اسارت آل الله (شام): زينب و كوچه و بازار ؛ خدا رَحم كُند زينب و شامیِ بی عار ؛ خدا رَحم كُند زينب و بی احترامیّ یهودِ شامی زينب و حلقه ی اَشرار ؛ خدا رَحم كُند زينب و دشمنِ هیز و ماجراهایِ كنیز زينب و مجلسِ أغیار ؛ خدا رَحم كُند زينب و حَراجِ گوشواره ، حَراجِ مَعجر . در برِ چشمِ علمدار ؛ خدا رَحم كُند زينب و محلّه ی بَرده فُروشان و غمِ . آنهمه چشمِ خریدار ؛ خدا رَحم كُند زينب و نامَحرمان ، زخمِ زبانِ شامیان زينب و اینهمه آزار ؛ خدا رَحم كُند زينب
کتاب شامل 17 داستان کوتاه از 10 نویسنده است؛ سه داستان از ژرمین گریر، دو داستان از فولتون اورسلر، یک داستان از پل ویلیارد، یک داستان از لئونارد مایکل، سه داستان از استفن لیکاک، یک داستان از ویلیام سیدنی پورتر، دو داستان از وندی بره نر، دو داستان از هال پورتر، یک داستان از نرگس دالال، یک داستان از ریشارد ل. اکثر داستان ها متوسط هستند.
عناصر داستان عناصر داستان اجزای بنیادین تشکیل دهنده داستان هستند. هر داستانی برای شكلگیری خود از ساختار و عناصری تشكیل میشود كه با هنرمندی و خلاقیت داستاننویس به صورت یک داستان کامل، ظهور و نمود مییابد و داستاننویس با كمک این عناصر به آفرینش پیكرهٔ داستان میپردازد. داستان كوتاه از عناصر مختلفی تشكیل شده است كه عبارتاند از: طرح موضوع درونمایه شخصیت و شخصیتپردازی زاویهٔ دید پیرنگ صحنه گفتوگو لحن فضا زبان زمان مكان حادثه سب
ای که نور حقّی و لاله ی باغ گل یاس فاطمه خوش آمدی خوش آمدی ای شرف دین و مذهب یا زينب جلوه ی زیبای مکتب یا زينب به آل طه ذکر لب یا زينب زینت بابا یا زينب یا زينب یا زينب یا زينب یا زينب … سیدتی گل زهرا ای دل فاطمی ات گشته گرفتار حسین کرده ای دیده ی خود باز به رخسار حسین گل بهار ثارالله یا زينب ای بی قرار ثارالله یا زينب یگانه یار ثارالله یا زينب دار و ندار ثارالله یا زينب یا زينب یا زينب یا زينب یا زينب سیدتی گل زهرا دل بیمار من از لطف خدا شفا
معرفی کتاب پیرامون شخصیت حضرت زينب(سلام الله علیها) آفتاب در حجاب نویسنده:سید مهدی شجاعی انتشارات:نیستان خلاصه: زندگی و وقایع متفاوت خانوداگی و اجتماعی زندگی حضرت زينب سلامالله علیها را همراه با نقش و حضور او در واقعه کربلا در قالب داستان بیان کرده است. این داستان که با زبانی شاعرانه به نگارش درآمده، به توصیف ابعاد مختلف زندگی این بانوی بزرگ اسلامی از زمان کودکی تا رخ دادن واقعه کربلا پرداخته است.
شنیدستم که با نعش برادر *** چنین می گفت آن مظلومه خواهرکه ای پشت و پناه و یار زينب *** تو بودی مونس و غمخوار زينببه هرمنزل مرا وقت سواری *** زراه مهر می کردی تویاریز جا برخیز و بنگر حال زارم *** به روی ناقه عریان سوارمتو آخر زینت عرش خدائی *** میان خاک و خون عریان چرائی؟
سعی کنیم تکالیفی که برای عید به دانش آموزان میدهیم در قالب داستان نویسی، داستان گویی و داستان سرایی باشد . برای مثال از دانش آموزان بخواهیم خاطرات روز عید و یا سیزده بدر را به صورت داستان بنویسند. و در نهایت داستان خود را به صورت کتابچه تزیین کرده و بعد از عید به کلاس گزارش دهند . نمونه دیگر اینکه یک داستان مناسب با سن خود بخوانند و خلاصه آن را یادداشت کنند و با برای اولیای خود تعریف کنند.
میخوام یه داستان کوتاه و کوچیک بنویسم،داستان این روزامون؛این روزاتون،داستان اسارت،زندان،درد،سردرگمی،داستان عروسکو خیمه و شبای پر از دست سیاه!صدای سوت و تشویق نخراشیده خیل سیاه و سفید کوچک ها و بزرگ ها،چنان شلاق نامرعی مخمل سرخ فام صفحه را پاره کرد.عروسک های خیمه شب بازی،داستان غم بار خود را با رقصی تلخ شروع کردند
تنهایان مغروق نگار قلندر مردی بینامونشان به موجودی غریب و ناآشنا تبدیل شده. آکسولُتل» داستان مسیر این مسخشدگی است. در ابتدای داستان راوی اعلام میکند که حالا یک آکسولتل است و با این جمله دو پرسش مهم را در ذهن مخاطب ایجاد میکند. آکسولتل چیست و راوی چطور به آن تبدیل شده است؟ نویسنده مسیر پیشرفت داستان را به خوبی طراحی کرده است. او پس از ایجاد تصویری ناملموس در بند اول داستان و برانگیختن حس کنجکاوی خواننده، در ادامه داستان را با تصاو
های گایز یه داستان اوردم توپ خب با افتخار معرفی میکنم داستان مرگ بله درست حدس زدید این یه داستان عاشقانه نیست بلکه یک داستان ترسناک وغم انگیز است خب بریم سراغ معرفی ها نام داستان:داستان مرگ ژانر:غمگین،ترسناک تعداد شخصیت های اصلی:۸تا تعداد شخصیت های فرعی:۱۰تا بیوگرافی ها: نام:مرینت دوپان چنگ سن:۱۴سال اخلاق:مهربون،شجاع،باهوش،شوخ و گاهی جدی نام:آلیا سزر سن:۱۴سال اخلاق:مهربون،شجاع،شوخ نام:جنی ویکتوریا سن:۱۴سال اخلاق:مهربون،خجالتی نام:نل سن:
کتاب آه ای مامان» یازده داستان کوتاه دارد. اکثر داستان های این مجموعه، راوی اول شخص دارند. این کتاب به زندگی آدم هایی که به سر حد جنون رسیده اند و سعی دارند به نوعی به آرامش برسد با زبانی روان کاوانه می پردازد. داستان ها اگر چه ناپیوسته اند اما کودک، مادرها و پدرها در هر داستان گوشه ای از زندگی آدم ها را بازگو می کنند. این مجموعه داستان محتوای ثابت دارد اما در فرم های متفاوت تکرار می شود. که نوعی تنوع به خواننده می بخشد.
سرنی در نینوا می ماند اگر زينب نبودکربلا در کربلا می ماند اگر زينب نبود چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگپشت ابری از ریا می ماند اگر زينب نبود چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگاندر کویر تفته جا می ماند اگر زينب نبود زخمه زخمی ترین فریاد، در چنگ سکوتاز طراز نغمه وا می ماند اگر زينب نبود در طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخدر گلوی چشم ها می ماند اگر زينب نبود ذوالجناح دادخواهی، بی سوار و بی لگامدر بیابان ها رها می ماند اگر زينب نبود در عبور از بستر
نبود به شان زن عقیله به حلم و کرم حسن عقیله پیام آور قیام عاشور خلیله بت شکن عقیله مراد پیر مغان ملیکه دو جهان زينب زينب ذکر تو سیقل جان مجالس تو جنان زينب زينب وقار زينبه و ذوالفقار زينبه و شهریار زينبه و اقتدار زينبه نگار زينبه و افتخار زينبه و اعتبار زينبه و استوار زينبه مدد یا زينب تو هادی مکتبی عقیله تو ناجی مذهبی عقیله تو ثانی حیدری ولیکن به زينب ملقبی عقیله نام تو نقش نگین عشق تو با دل عجین زينب زينب خاک تو عرش برین جلالتت بی قرین زينب ز
سلام دوستان. با عذر تاخیر ، داستان ابر صورتی را بعد از چهار سال دوباره خواندم. راستش بار اول خیلی بیشتر لذت بردم. داستان برای یک بار خواندن خوب است و بار دوم چیز تازه ای را به خواننده نمی دهد. نویسنده به گفته ی خودش در ابتدا می خواسته رمان بنویسد اما بعدن منصرف می شود و داستان بناچار در سطح باقی می ماند و عمق پیدا نمی کند. هرکدام از ما چندین بار بوف کور یا مسخ کافکا را خوانده ایم و هنوز هم می خوانیم.
به گزارش روابط عمومی نهاد کتابخانه های عمومی خوزستان، مسئول کتابخانه عمومی شهید رجایی اهواز از برگزاری جلسه بررسی و جمع خوانی کتاب " اکو" به نویسندگی " پم مونیوس رایان " و ترجمه " فروغ منصور قناعی با همکاری انجمن مردم نهاد فانوس خبر داد . زينب عیدی گراوند گفت: این جلسه با همکاری اعضای کودک و نوجوان انجمن فانوس در سالن مطالعه کتابخانه برگزار شد که موضوع اصلی این داستان مانند داستان جلد اول اکو (داستان فردریش)، عشق به موسیقی و عشق به خانواده است.
این داستان یه داستان کاملا متفاوت از یه زندگی متفاوته . شاید همه فکر کنن زندگی خودشون در بدترین حالته اما بدونین شماها همیشه چیزیو دارین که بخایین بهش تکیه کنین اما پسر داستان ما همونم نداره . اینکه پدر و مادر داشته باشی و یه ابجی که هیچوقت ندیدیش و توی پرورشگاه بزرگ بشی و اینکه پدرت موتاد باشه و فقط توی خوشی هاش بیاد از پرورشگاه برت داره و ببره تفریح و تنها خاطراتت ازش فقط اندازه 1 ماه باشه .
زینت خانه ی مهتاب به دنیا آمد زينب حضرت ارباب به دنیا آمد بهترین خوبترین خواهر دنیا آمد حضرت فاطمه ی دیگر دنیا آمد برنامه ویژه به مناسبت ولادت حضرت زينب سلام الله توسط اعضای فعال کتابخانه شهید کریم بدوی خورشید
لایدا دیویس را در دنیای داستان نویسان کوتاهترین خطاب میکنند چون کوتاهترین داستانهای کوتاه را مینویسد به طوری که حتی بعضی از داستانهایش از یک جمله هم فراتر نمیرود. از ویژگیهای برجسته دیویس تعدد کارهای او است و معمولاً داستانهایش را در دو یا سه صفحه تمام میکند. او تقریباً سالی دو مجموعه کتاب از داستانهای کوتاه خود منتشر میکند و تنها نویسنده زنده آمریکایی است که در کشور انگلیس طرفداران بی شماری دارد ولی خودش در نیویورک ز
به نام خالق هستی. روش چهارم:چگونه یک داستان تخیلی بنویسیم. ________________________________________________________________________________________________________ گام اول: تا میتوانید داستانهای تخیلی بخوانید. اگر قصد نوشتنِ یک داستان خیالی حماسی را دارید، خواندن داستانهایی از این ژانر، ایدهی خوبی است. حاصلِ تلاش برای نوشتن در ژانری که هرگز کتابی دربارهاش نخواندهاید، یک اثر پیشپاافتاده خواهد شد و بدونشک، خوانندگانِ مشتاق این ژانر متوجه فقدان
این مطلب پیشتر در مجلهی تهرانشهر شمارهی ۳ منتشر شده است. داستانهایی بدون خیابان در دهههای ۷۰ و ۸۰، داستانهای ایرانی پر شد از فضاهای داخلی، از فضاهای آپارتمانی، و خیابان کمتر جایی در این داستانها پیدا کرد. چرا؟ آنهایی که رمانها و داستانهای ایرانی را میخوانند، حتماً خواهند گفت چون نویسندهگانِ زن زیاد شدند و نویسندههای زن هم بیشتر تجربهی زیستهشان را ـ که درون آپارتمانها میگذشت ـ نوشتند.
سلام بچه ها. خوبین؟؟ خوشین؟؟ من اومدم با قسمت اول داستان قشنگم دوباره تابستون شروع شد و داستان نوشتن من هم شروع شد. امیدوارم خوشتون بیاد فعلا رمان در دست نوشتن هست و ادامه مطلب قفله. باید خواننده های داستان زیاد بشه. پس هرکس که دوست داره داستانم رو بخونه کامنت بزاره. مرسی.
ما در کتاب نوشتاری و همین طور بخوان و بیندیش مطالب و سوالاتی داریم که باید عناصر نویسی بشه و برداشت از داستان داشته باشیمعناصر اصلی یعنی شخصیت های اصلی یک داستان عناصر فرعی یعنی شخصیت هایی در ارتباط با شخصیت اصلی که در روند ماجرا تاثیر دارندمکان و زمان داستان که مشخص هست و قابل درکفقط می مونه پیامی که باید درک بشهمثل همین پیام زاغ بور که راحتی و آسایش در وطن بود حتی اگر وطن بیابان باشهوقتی قرار هست هدفی برداشت کنیم یعنی داستان رو خوب درک کر
موضوع» داستان مرتبط با مسائل و نیازهای جامعه امروز و علایق مخاطبان تحت پوشش شد . مضمون» و پیام داستان موثر و آموزنده باشد ، مخاطب را دچار انفعال و ددگی نکند به او درس بدهد. متن داستان برای عموم شنوندگان روان و قابل فهم» باشد داستان برای شنوندگان آن کشش و جذابیت» داشته باشد یعنی تحرک و جنبش کافی برای جذب مخاطب داشته باشد . طرح و نقشه حوادث داستان و روند ماجرا منطق قوی و موجه ای داشته باشد متن داستان فاقد بدآموزیهای اخلاقی و فرهنگی باشد .
فهرست کتاب #عنوان# #صفحه# ----------------------------------------------------------------- پیش گفتار . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 7 داستان اول #رؤیای دیرینه#. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 9 داستان دوم #سرزمین اتوپیا#. . . . . . . . . . . . . . . . . . . 41 داستان سوم #مکتوب مکشوف#. . . . . . . . . . . . . . . . . . 63 پیش درآمد. . . . . . . . . . . . . . . .
نقش داستان در بازاریابی محتوا : چگونه مخاطب را به محتوای سایت وابسته کنیم؟هیچکس نمیتواند از یک داستان خوب روگردان باشد.امروز میخواهیم راجع به نقش داستان در بازاریابی محتوا صحبت کنیم.دانشمندان علوم انسانی اعلام کردهاند که بهطور میانگین انسانها در طول روز ۳۰ درصد وقت خود را صرف خیالبافی میکنند.پس با یک داستان خوب میتواند توجه مخاطب را جلب و او را درگیر داستان محتوا کرد بهگونهای که هرلحظه منتظر غافلگیری جدید باشد.داستان ی
یادمه مدرسه که میرفتیم یه عکس میذاشتن جلومون و میگفتن در رابطه با این عکس مثلا ده خط بنویسید حالا منم صرفا جهت سرگرمی، باتوجه به عکس پروفایل وبلاگ یه داستان ساختگی نوشتم.البته شما موقع خوندن داستان میتونین شخصیتای داستان رو هرطور که مایلید تصور کنید، زن، مرد، پیر، جوون، کوتاه، بلند، سفید، سیاه، ایرانی، خارجی. توی متن داستان هم سعی کردم جزئیات خاصی راجع به شخصیتا مطرح نکنم.داستان در رابطه با دوتا مسافره که به مدت چند ساعت توی یه تاکسی خ
داستان رز داستان شخصی است که در حیاط اداره چشمش به گل رز قرمز شادابی میافتد و میخواهد آن را بچیند اما به زمان برگشتن موکول میکند و بعداز ظهر موقع برگشتن میرود که حالا گل را بردارد و میبیند دیگر آنجا نیست. این داستان هشداری است برای فرصت را غنیمت شمردن. چیزی که نزد عارفان به ابنالوقت به کار میرود. از این اصطلاح شاعران و عارفان زیادی سخن گفتهاند. مولانا میفرماید: صوفی ابنالوقت باشد ای رفیق نیست فردا گفتن از شرط طریق این داستان ب
زمزمه ی ولادت بی بی حضرت زينب سلام الله علیها -(هرساله داداش حسین برام) ۵ دنبال کردن این شاعر ۳۸۴ هرساله داداش حسین برام عیدی میاره داداش حسنم چادر سیاه سرم میذاره ٢ یادش بخیر چه روزی بود اون روز برا تولدم مادر میگفت بیا بشین زينب رو زانوی خودم مادر منو بغل میكرد آرامشی بود تو سینم میگفت ایشالا باشم و عروسیتو من ببینم اما چند روزه مادر منو بغل نكرده انگاری كه تو دل مادر یه كوهِ درده٢ امسال چادر سیاه من چادر سیاهِ مادره سوختگی روی چادر مالِ آتی
این مقدمه برای کتاب "شب" (مجموعهداستان منتخب دومین دورهی جایزهی ارغوان) نوشته شده. کتاب را تازهگی نشر مرکز منتشر کرده. دوستان علاقهمند به داستان کوتاه را دعوت می کنم به خواندن این کتاب، چون کارهای برگزیدهی جوانان زیرِ سیسال کشورمان است و بازتابِ خوبی است از وضعیت داستاننویسی جوانانمان و نیز مسائلشان، که مسائل اغلبمان هم هست. صدای بلند داستانهای کوتاه گرچه در یکدههی اخیر اغلب این رمانهای ایرانی بودهاند که به شهرت
گرگ سفید و جنگلبان مجموعه داستان کوتاه برای نوجوانان نویسنده: زينب حبیبی تصویرگر: فاطمه قربانی ناشر: آوای چلچله ویرایش، صفحه آرایی و طرح جلد: ابوالفضل طاشیان نوبت چاپ: اول / 1398 شمارگان: 1000 جلد شابک: 3-63-8741-600-978 قیمت: 000 تومان پخش: انتشارات آوای چلچله شاهرود/ 09191739810 - 02332244445
درباره این سایت