نتایج جستجو برای عبارت :

امیرعلی حبیب پور

امیر علی الان هفت سالشه مدرسه میره امشب با اميرعلي آدینه کار کردم خب سوال این بود موجود زنده را علامت بزنید !!! عکس یک گل آفتاب گردان . منم شروع کردم از بیوگرافی گلها گفتن . گلها برای زنده ماندن نیاز به آب دارند رشد میکنن گل میدن . و  خب اميرعلي این گل چه موجودیه ؟؟؟اميرعلي یه نگاهی به من کرد و با لبخند همیشگی گفت : بابایی این گل ،موجود خیلی خوبیه :))))))منم با شنیدن این جمله کلی خندیدم و خستگی کل هفته رو فراموش کردمم  ممنونم بابایی که
- قرآن و معصومان در آیینه علوی نویسنده:اميرعلي حسنلو - مشهور - 232 صفحه - رقعی (شومیز) - چاپ 1 سال 1386 - 3000 نسخه - 19000 ریال - 1 -079-538-964-978 انتخاب 2- استبداد، استعمار و بهائیت نویسنده:اميرعلي حسنلو - مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه - 240 صفحه - رقعی (شومیز) - چاپ 1 سال 1396 - 2000 نسخه - 70000 ریال - 2 -34-7550-600-978 انتخاب 3- کتاب‌سوزی و پیامدهای آن در تاریخ و تمدن اسلامی نویسنده:اميرعلي حسنلو ؛ ویراستار:محمدجواد حسنلو - آئینه خرد - 140 صفحه - رقعی (شومیز) - چاپ 1 سال 1397 - 500 نسخه - 200000 ری
خیلی دلم گرفته از اون وقتاییه که دوس دارم داد بزنم و کسی نگه چرا کسی نگه چته . صبح شیفت بودم وقتی تموم شد دیدم مرضیه چندین بار زنگ زده نگران شدم بهش زنگ زدم گفت تقصیر تویه پسرمو بدبخت کردی پسرمو بیچاره کردی تو چی بودی ک گرفتارت شدیم همه میگفتن این دختر هرزس من گوش ندادم. تو نحسی نحس .دستام میلرزید گفتم چیشده من چیکار کردم مگه اميرعلي گوشیو گرفت گفت هیچی نشده مامان شلوغش کرده صداشو میشنیدم که نفرین میکرد گفتم اميرعلي چییییششششده دارم دیوون
بسم الله الرحمن الرحیمدلم هوای هر سه تایشان راکرده.امروز امیر علی را دیدمچشمانش زیبابودخاکستریازهمان رنگ های دلبر.و من دلم رفت برای لپ هایش.موهایش.خنده هایشنامشاميرعلياميرعلي زیبای من.چندی پیش هم زهرارازهرای مهربان و نازک دلمو آنقدر گریه کردو اشک ریخت  که من قلبم لرزید.و او دلش هوایم راکرده بوددل من همو امد بغلم.روی پاهایم نشست و من بغض کردمدستش رادورگردنم انداخت.من روی موهایش را بوسیدم و بغض کردم.و نرگس دید.وفکرکرد غ
یکی از مصادیق این دست گیری ها را وارد می شوم. حسین(علیه السلام) به کربلا رسید. می گویند یک نامه به کوفه نوشت، برای یک شخص خاص. متن نامه این است:بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیمّ، مِنَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ إلَی الرَّجُلِ الفَقِیهِ حَبِیبِ بنِ مَظَاهِرِ الأسَدِیّ؛ أمَّا بَعدُ فِإنَّا قَد نَزَلنَا کَربَلَا وَ أنتَ تَعلَمُ قرَابَتَنَا مِن رَسُولِ اللهِ فَإِن أرَدتَ نُصرَتَنَا فَاقدِم إلَینَا عَاجِلاً».نامه از حسین(علیه السلام) است به حبی
دلا دیشب چه می‌کردی تو در کوی حبيب من/الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من خیال خود به شبگردی به زلفش دیدم و گفتم/رقیب من چه می‌خواهی تو از جان حبيب من نهیبی می‌زدم با دل که زلفت را نلرزاند/ندانستم که زلفت هم بلرزد با نهیب من خوشم من با تب عشقت طبیب آمد جوابش کن/حبيبم چشم بیمار تو بس باشد طبیب من من از صبر و شکیبم شهریارا شهرۀ آفاق/همه آفاق هم حیران در این صبر و شکیب من شهریار
در مطلب قبلی بیشترین اسم دختر در سال 1398 معرفی شدند و در این قسمت بیشترین اسامی پسر ایرانی در سال 1398 که ثبت احوال اعلام کرده که ثبت شده را معرفی می کنیم:طبق آمار سازمان ثبت‌ احوال استان تهران:در سه ماه نخست سال ۹۸ (فروردین، اردیبهشت، خرداد) در استان تهران نام‌های اميرعلي» و فاطمه» بیشترین فراوانی را در میان اسامی انتخاب شده داشتند. نظر شما چیست؟اميرعليعلیسامیارامیر حسین؟!و .نظر شما چیست؟
فرودخان گرگین پور قشقایی نینگ بویوگ و مسلم موسیقی سی استادی بویگین دهم دیماه 98 دونیادان گئتدی و قشقایی ائلینی اوز یاسینا قویدی . فرود ، حبيب خان گرگین پور اوغلی ایدی کی حبيب خانینگ اوزی دا سه تار و تار سازیندا استادیدی . رحمتلی حبيب خان، رحمتلی فرهاد خان ، رحمتلی معصومه بی بی و رحمتلی فرودخان گرگین پور قشقایی موسیقی سینینگ دورد ستونی ایدیلر کی بو نئچه ایلده بیر بیر پوشتونا بو دونیادان کوچدیلر و تاری رحمتینه ائتیشدیلر .
شهادت بازیگر سریال مختار در جنگ با داعش شهید حبيب جنت مکان حبيب جنت‌ مکان، یکی از بازیگران سریال مختارنامه بود که در سکانس‌هایی از این مجموعه مقابل دوربین رفت. درگذشت او با دیگران قصه خیلی متفاوتی دارد.جنت مکان متولد سال 40 در اهواز بود. در دوران جنگ تحمیلی در گردان جعفر طیار اهواز حضور داشت و به درجه جانبازی رسید. او سال‌ها بعد، در جریان جنگ علیه گروه‌های تکفیری هم خود را به جبهه رساند و 27 فروردین 1394 در جریان جنگ با داعش در سامرا به شهادت ر
                 الان که دارم این نوشته را پست جدید وبلاگت میکنم                           ساعت ۶ صبح روز ۸ فروردین سال ۱۳۹۹                                وای اميرعلي جان کلی ذوق کردم                        تونستم دوباره بیام سراغ این وبلاگ قدیمی                            که چند ساله اصلا سراغشم نیومدم                              چه زود گذشت این دوران و سالها                                       اتفاقات زیادی داشت          روز و شبهای متفاوت و دوست داشتنی سخت و آسو
از دیار حبيبپدیدآور: سیدمهدی شجاعی ناشر: مؤسسه فرهنگی برهان تعداد صفحات: ۶۳عطار رنگ را به حبيب می‌دهد و پولش را می‌ستاند. حبيب و مسلم آرام‌آرام از دکّان فاصله می‌گیرند. حزنی غریب در چهره و کلام هر دو نشسته است و هیچ کدام توان پوشاندن این غم را ندارند.بغضِ مسلم می‌ترکد و اشک به پهنای صورتش فرومی‌ریزد همه دارند مهیای جنگ با حسین می‌شوند.»حبيب سر به گوش مسلم می‌برد و بغض آلوده نجوا می‌کند: این رنگ را خریده‌ام تا جوان شوم برای حضور در سپ
دیروز عصر، داشتم سریال نهنگ آبی (ساخته‌ی فریدون جیرانی) را می‌دیدم که صحنه‌ی بالا توجه‌ام را جلب کرد. در این صحنه، احسان مشرقی (با بازی مجید مظفری) -پدر آرمین (با بازی ساعد سهیلی؛ نقش اول داستان)- کتابی که در دست دارد را روی میز می‌گذارد. کتاب، سرگذشت ژیل بلاس» است نوشته‌ی آلن رنه لوساژ» با ترجمه‌ی میرزا حبيب اصفهانی» و به کوشش غلامحسین میرزا صالح».علت جلب توجه من، میرزا حبيب اصفهانی» معروف یا همان میرزا حبيب دستان بِنی» که در بن به
داره برای آزادی ِكرد ها میخونه عجب صدایی داره انگار از بهشت اومده امروز روز عجیبی بود تنها برگشتم خونه كه فقط بتونم گریه كنم .دكمه های آسانسور رو زدم مطمئن شدم كسی تو مسیرم نیست ، اشكم در اومد و غصه ها سرازیر شدن بماند كه حرف های اميرعلي نَبَویان چقد منو به گذشته برده بود و دیدن عكس های هفت سال پیشفیلم های سام و سامیار و شباهتشون با زندگی ِگذشته ی من و بی قراری دیوانه كننده امشب و نبودن یار تلنگر بزرك امشب خجالتی كه قلبم رو آتیش زد و ا
اومدم تا آرشیو وبلاگ اميرعلي و آنیسای عزیزم رو کامل تر کنم ^_^ در همین راستا چندتا عکس از مسافرتشون میزارم که البته خیلی بیشتر از اینهاست؛ شاید بعدا اضافه شد
**خرداد 94 و سفر به سرعین و اردبیل
 
 
**شهریور 94؛ شمال و فریدونکنار:
 
 
**آذرماه 94 و بابلسر با دایی جون اینا:
اميرعلي و سیناجون(پسردایی)
 
اميرعلي جون و ساینا گلی(دختردایی)
 
دکترجعفر مهوری حبيب آبادیدانشیار صرعگروه داخلی اعصاب، دانشکده پزشکیمرکز تحقیقات علوم اعصابمرکز آموزشی درمانی آیت الله کاشانیدانشگاه علوم پزشکی اصفهانJafar Mehvari HabibabadiAssociate Professor of EpilepsyDepartment of Neurology, School of MedicineNeurosciences Research CenterKashani HospitalIsfahan University of Medical Sciences
دکترمجید رضوانی حبيب آبادیدانشیار جراحی ستون فقراتگروه جراحی مغز و اعصاب، دانشکده پزشکیمرکز تحقیقات علوم اعصابمرکز آموزشی درمانی اهرا (س)دانشگاه علوم پزشکی اصفهانMajid RezvaniAssociate Professor of Spine SurgeryDepartment of Neurosurgery, School of MedicineNeurosciences Research CenterAl-Zahra HospitalIsfahan University of Medical Sciences
انا لله و انا الیه راجعون؛ با نهایت تاسف و تأثر با خبر شدیم دکتر حبيب الله زنجانی، از مفاخر خلخال و یکی از اساتید برجسته جمعیت شناسی ایران، بعد از طی یک دوره بیماری، ظهر امروز دعوت حق را لبیک گفته و به دیار حق شتافتند اخیرا و در تابستان 98 شورای فرهنگ عمومی و شهرداری خلخال در اقدامی تحسین برانگیز یکی از میادین خلخال را به اسم این بزرگوار نامگذاری کرده و تندیس ایشان را در این میدان نصب کرده بودند. روحش شاد و یادش گرامی باد.
دکتر گیتا فقیهی حبيب آبادیاستاد بیماری‌های پوستگروه پوست، دانشکده پزشکیمرکز تحقیقات بیماری‌های پوستی و سالکمرکز آموزشی درمانی اهرا (س)دانشگاه علوم پزشکی اصفهانGita FaghihiProfessor of DermatologyDepartment of Dermatology, School of MedicineSkin Diseases and Leishmaniasis Research CenterAl-Zahra HospitalIsfahan University of Medical Sciences
ردیف نام و نام خانوادگی نام پدر تاریخ فوت محل فوت محل دفن 1 ابراهیم عبدی حبيب الله 98/01/16 سنندج پایگلان 2 فاروق امینی عبدالخالق 98/01/16 سنندج سنندج 3 محمد صالح کالی محمد کرم 98/02/03 پایگلان پایگلان 4 ناصر کرمی باقی 98/02/09 پایگلان پایگلان 5 طعبه اولی گوازی همسر لطف الله 20/02/20 پایگلان پایگلان 6 کمال حسامی حبيب الله 98/02/29 تهران سنندج 7 سیما الله مرادی محمد 98/03/27 پایگلان پایگلان 8 اسما حسامی شیخ علی 98/04/13 مریوان مریوان 9 خاور رحیمی فرج
زینب حسینی مادر شهید حبيب الله صمدی از شهرستان جویبار در گفتگو باخبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ، گفت:ویژگی حبيب الله نماز اول وقت خواندش بود. نماز شب و نماز امام زمان (عج) را اکثر اوقات میخواند.وی افزود: سواد ندارد، اما نماز‌های مستحبی را که میخواند حبيب الله به من یاد داد. قرآن را هم بلد نیستم بخوانم، اما با وضو دست روی آیه‌ها میکشد و به نیت شهدای مدافع حرم و همه شهدا صلوات می‌فرستد.حسینی با بیان اینکه انسان با ی
امیر دریادار سیاری از مرداد ماه سال ۱۳۸۶ با حکم حضرت آیت‌الله ‌ای فرمانده معظم کل قوا به سمت فرماندهی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و به مدت ۱۰ سال این مسئولیت را بر عهده داشت. به گزارش میثاق نیوز ، امیر دریادار حبيب‌الله سیاری» معاون هماهنگ‌کننده ارتش در آذرماه امسال در جریان همایش تحقیقات نظری ارتش به عنوان نخبه برتر ارتش جمهوری اسلامی ایران معرفی شد و از وی تقدیر به عمل آمد.
خدایا بنده ناشکرت نشم که همه این روزا میتونست بدتر از اینم باشه به دلامون نگاه کن و نظر کن بهش غم این روزا رو بشور و ببر که حال خوشم آرزوست خنده های از ته دلم آرزوست آرزوهای دور و درازم آرزوست خدایا تو صلاح رو میدونی فقط این اشک چشم ها و این دل زار منو دریاب که چاره این بیچاره باشه. یَا حَبِیبَ مَنْ لا حَبِیبَ لَهُ یَا طَبِیبَ مَنْ لا طَبِیبَ لَهُ یَا مُجِیبَ مَنْ لا مُجِیبَ لَهُ یَا شَفِیقَ مَنْ لا شَفِیقَ لَهُ یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَ
دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبيب من
                         الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من
خیال خود به شبگردی به زلفش دیدم و گفتم
                          رقیب من چه می خواهی تو از جان حبيب من
نهیبی می زدم با دل که زلفت را نلرزاند
                          ندانستم که زلفت هم بلرزد با نهیب من
خوشم من با تب عشقت طبیب آمد جوابش کن
                          حبيبم چشم بیمار تو بس باشد طبیب من
غروبی زاید از زلفت که دل باشد غریب آنج
حبيب ساهر و اوّلین تجربه نوشتاری /  رضا همرازرضا همرازتردیدی در این نیست که حبيب ساهر یکی از بزرگترین و قوی‌ترین شعرای امروزی می‌باشد که با به یادگار گذاشتن آثار رنگارنگ و متنوع توانست نام نیک و ماندگاری از خود بر جای گذارد. در مورد این شاعر و نویسنده کثیرالاثار دهها مقاله و کتاب به زبانهای ترکی، فارسی و انگلیسی چه در خارج و چه در داخل به نظر رسیده است. اما در هیچکدام از آنها از اوّلین تجربه نوشتاری این شاعر سترگ سخنی به میان نیامده است. زهی
امروز؛ سی و یک شهریور یکهزارو سیصدو نودو چهار، یک روز خاطره انگیز و به یادماندنی؛ امروز رو جشن گرفتیم، جشنِ شروع راهی جدید برای گل پسرِ دوستداشتنی مان. روز اول مدرسه ها. اميرعلي عزیزمان شد کلاس اولی:).
 
اميرعلي جونم؛
می دانم وقتی مهر سال بعد تو را می بینم با خود خواهم گفت :ماشاء ا. چقدر بزرگ شده ای! اما نه به سال نه به جسم، که به عقل و شعور، نه به قد و قامت که به احساس و فهم.
 می دانم قطره ای، دریا خواهی شد.  جویباری، رود خروشان خواهی گردید
در زمان جنگ همه دنبال این بودند كه بدانند چیزهای كوچك چیست مثل آر.پی.جی 7 و. ایشان آن زمان در اوایل جنگ دنبال این بود كه بداند خمپاره چیست؟ بعد هم زمانی كه دیگر اوج امكانات و دستیابی به تجهیزات پیشرفته به لحاظ آن روزها بود، وقتی دید كه توپ به دستش رسیده، به دنبال تشكیل توپخانه رفت و در سال 1363 بحث موشكی را مطرح و این مسیر را در راستای كمی و كیفی ادامه داد. ایشان در طول مدتی كه ما در خدمت شان بودیم كارهای خیلی بزرگی كرد. بحث سازماندهی توپخانه و را
سلام به خواهرزاده های عزیزتر از جانم؛ یه مدت زیادی بود سرورهای بلاگفا دچار مشکل شده بود و من نمیتونستم اینجا رو آپ کنم؛ چقدر نگران بودم ازینکه اطلاعات و روزانه نوشت های این 3سال از دست بره و با امکان ادامه ی ثبتِ خاطرات نباشه، اما بهرحال الان این مشکل رفع شد و من فرصتِ اینو دارم که بازم از خوشگل های خاله بنویسم؛ هرچند که هیچ بعید نیست در آینده این مشکل دوباره بوجود بیاد و من باید بدنیال یک راه حل اساسی باشم. این مدتی که کمتر اینجا نوشتم؛ متاس
قسمت اول:روز اعلام نتایج کنکور یک صبح گرم شهریور با صدای جیغ های ممتد شادی مادرم از خواب پریدم:مبارکه!مهندسی برق،اميرعلي!مادر،مبارکه!» حقیر دیشب تا دیروقت،مبهوت شعبده ی جنابژاوی»و دوستان محترم شان بودم و ناامید از قیاس افسوس برانگیز حضرات با نمونه های وطنی،و نیز به دنبال جوابی قانع کننده برای جناب گزارشگر که ساعت دو و نیم شب،یک ریز با فریاد از فرد نامعلومی می پرسید:چه می کنه این داوید ویا؟!» همسن و سال های بنده خوب می دانند اگر خدازده ی

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها