نتایج جستجو برای عبارت :

دانلوداهنگ هرصبح تاره ای

آسمان ازشکوه وعظمت خداحکايت می کندوصنعت دستهاي اورانشان می دهد.روز وشب حکمت خدارااعلام می نمايند.وبی آنکه سخنی بگویند،ساکت وخاموش پیام خودرابه سراسرجهان می رسانند.آفتاب هرصبح ازخانهاي که خدابرايش درآسمان قرارداده است مانندتازه دامادی خوشحال ومانندقهرمانی که مشتاقانه منتظردویدن در میدان است بیرون می آید.ازیک سوی آسمان به سوی دیگرمی شتابد،وحرارتش همه جارافرامیگیرد. احکام خداوندکامل است وجان راتازه می سازد، کلام خداوندقابل اعتماداست
زهرجا بگذری دردو غم کرب و بلا باشد *** به هربستان وویران گفتگوی کربلا باشدزجغدی بلبلی پرسید کاي دیوانه محزون *** بگو بامن چراجاي تو در ویرانه ها باشدبراي چیست در دوران گریزانی توازبستان *** مکانت گوشه ویران به هرصبح ومساء باشدزویران بگذرو بامن بیا در ساحت گلشن *** ببین سرووگل و سنبل درآنجا جابجا باشدبگفتاجغد بی دل، خاک برفرق تواي بلبل *** بده انصاف، کی اين شیوه مهر و وفا باشدکه من آسوده دل برشاخ گل درباغ بنشینم *** ولی زینب سرعریان به دور شهرها با
عمر عقاب 70 سال است ولی به 40 که رسید چنگال هايش بلند شده وانعطاف گرفتن طعمه را دیگرنداردنوک تیزش کندوبلند و خمیده میشودو شهبال هاي کهنسال بر اثر کلفتی پربه سینه میچسبد وپرواز برايش دشواراست.آنگاه عقاب است و دوراهی: بمـیرد یـــــــا دوباره متولد شود. ولی چگونه ؟؟عقاب به قله اي بلند میرود نوک خود را آنقدربرصخره هاي میکوبد تا کنده شودومنتظر میماند تا نوکی جدید بروید.بانوک جدید تک تک چنگال هايش را ازجاي میکند تا چنگال نو درآید .و بعد شروع به کن
 

آغاز فصل رویش  گلهاي   است     جشن  امامت  گل  ناب محمدی است
 
مژده به عاشقان که دمیده است نوبهار    سرمست ازعنايت توعطر رازقی است
 
بی تو  دلیل   بودن   ما   انتظار  بود     جاناطلوع کن که جهان باتودیدنی است
 
شب رفت وانتظار به پايان خود رسید      صبح سپید  عاقبت  رنج  بندگی است
 
درد فراق وداغ پدر گرچه سخت بود      با بودنت  شعار همه  ايستادگی  است
 
امروز حاجت  همه  شايد  روا  شود      از برکت قدوم   تو  آلاله  چیدنی   است
 
عمریس
 
 
کۆڵان
 
کۆڵان وه‌كوو
دڵێكی ته‌نگ و تاریكه‌
ئه‌مشه‌و لاي من
گه‌لێ خامۆش و باریكه‌
دیواره‌كان له‌ دوولاوه‌
وه‌ك دڕنده‌
شاڵاویان بۆ من هێناوه‌
لێك دێنه‌ پێش
لێم دێنه‌ پێش
رامده‌گووشن
هه‌موو گیانم دێننه‌ ئێش
 
سێبه‌رێكی سارد و غه‌ریب
به‌ شوێنمدا راده‌خووشێ
خه‌مێكی ره‌ش له‌ گه‌ڵمايه‌
له‌ دڵمايه‌
منی ته‌نیا تێر ده‌گووشێ
 
کۆڵان یه‌كجار ته‌سك و تاره
کۆڵان ماره‌
کۆڵان ماری برینداره‌
ده‌كشێ. ده‌كشێ
کۆڵان ئه‌مشه‌و
ل
شانزدهمین جشنواره برتر در یک نگاهشیوه نامه شانزدهمین جشنواره الگوهاي برتر تدریسپوسترهاي شانزدهمین جشنواره الگوهاي برتر تدریسپانزدهمین جشنواره الگوهاي برتر تدریس فیلم هاي نفرات برتر درس فیزیک:         - خانم کریمی (قم)            - خانم تاره (زنجان)             - خانم لطفی (آذربايجان شرقی)فیلم هاي نفرات برتر درس علوم آزمايشگاهی:- آقاي مجید راسخ (گیلان)- آقاي پادروند (لرستان)            - خانم صوفیانی (مرکزی) 
متن و آهنگ سرود ورزش دختران »هرصبح(روز)تازه اي        می بینمت به شوقمی خوانمت به نام        خوش میرسی زراهاي روز نو درود        (اي زندگی سلام ) 2جمع خوانی مرد و زن (وطن):        سلام ،اي سروگلستان سلامسلام ،اي نوگل خندان سلام        سلام ،اي چشم وچراغ وطن(سلام اي دخترايران سلام ) (2)اي همه بود و نبودم        عشق توشمع وجودماي وطن اي كه به مِهرم ،        مرهم زخم تو بودمبنگرم اكنون – ايران            غرق سرور و سرودمدر پی قله بشكوه        عاز
 به نام خداهرصبح به امید اينکه یه خورده مدرسمون تغییر کنه میرفتم اونجا هر روز با اون در آهنی جلومدرسه روبرو میشدم متنفرم بودم از اون در هیچی نبود تو مدرسه جز چند درخت و چند صندلی.باخودم میگفتم بايبد یه کاری کنم خسته شدم از اين مدرسه بی روح کاش یه خورده قشنگ بود کاش یه چیزايی باشه که باعث زیبايیش میشد.انگار براي کسی مهم نبود چهره مدرسه چجورباشه همه مثل همیشه بدون هیچ لبخندی وبا ترس از امتحانمی اومدن و باز برمیگشتن هرروز همینجور حتی ازتو کلاس
وز قبل از کنکور به توصیه کارشناسان قرار بر اين است که درس خوانده نشود. من براي اين روز توصیه ام  اين است که ورزش هاي سبکی مثل پیاده روی در پارک را انجام دهند تا یک مقداری بدن خسته شود که اين باعث ترشح هورمون اِندروفین می شود که آرام بخش است و هم اين خستگی فیزیکی اثر مستقیم روی خوابشان دارد به هیچ عنوان بیرون از منزل چیزی میل نکنند حتماً بايستی شام یک غذاي پروتئینی بدون چربی باشد به همراه یک مقدار سالاد سبزیجات تاره براي مثال یک تکه مرغ یا ماهی
استقلال در صدد توافق با یک اسپانسر است که نکته عجیب در خصوص اين اسپانسر اين است که مدیر اين هلدینگ به تازگی مالک یک تیم دسته اولی شده ، همچنین شرط گذاشته است که سعادتمند بايد مدیر عامل استقلال شود و پیش از اين در کشتی، بوکس و ساير رشته هاي رزمی حامی مالی بوده است.خبرگزاری فوتبال ايران پارس فوتبال دات کام : باشگاه استقلال بايد تا اواخر ماه آینده حدود ۳۰میلیاردتومان از بدهی‌هايش را بپردازد چراکه اگر پرونده‌ شکايت خارجی‌ها تا آن‌ زمان تعیین
از شازده کوچولو حرف می زنیم ، باشادی اش میخندیم وبا گریه اش بغض می کنیم ، سفرنامه اش را می نویسیم ، باهرخوانش مجددی جزئیات تازه کشف کرده و با افتخار و التهاب درجمع اهل مطالعه بزبان میاوریم. از دلتنگی هايش می گوییم! سوالاتش! ابهام سفرش! اما. اما کمی آنسوتر و دور از چشم من و شما در سیاره یی کوچک، دلیل هجرت تنهاتر از تنهاست. آری آنچه اصل است از دیده نهان است.   هیچ باخود اندیشیدیم در تمام اين مدت بر گل سرخ ِ پر ناز و عشوه چه گذشت؟ گل بی حصار وتجیر
 امروزه اکثر مردم از سوءهاضمه رنج می برند و اين بدان معناست که بخش زیادی از غذاهاي مصرفی به درستی هضم و جذب نمی شوند. از نظر طب سنتی سلامتی غذاي مصرفی در سه مرحله هضم می شود و به عبارت دقیق تر، یک سوم هضم غذا در دهان، یک سوم دیگر در معده و بقیه هضم به کمک روده و کبد انجام می گیرد. اکثر افراد به علت کم جویدن یا بد جویدن در مرحله اول هضم می لنگند. لذا غذايی که به خوبی جویده نشده و بطور کامل با بزاق دهان ترکیب نگردیده، راهی معده می شود و فشار زیادی بر
بقول خسرو اواز ايران شجریان ،همو که دیگر صداي ربنايش در جعبه بی خاصیت تصویر وصداي جمهوری نا اسلامی بگوش ما نمیرسد.وبجاي ان  در اين  جعبه  میتوان  انواع موسیقی هاي پاپ ورپ وکوفت وزهرمار را شنید وهروقت هم که  باز میکنی  صداهاي نا تراشیده  ونخراشیده  مداحان نان به نرخ روز خور ومزدور گوشت را کر میکند.میگفتم  بقول  شجریان دوست داشتنی،یاد ايامی که در گلشن بهاری داشتم،بلی یاد ايامی که در روستا روستايی داشتیم، باوری داشتیم،دینی داشتیم،
   عشق منجمد    ۱همه اش تقصیر یکی از رفقاي دیوانه یمان است، شهروز. کمی هم نابغه بود ، الان که تا خرخره گرفتارمان کرده غیبش زده . حرفهاي عجیبی از سیر خط زمان و مفهوم نسبی مکان میگفت که به یکباره معجونی آورد ، خودش نخورد بلکه درون منبع آب اصلی شهر رشت ریخت  درد که تمام شد هومن تازه فهمید وحشت کرده است؛ صدا کرد: مریم!» جوابی نیامد؛ اينبار شهروز را صدا زد ،فکر کرد که شايد همه‌ی اين‌ها را خواب دیده؛ شايد! ولی حالا که خواب نبود! خودش را حس می‌کرد
 اسفند ماه سال یک سه هشت و سه رسید و من در عبور از پیچ تند هجده سالگی با ه دغدغه هاي دخترونه اي درگیر شدم که از جنس اضطراب و استرس هاي ناتموم و همیشگی بود و هروقت و هرمکانی بی اختیار به یاد دبیر بداخلاق شیمی می افتادم و از اينکه ترم اول توی سوم تجربی براي اولین بار در زندگی شیمی رو تجدید شده بودم عذاب وجدان میگرفتم ، هفته ی اول اسفند ماه رسید و رشت سردش شد ، آسمون اسیر بغض لجبازی و مبهمی شد ، ابرهايی از جنس ناخشنودی برسرشهر خیمه ی سنگینی زدند و ه
داستان شماره 5  اسفند ماه سال یک سه هشت و سه رسید و من در عبور از پیچ تند هجده سالگی با ه دغدغه هاي دخترونه اي درگیر شدم که از جنس اضطراب و استرس هاي ناتموم و همیشگی بود و هروقت و هرمکانی بی اختیار به یاد دبیر بداخلاق شیمی می افتادم و از اينکه ترم اول توی سوم تجربی براي اولین بار در زندگی شیمی رو تجدید شده بودم عذاب وجدان میگرفتم ، هفته ی اول اسفند ماه رسید و رشت سردش شد ، آسمون اسیر بغض لجبازی و مبهمی شد ، ابرهايی از جنس ناخشنودی برسرشهر خیمه ی
عشق در بايگانی قسمت 4 .  رمان هزاررمان رايگان   قسمت چهارم. هی دباغ  خواست چیزی بگه كه در باز شدو رئیس به همراه منشی و یه اقاي دیگه وارد شدنمنشی – شما اينجا چیكار می كنید مگه قرار نبود بیرون منتظر باشیددادگر – ما هم منتظر موندیم همین الان كه دیدیم جناب رئیس امدن ما هم امدیم تومنشی چیزی نگفت و بعد از گرفتن چندتا امضا و نگاههاي خصمانه به ما از اتاق خارج شدقیافه منشی شبیه كسايی بود كه حسابی سر كار گذاشته شده باشننمی دونم دادگر چیكار كرده بود كه

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

بروز ترین رسانه موسیقی شمال کشور