نتایج جستجو برای عبارت :

ای تن رنج از بحر خدای بکش

خداي مهربونم اين روز ها به خاطر ویروس كرونا همه دلشون گرفته و ترس از اين بیماری همه را ناامید كرده از زندگی خدايااولین و اخرین امیدمان تویی .دستمون رو محكم تر  بگیر كه جز تو پنها دیگری نداریم خدايا واسه سلامتی همسرم وهمه ی عزیزانم دعا میكنم كه امیدوارم اين ویروس و بیماری  نابود بشه و نجات پیدا كنیم .
 امروزه بسیاری از افراد با استناد به برخی از دستورات خداوند در عهد عتیق اينگونه استدلال میکنند که خداي مسیحیت نیز آنگونه که مسیحیان ادعا میکنند خداي مهربانی نیست و تفاوتی با خداي اسلام ندارد . استناد اين افراد در مورد خشن بودن خداي مسیحیت به آیات ذیل میباشد :1-تثنیه فصل7 آیات 1و22-تثنیه فصل 20 آیات 13و14 3-یوشع فصل 6 آیات 20 و 21در پاسخ به ادعاي فوق بايد گفت :  نخست آنکه : دستور جنک در عهد عتیق فقط براي یک منطقه جغرافیاي ( سرزمین کنعان ) صادر گردیده و د
خداي حوا، فهمیده ام كه هر بار كه دلم را به كسی مبتلا می كنی امتحان بزرگی در انتظارم است. چون میدانی با من چه می كند. كه در هم می شكند آن من مغرور فراموش كار را. كه زاده بشوم از نو. كه بسازم دوباره بند بند وجودم را. هر بار ولی محكم تر. خداي مهربانم، برايم قرار بفرست و آرامش. و قلبی محكم و ايمانی محكم تر. برايم شانه هايت را بفرست كه اين روزها، احتمال گریستن من زیاد است. اي یاری دهنده آن كه برايش یاری دهنده ايی نیست.
و بعد از مرگِ بُشر حافی او را به خواب دیدند . گفتند :خداي با تو چه کرد ؟گفت :با من عتاب کرد و گفت : در دنیا از من چرا چنین ترسیدی ؟ ندانستی که کرم صفت من است ؟ #تذکره_الاولیا دل نوشته: خدايا خودت حال هممون رو خوب کن، من حساب کردم مثل همیشه به لطف و کرمت. پ.ن:به رسم رعايت امانت داری، متن از کنال تلگرامی شیدايی(https://t.me/shey_da_e) پر شکسته ی من را ببین خداي کریم ببین چگونه شدم مُستکین خداي کریم نشسته ام سر راهت مگر نظر بکنی تویی غنی و منم خوشه چین خداي
خداي اي خداي مهربان من تو بر تری تا رسد به تو گمان من سپاس تو چون ادا کند زبان من چو نیمه شب سر به درگه تو سايم ز سوز دل همچو نینوا کنم به طور جان گر چه جلوه تو بینم وجود خود در دمی فدا کنم کمال مطلق در جهان تویی به ملک هستی جاودان تویی بلوغ جان عارفان تویی مرا بده با حقیقت آشنايی به چشم دل بر تو افکند نظر چو مهر تو در سپهر جان بتابد شود دلم چون سپیده سحر تو آگهی از سوز و درد من ز اشگ گرم و آه سرد من نگر ز رحمت اي امید جان سرشک سرخ و روی زرد من تو صانعی
متن بازخوانی شده ی اين آجرنوشته :ف
 
اي خدا.؟
 
زن
 
خداي پینی گیر . من هستم هوته لوتوش اينشوشیناك، زمام [دار] بزرگ و رهبر هاتمتی وشوش. سخاوت مند، شاهزاده ی منتخب، خداي نپیرشا. براي سلامتی ام، براي سلامتی بانویش نیكاراباد، براي سلامتی بانو اوروك الهالاهو، براي سلامتی شیل هی ناهام رولاگمار، براي سلامتی كوتیرهوبان، براي سلامتی بانو اتو هی هی پینی گیر، براي سلامتی آقا (تمت) تركتاشسلامتی 
بالاخره لب باز کرد ! بالاخره فهمید نمک نشناسی و ناسپاسی شان را دیشب هیچی ننوشتم در دفتر چالش صد روز چون حالم بد بود حتی بلند شدم تا نزدیک کمد کتابخانه هم رفتم ولی پشیمان شدم گفتم صبح قضايش را می نویسم و امشب از عمد ننوشتم شقیقه هايم به شدت درد می کند قهرم با خدا قهرم با خداي مردها قهرم من یک خداي زن دوست می خواهم یک خدايی که بوی عطر ریحان و لیمو بدهد من خداي زن دوست با طعم پرتقال و دارچین می خواهم من خداي مرد سالار مرد دوست نمیخواهم
خداي چشم‌هاي بی‌رمقخداي دست‌هاي به‌سوی‌ تو برخاستهخداي قلب‌هاي بی‌روزنه از‌‌ نورخداي جبران‌ کننده‌ی استخوان‌هاي شکستهامان و بی‌امان می‌خوانمت!به روزهاي عجیبی که حرمت امید در دلم نگهداشته نمی‌شود و حسرتِ مُطوّل نرسیدن‌ها عصیان‌گری می‌کند در وجودم.به آرزو‌هاي دست‌از‌جوانی شسته‌‌ی ناکام.به امیدهاي عقیم سربرآورده از خاک قلبم که بی‌هیچ ثمری، خشکیده‌حال ونزار رها می‌شوند و چشم‌هايم را خیره به‌خود می‌کنند. تابلکه ازپس ری
هللویا پدرجانم شکر که خداي وعده هستی، شکر که خداي امین هستی، شکر که خداي وفا هستی، شکر که خداي محبت هستی، شکر که  ما را وعده نجات داده اي، شکر که تنها با بازنمودن در قلب خود و با گشودن زبانمان به اعتراف نام قدوس تو و جلال نامت در تو حیات و تولد دوباره یافته و برکات تو را دریافت میداریم. شکر که تو خداوند زنده هستی و آنچنان که تو را بخوانیم اجابت مینمايی ما را، شکر که تو خداوند ايمان و امید هستی و هر که را که بر تو توکل کند و بر تو ايمان و امید داش
بسمه تعالی اگر یک چیزی باشه که با تمام وجودم بهش افتخار کنم اون اينه که هر موقع راجع به درست و غلط حداقل حرف اضافی زده‌م خیلی صبورانه یک اسکرین‌شات از جايی که عمرا فکرش رو هم نمی‌کردم رو کرده و به من نشون داده. خداي من، خداي محمد (ص)، خداي همه! همه همه! یه جوری زنده‌س و هست که فقط بايد کور و کر باشی که نتونی ببینی و بشنویش و باور کن حتی بدون زبون هم می‌شه باهاش حرف زد. و جواب خیلی از سوال‌ها رو هم گرفت شايد حتی.  
شما در حال نوشتن سناریوی هدف، تک تک مواردی را که مکتوب می کنید را در ذهن تجسم می کنید و اين تکنیک در واقع یک نوع تجسم خلاق هست.
یک مثال براي سناریوی هدف، براي تان می نویسم تا درک بهتری داشته باشید:
چقدر زیباست امروز، چشمانم را باز می کنم و به طلوع زیباي آفتاب که از لا به لاي پنجره خانه ویلايی ام چشمانم را نوازش می دهد ، خیره می شوم، چقدر بی نظیر هست که خانه ی ویلايی من غرق در سوسوی زیباي نور خورشید قرار دارد. از رخت خواب آبی رنگی که در اتاق خوابم ق
یکی از نام هاي خدا الحی القیوم» است. اين دو اسم در حقیقت بیانگر یک حقیقت و اسم است؛ و از آن جايی که واژه واحدی که بتواند اين دو صفت حیات و قیام را با هم بیان کند، در فرهنگ واژگانی عربی نبود، خداي تبارک و تعالی از دو کلمه براي بیان یک حقیقت استفاده می کند. بنابراين اگر بخواهیم مثلی در زبان عربی براي آن پیدا کنیم، کلمه بعلبک» است که دو اسم براي یک حقیقت است. با نگاهی به آموزه هاي وحیانی قرآن دانسته می شود که خداي الحی القیوم» حیات و قیام او ذاتی
سلام اينجا فقط واسه دلخوشیم هنوز نگهش داشتم.یه سری حرفا رو گاهی میزنم در تلاشم که یکم تلاشمو بیشتر کنم و یکم توی زندگیم ریسک کنم. وقتی هیشکی پشتت نیست یکم ادم میترسه اما وسیعتر که نگاه می کنی میبینی خداي بزرگ همراهته و با توکل به خداي بزرگ حرکت می کنم التماس دعا
منّت خداي را عز و جل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر می آید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمت شکری واجب از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به در آید سعدی
✍️ خداي غیرمحدود در تبیین برهانی و نیز در بیان عقلی اهل بیت علیهم السلام یعنی خداي غیر مقداری و عاری از هر گونه صفات ماده و جسم، که خالق عالَم است و هیچ گونه شباهتی با مخلوقاتش ندارد. نه مرکّب است و نه زمانی و نه مکانی، نه تو پراست و نه توخالی، چرا که اساسا جزء و تو ندارد که خالی یا پر باشد. نه داخل در چیزی و  مکانی است و نه خارج از آن، چرا که دخول و خروج از ویژگی هاي جسم و موجود مادی و مقداری است. نه متناهی است و نه نامتناهی، چرا که تناهی و عدم تن
خداي تمساح که بود؟؟؟؟ در نقاشی ها و کنده کاری هاي قدیمی ،بیشتر خدايان و الهه هاي مصری،سر هاي حیوانات را دارند سر خداي آب که (سِبِک )نام داشت ،سر تمساح بود (توت)سری شبیه به پرنده اي به نام (ايبیس)داشت،در حالی که (تَوِرِت)شبیه به اسب آبی بود اُزیری و ايزیس خوش شانس تر بودند! آنان را مانند پادشاه و ملکه اي بزرگ ترسیم می کردند
من بر سر حادثه ها می روم . تا به کجا می روم؟تا به خدا . تا بگویم با او اين چگونه آدمی هست که آفریدی؟هرکس به اندیشه اي ، روشی ، رفتاری. وه چه وجودی ! چه خلقتی ! چه شری!من در اين خاک سیاه به مهر تو بیدارم .خدا تو کجاي کاری؟ اين شگفت خلقت خود را  براي چه  در اين خاک رها کردی ؟همه در آشوب . همه در سر ،تخریب. همه جا درغوغاي ماتم و غم. همه در پریشانی . همه در سوداي دیوانگی . اي خداي دانا تو کجاي کاری؟
د هر مذهب منونکی په ډیر یقین سره وايی چی د دوئ مذهب ریښتونی او خداي ته د رسېدلو واحده لار ده، جنت او دوزخ به دده په منلو یا نه منلو سره ترلاسه کیږی، مذهبی خلک (لږترلږه د ابراهیمی ادیانو منونکی) په یو داسی خداي یقین لری چی د کايناتو خالق او مالک دی. په کايناتو کی یو کوچنی کاڼی هم دده د خوښې 
✏️درآمدی بر کتاب دنیاي سوفی نوشته یوستین گوردر و ترجمه ی آرزو خلجی بشر از آن روزی که پا به صحنه ی حیات گذاشت همواره با سوالات اساسی پیرامون خود،محیط اطراف،خداي و نحوه ارتباط و تاثیر با خداي خود بوده است. در هر دوره از تاریخ همواره فلاسفه کوشیدند با مطرح کردن تئوری هاي مناسب،در ارائه راه و روش زندگی متناسب با حقیقت و فلسفه ی وجودی بشر سعی کردند به سوالات بنیادین بشر پاسخ دهند.سوالات بنیادین مانند ‘من کیستم’،’خداي من کیست’،’نحوه ارتباط م
براي تو مینویسم. تو که آرام جانمی. تو که تمامت مال من است. تو که دلیل آرامش وجودمی. براي تو مینویسم. تو که تاج سرم که نه،تاج دنیاي منی. مهربان من. دوستداشتنی ترین. وجودم به وجودت بند است و بس. براي تو مینویسم نوشتن که چه عرض کنم. براي تو زندگی میکنم. تو تمام منی و بس. میخندند به اينهمه عشق. اصلا بخندند. مهم اين است که تو همه چیز منی. خداي خوب من . رفیق شفیقم. یادت آرامم میکند. دکتر براي خودش فلان و بهمان قرص را تجویز میکن
عکسها و شعرها درمورد خداي مهربان عکس اسم ترانه عکس اسم تینا عکس اسم سحر – عکس اسم سحر به انگلیسی عکس اسم زهرا – عکس اسم زهرا به فارسی – عکس زیباي زهرا عکس اسم خدا با پدید آمدن شبکه هاي اجتماعی نظیر فیسبوک ، توئیتر ، تلگرام، اينستاگرام و… استفاده کاربران از عکس اسم خاص و معنادار براي پروفايل شخصی شان از اهمیت ویژه اي برخوردار شده است. در اين پست عکس اسم خدا رو ببینید. عکس اسم خدا تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز؟ می‌کشم ناز یکی تا به همه ن
یادته اون جمله رو؟ با اون لحن مخصوص؟ روز عید به مامانت تو واتساپ پیام دادم. نوشتم: اي خداي امید و عشق خداي صبر و تغییر دهنده قلبها و احوال ها سال نو را سال صلح و آرامش سال فراوانی و سلامتی و حال خوب قرار بده. بهارتان سبز. سال نو مبارک. خوند و هیچی نگفتم. ده دوز بعدش یک ویدیو فرستاد از زايمان ۱۱ قلوی یک زن که جواب ندادم. از دیشب که میشه ۱۶ فروردین و شب تولد حضرت علی اکبر حدود پنجاه تا ویدیو و عکس فرستاده
غیر از خداي خوب که پروانه افرید غیر از خدا که قصه و افسانه افرید در زیر گنبدی که کبود است رنگ ان غیر از خداي خوب نبود از کسی نشان یک ده که شاد بود وافسانه داشت بود ان مرد بود سرو بزرگی که کاشت بود زن بود با تنور براهش که گرم بود گلبافت هاي حاصل دستش چه نرم بود یک ده کنار نهر بزرگ و پر اب بود ان روزها شبیه خیالی و خواب بود با کودکان شاد و غم هفت سنگشان بازی به رسم شیرو خط و شور و شنگشان یادش بخیر ده گله اي روبه راه داشت هم شیرتازه هم نخ و پشم کلاه داش
سخن خداي کریـم  در ،سخن  رساي محمَّد استسخنــان  مهدیِ منتَظَر ،سخن خداي محمَّد استبه صفنــد جملهٔ  انبیــا ، به  درش  تمامیِ  اولیــاکمــرِ   ارادتِ  اوصیــا ، به در سراي  محمد استملِک و وزیر وشَهَنشه اش،به گدايی آمده بردرشبه امیدقطره اي از یَمَش،به درِ رضاي محمّداست.شده هست کلِّ جهانیـان ،بوجـود اقدسِ مهربـانصلواتِ جملهٔ عرشیان، رخ  با  صفاي محمّداست                                      "وامق كبودراهنگی".
بیا شهریور پیراهنت ییلاق لک لک ها. حالم امروز خوب بود.وقتی خود خدا براي حال آدم دست بکار شده باشد.وقتی خود خودش بخواهد.کوچکترین چیز در اوج ناامیدی استارت انید را میزند و بعد مدتها روشن میشوی! امروز من روشن شدم.با دکترمان حرف زدم.حالش را پرسیدم.مهربانی اش.حال خوبش حال مرا هم خوب کرد. میدانم که او دست خدا روی زمین بود براي اجابت دعاي دیشبم.خداي عزیزم.خداي مهربانم.چقد دوستت دارم عزیز مهربانم.
آخرین ايستگاه شب خداي عزیـــــزم مگر من جز تو که را دارم که وقتی دلم بگیرد، بیايم و با او درد و دل کنم و بشود آرامِ جــــــــــانم … خداي من اگر تو بخشش نکنی؛ اگر از محبتت محرومم کنی چیزی نمی‌ماند برايم … اي بهترینم. مرا هدايت کن؛ اين بندۂ خطاکارت را هدايت کن که خطا نرود . خودم خوب می‌دانم گهگاهی پايِ ايمانم لنگ می‌زند، من خوب می‌دانم که چه عهدهايی را که با تو بسته‌ام و شکسته‌ام … اما خوب میدانی خدايِ خوبم که من لحظه لحظه تو را نفس میکشم
سری میان دست تو بریده . نگاه من به ساعت پوکیده
و شعرهاي غمگین و عاصی . و گرگ خسته کز تفنگ نترسیده
به شبهه هاي من به اصل هستی . به بغض بی کسیت وقت مستی
وحسرت تو را و بو کشیدن . و عمق فاجعه: تو را ندیدن
رگی که سرنوشتش انسداد است . و جرم تو که داد پیش باد است
همیشه انتهاي قصه تلخ است . و شاعری که حکم اش ارتداد است
خداي خوب و خوابِ تو کتابم . منی خشک روی تخت خوابم
خداي خوبِ خشم و قتل و فتوا . و گریه هاي من به شعر یغما
مرا بخوان به کاکتوس ماندن . بمان کنار من که
مهربان معبودم تو را سپاس می گویم براي تمامی لحظه هايی که مراقبمان هستی. براي اينکه تو اين شرايط سخت نمی گذاری تنها باشیم. خداجونم ازت سپاسگزارم براي تمامی لطف و محبت هايی که زبانم قادر به بیانشون نیست. خالق زیبايم ازت ممنونم براي تمامی لحظاتی که دستمو گرفتی و رها نکردی. دوستت دارم خداي رحمان الرحیم.
قربونت برم پسرم عشقم امیدم بهترین حس دنیا رو تو بهم دادی واقعا خوشحالم از داشتنت
واقعا زبانم توانايی بیان اينکه چقدر دوستت رو نداره
خداي خوبم یعنی من لايق  مادر شدنم اونم مادر همچنین  فرشته دوست داشتنی؟ !
خداي خوبم مراقب خوبان زندگیم باش خدايا چطوری شکرت رو بگم ؟
بگذشت عمر و زندگیم در هواي عشق باشم همیشه غمزده و مبتلاي عشق در شرق و غرب سیر نمودم به چشم دل جائی نبود چون وطن دلگشاي عشق آواي دلنواز طبیعت رسد به گوش دارد بشارتی ز نواي خداي عشق آواز عشق در همه عالم بود بلند جاوید و زنده هر که شود جان فداي عشق مرغ سحر که نغمه مستانه می‌زند دارد به سر هواي گل دلرباي عشق شاهان و شاعران و حکیمان و عارفان باشند خاکسار و فقیر و گداي عشق بنهاده است حضرت جبرئیل از ازل سر را بر آستانه دولتسراي عشق ختم پیمبران و رسل مظ

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها