ خانه ای داردخیری درونِ باد و باران هم نمی باشدوقتی که بر بی خانه ای دایم بلا آرَدیک عده می لرزند هی در کنج ویرانهای کاشکی سرما کسی را هم نیازاردیک عده خوش حالند هم یک عده ناراحتوقتی که ابری آید و باران نمی باردسرگشته#سهراب_عرب_زاده
هر ابر باران زا فقط دلشوره می کاردوقتی نداری را کمی هم درد نشماردهر کس که دارا است هم هرگز نمی فهمدمعنای هر کس آرزویِ خانه ای داردخیری درونِ باد و باران هم نمی باشدوقتی که بر بی خانه ای دایم بلا آرَدیک عده می لرزند هی در کنج ویرانهای کاشکی سرما کسی را هم نیازاردیک عده خوش حالند هم یک عده ناراحتوقتی که ابری آید و باران نمی باردسرگشته#سهراب_عرب_زاده
چترها را باید بست زیر باران باید رفت فکر را خاطره را زیر باران باید بردبا همه مردم شهر زیر باران باید رفت دوست را زیر باران باید برد عشق را زیر باران باید جست زیر باران باید با زن خوابید زیر باران باید بازی کرد زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشتزندگی تر شدن پی در پی زندگی آب تنی کردن در حوضچه "اکنون" است رخت ها را بکنیم آب در یک قدمی است . سهراب سپهری
باران من ، روزی باریدی بر تن خسته من ، قلب من شد عاشق تو! همیشه چشم به راهت مینشینم ، این شده کار هر روز من که حتی قبل از آمدنت در زیر باران بی قراری خیس میشوم هوای چشمهایم ، هوای آمدنت است ، از عشق تو دیوانه شدن ، یک حادثه بی تکرار است تو همان بارانی، زیرا مثل باران پاک و زلالی ، مثل لحظه آمدنش پر از شور و التهابی قلبم…. قلبم …. قلبم… تند تند، تند تند ، میتپد به عشق آمدنت چشمهایم چشمهایم از شوق آمدنت … تنها خیره شده است به آن سو! آن سوی سرزمین ها
بیرون باران میباردعده ای زیر باران قدم میزنندعده ای نشسته اند به موسیقی گوش میدهندو من در حیرتم آن کدامموسیقیست که از صدای شرشر باران زیباتر استپیرمردی هم به دنبال چترش میگرددو اما , من در اتاقم نشسته امدارم شعر مینویسمشعر هایم نه به زیبایی توستو نه به زیبایی بارانفقط حرفهایست که دلم را ابری کرده استو ماننده باران میخواهم ببارد
                                                                به یاد دارم …آن روز بارانی رادویدن در گل و لای بارانآب باران رابوسه های عاشقانه و آغوش هم راو لمس صورت های خیس یکدیگربه یاد دارم …رقصیدیم و عشق ورزیدیمریزش قطرات باران را تماشا کرديمما در این باران عاشق شدیم و شادی کرديمما در هر لحظه زندگی کرديمو لذت بردیم … از باران گرم و رمانتیکبه یاد دارم …عشق شورانگیزمان رادر آن هوای عاشقانهدیروز اولین بارون پاییز بارید اینجا از ساع
باران که شدى مپرس ، این خانه کیست سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست باران که شدى، پیاله ها را نشمار جام و قدح و کاسه و پیمانه یکیست باران ! تو که از پیش خدا مى آیی توضیح بده عاقل و فرزانه یکیست. بر درگه او چونکه بیفتند به خاک شیر و شتر و پلنگ و پروانه یکیست با سوره ى دل ، اگر خدارا خواندى حمد و فلق و نعره ى مستانه یکیست این بى خردان،خویش ، خدا مى دانند اینجا سند و قصه و افسانه یکیست از قدرت حق ، هرچه گرفتند به کار در خلقت حق، رستم و موریانه یکیست گر درک
واقعا چقدر این باران لذت بخش است. من بعد از دو هفته که در تهران باران می بارد هنوز هم هر دفعه که می رم بیرون و نفس میکشم. لذت می برم.واقعا تهران این روزها بسیار عالی است و قدم زدن در این هوا را با هیچ چیز عوض نمی کنم
گر بی تاب شوی درک کنی حالم راحسرت دیدار او چنگ زده جگرم رامی بارد باران بر روی گونه ی پر اشک‌ مننم نم باران می آید تا بشورد قلب مناین همه آدم ،چرا این دوری شد نسیب من؟بارالها تو بفرما و بگو،چه بود حکمت منپاییز و باران و راهی پر از برگ زردندارد قلب من تحمل این همه دردای دل مده عذاب ،منه آزرده خاطر راچون ندارد قلب،تحمل عذاب را
هر سال اولین باران پاییز با عجله بافتنی روی پیراهن گل گلی ات میپوشیدی و درحالیکه مشغول پوشیدن کفشهایت بودی لی لی کنان از در خانه بیرون میرفتی و من سعی میکردم با قدم های بلند خودم را به تو برسانم. روی تاب مینشیتی و من بی حواس محو تو می شدم .باران که بند می امد دست مرا میگرفتی و خیره به درخت ها وسط خیابان به سمت خانه کوچکمان قدم برمیداشتی و من بی حواس به اواز خواندن تو گوش میدادم .امسال اولین باران پاییز بی هیچ عجله ای لباس پوشیدم و به سمت تاب همیش
رحمت الهی به سوی زمین و زمینیان سرازیر میشود،جوی ها و نهر ها پر آب میشود،زمین سیراب میشود و درختان و گیاهان طراوتی دوباره می یابد،غبارها و آلودگی ها پاک میشود و هوا تمیز میشود.عطر باران همه جارا فرا گرفته و طبیعت جلوه ایی زیبا پیدا می کند.وقتی صدای چک چک باران به گوش میرسد تازه به یاد می آورم که خداوند چه زیبایی های فراوانی آفریده تا در اختیار ما باشد و از آنها استفاده کنیم.وقتی دانه های بلورین باران بر روی زمین می افتد ،دل زمین شکسته میشود.ا

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

hendogo