چهارشنبه سوری ، سنت است،نمیشود که کنار گذاشت. پنجشنبه اخر سال، تجمع در قبرستانها سنت است، نمیشود که کنار گذاشت دعا و زائر حرم شدن ، سنت است ، نمیشود که کنار گذاشت. طب سنتی ، سنت است ، نمیشود که کنار گذاشت خرید لباس نو عید ، سنت است ، نمیشود که کنار گذاشت عید نوروز برای ديد و بازديد است ، نمیشود که کنار گذاشت مبادا از لابلای سنت ها نگاهی هوشمندانه تر بیندازیم به دنیای واقعی اطرافمان . به هموطنانی که مثل برگ خزان ( آمار رسمی فعلی: هر شبانه روز 100 ن
چشمه ای پاک و زلال بنشینم به کنار بزنم ماسه کنار ، گِل کنار ، شاخ کنار بسرایم بند بند سبزه ها گُل زایند بنشینند بر آب نیک جوشیدن را با دلش ساز کند شوق بالیدن را به رهانیدن غم و تراویدنِ عشق مثل پروانه که آرام نشست و گل از شوق وصال رنگ فشاند چشمه ای پاک و زلال بنشینم به کنار
روزای خوب سلام
عمری گذشت و اینجا نیمدم بنویسم
عمری که کنار تو از یه دو ستی ساده شروع شد
یادش بخیر انگار چاوشی برا ما خونده بود دوستی ساده ی ما غیر معمولی شد
و به جایی رسید که زیر یک سقف کنار عطر تنت
کنار نفس هات کنار دوست داشتنت
سه تا شديم
پسر کوچولومون که قیافش کپيه باباشه
مردي که همیشه قلبم براش میتپه
خداروشکر بابت این خوشبختی
نوشته:13 مرداد 96
دختر عمه .مهرسام.پسر دایی
تو که به کنار؛منی هم که اوایل پيف پيف میکردم و الان حتی دلم تنگ میشود هم به کنار حتی مریم که یارو به دلش ننشسته به کنار،فاطمه زهرا هم با ان ابهتش به کنار؛خاآاااهر یزدانیم میره تو فکر تو اتوبوووس!بهش میگم ناراحتی؟میگه نه تو فکرم.منم یهو همینجوری میپرونم که فمر نکن یا خودش میاد یا نامه ش یا خبرش.میگه خودش بیاد ديگه اهههههه؛!آره؛حتتتتتی خواهر یزدانی.حتی!و اسکار خنگ ترین نسل و میدن به ما که انقدر برا ادمایی که تو زندگیمون نیستن پر پر میزنیم:\\
پا کنار پا و کلاویه کنار کلاویه. راه میروم و موسیقی نواخته میشود . عروج صدا و سقوط روح ها . نفس در سینه حبس . ذهن بی قرار . لبها خشک شده و چشم ها گویی درخشش ابديش قلب را به انزوا کشانده است. راه میروم و نوال پخش میشود راه میروم و سکوت شکسته میشود. و من در کنار تو در حال نواختن بی انتهای پيانو هستم. خورشید را میبینم که چگونه درون امواج ارام تو غروب میکند و من روی ساحل عواطفم عود روشن کرده ام. خرچنگ ها می‌آیند سیگار ها هوار میزنند بامداد شعر
دره ی بیژن را رد کرديم. زیبایی جاده حواسمان را پرت کرد. رفتیم و رفتیم رسیديم به پارک طبیعی دنا. رود کنار روستا،زنی دستکش پوشیده بود و در رود رخت می شست. گله ای آن طرفش آب میخورد. از مرد روستایی سراغ گرفتیم گفت باید دور بزنید،اینجا آبش خوب نیست .کنار آبشار خوبه. برگشتیم به دره ی زیبای بیژن کنار آبشار و برف های ته مانده از زمستانی بلند که زیر آفتاب آب میرفتند. شهر زیبای سی سخت و برف زیر آفتاب. مسیر کوه گل بسته بود و این بار کنار چشمه زیبای سردو نرفت
هر اتفاقی میخواد بیفتهمن با توام کنار تو روزهای سخت هم کنار تو بودنو دوست دارمکنارت بودنه که گذشتن این روزای سختو برام راحت میکنهترديد مال منو تو نیستما بیدي نیستیم که به این بادا بلرزیممن با تو تا ته خوشبختی رفتمجهنمم باشه هستم اما اینجا کنار تو خود بهشته خود بهشت
با تبریک پيشاپيش روز سیزده بدر (روزطبیعت)امیدوارم که روز خوبی داشته باشید تصاویر زیر مربوط به رودخانه پلاسجان که از کنار روستای موغان می گذرد. مکان مناسب برای خانواده ها که این روز را به خوشی در کنار هم بگذرانند.
انگار همین ديروز بود که اولین بار اینجانشسته بوديم آروم منو تو با هم تنهاروزای بی تکرار و آرامش حرفامونما و یه چطر بسته قدم زدن تو بارونتو با من زندگی کردي دل من با تو صادق بودتمومه جمله های تو پُر از عطر شقایق بودتو با من زندگی کردي دل من با تو صادق بودتمومه جمله های من آهای خوشگل عاشق بودهوای عاشقی کنار تو یادش بخیرروزای خوب زندگی کنار تو یادش بخیرجرأت سختی و سفر بخاطر عشق تو بوديه عالمه ديوونگی کنار تو یادش بخیریه عالمه ديوونگی کنار تو یا
خوشا به بختِ بلنـــــدم که در کنار منی تو هم قرار منی هم تو بی‌قــــرار منی گذشت فصل زمستان گذشت سردي و سوز بیا ورق بزن این فصــــل را، بهـــــار منی به روزهای جدایی دو حالت است فقط در انتظار تـــــــواَم یا در انتظـــار منی خوش است خلوت اگر یار یار من باشد” خوش است چون که شب و روز در کنار منی بمان که عشق به حالِ من و تو غبطه خورَد بمان که یار تواَم، عشق کن که یار منی بمان که مثل غـــزل‌های عاشقانه‌ی من پر از لطافتِ محضی و گوشــــــوار منی
آن روح را که عشق حقیقی شعار نیست نابوده به که بودن او غیر عار نیست در عشق باش که مست عشقست هر چه هست بی کار و بار عشق بر دوست بار نیست گویند عشق چیست بگو ترک اختیار هر کو ز اختیار نرست اختیار نیست عاشق شهنشهیست دو عالم بر او نثار هیچ التفات شاه به سوی نثار نیست عشقست و عاشقست که باقیست تا ابد دل بر جز این منه که به جز مستعار نیست تا کی کنار گیری معشوق مرده را جان را کنار گیر که او را کنار نیست آن کز بهار زاد بمیرد گه خزان گار عشق را مدد از نوبهار
بیان مسأله جاده‌هایی که در معرض سیلاب قرار دارند و راه آن‌ها با سیلاب بسته میشود نیازمند ساختاری هستند که آن‌ها را در برابر سیلاب محافظت کند. دو راه کار اصلی برای این کار پيشنهاد میشود یک ساخت پادکاریزهای کنار جاده‌ای میباشد و ديگری ساخت ديواره‌های کنار جاده‌ای برای مهار سیلاب و جلوگیری از ورود سیلاب به جاده و تخریب جاده‌ها. راه کار سومی نیز می‌توان به این دو راه کار اضافه کرد و آن ساخت همزمان پادکاریزها و ديواره‌های کنار جاده‌ا
وقتی در کنار تو هستم هیچ آرزوی جديدي اتفاق نخواهد افتاد.غم ممنوع است و غصه قدغن. وقتی در کنار تو هستم انگار کن زمین هم نمی چرخد. در جایت جا به جا نشو. دلم جا به جا می شود .آن وقت تیترهای یک رومه تغییر خواهد کرد و خواهد نوشت به عجایب هفتگانه ی جهان یکی اضافه شد.وقتی در کنار تو هستم باید هم به عجایب هفتگانه اضافه شود ،آنقدر که دلم عجیب میشود . نگاه کن در کنار تو که باشم اوج می گیرم و با تمام وجودم احساس می کنم رنگ زندگی عشق میشود . دوست دارم همه ی
خوشا به بخت بلندم که در کنار منی ِ تو هم قرار منی هم تو بی‌قـرار منی گذشت فصل زمستان گذشت سردي و سوز بیا ورق بزن این فصل را، بهار منی به روزهای جدایی دو حالت است فقط در انتظار تـوام یا در انتظار منی خوش است خلوت اگر یار یار من باشد” خوش است چون که شب و روز در کنار منی بمان که عشق به حال من و تو غبطه خورد بمان که یار توام ، عشق کن که یار منی بمان که مثل غـزل‌های عاشقانه‌ی من پر از لطافت محضی و گوشوار منی من ابتهـاج”ترین شاعـر زمان توام تو عا
خداکند که دوباره بهار برگردد نفس به سبزه ی من، سبزه زار برگردد گلی سپيد که رفت از کنار من با من کنار آید و هم از کنار برگردد دوباره تازه شود باغ بی ترانه ی من ز شوق آمدن گل هَزار برگردد و ماه رفته به گرد کرات بی حاصل به بوی شبنم و گل در مدار برگردد تمام روز و شبم در مسیر دلهره هاست یکی اگر برود صدهزار برگردد چقدر حادثه باید به قصه ام برسد!؟ خدا کند که به قلبم قرار برگردد که من بریده ام از زندگی بی رویش خدا کند که دوباره بهار برگردد.
خداکند که دوباره بهار برگردد نفس به سبزه ی من، سبزه زار برگردد گلی سپيد که رفت از کنار من با من کنار آید و هم از کنار برگردد دوباره تازه شود باغ بی ترانه ی من ز شوق آمدن گل هَزار برگردد و ماه رفته به گرد کرات بی حاصل به بوی شبنم و گل در مدار برگردد تمام روز و شبم در مسیر دلهره هاست یکی اگر برود صدهزار برگردد چقدر حادثه باید به قصه ام برسد!؟ خدا کند که به قلبم قرار برگردد که من بریده ام از زندگی بی رویش خدا کند که دوباره بهار برگردد.
این روزگار سخت تقديم به همسر فداکارم این که می دانم تو در کنار منی که مرا درک می کنی و مرا دوست می داری به من برای تحمل این روزگار سخت دل می دهد. اگر شبیه تو کسی در کنار هر کس بود جهان چه بهشتی چه بهشت پرآرامشی بود.
در آخرین مناظره مدعیان اصلی ریاست جمهوری ایالات متحده آقایان ترامپ و بایدن ، آقای ترامپ جمله ای نزديک به این مضمون گفت: ما یادگرفته ایم با کرونا کنار بیاییم و فعالیت های روزمره را ادامه دهیم کرونا یک مامور است ، آقای ترامپ. شاید اگر دولتمردان دنیا یاد میگرفتند با همه ملتهای دنیا رفتار ملایمی داشته باشند و بقول خودتان ( کنار بیایند ) و کدخدای دنیا نباشند ، چه بسا کرونا هم بار و بنديلش را می بست و میرفت.
سلام دخترای گلم امیدوارم در کنار خانواده جمعه خوبی داشته باشید امروز به دلیل در خواست شما میخوام مساحت و محیط اشکال هندسی که یادگرفتیم رو براتون به اشتراک بزارم که مرتب شده هست و باعث میشه مطالبی که قبلا درباره محیط و مساحت هر شکل یادگرفتید بهتر توی ذهنتون ثبت بشه من محیط و مساحت هر شکل رو کنار هم قرار دادم تا تفکیک اون برای شما راحت باشه و محیط و مساحت هر شکل کنار هم نوشته شده تا شما سردر گم نشید و این دوتا دوست رو با هم یه جا ببینید
۲۶ ساله شدم حالا کنار همه آرزو ها و داستان هایی که برای زندگی چیده ام محبت و عشق تو اضافه گشته چه قدر همه این ها را کنار هم نظم بخشیدن و لذت بردن پيچیده و دل نشین است تو نمی دانم تا کجا و تا کی میخواهم فقط آگاهم که دوری و دل تنگی ات را در من تاب و چاره نیست باقی دوست داشتن را بلدم
خب بذارین از فردا براتون بگم. خب بذارین از فردا براتون بگم خب بذارین از فردا براتون بگم. بله زندگی همینه ، یک تکرار عمیق با تغییراتی جزئی اما با اهمیت و تکامل بخش. ! خواسته ها کمتر اما معقولانه تر میشن نگاه ها کمتر و محبت ها کم رنگ تر میشن ولی با وجود همه ی چیزهایی که روز به روز کمتر و کم رنگ تر میشن حتی عشق هم با وجود سنگینی و رنگی بودنش کم رنگ میشه. اما دوست داشتن نه. ! ثابت و یک رنگ سرجاش میمونه البته اگر حقیقی باشه.
صرف غذای محلی در کنار هورالعظیم - خوزستاناهالی شهر رُفَیع در استان خوزستان آخرهفته را در کنار خانواده میگذرانند ،اکثر اهالی رُفَیع برای صرف نهار، چایی و قهوه به بیرون از شهر و نزديک هوراالعظیم میروند و غذاهای سنتی که مخصوص همان منطقه هستند را میپزند. و از طبیعت بِکر آنجا لذت میبرند. کودکان هم به چیدن کاهوی وحشی مشغول میشوند ویا به والدين خود در تهیه نهار کمک میکنند. میلاد حمادي/تسنیم
ــــــ در کلماتی مثل خوه‌ێ، نامه‌ێ، به‌ێ و . به نظر می‌رسد دو حرف صدادار در کنار هم قرار گرفته‌اند در حالی که دوحرف صدادار نمی‌توانند در کنار هم قرار بگیرند، لطفا در این مورد توضیح دهید. ☘️ ــــــــ در نامەێ، خوەێ، به‌ێ و . دو دەنگدار یا مصوت در کنار هم قرار نگرفته‌اند چون فیلترهای زبانی این اجازە را نمی‌دهند. حال ببینیم چە اتفاقی افتادە؛ در خوەێ xwaÿ الگویی هجایی چنین است: صامت، صامت، مصوت وصامت؛ ایضا در نامەێ nămaÿ در هجای دومش صامت،
امروز بعد از شاید ۶ ماه رفتم سر مزار برادر . انقدر دلتنگ گنبند امامزاده بودم که با ديدنش ناخواسته بغض کردم و به گریه افتادم . حس خوبی داشتم از گریه فکر کنم سه ماهی میشه که گریه های معنوی نداشتم . از نشستن کنار ضریح نقلی و خلوت امامزاده ها حس خوبی داشتم از نشستن کنار مزار برادر هم و از اون قشنگ تر نماز مغرب و اعشا رو هم همونجا کنار مزار شهدا خوندم . حس خیلی خوبی داشت همه جا خلوت و ساکت
تقریباً 9٪ از جمعیت عمومی دارای اختلال شخصیت هستند. علی رغم شیوع زیاد، بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات شخصیتی نمی دانند که مبتلا بوده، چه رسد به این که بفهمند چگونه با این مسئله کنار بیایند. طبق تعریف، اختلال شخصیت شامل یک یا چند ویژگی بیمارگونه است که اختلال قابل توجهی در زندگی فرد ایجاد می کند. ویژگی ها باید در طول زمان پایدار و در موقعیت های مختلف ثابت باشند. یادگیری چگونگی کنار آمدن با یک اختلال شخصیت کلیدي برای عملکرد بهتر در زندگی اس
دياوف نام پارس و پارت و پارسوآ را نام های مادي می داند و آن ها را به چمار دنده و مجازاً پهلو و کنار گرفته است. (تاریخ ماد، برگ 91؛ ترگمان کریم کشاورز: 1345) با توجه به سخن دياوف، پارسوآ می تواند به ریخت پَرشوکآ در زبان سانسکریت به چمار دنده یا مجازاً به چمار کنار/پهلو ، و پارشْوَ به چمار کنار باشد. پارسوآ در همسایگی مرکز فرمانروایی ماد بوده است، از این رو، آن را سرزمین کناری می خوانده اند. با توجه به نبشته های آشوری ها در زمان تازش به ماد، از پ
به سه دلیل کنار خیابان پارکمان را درست انجام نی دهیم: ۱- در کنار خیابان درست پارک می کنیم تا یک نفر می خواهیم پياده کنیم تا بتوانند پياده شوند یعنی اگر فاصله ما از کنار جویب کمتر باشد نفری که می خواهیم پياده کنیم می افته جویب ، ۲- پارک درست انجام می دهیم تا بتوانیم درست دنده عقب برویم . ۳- پارک را درست انجام می دهیم تا نفری که می خواهد از ما پارک بگیرد بتواند از ما پارک بگیرد .
کنار تو، وَ در منظری که مال تو نیستمن و نگاه و درخت، پا برجاستنه آفتاب و نه ابر و نه هیچ چیز دگرنمی‌شود که بگویی تو را کسی همتاستعبور میکند این روزها و بگذرد به خوشیو این منِ نرسیده، دوباره هم تنهاستچه انتظار مهیبی ازین زمانهٔ که بازنتیجه اش فسانهٔ مجنون و لیلی هاست
من را کسی کنار خودش جا نمی دهد جز غم کسی به حال دلم پا نمی دهد هرشب برای بی کسی ام گریه میکنم یک قطره ام که شور به دریا نمی دهم بانوغزل برای تو اغاز شاعری ست افسوس که دل به شاعرتنها نمی دهد من بانگاه مست تو یوسف شدم ولی این چشم ها که بوی زلیخا نمی دهد من از خدا برای دلم خواستم تورا حتی خدا تورا به دل ما نمی دهد بهرام بهرامخواه
. -" شبش رفتیم تو اتاق، کرديمش تو قاب، گذاشتیم بالای طاقچه. ، روم نشد بهت بگم ده بار رفتم نگاش کردم، تازه اینکه چیزی نیست، حرفم باهاش زدم. جریحه دار ، جوابمو نداد " "ديگه بوسیديم گذاشتیم کنار، کنار که نه رو طاقچه" #راديو-چهرازی- خداحافظ دلبر
درباره این سایت