کتاب شامل 17 داستان کوتاه از 10 نویسنده است؛ سه داستان از ژرمین گریر، دو داستان از فولتون اورسلر، یک داستان از پل ویلیارد، یک داستان از لئونارد مایکل، سه داستان از استفن لیکاک، یک داستان از ویلیام سیدنی پورتر، دو داستان از وندی بره نر، دو داستان از هال پورتر، یک داستان از نرگس دالال، یک داستان از ریشارد ل. اکثر داستان ها متوسط هستند.
لایدا دیویس را در دنیای داستان نویسان کوتاهترین خطاب میکنند چون کوتاهترین داستانهای کوتاه را مینویسد به طوری که حتی بعضی از داستانهایش از یک جمله هم فراتر نمیرود. از ویژگیهای برجسته دیویس تعدد کارهای او است و معمولاً داستانهایش را در دو یا سه صفحه تمام میکند. او تقریباً سالی دو مجموعه کتاب از داستانهای کوتاه خود منتشر میکند و تنها نویسنده زنده آمریکایی است که در کشور انگلیس طرفداران بی شماری دارد ولی خودش در نیویورک ز
۱ . داستان کوتاه داستان کوتاه، روایت نسبتا کوتاهی است که در آن گروه محدودی از شخصیت ها در یک صحنه منفرد مشارکت دارند و با وحدت عمل و نشان دادن برشی از زندگی واقعی یا ذهنی در مجموع تاثیر واحدی را القا می کنند. از نظر کمی، داستان کوتاه روایتی است کوتاهتر از رمان با کمتر از ۱۰ هزار کلمه که حوادث و اشخاص آن محدودند و برخلاف رمان که ممکن است تاثیرات متعددی بر خواننده بگذارد، تاثیر واحدی را القا می کند؛ بنابراین داستان کوتاه فشرده و خلاصه رمان نیس
این مقدمه برای کتاب "شب" (مجموعهداستان منتخب دومین دورهی جایزهی ارغوان) نوشته شده. کتاب را تازهگی نشر مرکز منتشر کرده. دوستان علاقهمند به داستان کوتاه را دعوت می کنم به خواندن این کتاب، چون کارهای برگزیدهی جوانان زیرِ سیسال کشورمان است و بازتابِ خوبی است از وضعیت داستاننویسی جوانانمان و نیز مسائلشان، که مسائل اغلبمان هم هست. صدای بلند داستانهای کوتاه گرچه در یکدههی اخیر اغلب این رمانهای ایرانی بودهاند که به شهرت
جایزه داستان کوتاه سیمرغ»، تنها جایزه مستقل و خصوصی ادبیات داستانی در شرق کشور است که در سال های اخیر به ابتکار انجمن داستان سیمرغ نیشابور» و با مشارکت بخش خصوصی برگزار می شود و هدف از برگزاری این جایزه ادبی، کشف، معرفی و تولید آثار خلاق و برتر داستانی است. پنجمین جایزه ملی داستان کوتاه سیمرغ» در دو بخش ملی» و منطقه ای» و با حضور داوران مطرح کشوری برگزار خواهد شد. از علاقه مندان و نویسندگان داخل و خارج از کشور دعوت می شود تا داستان خود
همان طور که در بررسی داستان کوتاه رئالیستی گفتیم، توصیف عینی و دقیق محیط بیرونی یکی از رسالت های نویسندگان اینگونه داستان ها بود اما آن چیزی که در داستان کوتاه مدرن اهمیت و اولویت دارد، کنکاش، جست و جو و توصیف دنیای هزارتوی ذهن است که برداشت مدرنیست ها از ذهن، برداشت هنجارشکنانه روانکاو قرن بیستم یعنی فروید است. مطابق با نظریه فروید ذهن از سه ساحت نهاد، خود و فراخود تشکیل میشود. در توضیح" نهاد" میتوان گفت که در ضمیر ناخودآگاه قرار دارد و بیش
داستان کوتاه ناتورالیستی:میتوان گفت داستان کوتاه ناتورالیستی شکل افراطی رئالیسم است که موشکافانه به پرداخت و توصیف جزئیات میپردازد اما تفاوت آن را میتوان در هدفش جست که هدف آن به دست دادن قوانین حاکم بر جامعه و طبیعت است و اینکه انسانها مقهور این قوانین هستند. فضای حاکم بر داستانهای ناتورالیستی فضای فقر و طغیان غرایزی ست که انسانهای شکست خورده در برابر آن به مرگ و نابودی میرسند.
سلام امیدوارم حال دلتون خوب باشه و سلامت باشین. این داستان کوتاه نوشته عموریکه و ماجرای پرسی و نیکو در ایتالیاست . ریک رایردن این داستان رو اواخر دسامبر 2020 وبسایتش به زبان ایتالیایی منتشر کرد . به نظرم جالب و بامزه اومد، ترجمه کردم که شماهم بخونین :) لذت ببرین ;) YV برای دانلود کلیک کنید
برای فروش:کفش بچه، هرگز پوشیده نشده نوشته بالا فقط یک جمله نیست, بلکه کوتاه ترین داستان جهان است که توسط ارنست همینگوی» نوشته شده.ارنست همینگوی این داستان 6 کلمه ای را برای شرکت در یک مسابقه ی داستان کوتاه نوشته است و برنده ی مسابقه نیز شده است. ارنِست میلر هِمینگوی (زاده 21 ژوئیه 99 درگذشت 2 ژوئیه 1961) از نویسندگان برجستهٔ معاصر ایالات متحده آمریکا و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات است. او از پایه گذاران یکی از تأثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم ب
معرفی چند داستان کوتاه معروف جهان که در کمتر از 150 صفحه نوشتهشدهاند ، توسط شهروزبراری صیقلانی گرداوری شده اند دل تاریکی، جوزف کنراد/99 داستان کوتاهی از نویسنده لهستانی الاصل درباره فردی بنام چار مارلو است که وسط رودخانهای در کنگو در افریقای مرکزی پیاده میشود (برای مبارزه با فساد و .) و در یک داستان پیچیده به جستجوی مستر کورتس میپردازد. داستان حول حرص و طمع استعمارگران اروپایی میچرخد که با لفظ متمدن بیان میشود.
یادمه مدرسه که میرفتیم یه عکس میذاشتن جلومون و میگفتن در رابطه با این عکس مثلا ده خط بنویسید حالا منم صرفا جهت سرگرمی، باتوجه به عکس پروفایل وبلاگ یه داستان ساختگی نوشتم.البته شما موقع خوندن داستان میتونین شخصیتای داستان رو هرطور که مایلید تصور کنید، زن، مرد، پیر، جوون، کوتاه، بلند، سفید، سیاه، ایرانی، خارجی. توی متن داستان هم سعی کردم جزئیات خاصی راجع به شخصیتا مطرح نکنم.داستان در رابطه با دوتا مسافره که به مدت چند ساعت توی یه تاکسی خ
شخصیتهای له شده
نگاهی به مجموعه داستان " سرسبیل هایت رانجو" نوشتۀ فرحناز علیزاده
نرگس مقدسیان
به طورکلی با وجودیکه بسیاری از شخصیت ها و تقریبا غالب شخصیت های اصلی مجموعه " سرسبیل هایت را نجو" از ادمهای بسیارعادی و عامی یا لمپن جامعه هستند.و گاهی دنیای ذهنی دغدغه ها ،افکار ذهینیت شان در برخی داستانها مثل" صدای ناله ها"خیلی سطحی دم دستی حتی خرافی است .اما فرحناز علیزاده به
ایسنا/خوزستان : داستان کوتاه همشهری» نوشته میثم خالدیان به بخش نهایی دوازدهمین دوره مسابقه داستاننویسی بانه راه یافت. پس از داوری تمام آثار ارسال شده در بخشهای مختلف، دبیر علمی دوازدهمین جشنواره سراسری داستاننویسی بانه کردستان از میان ۶۱۸ اثر دریافت شده، راهیافتگان به بخش نهایی این فستیوال را معرفی کرد. به گزارش ایسنا، از بین آثار ارسال شده در بخش داستان کوتاه فارسی» ۲۵ اثر به بخش نهایی راه یافتهاند.
عنوان کتاب : روی دیگر سکه هدایت نویسنده : صادق هدایت ناشر :هزاره سوم اندیشه توضیحات : داستان های کوتاه فارسی قرن 14 . مقدمه و انتخاب داستان ها و نقد و تفسیر آن : پاکسیما مجوزی 26داستان کوتاه. 368صفحه بخشی از داستان سگ ولگرد : سابق او با جرئت, بی باک, تمیز و سرزنده بود, ولی حالا ترسو و توسری خور شده بود, هر صدایی که می شنید, و یا چیزی نزدیک او تکان می خورد, به خودش می لرزید, حتی از صدای خودش وحشت می کرد.
جغد پیری روی درختی زندگی می کرد و هرروز اتفاقات پیرامونش را تماشا می کرد .روزی دوپسر در حال عبور از خیابان بودند وجغد به تماشای دو پسر و گفتگوهابش نشست.محمد و رضا در گوشه ی کوچه همزمان با بازی راحب مدرسه هایی که در آن تحصیل می کردند مشغول صحبت شدند. محمد توپشو شوت کردو گقت علی.نو مدرستو دوست داری.علی گفت آره محمد مدرسه ما خیلی خوبه مگه نو مدرستو دوست نداری و محمد گفت مدرسه ما: هان .خوبه.راستی علی مدرسه شما چجوریه که نو انقدر دوسش داری ؟ میدونی چ
میخوام یه داستان کوتاه و کوچیک بنویسم،داستان این روزامون؛این روزاتون،داستان اسارت،زندان،درد،سردرگمی،داستان عروسکو خیمه و شبای پر از دست سیاه!صدای سوت و تشویق نخراشیده خیل سیاه و سفید کوچک ها و بزرگ ها،چنان شلاق نامرعی مخمل سرخ فام صفحه را پاره کرد.عروسک های خیمه شب بازی،داستان غم بار خود را با رقصی تلخ شروع کردند
سید محمدعلی جمالزاده (۲۳ دی ۱۲۷۰ در اصفهان - ۱۷ آبان ۱۳۷۶ در ژنو) نویسنده و مترجم معاصر ایرانی است. او را پدر داستان کوتاه زبان فارسی و آغازگر سبک واقعگرایی در ادبیات فارسی میدانند. محمدعلی جمالزاده نخستین مجموعه داستانهای کوتاه ایرانی را با عنوان یکی بود، یکی نبود در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در برلین منتشر کرد . داستانهای وی انتقادی (از وضع زمانه)، ساده، طنزآمیز و آکنده از ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه است .
در داستان کوتاه رئالیستی چون هدف نویسنده بدست دادن گزارشی عینی از دنیای بیرون است، بنابراین زاویه دید سوم شخص عینی یا اول شخص ناظر مناسب ترین زاویه برای ارائه توصیفات دقیق محیط پیرامون است. شاید بپرسید چرا در بحث زاویه دید در داستان های رئالیستی، زاویه دید دانای کل نامحدود ذکر نشد؛ پاسخ کاملاً روشن است؛ چون زاویه دید دانای کل به ذهن و درونیات و گذشته و آینده شخصیتها وقوف کامل دارد و انتخاب این زاویه دید با اصول رئالیست ها که صرفاً به شرح گز
کتاب آه ای مامان» یازده داستان کوتاه دارد. اکثر داستان های این مجموعه، راوی اول شخص دارند. این کتاب به زندگی آدم هایی که به سر حد جنون رسیده اند و سعی دارند به نوعی به آرامش برسد با زبانی روان کاوانه می پردازد. داستان ها اگر چه ناپیوسته اند اما کودک، مادرها و پدرها در هر داستان گوشه ای از زندگی آدم ها را بازگو می کنند. این مجموعه داستان محتوای ثابت دارد اما در فرم های متفاوت تکرار می شود. که نوعی تنوع به خواننده می بخشد.
شبی، برف فراوانی آمد و همهجا را سفیدپوش کرد. دو پسر کوچک با هم شرط بستند که از روی یک خط صاف، از راهی عبور کنند که به مدرسه میرسید. یکی از آنان گفت: کار سا دهای است!»، بعد به زیر پای خود نگریست که با دقت گام بردارد. پس از پیمودن نیمی از مسافت، سر خود را بلند کرد تا به ردّپاهای خود نگاه کند. متوجه شد که به صورت زیگ زاگ قدم برداشته است. دوستش را صدا زد و گفت: سعی کن که این کار را بهتر از من انجام دهی. پسرک فریاد زد: کار سا دهای ا
در این روزهای خانه نشینی هیچ چیز جالب تر و سرگرم کننده تر از این نیست که میزان خلاقیت خودمان را بالا ببریم. برای همین برای شما یک بخش از یک داستان کوتاه را این جا می گذاریم و از دانش آموزان خلاق دعوت می کنیم تا کامل شده اش را به قلم خودشان در بخش نظرات برایمان بنویسند. به بهترین ها هم جایزه خواهیم داد: روزی بود، روزگاری بود. آسیابان مهربانی بود که توی آسیاب خودش گندم دیگران را آرد می کرد و کاری به کار مردم نداشت.
یک پیرمرد بازنشسته، خانه جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته اول همه چیز به خوبی و در آرامش پیش می رفت تا این که مدرسه ها باز شد. در اولین روز مدرسه، پس از تعطیلی کلاسها سه تا پسربچه در خیابان راه افتادند و در حالی که بلند بلند با هم حرف می زدند، هر چیزی که در خیابان افتاده بود را شوت می کردند و سر و صداى عجیبی راه انداختند. این کار هر روز تکرار می شد و آسایش پیرمرد کاملا مختل شده بود. این بود که تصمیم گرفت کاری بکند.
مهسا علی میرزایی همانقدر که قصه گویی برای کودکان مهم است، اجرای درست آن نیز اهمیت دارد. شش نکتهای که در ادامه بیان میشود به شما کمک میکند تکنیکها قصه گویی را بهخوبی درک کنید و قصه گوی بهتری شوید. به این نکتهها هنگام قصه گویی برای کودکان توجه کنید ۱. میزان طولانی بودن داستان داستان نه باید خیلی کوتاه باشد و نه خیلی طولانی. یک داستان خیلی کوتاه شاید نتواند پیام را بهدرستی منتقل کند و یک داستان بلند هم شاید برای کودکان خستهکننده ش
در ابتدا باید گفت که هدف داستان کوتاه رئالیستی به تصویر کشیدن دقیق دنیای بیرون است که برای منع این تصویر دقیق نیاز به ذکر جزییات مکان، زمان و شخصیت دارند. لازم به تذکر است که داستان نویسان رئالیست به دنبال بازنمایی زندگی طبقات محروم جامعه هستند. آنها کاری به تخیلات و احساسات شخصی یا مکان و زمان تخیلی ندارند و ادعا میکنند هر چه به تصویر کشیده اند، واقعیت است. مکان در داستانهای رئالیستی میل وافر به ثبت واقعیتی که در چشم همگان یکسان باش
سیدحمید فرد داستان کوتاه ."لیوان" - صدایی از پشت سرم گفت : شکست ؟ گفتم : آره گفت : آقا سید ، غم به دلت راه نده همین فردا یه دونه خوشگل واست میارم ، یه دسته دار مامانی . -------؛--------؛-------؛------- - دقیقا یادم نیست چن ساله بودم . چشم و گوشم باز بود . مادر خدابیامرزم دستم رو گرفته بود و کشون کشون تو راهرو بیمارستان دنبال خودش می کشید . از همون بچگی از بوی ضد عفونی و خون بدم می اومد . دکتر و پرستارها رو که می دیدم حالم به هم می خورد .بدنم یخ می
عنوان یادداشت: واقعیتهای خیالی یادداشتی بر مجموعه داستان بزقاب» نوشته مصطفی بیان مجموعه داستان بُزقاب مشتمل بر سی و سه داستان کوتاه شده است. این واژه را انتخاب میکنم تا در همین ابتدا، وجهی از ویژگی این مجموعه بیان شده باشد. آفرینندهی مجموعه اگر چه در تمامی داستان ها سرِ صحبت با مخاطب را درباره موضوع و معنایی بزرگ در زندگی و کنش انسان ها باز میکند اما آن را به انجامی اندرزگو و نتیجهگرا نمیرساند.
چاپ داستان کوتاه دانش آموز پرهام عباسی پایه هشتم از دبیرستان پرتوماه در هفته نامه آگرین روژ پرهام عباسی با حمایت های جناب آقای علیرضا قاسمی فر (زانا) در مدت کوتاهی توانست استعداد خود را در این زمینه نشان دهد. او چند داستان کوتاه دیگری را نیز جهت شرکت در مسابقات آماده کرده است.
سیزدهمین جلسه ی داستان خوانی با حضور صالح عطایی محمود مهدوی سعید فیوضات رضا کاظمی عادل قلی پور و یعسوب محسنی در تاریخ چهارم آبانماه نود و دو با خوانش داستان های کوتاه ویرگول ( یعسوب محسنی ) و خورتدان - دوستوم ( سعیدفیوضات ) آغاز شد. سپس مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
داستان هشتم ، شهروز براری صیقلانی نویسنده ی اثر ادبی شهر خیس. اپیزود سیاوش یا سوگند ﺳﺎﮎ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﮐﻪ ﮐﻮﻝ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﻗﺪﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﻭﯼ ﺩﻭﺷﺶ ﺳﮕﯿﻨﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩ، ،ﭘﺎﻫﺎﯼ ﻟﺮﺯﺍﻥ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺍﻣﺎ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻋﺼﺎﯾﺶ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﺪ . ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﻧﻔﺲ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪ . ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﺭﺷﺖ ﻋﺮﻕ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺟﺎﯼ ﺑﺪﻧﺶ میچکید قدمهای کوتاه و بلندش با ریتم تندتری میگرفت، گویی از مهلکهی دوزخ متواری میشد ، پشت سرش خانه
روزهای ماه شهریور یکی پس از دیگری می آمدند اما احساس من این بود که شهریور شصت روز دارد و به این زودی ها تمام نمی شود . من ثانیه شماری می کردم تا مدرسه شروع شود ، هر روز به امید شب اول مهر به خواب می رفتم. آخه من عاشق مدرسه ام هستم فاصله ی خانه ام تا مدرسه به اندازه دو تا خانه هست هر روز سرم را از در حیاط می آوردم بیرون و از دور به رفت و آمد هایی که به مدرسه می شد نگاه می کردم خلاصه شب اول مهر فرا رسید و من اون شب کیف ، کفش و لباس هایم را آماده و بالای س
درباره این سایت