نتایج جستجو برای عبارت :

هر لحظه از خزان غیب گوهری در نهاد او تعبیه مید

نمی خواهم دگر فصل خزان زرد، برگرددبرایم لحظه های تلخ و خیلی سرد، برگرددنه اینکه سنگ دل باشم ولی هرگز نمی خواهمبه زیر چتر من شخصی که ترکم کرد،برگرددهمیشه با رفیقم شرط میبندم که نگذارمغمِ قلیان کنار تخته های نرد، برگرددشبیه قصه های تلخ و غمگین از هدایت هامحال است این طرف ها آن سگ ولگرد»، برگرددشدیدا دوستش دارم، همین اندازه بیزارممبادا بین اشعارم "بیا برگرد" برگردد#حسین_جوکار
وزیدن گرفته‌ست باد خزانبه گوش آید از دور داد خزانگل و سبزه و برگ‌های‌ قشنگمباشید غافل ز یاد خزاننخواهد ز بین شما هیچ یکبرد جان بدر از جهاد خزانبه سویی فتد هر یک از جمعتانز توفان تند ز یاد خزانکنونی که هستید بر شاخه‌هابه دور از گزند و عناد خزاناز این بزم جانبخش سودی بریدکه محوش کند انجماد خزان"مهدی رستادمهر"
- نهاد ، چیست ؟ نهاد ، کلمه یا گروهی از کلمات است که درباره ی آن خبر می دهیم . نهاد صاحب خبر است. قسمتی از جمله است که درباره ی آن خبر می دهیم. - گزاره ، چیست؟ گزاره ، خبری است که درباره ی نهاد داده می شود. به عبارت دیگر ) گزاره ( گزارش خبر است. *نکات قابل توجه در تشخیص نهاد و گزاره: 1- در تشخیص نهاد از پرسش چه کسسی ؟» و چه چیزی ؟» استفاده می کنیم. جواب این پرسش ها نهاد » خواهد بود. مثال: هرگز نرسد به منزل عشق / بی بدرقه ی تو کاروان ها » بازگردانی
نشود فاش كسی آنچه میان من و تو ست تا اشارات نظر نامه‌رسان من و توست گوش كن با لب خاموش سخن می‌گویم پاسخم گو به نگاهی كه زبان من و توست روزگاری شد و كس مرد ره عشق ندید حالیا چشم جهانی نگران من و توست گر چه در خلوت راز دل ما كس نرسید همه جا زمزمه عشق نهان من و توست گو بهار دل و جان باش و خزان باش، ار نه ای بسا باغ و بهاران كه خزان من و توست این همه قصة فردوس و تمنای بهشت گفت‌و‌گوئی و خیالی ز جهان من و توست نقش ما گو ننگارند به دیباچة عقل هر كجا نامة ع
امروز 56 پاییز وزمستان وبهار وتابستان را پشت سر گذاشته ام حالاچرا از پاییز شروع کردم چون پاییز به دنیا آمده ام 56 فصل را دیده ام .فصل خزان بدنیا امدم فصل عشق واميد وهم فصل خزان ،فصل عشق وفصل فراق ؛فصل درد واز دست دادن تمام عشق زندگیم ،تابستان و زمستان هایم هم گذشت بزرگتر شدم همه احساسم درون دل خسته ام خفه شد.همه زمانهایم را دویدم ؟نه که بخواهم بدوم مرا دواندن تا از زندگی عقب نمانم ولی من در یک جای دنیا ماندم جسمم رشد کرد حرکت کرد ولی پاهای
طلوع می‌کنی آخر به نور و نار قسمبه آسمان، به افق‌های بی‌غبار قسمهنوز منتظر بازگشتنت هستمبه لحظه‌های غم‌انگیز انتظار قسمخزان به سخره گرفته‌ست خنده گل رابه غصه‌های دل ابری بهار قسمنمانده است گل و نیست جای شکوه ز بادکه می‌خورد به سر پرغرور خار قسمنشانده‌ام به دل خسته داغ شهری رابه قلب زخمی این شهر داغدار قسمبه خون نشسته دلم مثل قالی تبریزبه حلقه و گره و مرگ و چوب دار قسمدلم شبیه گسل‌های شهر می‌لرزدبه این سکوت به این صبر پایدار قسمکجا ر
نگاه می کنم از هر طرف سوار تویی
نشسته یک تنه بر صدرِ روزگار تویی
 
هزار لحظه گذشت و هزار لحظه دلم
به سینه سر زد و . دیوانه را قرار تویی
 
تو را ندارم و دلتنگم و . دلم قرص است
که انتهای خوشِ صبر و انتظار تویی
 
خزان اگرچه شکسته ست شاخه هامان را
بیا پرستو جان، مژده ی بهار تویی
 
  "بخوان به نام گل سرخ"، عاشقانه بخوان
بخوان که سایه و سیمین و شهریار تویی
 
به رغمِ ابر سیه جامه روشنایی هست
که آفتابِ بلندِ طلایه دار تویی
 
به اعتبارِ تو اميد تازه خواهد
درآمدی بر سیر سبك شناسی شعر هورامی * از دایه خزان سه‌رگه‌تی تا مولوی تاوه‌گُزی(5-14 ك.م) - عادل محمدپور چكیده: شعر هورامی واجد ویژگی‌های منحصر به فرد خود است؛ با سبك‌های رایج فارسی و نیز شعر كُردی سورانی تفاوت‌هایی دارد. در این مقاله منحصراً اختصاصات و شاخص‌های شعر هورامی كه در زمان اقتدار هفتصد ساله‌ی اردلان»ها زبان ادبی-دیوانی بوده است، با دید سبك‌شناسانه بحث و بررسی شده است. كلید واژه‌ها: اردلان، زبان و شعر هورامی، سبك شناسی، شاعران
تقسیم بندی شخصیت به نظر فروید ، شخصیت از سه قسمت یا از سه سطح تشکیل می‌شود: نهاد ، من و من برتر . نهاد نیرویی است که از مجموع غرایز اولیه تشکیل می‌شود و از اصل لذت پیروی می‌کند. نهاد نماینده کلیه حالات غیر ارادی ، طبیعی ، آگاه و غریزی است. به گفته فروید ، هر کس به هنگام تولد ، نهاد را با خود به دنیا می‌آورد و در تمام عمر با آن به سر می‌برد. نهاد ما اصل زندگی و اساس شخصیت را پی‌ریزی می‌کند. این نیرو منشا کاملا درونی دارد، از دنیای خارج اطلاع ندار
ای امـیـد روزهای بی کسی ای مـــهـربانای پـنـاه دردهـایـــــم تا ابــــد با مـن بـمـاندر نبودت هق هقم راه گلو را بسـته اسـتلحظـه ای با من مدارا کــن تو ای آرام جــاننام زیبایــت مرا بدجور دلخـــوش می کـنـــدای نگار لحظه های خوب ، ای شیرین دهانیاد تـو در خاطــرم ماننـد عطـر رازقــیـســـتیک بغل گل می دهی حتی به هنــگام خزانبا تو من عاشق ترین مخلوق دنیا می شوممی روم تـا آبـی زیـــــبـای بــــام آســمــــان
 محبوب جانپاییز در راه است!پاییزی که می خواهم به خاطر تو لبخند بزنم.خزان امسال یک پارادوکس است!پارادوکسی از جنس شادی و غم!غمِ از دست دادن بهترین دوست و شادی بخاطر تو.محبوب جاناین خزان بسیار دشوار خواهد بود و زمستان بعد از آن کولاک به پا خواهد شد!مراقب قلبت باش، عزیز دل.​ #عسلی_نصیری
نکات مهم زبانی فارسی هفتم در زبانِ فارسی جمله دارایِ دو قسمتِ اصلی است : 1ـ نهاد 2 ـ گُزاره 1 ـ نهاد :کلمه یا گروهی از کلمه هاست که درباره ی آن خبر می دهیم ؛ یعنیصاحب خبر» است. نهاد اجباری ( شناسه ) : ضمیری است که به انتهای فعل می چسبد تا صیغه ی آن را مشخص کند. در زبان فارسی به نهادی که در ابتدای جمله می آید، نهاد اختیاری» و به نهادی که به انتهای فعل می چسبد، نهاد اجباری(شناسه)» می گویند. مثال : من به مدرسه رفتم.
نگاهت مثل آینه ، پاک و زیباستدل عاشق به شور صد تمناستچنان احساس پاکی داری بر چشمکه شیطان دلم رسوای رسواست.بیار ساغر که میخانه خزان گشتبه سرمستی ما ، صد دل روان گشتببخشا تو زمانت ، به خراباتدلم غافل از این وقت و زمان گشتسعید دامغانیان
نگاهت مثل آینه ، پاک و زیباستدل عاشق به شور صد تمناستچنان احساس پاکی داری بر چشمکه شیطان دلم رسوای رسواست.بیار ساغر که میخانه خزان گشتبه سرمستی ما ، صد دل روان گشتببخشا تو زمانت ، به خراباتدلم غافل از این وقت و زمان گشتسعید دامغانیان
دبیرکل نهاد کتابخانه‏ های عمومی با حضور در کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با ارائه گزارشی از تاریخچه و مشکلات نهاد خواستار کمک از نمایندگان مجلس یازدهم شورای اسلامی برای حل مشکلات قانونی و تأمین اعتبارات شد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، در این جلسه کمیسیون که به ریاست حجت الاسلام والمسلمین آقاتهرانی و حضور اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس تشکیل شد، علیرضا مختارپور با اشاره به مشکلات نهاد درخصوص تأمین حقوق و مزا
زندگی من لحظه به لحظه بهتر میشود. من لحظه به لحظه زندگیم را دوست دارم. خداوند را سپاسگزارم
لحظه سال تحویل 95:اتفاقات تلخ رو پایان بدم. با خودم کنار بیام -> شد لحظه سال تحویل 96: برای کنکور بیشتر وقت داشته باشم -> شد لحظه سال تحویل 97: ببرم از تهران و به فاک سگ بده منو -> شد لحظه سال تحویل 98:عشق به زندگیم بیار و یا مرگ بهم بده یا زندگی -> شد لحظه سال تحویل 99: از ایران بره حتی به قیمت نبودنش + مشغول کارم کن -> داره میشه:(
عنوانبرگ های پاییزی را میبینی؟ چه ساده نفس ميدهند و میمیرند. رنگ عوض میکنند و از چشمان درخت می افتند و برای همیشه زیر قدم های رهگذران لگدمال میشوند. خوشحالم که میبینم؛رنگ عوض کردن عاقبتش چیست.برگ های پاییزی صورت خزان را زیبا میکنند اما روحش را آزرده.چگونه از چشمان درخت افتادند برگ هایی که روزی روح بخش زندگیش بودند.ای خزان زیبا سلام. منم ملیکا. همان که سالها قلمم تنها تکیه گاه افکارم شده است. میشنوی صدایم را؟صدای قدم های زندگی را بر ا
 لحظه های سخت زندگی لحظه هایی هست که وقتی سخت دلگیری دردت را در سینه ات فرو می ریزی تا آشکار نگردد لحظه هایی هست که وقتی اشک در چشمانت حلقه زده، بغض می کنی اما پشت لبخندی ساده پنهان خواهی کرد لحظه هایی هست که وقتی دلت خیلی گرفته و می خواهی درد دلت را فریاد بزنی از سنگینی بغضت نمی توانی لحظه هایی هست که سخت، خسته می شوی از دست کسانی که حرف هایت را نمی فهمند و باز چیزی نمی گویی لحظه هایی هست که وقتی از تنهایی زمین گیر می شوی، سرت را به دیوار تنهایی
کنارم باش، این پاییز،کنارم باش، می‌ترسم.خزان را دوست دارم من، ولی بی تو؛خیابان، کوچه ها، این شهر، این پاییز؛تو را بدجور کم دارد!بدونِ تو؛ گلوی آسمان ها درد می‌بارد،صدای خش خشِ این برگ ها بی تو؛صدای نابهنجاریست باور کن؛ به بانگِ مرگ می‌مانَد!اگر باشی، اگر همراهِ من باشی؛خزان زیباترین فصل است، می‌دانم.کنارت چای می‌چسبد؛به وقتِ شامگاهان، در هوای سرد و بارانی.کنارت کوچه ها زیبا، درختان، آسمان، گنجشک ها زیبا،کنارت بازهم دیوانه ی باران
نادرشاه با اولویت دادن به مسائل ی و نظامی، به نهاد دینی نپرداخت، بلکه بزرگ‌ترین دغدغه او حفظ چارچوب حکومت بود و همه چیز را در خدمت ت می‌دید؛ حتی نهاد دینی باید در خدمت ت می‌بود. این وضعیت، به تعامل ناهماهنگ و غالبیت نهاد دولت بر نهاد دین منجر می‌شد. علاوه بر این، نادر در بستر این اوضاع، ایده‌های مذهبی خاصی هم داشت. وی از مذهب تشیع مانند صفویان حمایت رسمی نمی‌کرد و طرفداری از خاندان صفوی را منع نمود و برای علما نیز ارزشی قائل ن
نخستین دوره مدرسه اینترنتی خواندن با حضور دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور آغاز به کار کرد. به گزارش روابط عمومی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، نخستین دوره مدرسه اینترنتی خواندن» با حضور علیرضا مختارپور، دبیر‌کل نهاد؛ دکتر مهردخت وزیرپور کشمیری، مشاور دبیرکل؛ امین متولیان، معاون برنامه‌ریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات؛ جمعی از مدیران نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و اهالی رسانه، صبح امروز، دوشنبه 9 آبان در سالن کنفرانس کتابخانه مرک
نُت به نُت میخوانمتتو زیباترین موسیقی منیتو سمفونی چشم و نگاه و زلف خمیتو را هر لحظه مینوازم؛در باراندر پاییزدر کوچه باغ اناردر فصل خزان تنمآنوقت ها که درد مرا به آغوش میکشدتو ترانه ی هر ثانیه ام میشویتو زیباترین ترانه خداییتو آواز خوب دنیامیشاهکار طبیعت تقدیم به دلمتو را خدا سرود .تورا خدا نواختتو آوازی و من شاعرتتو مینوازی و من شعر میبافمگره میبندم اشعارم رابه گیسوان پیچ و خمتو تو میشوی ترانه ی سیال منو من با هر دیدنتهزار بار گوش میشومو
علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور طی گفت‌وگویی با نشریه رشد جوانه» از همکاری‌های بیشتر بین دبیرخانه طرح ساماندهی منابع آموزشی و تربیتی و این نهاد استقبال کرد و به بیان مواردی درخصوص نحوه تعامل و همکاری‌های بیشتر در این حوزه پرداخت. به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، نشریه رشد جوانه» در شماره جدید خود (پاییز ۹۸) با اشاره به نقش مهم نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در توسعه و تجهیز کتابخانه‌ها
   سیده زهرا بحر خزانعضو سازمان نظام روانشناسی و مشاورهعضو انجمن روانشناسی سلامت و سالمندیروانشناس کودک و نوجوانزوج درمانی و خانواده درمانیدرمان اختلالات رفتاریدرمان افسردگی،ترس و وسواسنویسنده کتاب چاقی،عوامل روانی اجتماعی تغذیهپژوهش های حوزه چاقینویسنده کتاب درمانگری بر اساس اصلاح سبک زندگی چالشی بربهبود تصویر بدنی و عزت نفس جنسی ن مبتلا به چاقی0912243794402177760350
به نام خدا کار این روزهای من اینه که ی گوشه بشینم، ساعتم رو بگیرم دستم، کوک ساعت رو بکشم و شروع کنم عقب عقب رفتن. ثانیه ها را عقب ببرم، آنقدر عقب ببرم تا برسم به لحظه هایی که آخرین بار دیدمت!! مادر جان، این لحظه ها، دقیقا همان برزخ زندگی من هستند!! ثانیه های ساعتم که به لحظه های آخرین دیدار میرسند، لحظه ای می خندم، لحظه ای اشک توی چشم هایم جمع می شوند. نمی دانم باید برای این لحظه ها بخاطر دیدن روی ماه تو خوشحال باشم یا این ثانیه های تلخ آخرین دیدا
به نام خدا / لحظه من / جهان زیبا و تازه ای را خلق می کنم با کلمات با عشق با بهترین ها زندگی خود وازه اميد و ادامه دادن است و مرگ ، شرینی ته تمام روزهای خوب و بد لحظه ام را لذت می برم لحظه ام را عاشق می شوم لحظه ام را نفس می کشم لحظه ام را زندگی می کنم بی ترس و بی وابستگی بی التماس عشق و ، بی التماس ترحم دوست داشتنی بگذار بگویند قلب ندارم بگذار بگویند احساس ندارم بگذار بگویند دوست داشتنی نیستم بگذار اصلا بخندند به دیوانگی ام من درونی شاد دارم من لبخن
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، دومین فراخوان دوسالانۀ نهاد به منظور حل مسائل پژوهشی کتابخانه‌های عمومی از سوی دفتر پژوهش و آموزش نهاد منتشر شد. در این فراخوان از شخصیت‌های حقوقی (دانشگاه‌ها، مراکز پژوهشی، انجمن‌های علمی، شرکت‌های دانش‌بنیان و .) و حقیقی (پژوهشگران و دانشوران دانشگاهی و منفرد) در دامنه‌های موضوعی و رشته‌های تخصصی: علم اطلاعات و دانش‌شناسی، علوم اجتماعی و رفتاری، حقوق و ت‌گذاری عمومی
علیرضا مختارپور در مراسم معارفه سرپرست معاونت اداری و مالی نهاد، اظهار داشت: اميد است با وجود مجلس جدید و همکاری های در حال شکل گیری، اتفاقات مثبتی رقم بخورد و بتوانیم ضمن رفع موانع حقوقی، بودجه بیشتری را به صورت پایدار برای نهاد تأمین کنیم.
امروز صبح ، از من یه سوال عجیبی پرسیدی گفتی: " کی من رو خیلی زیاد دوست داشتی؟"بهت گفتم  ، من همیشه دوستت داشتم ، و هر لحظه نسبت به لحظه قبلش بیشتر دوستت داشتم.انگار که از جواب من قانع نشدی .!نمی دونم ، الان هم که فکر می کنم می بینم از صبح بیشتر دوستت دارم، و این حس هر لحظه در حال صعود است.تو و فقط تو تمام فکر من شدی ، وقتی حتی یک لحظه به نبودنت فکر کنم ، نابود می شم، غم دنیا آوار می شه روی سرم، حالا لطفا از جواب من قانع باش، من از لحظه قبل تو را بیشتر

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

شرکت توسعه بازار مارلیک