نتایج جستجو برای عبارت :

چندتا دهکده مخفی بودن که هنر های رزمی داشتن که یکی از اونها که زن بود با چشمهای خودش نیرو وارد بدن حریف میکنه

وها زیر درخت موریانه زده قدیمی نشسته بود. زانوهاش رو تو بغلش جمع کرده بود. سرش روی زانوهاش بود و موهاي سیاه دو گوشیش آویزون بود. گیج شده بود. نمی دونست باید چی کار کنه. اون درواقع یه جاسوس از دهکده مخفي قفل بود که با مظلوم نمایی به وها نفوذ کرده بود. از اول هدفش جاسوسی بود. باید اطلاعات هوکاگه رو می ید و به رییس دهکده قفل تحویل می داد. از اول عمرش، از وقتی به یاد داشت همش در حال جاسوسی تو دهکده هاي مختلف بود.

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

✍︎پــــارســـــــا ❧❣︎❧شـــــبــگرد☽ سایت شرکتی