نتایج جستجو برای عبارت :

نخسه تعزیه جان عمه جان فدای شادبت

بررسی ویژگی های تعزيه با تاکید بر نمادها در تعزيه حضرت عباس (ع) تعزيه یک نمایش دینی است. در مورد زمان پیدایش و ورود آن به فرهنگ ایرانی ـ اسلامی زمان دقیقی ثبت نشده است. شیوه ی اجرای تعزيه موافقت ها و یا مخالفت ها در مورد اجرای آن به اندازه ی عمر تعزيه قدمت دارد. تردیدی نیست که تعزيه یک هنر نمایشی مردمی است و به عبارت دیگر در زیر مجموعه ی ادب عامه» قرار می گیرد. یکی از این تعزيه ها که بسیار مورد مردم واقع شده است، تعزيه ی عباس» است. این مقاله کوش
به نام خدا (با گریه می خندی )زندگی راه خودش می ره تو بد رو دیدی ،وزندگی نخسه خوبم بعدا بهت نشون می ده وقتی دیر واسه ی برگشتن داشتنم  وقتی حس می کنی بد کردی واقعا به من یه روزی من شبیه اونکه بودم می فهمی روزی که بهکار ای خودتم با گریه می خندی روزی که بهکارای خودتم با گریه می خندی . +شاعر و ترانه سرا نگار منوچهری  
قدمت تعزيه‌خوانی در آمره چند سال است؟ هنر تعزيه خوانی در آمره پابه‌پای روستاهای دیگر کشور پیش می‌رفته و از دوران قاجار تعزيه هم بیشتر رونق گرفته و برای مردم شناخته می‌شود. سابقه تعزيه در آمره با قدمت خود آمره سنخیت کامل دارد، فراموش نکنیم که تعزيه به شکل واقعی آن در دوران قاجار اجرا می‌شد و به نوعی می‌توان گفت که در همان دوره هم پرونده این هنر در شهرها بسته شد و این چیزی که امروز شاهد آن هستیم یک کپی‌برداری از همان دوران است، کما اینکه د
200. یکی از نقاط تشابه فوتبال با تعزيه و شبیه خوانی هم همین است که همه ی شبیه خوانان امکان خواندن همه ی شبیه ها را دارند و در فوتبال هم ، آن کسی که در خط دفاع بازی می کند ، دلیل بر این نیست که نمی تواند در خط حمله بازی کند ، فقط توانایی اش در خط دفاع بیش تر است . تماشاگران تعزيه و یا هواداران فوتبال ، هر دو با اعتقاد به تماشا می نشینند . در تعزيه معین البکا خطای تعزيه خوان را می گیرد کاری که داور فوتبال به گونه ای دیگر انجام می دهد .
وصله ی نخ نما دوران شده ایم در این وادی شوق شفا نیست تا هست در خفا جفا درو می کنیم .ملازم زخم و در حسرت رحم مانده ایم. عرصه طغیان پر طمطراق و بساط عیش مسطاب . ملجع نوش ما زهر آگین و سبو آغشته به سراب . مستغرق ذلت و در آشوب لذت  فریاد نجات سر می دهیم در حد نعل و نعلین سخنوریم و به هر چه می پنداریم می تازیم و بازی نکرده را بازنده ایم ! ای رهگذر برای تعزيه ای که آغاز نشده زاری نکن .
جان به فداي رخ و انــــــــــــــوار تو گشته ابـــــــوالفضل (ع) علمدار تو چون برسد مهدی صاحب زمان(عج) منتقــــــــــــــــــــم خون تو آن یار تو السلام علیکم یا اهل بیت نبوه - السلام علیک یا ابا عبدالله - اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
به گزارش روابط عمومی اداره فرهنگ وارشاد اسلامی شهرستان زرندیه شب گذشته یکم آبانماه مراسم اختتامیه چهارمین سوگواره تعزيه شهرستان زرندیه با حضور منصوری نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی، فدايی فرماندار، حجه الاسلام مجدی زاده امام جمعه شهر پرندک، معون فرهنگی هنری اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی، جانشین سپاه ناحیه زرندیه وتعداد دیگری از مسئولین شهرستانی و شهر پرندک، هنرمندان تعزيه و تعداد کثیری ازعموم مردم علاقمند به هنر مقدس وفاخر تعزيه د
به نام خداوند لوح قلمزمینه قزویننسخ زمینه مداح که دربین شبیه خوانان به زمینه قزوین معروف می باشد توسط مرحوم ملا شریف قزوینی سروده شده که دارای تخلص شعری مداح می باشد. ملاشریف قزوینی زادگاهش درقزوین بوده وازمشاهیر بسیاربنام تعزيه خوانی دردوره خود بوده وهم دوره میرزامحمد (میرانجم ) می باشد ودرنقش موافق خوانی درتعزيه فعالیت داشته که به قول محاسن سفیدان به نقل ازگذشتگان دارای صدایی بلند ورسا بوده است.هنر اصلی وبه جا مانده ازملاشریف ق
كیفیت را فداي كمیت نكنیدیك دانه نابش را داشته باشیدیك عمر به عالم و آدم پُزَش را بدهید.رنگین كمان ها به چشم بهم زدنی ناپدید میشوند. امروز روز اول کاری من بود مهرانم ، امیدوارم این یک ماه به خوبی بگذره و استخدام بشم .
#پست_اینستاگرام_زینب_سلیمانی نه گذاشتند لمست كنم نه گذاشتند دست قطع شده ات را ببوسم. تمام حسرت‌هایم را باید با نگاه كردن به تابوتی كه تو در آن آرمیده بودی و هر شب نگاه به سنگ مشكی‌ای كه از تمام تو برایم باقی ماند، خالی كنم. ‌‌ این همه حسرت برای قلب یک دختر خیلی سخت است. بابا اما همه این‌ها به فداي امام حسین(ع)، به فداي خواهر حسین(ع). ‌‌ دلم به آن وعده‌ای که همیشه به من میگفتی دخترم منو تو با هم #شهید میشیم خوش است.
عقرب زلف کجت با قمر قرینه تا قمر در عقربه، کار ما چنینه کیه کیه در می‌زنه، من دلم می‌لرزه در رو با لنگر می‌زنه، من دلم می‌لرزه ای پری بیا در کنار ما، جان خسته را مرجان از برم مرو خصم جان مشو، تا فداي تو کنم جان (2) نرگس مست تو و بخت من خرابه بخت من از تو و چشم تو از شرابه کیه کیه در می‌زنه، من دلم می‌لرزه در رو با لنگر می‌زنه، من دلم می‌لرزه ای پری بیا در کنار ما، جان خسته را مرجان از برم مرو خصم جان مشو، تا فداي تو کنم جان (2) شعر منسوب به ناصرالد
آدم های صبور یه خصوصیت عجیب دارن . بی نهایت لبخند می زنن .این لبخند شاید تو نگاه اول حس گذشت بده . اینکه هر زخمی زدی ، هر‌ چیزی که گفتی فداي سرت . من فراموش می کنم ».ولی آدم های صبور هیچوقت هیچ چیزی رو فراموش نمی کنن . زخمارو می شمارن . حرفارو مرور می کنن و همچنان لبخند می زنن ‌.یه روز که صبوری دیگه جواب نداد ، با همون لبخند تو یه چشم بهم زدن برای همیشه فراموشت می کنن . انگار که هیچوقت تو زندگیشون نبودی .آدم های صبور تا یه جایی میگن فدا
تعزيه و روضه خوانی :
روضه خوانی ، نوحه خوانی ، تعزيه خوانی و فاتحه خوانی از سنتهای معمول در گذشته تا به حال درشهرتخت می باشد . روضه خوانی معمولاً در مساجد و حسینیه ها (منبر) و بعضاً در منازل خوانده می شود . ماههای محرم ، صفر ، رمضان ، شبهای دوشنبه ، جمعه ، ایام وفات ، رحلت پیامبر و امامان معصوم بهترین زمان برای روضه خوانی می باشد . قبل از انجام مراسم روضه خوانی ، چاوشی می خوانند تا مردم در مسجد یا حسینیه گرد هم جمع شوند . چاوشی کردن مقدمه شروع نوحه
وبلاگ جنگ نرم : برادران مسئـول اگر به طـور مستمـر در جهت پیشبـرد اهداف انقلاب ، شبـانه روز فعالیت می كنید ، عدالت در كارهایتان و تصمیم گیریهایتان به عنوان یك مرز ایمان داشته باشید. اگر این مرز شكسته شـود و پای انسان به آن طرف مرز برسد ، دیگر حـد و قانونـی را برای خـود نمی شناسد. عدالت را فداي مصلحت نكنید . پرحوصله باشید و در برآوردن حاجات و نیازهای زیردستان بكوشید . در قلب خود ، مهربانی و لطف به مردم را بیدار كنید .
  آقا مبارک است رَدای امامتت ای غایب از نظر به فداي امامتت می خواستند حق تو را هم قضا کنند کَذاّبها کجا و عبای امامتت ما زنده ایم از برکات ولایتت ما عهد بسته ایم به پای امامتت از روز اولی که رسیدیم زین جهان گشتیم آشنا به صدای امامتت این روزها هوای تو را کرده ام بیا ماییم یاکریمِ هوای امامتت آقا بیا تقاصِ شهیدان به پای توست آقا فداي کرببلای امامتت تا روزِ بازگشتِ تو سیدعلی شده پرچم به دوش، زیرِ لوای امامتت
  آقا مبارک است رَدای امامتت ای غایب از نظر به فداي امامتت می خواستند حق تو را هم قضا کنند کَذاّبها کجا و عبای امامتت ما زنده ایم از برکات ولایتت ما عهد بسته ایم به پای امامتت از روز اولی که رسیدیم زین جهان گشتیم آشنا به صدای امامتت این روزها هوای تو را کرده ام بیا ماییم یاکریمِ هوای امامتت آقا بیا تقاصِ شهیدان به پای توست آقا فداي کرببلای امامتت تا روزِ بازگشتِ تو سیدعلی شده پرچم به دوش، زیرِ لوای امامتت
 نویسنده: سید مسلم یگانهتعزيه صرفاً به‌عنوان شکلی از نمایش الهام بخش بسیاری از نویسندگان بزرگ جهان از جمله برتولت برشت شاعر و نمایشنامه نویس آلمانی بوده. یک تعزيه‌خوان در میانه نمایش می‌ایستد و با تماشاگران خود حرف می‌زند؛ تماشاگرانی که گرداگرد صحنه ایستاده‌اند و از هر زاویه که دوست دارند، نمایش را می‌بینند و داستان را پی می‌گیرند. با این همه هنرمندان تعزيه این روزها گلایه‌های زیادی دارند از جمله از صدا و سیما که به این هنر ملی و مذه
اینم شعری که روی مزار صائب نوشته بود و سیر نشدم از خوندنش. حفظش کردم (: در هیچ پرده نیست، نباشد نوای توعالم پرست از تو و خالی است جای تو در مشت خاک من چه بود لایق نثار؟هم از تو جان ستانم و سازم فداي تو صائب چه ذره است و چه دارد فدا کند؟ای صد هزار جان مقدس فداي تو
به عشق تو یا هو میزنمحرمتو جارو میزنم (تو حرم تو زانو میزنم*)آقا فدات شم - آقا فدات شمتو مهر و مهتاب منیآقا تو ارباب منیآقا فدات شم - آقا فدات شمفداي لطف و کرمتکه رام دادی تو حرمتآقا فدات شم - آقا فدات شمآقا ببین که خسته امببین که دل شکسته امدرد منو خوب میدونیغمو از چشمام میخونیآقا فدات شم - آقا فدات شمدست منو دامان تودرد منو درمان تومریضا رو شفا میدیدردا رو زود دوا میدیبرات کربلا می دیآقا فدات شم - آقا فدات شمفداي لطف و کرمتکه رام دادی تو حرمتآق
شیرینی یک‌بار پیروزی بـه تلخی صد بار شکست می‌ارزد. سقراط» مردی كه دارای عزمی نیرومند و اخلاقی متین اسـت، هرگز فضیلت اخلاقی خودرا فداي هوس های زندگی نمی كند. آری مردانی دراین جهان زندگی كرده اند كه برای تكمیل و حفظ فضایل اخلاقی، جسم و جان خودرا فدا ساخته اند.
دیده گر بینا بود هر روز روز م است.لازمه گاهی عصبانی بشویم تا اطرافیان را ببینیمامشب خیلی ناراحت بودم که چرا به دام خر خانواده یعنی زن برادر گوچیکه افتادم و عصبانی شدم که او مثل خر کیف کند؟او حدود دوماهی بود که از یک جمله میسوخت و کار امشب من باعث خنک شدنش شد.خنک ،داغ، مرده و زنده بعضیا برای من در یک عرض است از جمله این کوتوله ی عقده ای اما!باید من عصبانی میشدم تا خودم را ببینم عصبانیت از روی خستگی من باعث شد داداش چهارمی خسته از کار را ببینم
بنگر اینک روح را که چگونه خود را در قفس به این طرف و ان طرف میزند تا رها یابد . بنگر اینک شور و غوغای ادمیان را که چگونه قدم میگذارند به سمت مکانی عجیب .مکانی که وقتی واردش می شوی انگا کسی قلبت را از درون فشار میدهد و نفس برایت کم میشود . انگار نفس کشیدن حرام است .بنگر اینک را که چگونه جا ماندی برای چیزی که شاید بنگر اینک اشفتگی و غمت را که تا چهلمین روز سال بعد برایت ارامشی نیست . بنگر پاهایی که میتوانست درد تاول ها را تحمل کند و به خاطر از
ولی آدم‌های صبورهیچوقت هیچ چیزی رو فراموش نمی‌کننزخمارو می‌شمارنحرفارو مرور می‌کننو همچنان لبخند می‌زننیه روز که صبوری دیگه جواب نداد،با همون لبخند تو یه چشم بهم زدنبرای همیشه فراموشت می‌کننانگار که هیچوقت تو زندگیشون نبودیآدم‌های صبور تا یه جایی میگن فداي سرت . :)
سلام پدرجانمیدونم خوشت نمیاد ک این حرفاروازمن بشنوی ولی مجبورم بگم ک بد کردی ب من ب اون حتی ی سوال نکردی ک میخواد نمیخواد خودت تصمیم گرفتی .لااقل ب خوشی قلب مهربونش فک‌میکردی لااقل ب چشای غمگینش فک میکردی نمیدونستم شماهم سنگدلی نمیدونم چرا ولی از شما توقع نداشتم آخه قلب مهربونشو چجوری شدی بیچاره عشقم آه ک چیا کشیدو میکشه_فک میکنی الان خوشبخته؟فک میکنی رو ابراست؟فک میکنی راضیه؟ ن عزیزم نیست ب خندهاش نگاه نکن ظاهری هستن جزخودشو خداک
 با سلام  مسیحیان تبشیری برابی تبلیغ با شدت تمام اینطور تبلیغ میکنند که عیسی فداي گناهان  بشریت شددسوال ما این است که  در کتاب مقدس پیدایش اینطور آمده که آدم  و حوا بخاطر  لغزشی که کردند  توسط خداوند جریمه شدند  (پیدایش  3: 16 -)  و بزن گفت این الم تو و حمل تورا به غایت  زیاد خواهیم گردانیم  و. بسسب تو زمین مقرون بلعنت است  . آز آن  در تمامی عمرت  بزحمت خواهی خورد »آدم به عرق جبین نون در آوردن و حوا به درد زایمان حال سوال این است چرا خداون
نمیشود با هر موج باشی و حق را ببینی نمی شود آخر موج سواری غرق در امواج است جانم فداي غربت سردار رشید اسلام سردار حاجی زاده و چه حالی دارد آن پاسدار این شب ها از سردار رشید اسلام و ذخیره ی مقاومت سردار حاجی زاده به هر زبانی دفاع و حمایت می کنیم .در دفاع از اسلام اگر جان من و همه ی عزیزانم را هم به خطا نشانه گرفتید #جانم فداي دفاع پاسداران اسلام در دفاع انگشتانتان لحظه ای نلرزد ،که زه انگشتان شما هدف دشمن خارجی و داخلی میباشد . داشتیم زمان نچن
نه مه ای بود و نه صدایی.مهدیس-دیدی مهرزاد خانوم.دیدی میگم دیوونه شدی.دیدی صدایی نمیاد.ببین اصلا کسی نیست که بخواد صدایی بیاد-اَه بس کن هی دیدی،دیدی.ولی من اون صداها رو شنیددیس-باشه بیا بریم من حس خوبی به این فضا ندارمدوان دوان به دنبال دسته رفتیم.جسمم به دنبال دسته امام حسین و روحم در پی اون صداهای توی قبرستون.به خونه برگشتم و از خستگی به آغوش خواب رفتم.صبح شد؛تصمیم گرفتم م حرف بزنم-مامان میتونم یه چیزی بگممامان-بگو مهرزاد جان
دوست دارم بنوسمبنویسمبنویسمبنویسمآنقدر که خسته شومدوستت دارم برایت مهر و محبت میفرستم.هرروز تاآخر آبان برایت برای برگشتنت می نویسممیدانم می آییمیدانم این رابطه حسی داشت و من از فرشتگان و خداوند درخواست باهم بودنمان را دارم امروز در اینستاگرام دیدمت با ریشهایت زیباشده بودی همانی که من میخواستم و داری آماده بسمت من می آییخدایا نگذار عشق از قلبم برود من زیبا و شاد و خوشحال و پر انرژی بسوی تهران و دیدار یار برمیگردممیخواهم با حال خوب و عش
امام حسین ای مکه معظمه ای خانه ی خدا وی قبله ی مکرمه ای خانه ی خدا من نور چشم حیدر حق خانه زادیم تعریف بس بو شرذمه ای خانه خدا اوزدی الیمی ظلم ایله قبر رسولدن تمهید ایدوب مقدمه ای خانه خدا ترک ایلدوم مدینه نی گتدوم سنه پناه تا ترک اوله بو همهمه ای خانه خدا لبیک گتدی حاجی لری کربلا غمی قربان اولوم بو زمزمه ای خانه خدا آل عبانون غصه سی غربتده چکدی داغ نوح و خلیل و آدمه ای خانه خدا قاصد اول السلام ای گوهر اهل وفا السلام ای منبع جود و سخا بیرجه نامه
تحلیل شعر ای مادرقالب شعر: غزلای مادر عزیز که جانم فداي تو (باشد)                           قربان مهربانی و لطف و صفای تو (باشد)  ( 3 سه جمله) (جانم )نهادمعنی: (خطاب به تو هستم) ای مادر عزیزم که جانم را فدايت می کنم، جانم را فداي مهربانی و محبت و صفای تو می کنم.حرف ندا: ای               منادا: مادرردیف: تو/ تو                قافیه: فداي/ صفایآرایه: تناسب (مهربانی، لطف، صفا)ترکیب وصفی: مادر عزیز              ترکیب اضافی: جانم / فداي تو / قربان مهربانی / صفای توهرگز

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها