نتایج جستجو برای عبارت :

داستانی برای دیگ با دیگ میگه رود سیاه

به یارو میگن ۱۲ امام رو میشناسی؟ ميگه آره. میگن خوب نام ببر؟ ميگه اونجوری که نه. اگه ببینمشون میشناسم  یه یارو زنگ میزنه پیتزا فروشی ميگه یه پیتزا می خواستم. فروشنده ميگه . به نام . ؟ یارو ميگه . آخ آخ . ببخشید .به نام خدا , یه پیتزا می خواستم  یه نفر میره جوراب فروشی ميگه آقا جوراب میخوام فروشنده ميگه:مردونه ؟یارو دست میده  ميگه: مردونه  لذت بردن یعنی اینکه بری مهمونی، دخترشون برات شربت بیارهآروم بگی :خودتون درست کردین؟؟ اونم با عشوه بگه : بله
سعیده ميگه رزیدنت میخواست گگ روً ببینه،ته خلق رو تحریك كرد بچه استفراغ كرد.مادر گردن افتاده بود كه من شكایتم استفراغ نبود الان استفراغ كرد.تكلیف این چی میشه؟ميگه اونم میگف استفراغ ربطی نداره به مشكل شما.در اثر تحریك ته خلق برده.بعد ميگه منم میرم بچه ها رو معاینه كنم از مادر میپرسم پشت بچه رو دیدی كلافه مو نداشته باشه؟كه اون اخساس نیاز كنه بگه نه بیا ببین
عنکبوته قرص اکس می خوره پتو میبافه . یه روز یه مرغ وخروسی میرن مغازه تخم مرغ بگیرن. مغازه دار ميگه چرا خودت تخم نمی زاری ميگه اخه ما هنوز نامزدیم. غضنفر پشت در اتاق عمل بود ، پرستار صدا می زنه: همراه مریض .
به یکی میگن یه موجود نام ببر ، ميگه یخ . ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، ميگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است پسره تو خواستگاری از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟ دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست. پسره می گه: آهان فهمیدم ، اسمتون شلنگه از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من شامپو لازم ندارم از شیشه پاک کن استفاده می کنم! حکمتی براي فهیمان : یارو داشته دنبال جای پارك می گشته اما پیدا نمی كرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خد
گاهی همه جا را میگردیم براي یافتنش كیلومتر ها را طی میكنیم براي دیدنش غافل از اینكه او در همین نزدیكیست
نزدیك تر از هر كس به ما نزدیك تر از رگ گردن  او را میتوان در هر لبخند مادر به فرزندش  در هر دانه گندم در هر
قطره  باران دید گاهی می اندیشم شاید او مرا در خواب به آغوش میكشد و صمیمانه در گوشم نجوا میكند آسوده بخواب  ای
فرزند ام .
و چه خوشحال بار و بندیل میبندیم و به دیدارش میرویم و دور مكعبی سياه پوش میگردیم و چه ساده لوحانه سنگی به
دست میگیریم
 استاد داشت حضور غیاب می کردنوبت من ک رسید:گفتم"بله استاد"دوباره دیدم یه دختره برگشت سمتمحدس زدم به خاطره بله گفتنم برگشته.منم نگاش کردمخندید گفت چقدر مظلوم گفتی بلهاین بله گفتن منم داستاني شدهیکی ميگه با ناز میگی یکی ميگه مظلوم میگی
نام كتاب : كتابفروشی كوچك بروكن ویل نویسنده : كاتارینا بیوالد مترجم : لیلا كرد ناشر : كوله پشتی صفحه :448 موضوع : رمان با موضوع كتاب قطع : رقعی جلد : نرم سال چاپ : دوم 98 *********************************************** این رمان تم بسیار آرامی دارد . آنقدر آرام كه احساس نمی كنی جزیی از داستاني شده ای كه در حال خواندش هستی . این داستان دارای یك پیام است : براي هر كسی كتابی هست و براي هر كتابی كسی . نقش اصلی داستان را سارا بازی می كند .
محوریت پیک نوروزی پنجم ابتدایی که توسط تیم آموزیاران آماده شده، موضوعات درس ریاضی می باشد. چرا که ایام تعطیلات نوروزی بیشتری وقفه را در زنجیره ی مطالب درس ریاضی ایجاد می کند. شاید این گونه به نظر برسد که درس ریاضی دقیقاً همان چیزی است که براي دانش آموزان حس خستگی و وازدگی را ایجاد می کند، اما نوید ما به شما معلمان و والدین گرامی و مخاطبان دائمی وب سایت آموزیاران این است که در این پیک محتوای ریاضی در ساختار و قالب داستاني براي دانش آموز ارائه
میگم گیل رو من بزرگ کردم. یه کف دست بود من بهش اب و غذا دادم بزرگ شد. ميگه اینو راست ميگه خداییش. اصن یاد اون دوران سياه که میفتممیگم باااشه حالا اون دوران شد سياه؟؟ ميگه دییوانه پارسالو نمیگم! سال اول و اینا. میگم اهااا اون دوران. اره والا. ببین گیل! تو هی در حال داستان درست کردن بودی من یه گوشه نشسته بودم فقط تحملت میکردم =))ميگه اره واقعن. از بیرون آدم آرومه ی دوستی* ما منم و تو شلوغ پلوغی. ولی واقعا بادوم هی کنار اومده با کارای من :)))میگم ول
معنی و مفهوم: گاهی برخی آدم‌ها دارای عیبی هستند و ديگران را به خاطر همان عیبی که ديگران نیز دارند، سرزنش می‌کنند! براي مثال کسی که خود دهانش بو می‌دهد ديگری را به خاطر بوی دهانش طرد می‌کند. یا مثلا کسی خود ارزشی براي حقوق ديگران قائل نیست براي ديگران قانون تعیین می‌کند و براي آنها خط قرمز ایجاد می‌کند. در یکی از همین وقت‌ها افراد با کنایه این ضرب المثل را به کار میبرند و به آنها میگویند: ديگ به ديگ ميگه روت سياه!»برا حکایت و ریشه‌ی ضرب ا
به نام خداوند سبحان. کلاس پایداری.شنبه ۲تا۴ هست سر کلاس استاد براي یه بحثی مثال کلم رو ميگه. بعد یه نفری ميگه کلم پیچ.مگه بذر هم داره یهو همه هنگ میکنن و بعد می خندن. استاد ميگه اگه بذر نداره پس چجوری ایجاد میشه. یکی از ته کلاس ميگه ترم پنجِ.سال سوم بعد میاد حالا درستش کنه ميگه منظورم اینه کجاش بذر میده.
تو فروغ ماه من شو که فروغ ماه داری بگشای روی زیبا ز گناه آن میندیش به خدا که کافرم من تو اگر گناه داری من از آن سياه دارم به غم تو روز روشن که تو ماهی و تعلق به شب سياه داری تو اگر به هر نگاهی ببری هزارها دل نرسد بدان نگارا که دلی نگاهداری
ميگه غیرت این اداها نیست به خدا دختر جون . ميگه این که رابطه تو با خدای خودت چطوره چیزیه که به تو ربط داره .
میگم یارو توی یه بحث یه روز من رو تحریم کرد چون به عدل خداش شک داشتم
ميگه این رو میگم براي بار آخر غیرت لباس سياه پوشیدن و ریش نزدن و اندازه مانتو و روسری رو چک کردن نیست غیرت اینه که مواظب باشی حال عزیزت خوش باشه!
میگم من با تو فرق دارم من نمیخوام هیچ چیز رو توی وجودم تغییر بدم . نمی خوام یه روز یکی مجبورم کنه یه لیست تعهد بدم
اسمت که میاد حالم بد میشه یه تریلی غم از روم رد میشه مادرم ميگه چته بیخودی باز اسمش اود دیوونه شدی ميگه چته باز این حالت شده خجالت بکش چل سالت شده ميگه با خودش باز شد عین روح زیر لب ميگه این شب میره کوه رفیقام میگن بسه بیجاره بعد پشتم میگن طفلی حق داره پشتم از تو تو مهمونی میگن برمیگردم از گرونی میگن/ روزبه بمانی
یه روز سوارز و مسی باهم دعوا میکنن بعد از اون طرف سوارز ميگه گازت میگریماا مسی ميگه کور خوندی بعد از دو ساعت که مسی میره خونه مادرش اونجاس ميگه سگ گازت گرفته ميگه نه سوارز جان گازم گرفته**اینم از جوک بیمزه ی من
سلام خوبین خوشین سلامتیندرگیریا و مشغله ها نمیزاره ادم به اینجاها برسهخداروشكر گل سرا خوبن و تابستون رو می گذروننهردو صبح ها میرن مهد و ظهر میبرم خونه -خیلی وقته دنبال نفر هستم بیارم تو خونه و بچه ها راحت شناما به هر دری می زنم هیشكی مناسب پیدا نمیشه و بقیه هم دل ادم خالی میكنن كه اعتماد نیست و ووووخلاصه فعلا تحت بررسی هستم و به دوستای توی بهزیستی هم سپردم برامون كسی پیدا كنندیشب رفته بودیم بیرون و شهربازی و كلی تفریح تو راه برگشت یهویی كیان
آااادت نمی كنیم فیلمی به كارگردانی #ابراهیم_ابراهیمیان داستاني پر تعلیق و نسبتا جنایی است. مطابق خیلی از فیلمهای ایرانی، محوریتش بحث خیانت مرد به زن است. واقعیت این است كه روایت داستان از خیانت اصلا بد نیست، اما میزان فراوانی اش در سینمای ایران به طرز حال به هم زنی به افراط رفته است، انگار كه هیچ موضوع ديگری براي ساختن فیلم و روایت داستان وجود ندارد. فیلمنامه خوب و زیر پوستی نگاشته شده است، بازیها روان و دكوپاژ معنادار است، موسیقی اما ضعیف
 انتشار رمان جعبه سياه نویسنده» نوشته عبدالمجید نجفی رمانجعبه سياه نویسنده» عبدالمجید نجفی از تازه های انتشارات قدیانی و دومین کتاب از مجموعه سه گانه (تریلوژی) این نویسنده است. نجفی سال گذشته رمان روزگار مه آلود جابر» را از سه گانه خود به منتشر کرد. در دیباچه داستان جعبه سياه نویسنده آمده است: دنیای واقعی وجود ندارد، این ماییم که سازنده آنیم. جلال صفّاری نویسنده‌ای است که عصر یک روز بارانی سوار هواپیما می شود. او به جای رسیدن به خانه نق
 براي تو می نویسم براي تو که تنهایی هایم پر از یاد توست  براي تو که قلبم منزلگه عشق توست  براي تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست براي تویی که تمام هستی ام در وجود تو غرق شده براي تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است   براي تویی که مرا مجذوب قلب نازنین و احساس پاک خود کردیبراي تویی که وجود بی ارزشم را محو وجود نازنین خود کردی براي تویی که هر لحظه دوری ات برايم مثل یک قرن است   براي تویی که سکوتت سخت ترین شکنجه من است   براي تویی که قل
هوالحقگاهی اوقات با یك اتفاق نزدیك ترین آدم بهت، در باطن تبدیل میشه به دور ترین آدم براي تو.هرچقدر هم ظاهر رو حفظ كنی فایده نداره كه نداره.یاد یك حرف از نیما یوشیج افتادم كه ميگه: دیدمش، گفتم منم، نشناخت او!یك دنیا حرف زده شد تو همین چند كلمهیك موقع هایی هست كسی كه روزی عزیز ترینت بود رو میبینی ولی میفهمی خیلی ازش دور شدی و ديگه مثل یك غریبه شدی.وقتی دور شدن از عزیزت رو میبینی و نمیتونی به كسی بگی، متوجه میشی كه خیلی تنهایی و دور و برت فقط
صدرا:نویسنده ٨رمان،كه عبارت اند از:صدف بی مروارید_مارال_غم بی درد_صفحه با نوشته هاش_معرفی شناخت_لال بودم_عاشقم نبود_خدای روی زمینم بود.هانیتا عظیمی:نویسنده دو رمان ماكانی_و دو رمان عادی،عبارت اند از:عاشق كه میشی_چاه عاشقی_عشق به حكم مرگ_دخترك سياه پوشنگارمعافی:نویسنده دو رمان،عبارت اند از:من خودم میدونستم_قسم
عاشق این ایرانیهام من!!!یارو میره ازدواج میكنه عكسهاشو با شوهرش در تمامی حالات مختلف (حتی +) میزاره تو فیس بوك، بعد جماعت فرت و فورت لایك می زنن و نظرات كارشناسی خودشون رو در مورد استایل عكس ها و اینكه اگه چطور بود بهتر می بود، میدن!!! بعد حالا اونو ولش، اصلا اونو فراموش كن در مقابل اینیكه می خوام بگم.اولین كسی كه هزارتا لایك میزنه و تبریك ميگه و قربون صدقه شون میره كیه؟ دقیقا همونی كه چشم نداشت اصلا اینو ببینه!!! یعنی همه شاهد بودن كه همین ایش
 دستای کوچولوشو به سمتم میگیره و ميگه:آل گوجونا!بغلش میکنم. محکم میچسبه بهم ميگه:ایندی اوچ!میگم:منیم کی قاناتیم یوخ!دستاشو از هم باز میکنه صاف و کشیده نگه میداره.با برق توی چشماشو یه لبخند بزرگ روی لباش ميگه:بودا قانات،ایندی اوچ!
اختتامیه بیست و ششمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران تندیس بهترین فیلمنامه » و جازه نقدی تعلق گرفت به عارف نامور براي فیلم داستاني ما در راهیم».  http://www.tisff.ir/fa/%d8%af%d9%88%d8%b1%d9%87-%d8%a8%db%8c%d8%b3%d8%aa-%d9%88-%d8%b4%d8%b4%d9%85/
توضیح کوتاهی درباره سياه قلم بطور کلی به هر نوع تاثیر گذاری مداد سياه و یا ذغال (مثل مداد معمولی B2 گرافیتی و پودرذغال) بر روی کاغذ به همراه سایه ها می توان سياه قلم گفت ، هنرمندان هریک بنا به سلیقه شخصی ، تجربیات و آموخته ها براي به تصویر کشیدن موضوع مورد نظر از ابزار خاصی استفاده می کنند !شما می توانید با با ابزار گوناگون سياه قلم در بخش لوازم مورد نیاز سياه قلم ، آشنایی پیدا کنید ! اما در این مقاله فقط از مداد سياه HB – B2 – B6 استفاده شده .
به مامان بزرگم میگم یه جمله خبری بگو ميگه نوه ام خنگه میگم سوالی بگو مگه نوه ام خنگ بود من نمیدونستم میگم امری بگو ميگه خنگیتو تابلو نکن میگم میشه خنگ توشون نباشه ميگه اونوقت میشه نوه یکی ديگه نه نوه من +ننه بزرگه من دارم آیا؟
مغز ميگه پا شو صبح شده. لای چشمها باز میشه براي چند ثانیه به دیوار خیره میشن بسته میشن و میخوابم. مغز ميگه پا شو یه کم راه برو عضله ای نمونده برامون. غلتی میزنم و به دیوار زلی و میخوابم. مغز ميگه پاشو ترجمه کن داری پیر میشی و به هیچ کجا نرسیدی. از این دنده به اون دنده میشم نگاهی به کپه ی کاغذها میندازم پشتمو میکنم و میخوابم. مغز ميگه پاشو کتابتو تموم کن دو ساله روی میزه. پتو رو میکشم روی سرم بلکه صداها خفه شن و میخوابم.
بیا كاری كنیم براي جهان مالیخولیایی و براي همه ن نگران و آبستن براي پایان همه جنگ های بی پایان ، بیا كاری كنیم . براي من ، براي خودت ، براي همه كودكان كار بیا كاری كنیم . این بار در پس سياهی شاید نوری نمایان شود ، پس بیا خودمان براي فرداهایمان كاری كنیم . آن روز كه ديگر اثری از وجود نیست ، بیا براي امروز و فرداهایمان كاری كنیم . بیا تا براي جهان مالیخولیایی ذهن مان كاری كنیم . . #ذهن#ذهن_خسته#ناراحتی#دلتنگی#حال_بد#كودك_كار_جهان_ما
ھفت پیكر یا بھرامنامه چھارمین منظومه نظامی از نظر ترتیب زمانی و یكی از دو شاھكار او (با خسرو و شیرین) از لحاظ كیفیت است. این دفتر رااز جھت ساختار كلی و روال داستاني می توان بر دو بخش متمایز تقسیم كرد:
آشنایی با ورق سياه و مشخصات فنی آن ورق های فولادی یکی از محصولات مهم و پرکاربرد در صنایع بخصوص در صنعت ساختمان می باشند. روش های تولید فرآورده های فولادی به دو دسته کلی نورد سرد و نورد گرم تقسیم می شوند. ورق و پلیتی که از فرآیند نورد گرم شمش فولادی به دست می آید، ورق سياه (Hot Rolled Sheet) نامیده می شود. ورق سياه حاصل از نورد گرم از کیفیت پایین تری نسبت به ورق حاصل از نورد سرد برخوردار است. از آنجا که در عملیات نورد گرم، شمش فولادی تحت درجه حرارت بسیار

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

سرنوشت را باید از سر نوشت...