نتایج جستجو برای عبارت :

در بنان درفشانش

معروف به بنان‌الشریعه. تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش سیرجان کرمان گذراند و در سی سالگی سفری به عتبات عالیات نمود. وی مدتی در نجف اشرف به تحصیل علوم متداول عصر خود پرداخت و بعد از شش سال به کرمان برگشت. در حدود ۱۳۰۷ش به تهران آمد و وارد وزارت معارف شد و تا آخر عمر خود در این شهر سکنی گزید. او در نوشتن خط شکسته توانا و مبتکر بود و شیوهٔ مخصوصی داشت. حاجی بنان علاوه بر مقالات متنوعی که نوشته است ، طبع شعری نیز داشته و مضامین تازه‌ای به سلک نظم در آ
دانلود آهنگ جدید شاهین بنان به نام یکی نیست Download New Music Shahin Banan - Yeki Nist موزیک جدید و شنیدنی شاهین بنان به نام یکی نیست با لینک مستقیم و دو کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ همراه با متن آهنگ خودتو جمع کن دلم بسه غصتو کم کن دلم ♩ اینجا هیشکی به هیشکی نیست ♩ ساده ای به خودت رحم کن دلم ♩
متن ترانه مرا عاشقی شیدا بنان خواننده:بنان شاعر:منیره طه آهنگساز:تجویدی دستگاه:دستگاه سه‌گاه متن ترانه: مرا عاشقی شیدا فارغ از دنیا توکردی ، توکردی مرا عاقبت رسوا مست و بی‌پروا توکردی ، توکردی نداند کس ، جانا ، چه‌کردی چه‌ها کردی با ما ، چه‌کردی دو چشمم را دریا درافشان ، گوهرزا توکردی ، توکردی روان ازچشم ما گهرها ، دریاها توکردی ، توکردی نه یک دم از جورت فغان‌کردم نه دستی سوی آسمان‌کردم منم اکنون چو خاک راهی غباری درشام سیاهی اگر مهری ر
 برای دانلود و مشاهده آکورد آهنگ عاشق نشدی شاهین بنان به لینک زیر مراجعه کنید. آکورد آهنگ عاشق نشدی شاهین بنان  +++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++= متن آهنگ عاشق نشدی شاهین بنان ساز دلم کوکه براتلک زده دل واسه صداتیکی باش واسه کسی که یکیه براتبه سینه سنگتو زدمبه جونت میخورم قسم نمیذارم یه تارم از موهات بشه کمعاشق نشدی بدونی چیه عشق یه حال عجیب و غریبیه عشقعاشق نشدی وابسته بشی از عالم و آدما دست بکشیعاشق نشدی بدونی چیه عشق یه حال عجیب و غریبیه عشقعاش
غوغای ستارگان در استقبال از شجریان فریادگر از دست بیداد گزارنده سرّعشق و سالک طریق عشق و شهپر آسمان عشق ، سراینده دستان ، گلبانگ سربلندی سرداد وهم نوا ی دلشدگان ، و آهنگ وفا خوانان، همچون سروچمان بر آستان جانان پرکشید و متصل به چشمه نوشِ جان جانان شد. بی گمان در آن بیکرانه بی پایان، رندان مست سلامش کرده و به پیشوازش آمده اند. پرویز مشکاتیان و محمدرضا لطفی، تار و سنتور می نوازند و بنان قطعه خوشامد می خواند و صبا راز­دل با وی می گوید.
به نظرم آهنگا میتونن ماندگارترین خاطره هارو ثبت کنن. عصر که دارم آهنگارو رد میکنم میرسم به الهه ی ناز بنان، اینو پاییز گوش دادم، عصر بود تو اتاق خوابگاه تنها بودم،توی یه کانالی دیدمش دانلودش کردم،تازه از دانشگاه اومده بودیم دوستم رفت حموم، یکیشونم با عشقش رفته بود بیرون اون یکیمونم کلاس بود هنوز. برا خودم یه لیوان چایی میریزم و خوشحال میشم با اینکه از صبح تو فلاسک بوده اونقدم یخ نشده،آهنگ شروع میکنه خوندن، یادمه یه پیرهن گل گلی آبی تنم بود
متن آهنگبه یادماندنی  الهه ناز غلام حسین بنانالهه نازاول باردر۱۳۳۳ از رادیوپخش ونزدتوده‌ مردم بااستقبال عجیب وغیرمنتظره مواجه شد                 آهنگساز اکبر محسنی      شعرکریم فکور     ارکستر روح‌الله خالقیباز  ای الهه ناز   با دل من بسا ز              کین غم جانگداز برود ز برم گر دل من  نیا سود از گناه تو بود              بیا تا ز سر گنهت گذرم بازمیکنم دست یاری بسویت دراز             بیاتا غمخودرابا رازونیاززخاطرببرمگر نکند تیر خشمت دلم
داشتم به این فکر می کردم که اگه پاییز خواننده بود، صداش عین بنان بود وقتی که با اوج غمِ توی صداش میگفت: ای الهه ناز، باز دل من بساز یا اگه میخواست دکلمه بخونه، صداش عین صدای خسرو شکیبایی بود، اونجا که با یه طعنه تلخی می گه: حال همه ما خوب است اما تو باور نکنولی اگه پاییز شاعر بود حتماً می شد هوشنگ ابتهاج که با یه حال دیوونه ای می گفت: چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادیچه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی.
شعر شاید آخرین پناه انسان باشدهمیشه یک زن غمگین درون زندگی‌مان استکنار چای بعد از ظهر، شعر و دود قلیان استشبیه ماه‌دیوانه؛ در آغوش هم‌ و تنهالبش راوی شب‌های گل‌سرخ خراسان استنی در کف دستم همیشه می‌رسند از راهولی این زن فقط این زن فروغ این زمستان استشباهت‌های بسیاری.؛ دوباره رد شدیم از همسلامت را نمی‌خواهند.سرها در گریبان است»همیشه یک زن غمگین گره خورده به غم‌هایمبه سیگار و.، شراب کهنۀ تلخ ارزگان است؟من و تو عاشق این کوچه‌های
شعر شاید آخرین پناه انسان باشدهمیشه یک زن غمگین درون زندگی‌مان استکنار چای بعد از ظهر، شعر و دود قلیان استشبیه ماه‌دیوانه؛ در آغوش هم‌ و تنهالبش راوی شب‌های گل‌سرخ خراسان استنی در کف دستم همیشه می‌رسند از راهولی این زن فقط این زن فروغ این زمستان استشباهت‌های بسیاری.؛ دوباره رد شدیم از همسلامت را نمی‌خواهند.سرها در گریبان است»همیشه یک زن غمگین گره خورده به غم‌هایمبه سیگار و.، شراب کهنۀ تلخ ارزگان است؟من و تو عاشق این کوچه‌های
شعر طنز:وصیت نامهبا مُردنِ من پا به خیابان بگذارید                                        ماتم زده انگشت به دندان بگذاریدخیلی اگر از مُردنِ من تحتِ فشارید                                  فریادن سر به بیابان بگذاریددر مجلسِ تشییع جنازه، جسدم را                                      چون خربزه بر شانه ی یاران بگذاریدقبری بِکَنید عمقی و جادار که انگار                                                خواهید در این مقبره نیسان
ساعت شش است و نبض جهان ایستاده استدر باتلاق سرب، زمان ایستاده استساعت شش است و اسلحه شلیک شد ولیسیگار تیر بر لب خان ایستاده استساعت شش است و غرق سکوت است اصفهانآواز در گلوی بنان ایستاده استساعت شش است و جاده و زن هر دو رفته اندمردی کنار یک چمدان ایستاده استساعت شش است و باد و در اطراف این مسیرصدها درخت دست تکان ایستاده استساعت شش است الهه نازم! تو رفته ایبا نبض من زمین و زمان ایستاده استبعد از تو با جهان به دوراهی رسیده اممن می روم به راه خودم
دانلود آهنگ عاشقانه شاد ایرانیدانلود جدیدترین آهنگهای ایرانی شاد با کیفیت اصلی و لینک مستقیم ، ترانه های شاد ایرانی پردانلود با صدای هنرمندان محبوبهمچون زانیار ، سیروان خسروی ، شاهین بنان ، شهاب مظفری ، رضا بهرام ، پازل بند ، آرون افشار ، میثم ابراهیمی و …آهنگ شاد ایرانی برای رقص و عروسی برای دانلود کلیک کنید
ساعت 9 صبح بود با خسته گی از خواب بیدار شدم، خیلی خسته بودم چون شدید زکام شدیم؛ عصاب خراب، دماغ بند، سرگیچ، نارام خواب و به سختی از جای خود بلند شدم و رفتم به دستشوی. بعد از تر و تازه کردن رو، بسوی اطاق کار رفتم، البته یک چیز را ناگفته نباید گذاشت که بسیاری وقت دفتر هستم، بنان شب گذشته نیز در محل وظیفۀ ام استراحت کردم.خوب در اطاق کار خود آمدم دیدم که مدیر صایب ما جناب رحیمی با چهره تازه، شکم برآمده و عینک سفید طبق معول در جای کار اش نشسته و وظیف
هوالنور :)میگم: پاییز اگه خواننده بود صداش عین صدای بنان بود وقتی که با اوجِ غمِ توو صداش میگه "ای الهه ی ناز با غم من بساز."میگه: چقدر ملتمسانه و غریبانهمیگم: یا اگه میخواست دکلمه بخونه صداش عین صدای خسرو شکیبایی بود. اونجا که با یه طعنه تلخی میگه "حال همه ما خوب است اما تو باور نکن"میگه: چقدر صبور و دلتنگمیگم: پاییز اگه دختر بود میشد آنه شرلی.اینبار اون میپره وسط کلامم و میگه: وقتی با موهای قرمز_نارنجی بافته شدش، لا به لای تکرار غریبانه روزهاش
  گیله‌وا» و فوق‌لیسانسه‌ها» بعد از اتمام ستایش»شبکه سه سیما نمایش دو سریال گیله‌وا» و فوق لیسانسه‌ها» را بعد از اتمام  سریال ستایش» برای مخاطبان در نظر گرفته است.گیله‌وا» به کارگردانی اردلان عاشوری و تهیه‌کنندگی امیر بنان با موضوعی عاشقانه در تلاش است تا با نگاهی عاطفی، به زندگی مردم شمال ایران در بستر اتفاقات تاریخی سال ۱۲۹۷ بپردازد و روایتگر سبک زندگی و روابط اجتماعی و عاطفی مردم ایران و نقش انگستان در امور داخلی کشور در
دیگر نسیم نمی‌آید. سوز سرد و خشکی هوا را گرفته و باران نمی‌بارد. به خواب دیشب فکر می‌کنم. موسیو با تنی زخمی در خواب من چه می‌کرد؟!کاش پاییز را از میان فصل‌ها حذف می‌کردند. چقدر دوستش ندارم.دلم می‌خواهد بروم. کجا؟ نمی‌دانم. تنها می‌دانم که دلم آن خلوت خودخواسته‌ی همیشگی را می‌خواهد.من مدت‌هاست با خود قدم نزده‌ام.خط بالا را چند روز پیش نوشته بودم. شب است. شبی پاییزی و من نمی‌دانم چند ساعت را تنها قدم زده‌ام. تو اینجا نیستی که ببینی. من
آیین نکوداشت و مراسم سیزدهمین سالگرد پرواز ابدی کبک تاراز با حضور صدها نفر از لرتباران در کرج برگزار شد.به گزارش یافته، آیین نکوداشت و مراسم سیزدهمین سالگرد پرواز ابدی کبک تاراز و اسطوره آ‌واز بختیاری بهمن علاءالدین (مسعود بختیاری) پنج‌شنبه با حضور علاقه‌مندان، هنرمندان، نخبگان و فرهیختگان لرتبار از سراسر کشور برگزار شد.در ابن مراسم لرتباران استان‌های لرستان، خوزستان، چهارمحال بختیاری؛ کهگیلویه و بوئر احمد و . حضور دارند.بهمن علاءا
آیین نکوداشت و مراسم سیزدهمین سالگرد پرواز ابدی کبک تاراز در کرج برگزار می‌شود.به گزارش یافته، آیین نکوداشت و مراسم سیزدهمین سالگرد پرواز ابدی کبک تاراز و اسطوره آ‌واز بختیاری بهمن علاءالدین (مسعود بختیاری) پنج‌شنبه ۹ آبان ۱۳۹۸ در کرج، تالار بزرگ شهیدان نژادفلاح واقع در خیابان شهید بهشتی، روبروی جهانشهر از ساعت ۱۵ تا ۱۸ با حضور علاقه‌مندان، هنرمندان، نخبگان و فرهیختگان لر و بختیاری از سراسر کشور برگزار خواهد شد.ستاد گرامیداشت هنرمند
به گزارش خبرآنلاین، در مقدمه نوابغ و مشاهیر معلول جهان» آمده است، برخی افراد به علت نداشتن درک درست و جهان‌بینی صحیح و فقر فرهنگی، معلولیت را عجز و ناتوانی تعبیر کرده و معلولان را کمتر مورد توجه قرار داده‌اند. این کتاب بر این موضوع که در خلق آثار بدیع و بی‌بدیل، این مغز و روان است که خلاق و سازنده است، نه اعضای فیزیکی انسان تاکید دارد.در این کتاب به زندگی نوابغی مانند هلن کلر، ابراهیم خان زند، آلبرت اینشتین، لودویک بتهوون، سارا برنارد، ن
صبح روز یک‌شنبه بود، برایم خبر رسید که قرار است فردا امتحان کانکور سمستر خزانی گرفته شود. من هم خُرسند شدم و آمادگی برای فردا گرفتم.ساعت ۹ صبح دوشنبه بود و من نزد دروازه انستیتیوت نی رسیدم آنجا روی یک دیوار سفید یک زنگ نصب شده است که قبل از داخل شدن به دانشگاه باید هر شخص دکمه زنگ را کلک کند، بعد یک نفر در آنسو حضور دارد و مشخصات شما را می‌پرسد؛ این‌که شما کی هستین؟، برای چی آمدین؟خوب من دکمه زنگ را فشار دادم و مشخصاتم را گفتم، پیش از اینکه د
انسان تا سن دوازده و یا نهایتا چهارده سالگی فقط به فکر خوش سپری کردن اوقات خود است و هیچگاهی افکار اش را مصروف تعلیم، خانواده و وضعیت زندگی نمی کند، اگر می کند پس او یک انسان نابغه است.اما خودم نابغه نیستم، زیرا تا سن جوانی، فقط به خود و آنچه که مرا خوشحال میساخت فکر میکردم. به فکر آینده، رضایت خانواده، تعلیم، کار درست و یا اشتباه نبودم. اما حال که تازه 20 سال از عمرم را سپری کردیم، فهمیدم که زندگی یعنی؛ عبادت، تلاش و بودن کنار خانواده.پدرم در
اسامی فیلم‌های راه یافته به بخش سودای سیمرغ (مسابقه سینمای ایران) سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر بلافاصله پس از پایان جلسه هیأت انتخاب این دوره جشنواره، توسط ابراهیم داروغه‌زاده» دبیر جشنواره به طور زنده اعلام شد.بر اساس این خبر، 22 فیلم زیر توسط هیأت انتخاب سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر متشکل از: محمد احسانی، محمود اربابی، همایون اسعدیان، یلدا جبلی، رضا درستکار، سید محمود رضوی و حسین کرمی برای رقابت در بخش سودای سیمرغ (مسابقه سینمای ایران)
بالاخره پنجشنبه ای که سال ها منتظرش بودم از راه رسید. پنجشنبه ای که من و فاطمه با هم ظهیرالدوله و کافه نادری رفتیم. اولین بار که رفتم ظهیرالدوله سال ۸۶ بود. یعنی ۱۲ سال پیش. سوم راهنمایی بودم. یادم هست بهمن ماه بود و هوا سرد بود. به عشق فروغ رفتم. بعد انشایی درباره ی آن روز نوشتم و سر کلاس خواندم. شانس آوردم که معلم ادبیاتمان روشنفکر بود و حسابی تشویقم کرد. بعد از آن با هر کس که خیلی دوستش داشتم رفتم ظهیرالدوله. با مامان و بابا و خاله. با مرثا دوست
حرف اول- فردا آبان سالروز شروع وبلاگ نویسی منه. 15 سال پیش همچین روزی من تو اداره داشتم فکر  کردم چه کار کنم با این اینترنت رایگان که به فکر افتادم یک وبلاگ درست کنم . کاری که اولش فقط سرگرمی بود ولی بعدها شد یکی از جنبه های شخصیتم و باعث بسیاری از تحولات زندگیم. 15 سال یک عمره . یعتی تقریبا یک سوم عمرم را وبلاگ نویسی کردم. این روز را گرامی میدارم و نه با قدرت قدیمها بلکه نرم نرمک وبلاگ نویسی ام را ادامه میدم. یادش بخیر دوران جوانی من صاحب رکورد بو
بهمن علاءالدین صدای ماندگار استان خوزستاناهواز-ایرنا- آبان سال ۸۵ بهمن علاءالدین، خواننده و هنرمند شهیر خوزستانی بار سفر بست و اکنون که ۱۳ سال از وفاتش گذشته صدای او به یک صدای ماندگار برای ایران، خوزستان و ایل بختیاری تبدیل شده استبه گزارش ایرنا به ندرت پیش می‌آید که یک خنیاگر به حدی در فرهنگ و رسوم یک قوم و ملت تأثیر بگذارد که برای همیشه در دل‌ها بماند اما بهمن علاءالدین به خوبیِ هرچه تمام‌تر این کار را انجام داد تا پس از گذشت ۱۳ سال از
برگرفته از تارنمای کاروند پارسی
تاریخ ادبیات برزخیان (دیدار دهم):با دیدار با شاعر تیره‌چشم روشن‌بین
 نوشتة دگتر محمود فتوحی رودمعجنی
پیرمرد روشن رویِ روشن رای با ریش سپید بلند و عمامه‌ای برفی، عینک دودی برچشم. کتری سیاهی روی اجاق سنگی گذاشته برای کارگرها و استادکارها چایی صبح می‌سازد. اینجا روستای بنج‌رودک یا پنجکنت در ۱۷۰ کیلومتری شمال دوشنبه پایتخت تاجیکستان است. تک و توک گردشگرانی تماشا کنان از کنار آرامگاه نیمه کاره می‌گذرند.
فصل سوم : در باب اعتبارعبارت authenticity را مترجم کتاب های اروین یالوم اصالت ترجمه می کند، ولی اینجا اعتبار ترجمه شده است. این authenticity یعنی من یک جوهره وجودی یا هسته هویتی دارم که این هسته هویتیِ من، اصالت من است و یک چیزهایی بر این هسته هویتی من عارض می شوند، آن وقت من فکر می‌کنم که جوهره وجودی خودم را نباید با هیچ اعراضی طاق بزنم. در اینجا سوال ایجاد می‌شود که از کجا میفهمند کدام یک از ویژگی هایی که در من است یا داشته‌های من جوهری هستند یا کدامیک
انجمن ادبیات داستانی دریچه کلیک نمایید.           کلیک نمایید.               رمانکده عاشقانه  هاجر تا به خودش آمد تمام زندگی و روزگارش را طعمه ی شعله های سرکش آتش یافت ، و خواست تا کاری کند اما دیگر دیر بود و کار از کار گذشته بود .  رشت این شهر خیس، سمت رودخانه ی زر ، در پیچ و خم محله ی ضرب ، درون باغ هلو    هاجر از روستاهای اطرافِ رودخانه‌ی آرام و با وقارِ ’لَنگ‘ (لنگرود شهری ست در شرق گیلان) به این شهر هجرت کرده . توسط آشنایی دور ، به خانم دیبا (
اپیزود هاجر از داستان بلند شهر خیس بقلم شهروز براری صیقلانی  ایران_ زیر دریاچه ی بزرگ _خزر، شرق سرزمین سبز گیل_گیلان. در حاشیه ی رودخانه ی ارام و باوقار لنگ_لنگرود. خانه ای روستایی نیمه شب بطرز مرموزی آتش میگیرد و جزء تلی از خاکستر چیزی باقی نمیماند . هاجر تا به خودش آمد تمام زندگی و روزگارش را طعمه ی شعله های سرکش آتش یافت ، و خواست تا کاری کند اما دیگر دیر بود و کار از کار گذشته بود .  مدتی بعدرشت این شهر خیس، سمت رودخانه ی زر ، در پیچ و

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها