عاشقی چیست ترک جان گفتن سر ین بیزبان گفتن عشق پی بردن از خودی رستن علم پی کردن از عیان گفتن رازهایی که در دل پر خون است جمله از چشم خون فشان گفتن به زبانی که اشک خونین راست قصهٔ خون یکان یکان گفتن همچو پروانه پیش آتش عشق حال پیدای خود نهان گفتن عاشق آن است کو چو پروانه میتواند به ترک جان گفتن شیر چون میگریزد از آتش شیر پروانه را توان گفتن راهرو تا به کی بود سخنت برتر از هفت آسمان گفتن کم نهای از قلم ازو آموز ره سپرده سخن روان گفتن کار ک
اهمیت قصه کودکانه گفتن برای کودکان گروه ویراستاران کتابک قصه گفتن یا خواندن کتاب برای کودکان یکی از بهترین راههای گذراندن وقت با آنها است. قصه های کودکانه گفتن نه تنها صمیمیت شما را با کودک افزایش میدهد، بلکه به رشد ذهنی و گسترده شدن دایره لغات او نیز کمک میکند. با خواندن کتاب یا قصه گفتن برای کودک، در واقع او را با اصوات گوناگون آشنا میکنید و در عین حال ارزش واقعی مطالعه را به او نشان میدهید.
به نام خدادر جلسه سیر مطالعاتی عصر دوشنبه 15 مهر ماه، استاد دهقانیان فرد در باب سخن گفتن با استناد به این جمله در گلستان سعدی که "دو چیز نشانه سبکی عقل است، دم فرو بستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی" مطالبی را بیان نمودند. حاضران با یادداشت برداری از بیانات شیرین استاد، سعی نمودند که با گفتن خاطرات شیرین خود در این زمینه جلسه را گرم تر نمایند.
با سلام دقیقا به همین سبک مطالب بالا که گفته شده ماهور طهرانی و خانم طاهری فر که یک مشت شیطان صفت و حرومخور هستند از من ی کردند با وعده روزی ۳۰دلار تا یک ماه و فرمول های خاص و صد در صدی! مبلغ ۳میلیون از من گرفتن و بعد از چندین ماه دروغ و بهانه گفتن پولها در حساب الیمپ مونده و باید پاسپورت اینیشیال بگیریم باز دوباره گفتن وبمانی نمیده پولهارو بعد گفتن الیمپ تحریم کرد!!! وقتی پولمو خواستم گفتن تمرین نکردی ! بعد متوجه شدم برای اینکه پولو پ
در مدرسه: هیچ وقت از یک بچه با گفتن تو خیلی باهوشی» یا تو خیلی زود مطالب را میگیری» تعریف و تمجید نکنید. به جای آن، تلاش یا شیوه او را با گفتن این جمله که پیشنهاد هوشمندانهای دادی» یا وجودت مایه افتخار من است»، تحسین کنید. در ورزش: به جای گفتن تو ذاتا ورزشکاری» بگویید تمرینات واقعا تو را بهتر کرده است» بهجای پرسوجوی اینکه آیا برنده شدی» بپرسید آیا همه تلاشت را کردی؟» استعداد ژنتیکی رشد پیدا میکند، مگر اینکه طرز تفکر شما به
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم وین درد نهان سوز نهفتن نتوانم تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت من مست چنانم که شنفتن نتوانم شادم به خیال تو چو مهتاب شبانگاه گر دامن وصل تو گرفتن نتوانم با پرتو ماه آیم و، چون سایه دیوار گامی از سر کوی تو رفتن نتوانم دور از تو من سوخته در دامن شبها چون شمع سحر یک مژه خفتن نتوانم فریاد ز بی مهریت ای گل که درین باغ چون غنچه پاییز شکفتن نتوانم ای چشم سخن گوی تو بشنو ز نگاهم دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم وین درد نهان سوز نهفتن نتوانم تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت من مست چنانم که شنفتن نتوانم شادم به خیال تو چو مهتاب شبانگاه گر دامن وصل تو گرفتن نتوانم با پرتو ماه آیم و، چون سایه دیوار گامی از سر کوی تو رفتن نتوانم دور از تو من سوخته در دامن شبها چون شمع سحر یک مژه خفتن نتوانم فریاد ز بی مهریت ای گل که درین باغ چون غنچه پاییز شکفتن نتوانم ای چشم سخن گوی تو بشنو ز نگاهم دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
به یارو گفتن : اگه پلنگ دنبالت کنه چکارمیکنی ؟ گفت : میرم بالای درخت ! گفتن : اگه اومد بالای درخت چی ؟ گفت: میرم سر شاخه درخت ! گفتن : اگه اومد سر شاخه چی ؟ گفت: والا پلنگ ولم میکنه ، ولی توی دیوث ولم نمیکنی
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم وین درد نهان سوز نهفتن نتوانم تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت ❤ من مست چنانم که شنفتن نتوانم ❤ شادم به خیال تو چو مهتاب شبانگاه گر دامن وصل تو گرفتن نتوانم با پرتو ماه ایم و چون سایه دیوار گامی ز سر کوی تو رفتن نتوانم دور از تو من سوخته در دامن شب ها چون شمع سحر یک مژه خفتن نتوانم فریاد ز بی مهریت ای گل که درین باغ چون غنچه پاییز شکفتن نتوانم ای چشم سخن گوی تو بشنو ز نگاهم دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
گریه امان نمیده از صبح که باز با خبر بد بیدار شدم.خبر بد نه فاجعه بود صاف تو چشامون نگاه کردن دروغ گفتن.با وقاحت تمام دیگه چیارو نمیدونیم؟ چه دروغایی گفتن؟چه جوون هایی رو سر بی کفایتیشون گرفتن خدا.خدایا خدا فقط کمک کنه به بازمونده هاشون بتونن تحمل کنن.حال ما اینهمه خرابه خدا خودش کمکشون کنه با تماموجودم نمیخوام بمونم اینجا با تموم وجودم تنفر دارم از تک تک چهره هایی که این دروغ و صد ها دروغی که معلوم نیس پشت پرده این بازی کثیف چی بوده
آیا نه گفتن در مقابل درخواست دیگران برایتان مشکل است؟ آیا تمایل دارید تا اولویت دیگران را بر اولویت خود ترجیح دهید؟ مثلاً خودتان پول چندانی ندارید ولی میخواهید به دیگران قرض هم بدهید چون قدرت نه گفتن را ندارید؟ راهکارهای زیر را به دقت مد نظر قرار دهید : ۱- از اینکه به شما برچسب خودخواه بودن بزنند هراسی به خود راه ندهید. ۲- باید بپذیرید که منافع خودتان واجب تر از دیگران است یعنی شما نمیتوانید همه را راضی و خوشحال نگه دارید.
داشتن مهارت نه» گفتن به خواستگار لازم است زمانی می توان به خواستگار، جواب منفی داد که از قبل نسبت به ملاک ها و انتظارات از همسر آینده آگاهی داشته باشید. شاید گاهی با رد کردن غیر منطقی خواستگارها یکی پس از دیگری پله های پشت سرتان را خراب می کنید. حال سوال این است، چرا مهارت نه» گفتن به خواستگار لازم است؟ در طول زندگی همه ما آدم ها، گاهی لازم است، در مورد مسئله ای تصمیم گیری کنیم. ازدواج از مهم ترین تصمیمات زندگی هر فرد در طول عمر خود است.
به نظرم یکی از برزگترین و مهمترین و قویترین مهارتهایی که آدم باید و حتما درخودش پرورش دهد توانایی نه گفتن به خودش هست. البته این هم مهم است که ما توانایی نه گفتن به دیگران را داشته باشیم همچنانکه توانایی بله را در زمانهای مناسبش هم داشته باشیم. اما این نگاه یعنی نگاه بیرونی. در واقع نکته ظریف اینجاست که ما وقتی به خودمان نمیتوانیم نه بگوییم به دیگران بله می گوییم و برعکس. گاه حتی اگر دیگرانی هم در کار نباشد ما نمیتوانیم به خودمان نه بگوییم خی
اگر میخواهید زیبا سخن بگوییداگر میخواهید همهی واژگان و حروفی که بیان میکنید را ، مخاطب شما بشنوداگر میخواهید در سخن گفتن، نفسنفس نزنید و مدیریت نفس داشته باشیداگر میخواهید حنجره و تارآواهای توانمدی داشته باشیداگر میخواهید عضلات گفتاری شما ، بسیار توانمندتر از پیش باشندو اگر میخواهید در سخن گفتن با خانواده، دوستان، همکاران و… بدرخشید با تهیهی محصول فن بیان و بکارگیری تمرینات آن ،بیگمان این موارد را از دست خواهید داد
تقریبا 2 سال از زمانی كه هنوز حرف هایی برای گفتن و قلمی برای نوشتنشان داشتم می گذرد نه این كه دیگر این روزها آبستن بد و خوب روزگار نباشند نه كه من دیگر حرفی برای گفتن نداشته باشم نه.چیزی كه هست این كه انگار در دست و پای این سال ها بزرگتر شدم و یاد گرفتم كه دیگر كمتر باید گفت و نوشت یاد گرفتم كه ترس های اشك های لبخند هایم حتی تكرارگونه های روزهایم باید برای خودم بماند یاد گرفتم به هر طريق هیچ راهی به جز زندگی و زندگانی نیست بهار دانشجو بهار معلم
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانموین درد نهان سوز نهفتن نتوانمتو گرم سخن گفتن و از جام نگاهتمن مست چنانم که شنفتن نتوانمشادم به خیال تو چو مهتاب شبانگاهگر دامن وصل تو گرفتن نتوانمبا پرتو ماه آیم و، چون سایه دیوارگامی از سر کوی تو رفتن نتوانمدور از تو من سوخته در دامن شبهاچون شمع سحر یک مژه خفتن نتوانمفریاد ز بی مهریت ای گل که درین باغچون غنچه پاییز شکفتن نتوانمای چشم سخن گوی تو بشنو ز نگاهمدارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
ای کاش سخن گفتن به راحتی نگریستن بودای کاش گریستن به سادگی خندیدن بود !اگر بود .من بجای نگاه کردن می گفتمبه جای خندیدن می گریستمو بجای سکوت، کلمه را جایگزین می کردم !در جدول کلمات متقاطع من !ردیفها ساکتند و ستونها خاموش!!در قاموس من از واژه گفتگوخبری نیست !دوستانم زبان نگاه را یاد گرفته اند !ودر سکوت شعر دوست داشتن را زمزمه می کنند !و به احترام من !هیچگاه نمی گریند !!تو سخن گفتن را به من بیاموز !من برایت شعرها خواهم سرود !
امروز(روزی کە گذشت) رفتە بودم برای یە سری کارهای عقب افتادەی قبل از ثبت نامِ دانشگاە. اونجا بهم گفتن ما کارهات رو سر وقت و بە موقع انجام میدیم، ولی بە احتمال زیاد دانشگاەها مهر ماە باز نشن و برسن بە بهمن. از یە طرف ناراحت شدم (البتە از قبل هم همچین خبری رو داشتم، ولی خبر اینم داشتم کە گفتن احتمالا تو شهریور ماە باز بشن
اگر میخواهید زیبا سخن بگوییداگر میخواهید همهی واژگان و حروفی که بیان میکنید را ، مخاطب شما بشنوداگر میخواهید در سخن گفتن، نفسنفس نزنید و مدیریت نفس داشته باشیداگر میخواهید حنجره و تارآواهای توانمدی داشته باشیداگر میخواهید عضلات گفتاری شما ، بسیار توانمندتر از پیش باشندو اگر میخواهید در سخن گفتن با خانواده، دوستان، همکاران و… بدرخشید با تهیهی بستهی آموزشی فن بیان و بکارگیری تمرینات آن ،بیگمان این موارد را از دست خو
اگر میخواهید زیبا سخن بگوییداگر میخواهید همهی واژگان و حروفی که بیان میکنید را ، مخاطب شما بشنوداگر میخواهید در سخن گفتن، نفسنفس نزنید و مدیریت نفس داشته باشیداگر میخواهید حنجره و تارآواهای توانمدی داشته باشیداگر میخواهید عضلات گفتاری شما ، بسیار توانمندتر از پیش باشندو اگر میخواهید در سخن گفتن با خانواده، دوستان، همکاران و… بدرخشید با تهیهی محصول فن بیان و بکارگیری تمرینات آن ،بیگمان این موارد را از دست خواهید داد
سلام و عرض ارادت خدمت دوستان عزیز شاخص کل ۲۰۰هزار بود گفتن حبابه ۴۰۰هزار شد گفتن حبابه ۵۰۰هزار شد گفتن این دیگه خیلی حبابه الان هم یک میلیون واحده باز میگن حبابه بدون اینکه تحلیل درستی از شرایط داشته باشند. اما واقعیت شاخص کل و بورس چیست ؟ دلاری حساب کنید از سال ۹۲ تاکنون با شاخص کل یک میلیونی هم اندکی بیش از ۱۲۰ درصد بازدهی داشته تازه این همه عرضه اولیه داشته ایم و بخش عمده ای از رشد این شاخص مربوط به اضافه شدن و رشد عرضه های اولیه بوده است ع
از قدیم ندیما گفتن: ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است! دروغ گفتن. شما باور نکن! یکیش خود من تو یه قدم به 40 سالگی اومدم با چند تا جوون 20 -25 ساله همکار شدم. خب که چی؟ خیال میکنین به من خوش میگذره؟! نه به جان خودم. همش باید فکر کنی ببینی چطور با این نسل ناآشنا ارتباط برقرار کنی. یا ما دهه شصتیها خیلی عقبیم یا این دهه هفتاد، هشتادیا خیلی جلو . به هرحال روزگار با بالا و پایینهاش داره پدر صاب بچه رو درمیاره
تا کنون حدود ۵۰۰ فیلم از اذان گفتن نوجوانان در پشت بامها، بالکن خانهها یا نقاط مختلف شهر به این پویش ارسال شده است. پویش همصدای آسمان علاوه بر پخش روزانه ویدئوهای ارسالی مخاطبان از شبکه پویا و فضای مجازی، تعدادی جایزه ۱۰ میلیون ریالی به قید قرعه به شرکتکنندگان تقدیم میکند. استقبال خوب از این پویش و انتشار ویدئوهای متنوع از اذان گفتن نوجوانان موجب شده است برخی ارگانهای فرهنگی برای افزایش تعداد جوایز اعلام آمادگی کنند که در روزهای
آیا گفتن نام غیبت کننده و موضوع غیبت به فردی که از او غیبت شده مجاز است ؟آیا گفتن نام غیبت کننده و موضوع غیبت به فردی که از او غیبت شده مجاز است ؟حضرت آیت الله سید محمد حسینی شاهرودی به پرسشی غیبت و سخن چینی و نمامی پاسخ گفتند. متن پاسخ ایشان به این شرح است:سوال :آیا اجازه دارم که نام فرد غیبت کننده و مطالبی را که گفته به فردی که از او غیبت شده است بازگویی کنم ؟پاسخ :جایز نیست زیرا سخن چینی و نمامی هم حرام است.
با پسری هستم که مدام می گوید دوستت دارم، از آنجا که خیانت زیاد شده احساس میکنم پشت این دوست دارم گفتن ها جریانی پنهان شده و با گفتن دوستت دارم می خواهد مرا منحرف کند آیا درست فکر می کنم؟ متن کامل در ادامه مطلب
پارهگفتارهایی درباره عشق ۱. سخن گفتن از هیچ مفهومی به اندازهی عشق مستعد ابتذال نیست. کل ادبیاتِ بهاصطلاح عاشقانهی ما سرشار است از غرغرهای رقتانگیز و ادعاهای گزاف و واهی. اگر کسی این احساس خودخواهانه برای تملک دیگری را عشق میداند، پیشنهاد میکنم از مطالعهی این یادداشت صرف نظر کند. ۲. در سخن گفتن از عشق، همواره دو پرتگاه وجود دارد: سانتیمانتالیسمِ مبتذل یا فروکاستن عشق به امری صرفاً روانشناختی یا بیوشیمیایی.
گام ششم: از مخاطب، شناخت نسبی داشته باشید. (سن، سواد وفرهنگ) اگر از من سؤال کنید، می گویم، بالاخره یکی از جنگهای جهانی بشریت بر سر گفتن یک جمله نامربوط» اتفاق می افتد. این پیشگویی من، در واقع برداشتی آزاد از این مصرع مولوی است: عالمی را یک سخن ویران کند». همه ما تجربهٔ سخنی که در غیر از زمان و مکان خود بیان شده است را داریم؛ اما یکی از چیزهایی که باعث تفاوت اشخاص در سبک و سیاق حرف زدنشان میگردد، پرهیز از شتاب زدگی در سخن گفتن است.
همه ما دروغ میگوییم، حتی با وجود اینکه میدانیم دروغگویی کار غلط و اشتباهی است. اما دروغ گفتن یک ایرادی دارد: تحقیقات نشان میدهد که هر چه بیشتر دروغ بگویید، گفتن آن برایتان آسانتر میشود، و احتمالا دوباره دروغ خواهید گفت. دن اریلی، روانشناس رفتاری در دانشگاه دوک میگوید بدترین و خطرناکترین چیزی که درباره دروغ وجود دارد این است که افراد نمیفهمند که دروغگویی چقدر ما را عوض میکند.»
محتوای بسیار زیاد اصلا خوب نیست. من قبلاً همیشه این مشکل را داشتم و این ناشی از ترکیبی از اشتیاق در مورد موضوع، به سخنرانی زیاد بها دادن است و گاها هم ترس از این که محتوا تمام شود و حرف دیگری برای گفتن باقی نماند، پیش می آید. درواقع شما نمی خواهید حالتی پیش بیاید که همه به شما زل زده اند و چیزی برا گفتن نیست! این چیزی است که به نظر من برای مخاطبانم نیز بسیار اتفاق میافتد.
کودکان و نوجوانانی که مهارت نه گفتن را آموخته اند، در مواقع بحرانی تصمیمات درست تر و سرنوشت سازتری می گیرند و کمتر در معرض آسیب های رفتاری، روانی و اجتماعی قرار می گیرند. تحقیقات نشان داده که بسیاری از افراد، به این خاطر خویشتنداری را از دست میدهند که نمیتوانند در برابر فشار روانی تقاضا برای ارتباط جنسی از طرف مقابل مقاومت کنند و با جدیت و صراحت نه بگویند.
درباره این سایت