نتایج جستجو برای عبارت :

مرثیه عمه عمه جان عمه من فدای شادیت

جان به فداي رخ و انــــــــــــــوار تو گشته ابـــــــوالفضل (ع) علمدار تو چون برسد مهدی صاحب زمان(عج) منتقــــــــــــــــــــم خون تو آن یار تو السلام علیکم یا اهل بیت نبوه - السلام علیک یا ابا عبدالله - اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
این اشکِ چشمِ مرثيه‌بارانِ ابرهاست باران، چکیده‌ی غم پنهان ابرهاست این ناگهان شکستن بغض گلوی رعد برقی از آتشی است که در جان ابرهاست بر تنگدل تمام جهان تنگ می‌شود سرتاسر آسمان، همه زندان ابرهاست هرکآسمان‌تر است، غمش بی‌کران‌تر است دریا، گواه اشک فراوان ابرهاست ای زیستن! مساوی خود را گریستن این اشک‌ها به پای تو تاوان ابرهاست درد آن زمان که هستی بربادرفته است جز گریه چیست آنچه که درمان ابرهاست؟ گاهی سیاه و غمزده، گاهی سپید و شاد حالم شب
عاح قلبم بلک سوان از ارونوفسکی نمیدونم چی بگم، فقط میدونم که دوباره باید ببینمش تا بتونم تحلیلش کنم. فیلمای این بشر کلا یه حس دارک و ترسناک و موذی بهم میده، یه حس خفگی، یه حس شبیه خوابهای ترسناکی که میبینی ه ها دارن بهت حمله میکنن اما خانوادت باهم میخندن و انگار هنوز متوجه تو نشدن.داری خفه میشی اما هیچ راه نجاتی نیست. یه حس که کلا سیاهه. فیلم معروف دیگه ی این کارگردان مرثيه ای برای یک رویاست. از اهنگ ترجمه فارسی اسمش خوشم میاد، مرثيه ای برا
كیفیت را فداي كمیت نكنیدیك دانه نابش را داشته باشیدیك عمر به عالم و آدم پُزَش را بدهید.رنگین كمان ها به چشم بهم زدنی ناپدید میشوند. امروز روز اول کاری من بود مهرانم ، امیدوارم این یک ماه به خوبی بگذره و استخدام بشم .
حاج حسن خلج:نقل می‌کنند مرحوم حاج اکبر ناظم بعد چندین نوه و نتیجه و عمری نوکری روی چهارپایه* می گفت:حسین جان! نکنه آخر عمری ناکام از دنیا برم!»گفتند: حاج اکبر دیگه از دنیا چه کامی می‌خوای؟ این همه خدا بهت عزت، آبرو، زن، زندگی، بچه، دختر، پسر، نوه، نتیجه،داده، دیگه چی می‌خوای؟ گفت: نه اینها کام از دنیا نیست، ناکام اونه بمیره کربلا رو نبینه.».امروز عرض کنم علی بن موسی الرضا! نذار ما غریب بمونیم آقا، غریب اونه رفیقاش برند جا بمونه آقا ! » من
#پست_اینستاگرام_زینب_سلیمانی نه گذاشتند لمست كنم نه گذاشتند دست قطع شده ات را ببوسم. تمام حسرت‌هایم را باید با نگاه كردن به تابوتی كه تو در آن آرمیده بودی و هر شب نگاه به سنگ مشكی‌ای كه از تمام تو برایم باقی ماند، خالی كنم. ‌‌ این همه حسرت برای قلب یک دختر خیلی سخت است. بابا اما همه این‌ها به فداي امام حسین(ع)، به فداي خواهر حسین(ع). ‌‌ دلم به آن وعده‌ای که همیشه به من میگفتی دخترم منو تو با هم #شهید میشیم خوش است.
عقرب زلف کجت با قمر قرینه تا قمر در عقربه، کار ما چنینه کیه کیه در می‌زنه، من دلم می‌لرزه در رو با لنگر می‌زنه، من دلم می‌لرزه ای پری بیا در کنار ما، جان خسته را مرجان از برم مرو خصم جان مشو، تا فداي تو کنم جان (2) نرگس مست تو و بخت من خرابه بخت من از تو و چشم تو از شرابه کیه کیه در می‌زنه، من دلم می‌لرزه در رو با لنگر می‌زنه، من دلم می‌لرزه ای پری بیا در کنار ما، جان خسته را مرجان از برم مرو خصم جان مشو، تا فداي تو کنم جان (2) شعر منسوب به ناصرالد
آدم های صبور یه خصوصیت عجیب دارن . بی نهایت لبخند می زنن .این لبخند شاید تو نگاه اول حس گذشت بده . اینکه هر زخمی زدی ، هر‌ چیزی که گفتی فداي سرت . من فراموش می کنم ».ولی آدم های صبور هیچوقت هیچ چیزی رو فراموش نمی کنن . زخمارو می شمارن . حرفارو مرور می کنن و همچنان لبخند می زنن ‌.یه روز که صبوری دیگه جواب نداد ، با همون لبخند تو یه چشم بهم زدن برای همیشه فراموشت می کنن . انگار که هیچوقت تو زندگیشون نبودی .آدم های صبور تا یه جایی میگن فدا
می خواهم در رثای شما ای کبوتران خونین بال دل حرم أمن مرثيه ای بسرایم اما کلام زمین گیر است و کبوتر شکسته بال دل من نیز آسمان را تنها در خیال می پرورد. کلام اسیر قفس ماهیات است و عقل اسیر دام کلام و آن جا که شما بال کشیدید پر جبرائیل عقل می سوزد آن جا جزء نبی عشق را بار نمی دهند و جز او و اوصیائش یعنی آنان که ضمیر نسبیت را به آسمان اطلاق پیوند می دهند دیگر کیست که بتواند بر معراج انقطاع کامل پای نهد و چشم دلش به ضیاء نظر به غیبت الغیوب ذات نور یابد
عزاداری یکی از عناصر اصلی و کلیدی فرهنگ عاشورایی است ، و برپا داشتن عزا برای سالار شهیدان و یارانش، مرثيه‌سرایی برای آنان و گریه بر مصائبی که بر ایشان گذشته است، به ویژه در دهه اول محرم و مخصوصا در روز عاشورا مورد تاکید اهل بیت (ع) بوده است. در حقیقت عزاداری برای امام حسین علیه السلام اظهار همدردی در بزرگترین مصائبی است که برای اهل بیت علیه السلام و در واقع برای اسلام پیش آمده است عزاداری برای سیدالشهداء(ع) یکی از بزرگترین مصادیق بزرگداشت شع
وبلاگ جنگ نرم : برادران مسئـول اگر به طـور مستمـر در جهت پیشبـرد اهداف انقلاب ، شبـانه روز فعالیت می كنید ، عدالت در كارهایتان و تصمیم گیریهایتان به عنوان یك مرز ایمان داشته باشید. اگر این مرز شكسته شـود و پای انسان به آن طرف مرز برسد ، دیگر حـد و قانونـی را برای خـود نمی شناسد. عدالت را فداي مصلحت نكنید . پرحوصله باشید و در برآوردن حاجات و نیازهای زیردستان بكوشید . در قلب خود ، مهربانی و لطف به مردم را بیدار كنید .
  آقا مبارک است رَدای امامتت ای غایب از نظر به فداي امامتت می خواستند حق تو را هم قضا کنند کَذاّبها کجا و عبای امامتت ما زنده ایم از برکات ولایتت ما عهد بسته ایم به پای امامتت از روز اولی که رسیدیم زین جهان گشتیم آشنا به صدای امامتت این روزها هوای تو را کرده ام بیا ماییم یاکریمِ هوای امامتت آقا بیا تقاصِ شهیدان به پای توست آقا فداي کرببلای امامتت تا روزِ بازگشتِ تو سیدعلی شده پرچم به دوش، زیرِ لوای امامتت
  آقا مبارک است رَدای امامتت ای غایب از نظر به فداي امامتت می خواستند حق تو را هم قضا کنند کَذاّبها کجا و عبای امامتت ما زنده ایم از برکات ولایتت ما عهد بسته ایم به پای امامتت از روز اولی که رسیدیم زین جهان گشتیم آشنا به صدای امامتت این روزها هوای تو را کرده ام بیا ماییم یاکریمِ هوای امامتت آقا بیا تقاصِ شهیدان به پای توست آقا فداي کرببلای امامتت تا روزِ بازگشتِ تو سیدعلی شده پرچم به دوش، زیرِ لوای امامتت
مرثيه ورود حضرت امام حسین (ع) به کربلا:     شماره:2     جلیل قربانی    1398/06/10مقدمه: در تمام دنیا فقط یک مکان است که بدون هیچ مانعی بالا می‌‎رود و دعا به هدف اجابت می‌رسد و آن حرم و کربلای امام حسین علیه السلام است. اجابة الدعا تحت قُبَتِه». نبی مکرم اسلام صلوات الله علیه به جابر فرمودند: یاجابر زُر قبرَ الحسین.».ای جابر قبرحسین را زیارت کن که معادل صد حج است و بعد هم اضافه کردند انَّ کربلا ارضٌ الجنه».
اینم شعری که روی مزار صائب نوشته بود و سیر نشدم از خوندنش. حفظش کردم (: در هیچ پرده نیست، نباشد نوای توعالم پرست از تو و خالی است جای تو در مشت خاک من چه بود لایق نثار؟هم از تو جان ستانم و سازم فداي تو صائب چه ذره است و چه دارد فدا کند؟ای صد هزار جان مقدس فداي تو
به عشق تو یا هو میزنمحرمتو جارو میزنم (تو حرم تو زانو میزنم*)آقا فدات شم - آقا فدات شمتو مهر و مهتاب منیآقا تو ارباب منیآقا فدات شم - آقا فدات شمفداي لطف و کرمتکه رام دادی تو حرمتآقا فدات شم - آقا فدات شمآقا ببین که خسته امببین که دل شکسته امدرد منو خوب میدونیغمو از چشمام میخونیآقا فدات شم - آقا فدات شمدست منو دامان تودرد منو درمان تومریضا رو شفا میدیدردا رو زود دوا میدیبرات کربلا می دیآقا فدات شم - آقا فدات شمفداي لطف و کرمتکه رام دادی تو حرمتآق
خواستم بهت بگم که من کمکت می کنم♥️ بهت سخت نمی گیرم و گیر نمی دم که همه چیرو توضیح بدی اما حمایت منو داری❤️مثل همیشه، هستم ؛ همین‌جا؛ کنارت❤️ برا دیدن شاديت از ته دل، هرکاری می کنم. اینجا نوشتم که بیای و بخونیش. چون فکر می کردم اگه بهت پیام بدم و بخوام راجع بهش حرف بزنم، ممکنه عصبی شی.‌ فقط خواستم بگم که اینو هم حلش می کنیم با هم❤️من هستم همیشه. مرهم دردات و سنگ صبورت ❤️اینم می گذره. اینم می گذرونیم تا به روزای قشنگمون برسیم.هرروزی که تو ا
شیرینی یک‌بار پیروزی بـه تلخی صد بار شکست می‌ارزد. سقراط» مردی كه دارای عزمی نیرومند و اخلاقی متین اسـت، هرگز فضیلت اخلاقی خودرا فداي هوس های زندگی نمی كند. آری مردانی دراین جهان زندگی كرده اند كه برای تكمیل و حفظ فضایل اخلاقی، جسم و جان خودرا فدا ساخته اند.
دیده گر بینا بود هر روز روز م است.لازمه گاهی عصبانی بشویم تا اطرافیان را ببینیمامشب خیلی ناراحت بودم که چرا به دام خر خانواده یعنی زن برادر گوچیکه افتادم و عصبانی شدم که او مثل خر کیف کند؟او حدود دوماهی بود که از یک جمله میسوخت و کار امشب من باعث خنک شدنش شد.خنک ،داغ، مرده و زنده بعضیا برای من در یک عرض است از جمله این کوتوله ی عقده ای اما!باید من عصبانی میشدم تا خودم را ببینم عصبانیت از روی خستگی من باعث شد داداش چهارمی خسته از کار را ببینم
بنگر اینک روح را که چگونه خود را در قفس به این طرف و ان طرف میزند تا رها یابد . بنگر اینک شور و غوغای ادمیان را که چگونه قدم میگذارند به سمت مکانی عجیب .مکانی که وقتی واردش می شوی انگا کسی قلبت را از درون فشار میدهد و نفس برایت کم میشود . انگار نفس کشیدن حرام است .بنگر اینک را که چگونه جا ماندی برای چیزی که شاید بنگر اینک اشفتگی و غمت را که تا چهلمین روز سال بعد برایت ارامشی نیست . بنگر پاهایی که میتوانست درد تاول ها را تحمل کند و به خاطر از
ای پادشه خوبان داد از غم تنهاییدل بی تو به جان آمد وقت است که بازآییدایم گل این بستان شاداب نمی‌مانددریاب ضعیفان را در وقت تواناییدیشب گله زلفش با باد همی‌کردمگفتا غلطی بگذر زین فکرت سوداییصد باد صبا این جا با سلسله می‌رقصنداین است حریف ای دل تا باد نپیماییمشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کردکز دست بخواهد شد پایاب شکیبایییا رب به که شاید گفت این نکته که در عالمرخساره به کس ننمود آن شاهد هرجاییساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیستشمشاد خرامان
ولی آدم‌های صبورهیچوقت هیچ چیزی رو فراموش نمی‌کننزخمارو می‌شمارنحرفارو مرور می‌کننو همچنان لبخند می‌زننیه روز که صبوری دیگه جواب نداد،با همون لبخند تو یه چشم بهم زدنبرای همیشه فراموشت می‌کننانگار که هیچوقت تو زندگیشون نبودیآدم‌های صبور تا یه جایی میگن فداي سرت . :)
تو نیستی و خورشیدغمگین‌ تر از همیشه غروب خواهد کردو من دلتنگ‌ تر از فردابه تو فکر می‌کنمچقدر دوست داشتنی بودیوقتی چهره رنجور و چشمان مهربانتدر نگاهم خیره می‌شداکنون که بازوان خاکپیکرت را در آغوش گرفته استکلمه‌های سیاه پوش شعرمبرایت مرثيه‌های دلتنگی سروده‌اند
کجای این ترانه کبودم که این بغض گس لعنتی دست از گلوی خسته ام بر نمیداره؟ از چی بگم برات.؟ از تلویزیون رنگی و ویدیو؟ یا مادر هرگز نداشته؟ از ایرجوردن و لدرلی؟ یا دنیایی که بدون پدر شناختم؟ از چی برات بگه گرگ؟ از کجای این مرثيه نداری!؟ از کجا.؟ پ.ن:نشتی تو عمیقه و. تقصیر خودتم نیست.
ارواح سرگردانی که در دنیاهای مجزا و مختلف زندگی می‌کنند نمی‌توانند همدیگر را ببینید و یا با هم حرف بزنند. هیچ رابطه‌ای نمی‌تواند بین دو روح سرگردان در دو دنیای موازی وجود داشته باشد. این قانون تنها شامل ارواح و اجنه نمی‌شود بلکه برای آدم‌های ساکن بر روی کره زمین هم صدق می‌کند. من صبح‌ها که سر کار می‌روم و چراغ اتاقم را روشن می‌کنم همین تجربه را هنگام دیدن همکارانم پیدا می‌کنم. آن‌ها مرا نمی‌بینند و من هم آن‌ها را نمی‌بینم. تنها به طب
ای همه لطف و صفا، نغمه مرغ هوا شمع شبستان ما، درد بجان را دوا جای تو خالی ست یار، جان جهان غمگسار سینه ما پر شرر، دیده ما اشکبار مرغک سر کنده ایم، غرقه گردابها بر سر خاک تو دوست، آب به مردابها جامه سیه پا به سر، سرکه بجای شکر در غم آن رفته تن، بیدل و خونین جگر مرغ به پرواز شد، روح ز تن باز شد پیش رخ آن صنم، همهمه آواز شد گوهر یکدانه را، دست اجل برد زود خانه و کاشانه را، کرد زبن خاک و دود رفت به معراج نور، پر شعف و پر ز شور خوانده شده سوی حق، موسیِ بر
سلام پدرجانمیدونم خوشت نمیاد ک این حرفاروازمن بشنوی ولی مجبورم بگم ک بد کردی ب من ب اون حتی ی سوال نکردی ک میخواد نمیخواد خودت تصمیم گرفتی .لااقل ب خوشی قلب مهربونش فک‌میکردی لااقل ب چشای غمگینش فک میکردی نمیدونستم شماهم سنگدلی نمیدونم چرا ولی از شما توقع نداشتم آخه قلب مهربونشو چجوری شدی بیچاره عشقم آه ک چیا کشیدو میکشه_فک میکنی الان خوشبخته؟فک میکنی رو ابراست؟فک میکنی راضیه؟ ن عزیزم نیست ب خندهاش نگاه نکن ظاهری هستن جزخودشو خداک
 با سلام  مسیحیان تبشیری برابی تبلیغ با شدت تمام اینطور تبلیغ میکنند که عیسی فداي گناهان  بشریت شددسوال ما این است که  در کتاب مقدس پیدایش اینطور آمده که آدم  و حوا بخاطر  لغزشی که کردند  توسط خداوند جریمه شدند  (پیدایش  3: 16 -)  و بزن گفت این الم تو و حمل تورا به غایت  زیاد خواهیم گردانیم  و. بسسب تو زمین مقرون بلعنت است  . آز آن  در تمامی عمرت  بزحمت خواهی خورد »آدم به عرق جبین نون در آوردن و حوا به درد زایمان حال سوال این است چرا خداون
وقتی احساساتمو کنترل میکنم نوسانات خلقیمم کاهش پیدا میکنه. وقتی تو ذهنم همش دنبال مقصر نمیگردم و با کسی درگیر نیستم حالم هم خیلی بهتره. کاش میشد تو‌همین لحظه به خودم تافت بزنم!! امیدوارم باز چهار روز دیگه با حال خراب نیام اینجا مرثيه بنویسم.
این روزا روزای خاصی نیستالبته خاص بودن روزامو اینده مشخص میکنهحوصله دیدن ادمارو ندارم. حوصله ی کار جدید ندارم ک اونقدر تو کارهای نکردم غرقم که حد ندارهاز وضعیت تمیزی خونه نمیگم چون واقعا مضخرفهلباسها تو خونه یا شسته شدن و جم نشدن یا هنوز نشستمشونظرف نشستع و جمع نشدهو یه سری خرت و پرت قاطی پاتی شده مث کاغذ و لوازم ارایشی و بهداشتیچینش وسایل تو کمدها درست نیست جدای جدا سازی وسایل وقت لازم دارهحالا من در چه حالم؟زیر لحاف قرمز سنگینم ک مامان ش

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

پایگاه خبری روستای هلی کتی آمل مادیستا ترنم زاگرس