نتایج جستجو برای عبارت :

تفسیر آدما جهنم دستساز خویشند

من نمیدونم واقعا عاشق یه دختر شده بودم یا نه.اما یادمه كه با اینكه عطرش بوی جهنم میداد،من با ولع بوش میكردم.یادمه با اینكه حرفاش به تلهی جهنم بود،من ازش لذت میبردم.صدای نفس نفس زدنای سردش وقتی كه روی كولم بود،صدای جهنمی بود كه بهم ارامش میداد.یادمه به اندازه ی جهنم حالش ازم بهم میخورد.یادمه به اندازه جهنم زیبا بود و یادمه به اندازه جهنم زجر كشیدم… اما با این حال اون جهنم بهشت من بود.یه بهشت تلخ با یه بوی عطر نفرت انگیز.
آیا وجود "جهنّم" از انسان‌ها سلب اختیار کرده است؟ برخی بر این باورند که خداوند می‌گوید: من را اطاعت کنید و یا در آتش جهنم بسوزید. مردم آزادند می‌توانند از دستورات خداوند اطاعت کنند یا نه، این چه آزادی است که انسان جرأت انجام گناه را ندارد، از این رو وجود جهنم یعنی انسان مجبور است گناه نکند.» شبهه‌کننده در این متن به دنبال این است که به مخاطبان خود القا کند، وقتی جهنم وجود دارد، انسان در فعل خود مختار نیست، چون از ترس جهنم و عذاب‌های آن، بر
چرا راه بهشت از جهنم می‎گذرد؟ هر که در این دنیا صراط مستقیم را طی کند، در روز رستاخیز نیز صراط را با سلامت خواهد پیمود و هر کس در این جهان از صراط مستقیم، منحرف شود در سرای باقی هم بر صراط خواهد لغزید. از قرآن کریم استفاده می‎شود که راه بهشت از جهنم می‎گذرد و همه مردم باید آن راه را طی کنند، اگر بهشتی باشند از جهنم می‌گذرند و سپس به بهشت می‎رسند و اگر جهنمی باشند همان‌جا می‎مانند و نمی‌توانند از جهنم خارج شوند.
آدم‌ها جهنم دست‌ساز خویش‌اند بیا در آتش هم بگریزیم. کاش دست ات را می‌گرفتم از پله تاریخ پایین می‌دویدیم به ابتدای زمین می‌رسیدیم آنجا که در گِل آدمی گل رازقی می‌رویید کاش نبض‌ات را می‌گرفتم و منتشر می‌کردم تا دنیا به حال طبیعی‌اش برگردد. آدم‌ها جهنم دست‌ساز خویش‌اند. باید بروم نامم را در ردیف عقاب‌ها، ببرها، و شب‌پره‌ها بنویسم در آلبوم قدیمی سارها مسکن کنم آدم‌ها جز در کنار تو، هیچ تصویری ندارند. "شمس لنگرودی"
. . . نه چنانم که تو گویی نه چنینم که تو خوانی نه سمائم نه زمینم نه به زنجیر کسی بسته ام و برده دینم نه سرابم نه برای دل تنهایی تو جام شرابم نه گرفتار و اسیرم نه حقیرم نه فرستاده پیرم نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم نه جهنم نه بهشتم چنین است سرشتم . . . پ.ن: دوست داشتن مثه تمام ماوراء الطبیعه های عالم،با منطق و ریاضیات سر و كار نداره، از قضا دوست نداشتن هم!!
داستان جهنم، بهشت و قاشق های دسته بلند / Long Spoons in Heaven and Hell نویسنده: محمد آیتی گازار بهشت و جهنم روزی مرد با خدایی از خدا پرسید : " خداوندا، دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟ " خداوند آن مرد را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد؛ مرد نگاهی به داخل انداخت. درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود؛ آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد.
مسلمان نیكوكار بی نماز پرسش : ایا مسلمانی که بسیار هم نیکوکار و خوب باشد.ولی به هر دلیلی نماز نخواند.مثلا بی حوصلگی یا کوتاهی.ایا حتما به جهنم میرود؟ایا امید به رحمت برای اینگونه افراد وجود دارد؟ پاسخ: با سلام و عرض ادب و تشكر از پرسش شما جواب این سوال در قرآن و روایات معصومین به زیباترین شکل بیان شده است . در آیه قرآن هست كه از بعضی از اهل جهنم در حالی كه معذب هستند می‏ پرسند: مَا سَلَكَكُمْ فِی سَقَرَ» ( 1) چه چیزی شما را در این جهنم قرار داد؟
دنیای بی تو بانو هوای عاشقی ام غربت وغم است دنیای من بدون توهرشب جهنم است من حاظرم هنوز بمیرم برای تو تامرز باتو بودن این ماجرا کم است مجنون منم اگر به تماشا نشسته ام لیلای من همیشه دراین قصه مبهم است بگذار تا که سربگذارم به شانه هات آنلحظه ای که دل همه انبوه ماتم است باید حدیث عشق بیاموزم ازدلت دنیای من بدون تو۰۰۰۰۰۰اری جهنم است بهرام بهرامخواه
آدما چه‌ شکلی باید باشن که نیستن؟ من باید چجوری رفتار کنم که هم همه خوششون بیاد و هم ‌خودم برای بار هزارم، گند نخوره تو زندگیم؟ یکی میاد، از وقت و جون و پول و توجه و هرچی بگیری براش می‌ذاری، بعد فرداش میاد انگار تو شدی سگ در جهنم یه شبه مسخ شدی و خودت خبر نداری! حالا می‌ری جلوی آینه می‌بینی من همونم! شاید یکم لاغرتر از چندماه پیش و موهامم تو حالت بلاتکلیفی بیشتری خودشو تو آینه نشون می‌ده، اما جز این موارد جزئی دیگه تغییر عجیب غریبی نکردم.
شعر جهنم تومینو یک شعر نفرین شده است. جهنم تومیتو شعری ژاپنی که براساس افسانه ها اگر این شعر بلند خوانده شود سرنوشت بدی برای خواننده رقم خواهد زد. این شعردر یک کتاب ۶۶۶ صفحه ای همراه با پانصد شعر اهریمنی دیگر نوشته شد. اما (ادامه مطلب)
ناصرالدین شاه در بازدید از اصفهان با کالسکه سلطنتی از میدان کهنه عبور می‌کرد که چشمش به ذغال‌فروشی افتاد. مرد ذغال‌فروش فقط یک شلوارک به پا داشت و مشغول جدا کردن ذغال از خاکه ذغال‌ها بود و در نتیجه گرد ذغال با بدن عرق کرده و عریان او منظره وحشتناکی را بوجود آورده بود. ناصرالدین‌شاه سرش را از کالسکه بیرون آورده و ذغال‌فروش را صدا کرد. ذغال فروش بدو آمد جلو و گفت: بله قربان.»ناصرالدین شاه با نگاهی به سر تا پای او گفت: جنهم بوده‌ای؟» ذغال
ولی خودمونیم ، یهوقتایی باید قبول کنیم که استباه کردیم که رودست خوردیم که اون آدمایی که فکر میکردیم دارن راستشو میگن ،راستگو نبودن هیچ وقت که دارن دروغ میگن که اونقدر وقیحن که نمیشه باهاسون یه سری مسائل رو رودررو کرد ، انقدر پستن که در حد مرزهای ما نیستن و به اشتباه اونارو به حریم شخصیت و زندگی و وجودمون راه دادیم این آدما رو نمیشه فراموش کرد ، نمیشه ازشون درس گرفت ، نمیشه باهاشون بحث کرد این آدما فقط باعث میشن آدم دیگه نتونه به کسی اعتم
+بچه ها باید آدم بزرگا رو ببخشن! +گل ها بی شیله پیله ان فکر میکنن با خار ترسناک مشن! +بی ریشگی حسابی اسباب دردسر شده. +بدان که به جز چشم دل نمی توان خوب دید.آنچه اصل است،از دیده پنهان است.فقط بچه ها می دانند در جست و جوی چه هستند. +روباه:آدم بزرگ ها دیگه برای سر در اوردن از چیزها وقت ندارن.آدما همه چیزو همینطور حاضر و آماده از دکان ها می خرن.اما چون دکانی نیست که دوست معامله کنه،آدما موندن بی دوست.
از ریا خیلی خسته می شم دوست ندارم تو موقعیتش قرار بگیرم خفه م می کنه اینکه همه ش دارند جلوت نمایش بازی می کنند و واقعی نیستند! کاش هیچ وقت مواجه نشم کاش دورِ دور بشم ازش به حدی که فقط سکوت باشه و تو و مستی من ----------------------- حال من، حال حرکتِ حال رفتن انگار فقط وقتی که با آدما نیستم، حس حرکت دارم همه ی این آدما وایستادن، حرکت نمی کنند و هیچ حسی سنگین تر و دشوارتر از این نیست که بایستم و بِگَندَم! ----------------------- کاش برم تا هیچ که جز تو
همیشه با خواندن حکایت های آموزنده یک تجربه و پیام عمیقی دریافت می کنیم در این بخش داستان آموزنده و جالبی از ناصرالدین شاه و مرد ذغال فروش می خوانید.ناصرالدین شاه در بازدید از اصفهان با کالسکه سلطنتی از میدان کهنه عبور می کرد که چشمش به ذغال فروشی افتاد. مرد ذغال فروش فقط یک شلوارک به پا داشت و مشغول جدا کردن ذغال از خاکه ذغال ها بود و در نتیجه گرد ذغال با بدن عرق کرده و عریان او منظره وحشتناکی را بوجود آورده بود. ناصرالدین شاه سرش را از کالسکه
20 سال پیش این اهنگ منتشر شد ، اولین اثر تتلو ، یا شایدم زیباترین. اون موقع 17 سالش بود که اولین کارشو منتشر کرد ، من نبودم و ندیدم ، ولی شنیدم که چقدر اون موقع مورد تحقیر قرار گرفته ، شنیدم که چقدر توهین و آزار و اذیتُ تحمل کرد و دم نزد ، و حالا بعد از 20 سال خیلی مشهور شده ، ولی دیگه خستست ، خسته از همه ی آدما ، دیگه طاقت نداره ، دیگه حتی واسش مهم نیست که زیر همکف باشه یا روی سِن ، اون فقط میخواد یه چیزُ به آدما بفهمونه "عدالت" اما آدما بازم قضاوتش م
دانلود آهنگ قصه آدما از ایرج مهدیان با بهترین کیفیت + پخش آنلاینبعضی وقتا چرخ دنیا می گرده می گردهغافلی تو زندگی جوونیا اسیر درده درده دردهDownload Ahang  Iraj Mahdian Benam Ghesseh Adamaدانلود آهنگ ایرج مهدیان به نام قصه آدما با دو کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ متن و ترانه آهنگ ایرج مهدیان – قصه آدمازندگی شرح کتاب روزگار ادماستاز یه مادر مهربونترمثل درویش بی ریاستیه روز از بچه دلبند خودت عزیز ترهیه روز مثل گربه ای بی چشم و رو بی حیاستبعضی وقتا چرخ دنیا می گرده می گرده
شیطان چه گونه دوستی است؟     شیطان بد دوستی است زیرا انسان را به معصیت و سرانجام به جهنم فرا می خواند. برخی گفته اند شیطان بد دوستی است زیرا در آتش جهنم، شیطان و دوستش یکدیگر را لعن می کنند و از یکدیگر بیزارند.(ترجمه تفسير مجمع البیان/ج5/ص148)
این آدما حتا دوست داشتنشون هم گوشه نداره. مثل یك تراول چك مچاله ى بى گوشه كه مى مونى باهاش چیكار كنى، دوست داشتنشون مچاله میشه ته قلبت. نه به كار ت میاد، نه به دردت میخوره، فقط گاهى باهاش منت میذارن سر ت، گاهى . ‏پى نوشت: گاهى این سه نقطه ها حكم سنگر رو دارن، پشتشون قایم میشى آدما حمله نكنن بهت ________________ پازل: .
چند ساعت دیگه به سال تحویل مونده ، چند ساعت دیگه مونده تا صبح بشه . اما یه سوال چند ساعت دیگه مونده تا این جهنم تموم بشه ؟؟؟؟؟؟ میدونی چیه من گاهی فکرایی توی سرم میاد که آخرش به خودم میگم ای احمقِ ساده الان یکی از اون فکرا اومد سراغم . اینکه چند تا آدم عذرخواهی بهم بدهکارن و چند نفر ازم عذر خواهی کردن تا ببخشمشون .نتیجه :هیچ کس ! این دو معنی داره : یا کسی بهم عذرخواهی بدهکار نیست ، یا
داستانی قدیمی در مورد خاخامی که درباره‌ی بهشت ‌و جهنم با خدا گفت‌و‌گو می‌کند وجود دارد. خداوند به او می‌گوید: جهنم را نشانت می‌دهم و خاخام را به اتاقی می‌فرستد که در آن گروهی از افراد گرسنه و ناامید دور میز گرد بزرگی نشسته‌اند. در وسط میز، ظرف بزرگی از غذایی گرم و لذیذ وجود دارد، غذا آنقدر زیاد است که همه‌ی آن‌ها را سیر می‌کند. بوی غذا آنقدر خوش است که آب از دهان خاخام سرازیر می‌شود. ولی هیچ‌کس غذا نمی‌خورد.
میدونه من از صدای همایون شجریان خوشم میاد هی بهم این دونستن رو یادآوری میکنه و . کاش دوست داشتن آدما واقعی بود و همیشگی، ولی خب وقتی اینجوری نیست سخته، و سخت تر وقتیه که میفهمی تو واقعی بودی و از ته دل ولی . . بالاخره منم قسمتی از زمان گذران زندگیش بودم که مثل خیلی آدما میان و بعد از یه مدت باید برن و بهشون مستقیم و غیرمستقیم میگن بروووووو، فقط کاش بدونیم، شاید آدمایی باشن که وقتی وارد زندگی کسی میشن، برای وقت گذرونی نبوده و دل و عمر و جونشون
فروخته شد.عزیزان من مغازه دار نیستم.پلنتهام خونگین.سطح روی بسترم شن هست.فیلتر اکسترنال ندارم کپسول co 2 هم ندارم.کاملا شرایط معمولی گیاهان رشد عالی.کود دستساز خودمواستفاده میکنم.قیمتها استثنایین.خودتون میدونین.بسته فروشی:۵ شاخه هیگروفیلا.۱۰ شاخه روتالا.دوپک خزه کریسمس موس هرپک ۱۰در۱۰ سانت.بعلاوه دو عدد کود توپی دست ساز خودم که چند ماه دوم میاره.فقط و فق قیمت این پک بالای ۶۰ تومنه ولی برای خلوت کردن تانکهام این قیمت زدم.ضمنا اگر کسی دوپ
من خود جهنم بودم . می خواستم تو را بیاورم پیش خودم تا بهشت باشم.تا توی بهشت باشم . حق من نبود که آتش از پوستم بیرون بجهد . تو لیاقت بهشت بودن را  نداشتی . گمراه بودم  . تو سربراه ترین آدمی بودی که می شناختم . عزیز بودی . منفور بودم .
می خواستم برای یک روز هم که شده جایمان عوض شود . من بیایم توی بهشت تو . تو جهنم باشی . می سوختم هرروز و هرروز و تو شیرین و خنک سایه می انداختی .مبهوت بودم از کار جهان . از بودن های متفاوت مان . از سکوتی که بودی ، از هیاهویی که م
شیطان در قیامت چه گونه سخن می گوید؟
     و قال الشیطان لما قضی الامر » گویند: هنگامی که خداوند از حکم میان مردم فارغ شد و اهل بهشت به بهشت و اهل جهنم به جهنم می روند. شیطان با مردم سخن می گوید. بدیهی است که شیطان کوچک تر از آن است که به میل خود سخن گوید. بنابراین آن چه می گوید به اذن پروردگار است. مقاتل گوید: برای شیطان منبری در آتش می گذارند و او از فراز منبر اهل جهنم را مورد ملامت قرار می دهد. (ترجمه تفسير مجمع البیان / ج/ص)
     امیرالمومنین
وقتی امیرعلی رو میخواست برای اولین بار ازش آزمایش خون بگیرن بی‌خبر از همه جا بود، نگاهش به اینور و اونور بود تا اینکه نشست روی صندلی و دستاش روی پاش گذاشت، بی نهایت مظلومیت می‌بارید ازش، ازش عکس گرفتم یادمه موقع شکستن دست بابام هم همین طور مظلوم نشسته بود و نگاهش به دوربین بود که گفتم:بابا نگاه و عکس گرفته شد. بی نهایت مظلوم یه عده آدما ذاتشون قل نمیندازه، ساده و بی آلایش هستند، اصلا پدرسوختگی تو ژنشون وجود نداره این آدما بعد مرگشون هم مظلو
دل نوشته های یک آدم از خود راضی. امشب دلم خواست بعدمدت ها بنویسم واسه جایی که دوسش دارم واسه این مجازی که همه وابستشن ودرد ورنجشون شده چندتا استوری وپست اونم واسه جلب توجه منم اومدم اینجا به دور از هرسروصدا و هرنمایشی که بگم دلم گرفته و کوه توانم روسرم آب شده و شده سیلابی تو زندگیم.خستم از خودم،ازهمه.دلگیرم از آدما.گرگ بودم گرگ تر شدم.درنده نبودم درنده شدم. احساسی که داشتم دیگه ندارم حتی به زندگی خودم.آدما اونجورکه نشون دادن نبودن.بد بودن واز
گاهی اوقات این جمله میاد توی ذهنم:آدما باهات خوبن تا زمانی که بهتر از تو گیرشون نیاد.اتفاقی هم نمیاد توی ذهنم. چون میبینم این جور مسائل رو. چون شخصیت در حال شکل گیریه، هر بار یه جور فکر میکنم.مثلا یه بار میگم پس تنها باشم و دوست صمیمی نداشته باشم بهتره چون راحت ترمگاهی اوقاتم میگم پس باید انقدر خوب باشم که من کسیو از دست ندم، بلکه دیگران منو از دست بدن (سنگین بود)گاهی اوقات هم میگم بیخیال، همه که اینطوری نیستن
دخترخالم یازدهم رو میخونه . بیشتر از من از میفهمه و میدونه. هر هفته با یکی رل میزنه. بعدش میاد واسم تعریف میکنه. بخدا چندشم میشه ازش. از آدمهایی که زودتر از حد موعد به بلوغ جنسی میرسن. ناخودآگاه چندشم میشه. لابد فردا میره باهاش میکنه و میاد برای من تعریف کنه. آخه من چه گناهی کردم خدایا. چرا هرکی شهوتش به اوج میرسه میاد برا من تعریف میکنه؟ بخدا حالت تهوع گرفتم . از آدما حالم بهم میخورد. کاش یک نفر فقط یک نفر منو می فهمید .
مقدمه نوشتار موضوع باب به معنی درب که باز و بسته می شود و محیطی بسته را به خارج از آن متصل میکند مانند درب منزل از یادگار تفسير گذشتگان است که به ما رسیده است و ما نیز همان تفکرات را بدون مراجعه به سایر آیات قرآن و تجدید نظر در آنها در تفاسیر باز گویی میکنیم. دلیل آنهم اینکه ظاهر آیات متشابه را می خوانیم و آن را بر اساس ذهنیت خودمان که همان ذهنیت گذشتگان است که بر باور ما نشسته تفسير میکنیم. دنیای هزار و سیصد سال قبل با دنیای ما از نظر برداشت ها

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها