نتایج جستجو برای عبارت :

آدمها محبت فراموش نمیکنند فقط

آدمها هدف نیستند، نمیشود تعیینشان کرد. وسیله نیستند، نمیشود از آنها استفاده کرد. طرح و برنامه نیستند، نمیشود آنها را ریخت. تصمیم نیستند، نمیشود آنها را گرفت. دارایی نیستند، نمیشود صاحبشان شد. مال و منال و ملک و املاک نیستند، نمیشود به نام زدشان.آدمها موسیقی اند، نواخته میشوند، ما فقط میتوانیم آنها را بشنویم.آدمها قصه اند، روایت میشوند، ما فقط میتوانیم بخوانیم شان.آدمها شعرند، سروده میشوند ما فقط میتوانیم زمزمه شان کنیم.اگر روزی دیدی که از
آدمها فراموش نميکنند؛فقط یاد میگیرند گفتنِ دلتنگی،دلتنگی را رفع نمیکند،دلتنگی را کم نمیکند،دو برابرش میکند.فقط یاد میگیرند زل زدن به عکسِ یک آدمِ رفته،به عکسِ یک آدمِ فراموشکار دردی را دوا نمیکند،فقط درد روی درد میشود.فقط یاد میگیرند؛در آوردن خاطرات از آن ته ته های ذهن هیچ نتیجه ای ندارد جز بغض و یک هفته دل درد از سر زیاده روی تویِ غصه خوردن.آدمها فراموش نميکنند؛فقط یاد میگیرند،سلیقه یشان را عوض کنند،پیراهن های چهار خانه یشان را با پ
7عزیزان من، بیایید یكدیگر را محبت كنیم، زیرا محبت از خداست و هر كه محبت می‌نماید، فرزند خداست و خدا را واقعاً می‌شناسد. 8اما كسی كه محبت نمی‌كند، خدا را نمی‌شناسد، زیرا خدا محبت است.
9خدا با فرستادن فرزند یگانۀ خود به این جهان گناه‌آلود، محبت خود را به ما نشان داد؛ بلی، خدا او را فرستاد تا جان خود را در راه ما فدا كند و ما را به زندگی ابدی برساند. 10اینست محبت واقعی! ما او را محبت نكردیم، بلكه او ما را محبت كرد و یگانه فرزندش را فرستاد تا كفارۀ
چه میشه کار نکنیم و فقط زندگی کنیم اما پول چی زندگی بدون پول مگ میشه!؟ کاش اونقد میلیادر بودم که نیاز به کار کردن نبود و فقط دور دنیا سفر می کردم و با آدمها معاشرت می کردم و هر کاری از دستم بر میومد بهشون کمک می کردم و خیریه ها شرکت می کردم و مرهم دل آدمها میشدمم خوش اخلاقم میشدیم بعضی از آدمها کار می کنن و بداخلاق میشن . مجبورن پول در بیارن تا خرج زندگیشون بکنن همیشه میگفتم من آدم این دوره مدرن نیستمم.
سالها رنج کشیدم کسی نفهمید چی میکشم کسی نفهمید خنده هام همش ظاهری است کسی نمیدونست قلبم چقدر درد دارهبین آدمها تنهای تنها بودم بارها و باره بخاطر تصمیمم خودم رو سرزنش کردم.به خودم میگفتم حقته پس سکوت کن و بسوزالان هم آدمها ظاهر منو میبینند میگن خیلی خوشبختی.ولی باز هم سکوت میکنم و لبخند میزنم و  میگم آره خوشبختمبه درک که از تو میسوزم.فقط ظاهر آدمها مهمه.
دوست ارجمندی این نوشته را فرستاد:   به آدمها نباید زیاد نزدیک شدآدمها با ابهاماتشان زیباترند.با چیزهایی که در موردشان نمی بینیم و نمی دانیمدوست داشتنی ترند.می شود برای شناخت یک آدم وقت گذاشت،وارد حباب تنهایبش شد و پرده از رازهای مگویش برداشت . اما" نمی ارزد "آدمها از دور زیباترند .
مانده‌ام چگونه تو را فراموش كنم اگر تو را فراموش كنم باید سال‌هایی را نیز كه با تو بوده‌ام فراموش كنم دریا را فراموش كنم و كافه‌های غروب را باران را اسب‌ها و جاده‌ها را باید دنیا را زندگی را و خودم را نیز فراموش كنم تو با همه‌ چیز درآمیخته‌ای! #رسول_یونان
درک محبت از طرف کودکان در سنین مختلف متفاوت است. در هفت سال اول زندگی،
محبت، بیشتر تکیه بر لذات حسی دارد و در دوره‌های بعدی، حفظ شخصیت از نظر
نوجوانان و جوانان مهم استاحتیاج کودک به محبت از نظر علمی قابل انکار نیست و طفل از مورد محبت قرار
گرفتن احساس خوشحالی و صمیمیت می‌کند و نیازهای روحی‌اش برآورده می‌شود
محبّت بردبار و مهربان است. در محبّت حسادت و خودبینی و تكبّر نیست." "محبّت رفتار ناشایسته ندارد، خودخواه نیست، خشمگین نمی‌شود و كینه به دل نمی‌گیرد." "محبّت در همه حال صبر می‌کند و در هرحال خوش‌باور و امیدوار است و هر باری را تحمّل می‌كند."
محبّت بردبار و مهربان است. در محبّت حسادت و خودبینی و تكبّر نیست." "محبّت رفتار ناشایسته ندارد، خودخواه نیست، خشمگین نمی‌شود و كینه به دل نمی‌گیرد." "محبّت در همه حال صبر می‌کند و در هرحال خوش‌باور و امیدوار است و هر باری را تحمّل می‌كند."
کاری به کار همدیگر نداشته باشیم. باور کنید تک تک آدم ها زخمی‌اند. هرکس‌. درد خودش را دارد دغدغه‌ء خودش را دارد مشغله‌ء خودش را دارد باور کنید. ذهن‌ها خسته‌اند قلب‌ها زخمی‌اند زبان‌ها بسته‌اند و. برای دیگران آرزو کنیم بهترین‌ها را راحتی را و. همه گم شده‌ایم یاری کنیم همدیگر را تا زندگی برایمان لذتبخش شود آدم ها آرام آرام پیر نمیشوند آدمها در یک لحظه با یک تلفن. با یک جمله . با یک نگاه .
تولد ! اتفاقی که توی اون آدم ها دوباره متولد می شوند ، واژه عجیبه ؛ زمانی که موقع اش می رسه ، تو خوش حالی که آدم هایی که دوست شون داری کنارت هستند ، تا یک سال دیگر رو باهاشون وقت بگذرونی ! وقتی که تولد اون آدمی میشه که تو خیلی دوسش داری ؛ بیشتر از اون ، تویی که خیلی ذوق داری ، تو فکر گرفتن یه کادوی خیلی خوبی ، یه کادویی که هیچ وقت فراموش نکنه که تو براش خریدی ! اما متاسفانه آدم ها همه چی رو به سرعت فراموش می کنند ! حتی خودتو ، چون قدر دان تو نیستند ، ه
هیجده سالم که بود مجبور شدم یک نفر رو فراموش کنم و چون بلد نبودم٬ مثل بچه ها گریه میکردم. آدمها برام پر از حرفای نامفهوم بودن. حرف هایی مثل بعدا به حال این روزهات میخندی» یا جاش رو آدمهای دیگه پر میکنن.»تا مدت ها٬ شب ها رو بی خواب بودم. بعضی از آدما رو تو خیابون از پشت با اون اشتباه میگرفتم٬ بعضی وقت ها دلم برا صدا کردن اسمش تنگ میشد و با هر آدمی که اسم اون رو داشت دمخور میشدم. خودم رو مقصر میدونستم و احساس میکردم اگر آدم بهتری میبودم اون هیچو
  کاری به کار همدیگر نداشته باشیم. باور کنید تک تک آدم ها زخمی‌اندهرکس‌ درد خودش را دارددغدغه‌ی خودش را داردمشغله‌ی خودش داردباور کنید.ذهن‌ها خسته‌اندقلب‌ها زخمی‌اندزبان‌ها بسته‌اندبرای دیگران آرزو کنیمبهترین‌ها راراحتی راهمه گم شده‌ایمیاری کنیم همدیگر راتا زندگی برایمان لذتبخش شود. آدم ها آرام آرام پیر نمیشوند آدمها در یک لحظهبا یک تلفنبا یک جملهبا یک نگاهبا یک اتفاقبا یک نیامدنبا یک دیر رسیدنبا یک باید برویمو با
قبلاها که فقط خودم بودم و خواسته هام و مسیری که می دانستم داره کجا میره. اصلا احساس تنهایی نمی کردم.
از وقتی شروع کردم به توجه کردن به خواسته های دیگران. سعی کردم تا مراقبت کنم از آدمهای دور و برم. سعی کردم ببینمشون. احساس تنهایی می کنم.
خیلی دلم می خواد مثل قبل بی اهمیت به رفتار آدمها زندگی کنم. واقعا یه آرامشی داره که نگو.
ولی نمیشه. واسه همین مجبورم هر چند وقت یکبار این احساس مسخره را با کلی منطق آنالیزش کنم تا از خودم دورش کنم.
خدای
چرا فرق می کند تاریکی با تاریکی؟چی می شود آدم با کسانی توی زندگی همراه می شود؟ گیرم برای یک لحظه؟ نگاه ها چرا تلاقی می کنند؟ اتفاقی؟ همه ش اتفاقی؟ چی می شود کسی می آید، کسی می رود؟ فرقی دارد زمانِ ماندن آدمها توی قصه؟ آن که از پنجره ی اتوبوس به تو لبخند می زند با آنکه مرگ، او را از تو جدا می کند فرقی دارند؟ چه فرقی دارد رفتن با رفتن؟توی این بی نظمی مطلق، چه می شود که خواب یک آدم بی ربط را می بینی؟ یا کسی جایی تو را به یاد می آورد؟ چه می شود که آواز
 همیشه بهم گفتی بخند دنیا ارزش این نداره بخاطرش بخوای غمگین باشی همیشه میگفتی متولد بهار باید شادوشیطون باشه ازغم دنیارها باشه یادت بهت میگفتم کنار باشی غمی نمیتونه من توخودش درگیر کنه نمیتونه  لبخنده هام ازلبام بگیره .توهم گفتی تا آخرش هستم تا آخر آخر .آخرش این بود بامرام  رفتی وخیلی زود رفتی .بعد توکسی جز خدا رفیق خوبی برام نبود سرسجاده نماز آروم میکنه، دلتنگی میکنم ولی هوام داره تا الانش هم هوام داشت دیگه دل به آدمها نمیبندم .میتر
پروردگار ارجمند فرزندان ما را همانند همه­ی انسانهای دیگر تشنه و شیفته­ی محبت خلق کرده است. همانگونه که فرزندان ما نیازمند به آب ، غذا، بهداشت و پوشاک هستند، نیازمند به محبت هم می­باشند. به همین جهت ما وظیفه داریم کانون خانواده­ی خود را سرشار از محبت کرده و فضایی عاطفی و صمیمی برای رشد آنان فراهم آوریم. محبت بهترین و مؤثرترین عامل در تربیت فرزندان ما به شمار رفته است،امیرالمؤمنین (علیه­السلام) فرمودند: بر تو واجب است که نسبت به فرزندت محبت و
هم دیگر را فراموش می‌کنیم و هفته ای چند بار به هم تلفن می‌زنیم.هم دیگر را فراموش می‌کنیم و شاید بعد از ماه ها در تلگرام ‌کمی حرف از دلتنگی می‌زنیم.هم دیگر را فراموش می کنیم و بعد از چند سال در جواب " خیلی دلتنگتیم بابا پاشو بیا ببینیمت "و فلان، فقط به یک " منم ؛ ولی خیلی سرم شلوغه! " اکتفا می‌کنیم.هم دیگر را فراموش می‌کنیم و بعد از چندین سال وسط کلی پیام های نخوانده به یک ایموجی "قلب" یا "خنده" رضایت می‌دهیم و از صفحه‌برنامه خارج می‌شویم.هم د
هیجده سالم که‌ بود مجبور شدم یک نفر را فراموش کنم و چون بلد نبودم، مثل بچه ها گریه میکردم. آدمها‌ برام‌ پر از حرفهای نامفهوم‌ بودن. حرف هایی مثل 《 بعدا به حال این روزهات میخندی 》 یا 《‌ جاش رو آدمهای دیگه‌ پر میکنن》.تا مدت ها شب ها رو بی خواب بودم. بعضی از آدما رو توو خیابون از پشت با اون اشتباه میگرفتم. بعضی وقت ها دلم‌ برای صدا کردن اسمش‌ تنگ میشد و با هر آدمی‌ که اسم اون رو داشت‌ دمخور میشدم. خودم‌ رو مقصر میدونستم‌ و احساس میکردم اگر
بنام خداوند بینهایت بخشنده و مهربان "بسم الله الرحمن الرحیم" الهی! بر که داغ محبت خود نهادی، خرمن وجودش را به باد نیستی در دادی. الهی! همه اتش ها بی محبت تو سرد است و همه ی نعمت ها بی لطف تو درد است. الهی!مخلصان به محبت تو مینازند و عاشقان به سوی تو می تازند. کار ایشان تو بساز که دیگران نسازند، ایشان را تو نواز که دیگران ننوازند. الهی!محبت تو گلی است، محنت و بلا خار آن، آن کدام دل است که نیست گرفتار آن.
بسم الله نور . خداوند به جبرئیل گفت : آنچه آدمی را سیر می کند نان نیست نور است و نور تنها نزد من است نور نه در فانوس است نه در شمع نه در ستاره و نه در ماه سفره ای پهن کن و بر آن نور و عشق و هدایت بگذار و گفت:هر کس بر سر این سفره بنشیند سیر خواهد شد سفره خدا گسترده شد از این سرجهان تا آن سوی هستی اما آدمها آمدند و رفتند,,, از وسط سفره گذشتند و بر نور و عشق و هدایت پا گذاشتند آدمها گرسنه آمدند و گرسنه رفتند گاهی فقط گاهی کسی بر سر این سفره نشست و لقمه ای
بعضی از این آدمهایی که از تنهایی می‌نالندتشنه‌ی محبت هیچکس نیستند .این‌ها آدم‌هایی هستند که آنقدر مهربانند که فقط دوست دارند کسی را داشته باشند که به او محبت کنند و او محبت‌هایشان را فقط بفهمد .
آدمها وامانده در راه شناخت هویت خود، عروسک ها را ساختند.عروسک های زیبا.فقط زیبا.بعد ربات ها را ساختند. ربات های قدرتمند، ربات های شگفت انگیز.حالا انسان انگار که هنوز خودش را درک نمیکند بین عروسک بودن و ربات بودن مانده است.زیبای تو خالی باشد؟ یا یک ماشین سرد و منطقی؟آدم به خودی خود تعریفی ندارد. باید چیز دیگری شد.آهنگهای خاصی گوش میکرد. حالش با بقیه فرق داشت. و آنقدر زیبا بود که نگاهش را هیچکس فراموش نمیکند. تا وقتی که رفت برای تبدیل شدن. به چی
چند روز پیش یکی از صمیمی ترین دوستم نامزد کرده بود و خبرش خیلی منو خوشحال کرده بود و امروز از هیجان مراسم تدارک و خرید و لباس باهاش حرف زدم و دیدم که او تغییر کرده بود و ظاهرا حوصله منو نداشته و تغییرش منو ناراحت کرده بود دلیلشم نمیدونم ولی میگن آدمها اگ ازدواج می کنند روابط با دوستان کمرنگ میشن نمیدونم چقد صحت داره یا نه ولی امروز دیگه فهمیدم که نباید توقع و انتظار داشته باشم که همون آدم قبلی میمونه یا نه- اما خیلی ضد حال بود.
انصاف نیست رفتن آدمها با خودشون باشه فراموش کردنشون با ما . همــــیشـه دقــیقآ وقـــــتی پـُر از حـــرفی وقتـــی بغــــض میکـــُنی وقتـــی دآغونــــی وقــــتی دلــِت شکــــستـ ه وقتی یکی باید باشه تا آرومت کنه دقیقــــا همیـــن وقـــــتآ انقــــدر حـ ـرف دآری کـــه فقــط میتونــی بگـ ـی : " بیخـــیال " اما کاش منم میتونستم بگم بی خیال و راحت فراموشت کنم هزار بار تو دلم گفتم بیخیال نازی من رفته فراموشش کن اما این دل نفهم من حرف حساب حالی
محبت و مهربانی با پدر و مادر، امری است که عقل و شرع به ضرورت آن اقرار می کنند. خداوند مهربان در قرآن مجید می فرماید: وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ (اسراء: 24) از روی محبت و مهربانی، بال فروتنی را برای پدرو مادرت فرود آور.
من برای خودم خط هایی دارم.دور بعضی چیزهازیر بعضی چیزهاو روی بعضی چیزهاگاهی خط قرمز گاهی خط زردو گاهی خط سبزدور بعضی آدمها را خط  قرمز کشیده امآنها  که همیشه سهمی از حس خوبم را به تاراج میبرند.حسودها خودبین ها  و مهمتر از همه آنها که همیشه به من دروغ گفتند.زیر بعضی ها را خط زرد میکشمآدمهایی که تکلیفت را با آنها نمیدانی.مثل فصلها رنگ عوض میکنند و اعتباری نیست نه به تحسین و نه به تکذیبشانروی بعضی چیزها و آدمها  را با برگهای سبز خطی می
خب سوال اساسی هم همینجاست! آیا همه آدمها واقعا به اندازه هم خوب هستن؟ جواب دقیقا آن چیزیست که اکثر ما حتی دوست نداریم در موردش فکر کنیم و مثله بسیاری دیگر از اعمال نسنجیده در زندگیمان این سوال را هم بدون اندکی تفکر پاسخ میدهیم و کاملا مطمئن میگوییم : به هیچ وجه من الوجوه اینطور نیست! اصلا مگه داریم که همه آدمها بتونن خوب باشن، اصلا مگه هست، مگه میشه؟؟! بله داریم، هست، میشه آقا یا خانم محترم، اگر ما توانایی درک تقریبا کل جریانات عالم و خلقت را
چنان است که یاران قدیمی فراموش شوندو از خاطرمان گذر نکنند؟چنان است که یاران قدیمی فراموش شوندو روزگاران بسیار دور؟برای روزگاران بسیار دور، عزیز منبرای روزگاران بسیار دور؛جرعه ای محبت کنار بگذاریم؛برای روزگاران بسیار دور                                                            

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها