محل تبلیغات شما

ای که برداشتی از شانه ی موری باری
بهتر آن بود که دست از سر ِ من برداری

ظاهر آراسته ام در هوس وصل، ولی
من پریشان تر از آنم که تو می پنداری

هرچه می خواهمت از یاد برم ممکن نیست
من تو را دوست نمی دارم اگر بگذاری

موجم و جرأتِ پیش آمدنم نیست، مگر
به دل سنگ تو از من نرسد آزاری

بی سبب نیست که پنهان شده ای پشت غبار
تو هم ای آیینه از دیدنِ من بیزاری؟

*فاضل نظری

من از قیدت نمیخواهم رهایی .

چقدر دلم میخواد دوباره عکاسی رو شروع کنم.

چی میشد تمام سال پاییز بود؟

دل را سر شوقی اگرم هست، تو آنی

تو ,ای ,دل ,سر ,قیدت ,نظریمن ,هم ای ,ای آیینه ,غبارتو هم ,پشت غبارتو ,ای پشت

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

برترین سایت گروه خدمات مالی سپنا حساب لُند لُند...