مویت رها مکن که چنين بر هم اوفتد کآشوب حسن روی تو در عالم اوفتد گر در خیال خلق پری وار بگذری فریاد در نهاد بنی آدم اوفتد افتاده تو شد دلم ای دوست دست گیر در پای مفکنش که چنين دل کم اوفتد در رویت آن که تیغ نظر می کشد به جهل مانند من به تیر بلا محکم اوفتد مشکن دلم که حقه راز نهان توست ترسم که راز در کف نامحرم اوفتد وقتست اگر بیایی و لب بر لبم نهی چندم به جست و جوی تو دم بر دم اوفتد سعدی صبور باش بر این ریش دردناک باشد که اتفاق یکی مرهم اوفتد
شب آرزوها، شب حیرانیآدم‌ها است. فرصت، طلایی است. نباید از دست داد. مأموری درشب آرزوها برای آرزوخواهی، مقدماتی فراهم آوری. روزه بگیری. دعا بخوانی. هر چقدركه روز، طولانی باشد و هر چقدر هم كه تو در پی تلاش روزانه بی‌رمقباشی. بازهم روزه می‌گیری. آخر میخواهی شب آرزوها به هيچ قیمتی ازدست نرود . - چرا؟ ! - چون آرزوها همه وجود تو را اشغال كرده‌اند؛ اصلاً مگر ما چیزیغیر از آرزوهامانهستیم؟! حال كه فرصتی چنين ناب به همین ارزانی در دستان تو، بالا و پای
سرو بالایی كه می‌بالید راستروزگارِ كجروش خم كرد و كاستوه چه سروی! با چه زیبی و فَری!سروی از نازك‌دلی نیلوفریای كه چون خورشید بودی با شكوهدر غروبِ تو چه غمناك است كوهبرگذشتی عمری از بالا و پستتا چنين پیرانه‌سر رفتی ز دستشبچراغی چون تو رشك آفتابچون شكستندت چنين خوار و خراب؟چون تویی دیگر كجا آید به دستبشكند دستی كه این گوهر شكستكاشكی خود مرده بودی پیش ازینتا نمی‌مردی چنين ای نازنین!آتشی مُرد و سرا پُر دود شدما زیان دیدیم و او نابود شدآتشی خ
آیا درکم نمی‌کنی/ که سوگوارِ کسی باشم/ و صدایم را انگشتان کسی/ برده باشد به گودالي عمیق؟/ وحشت درونم/ از جاده‌ها نیست/ از بوسه‌های بی‌کلمه است/ از پیراهن‌های چهارخانه/ که یکی در میان تاریک‌اند/ وحشتم از توست/ که آفرینش‌ات/ هيچ ربطی به گریه‌های من ندارد/ و قسم به روز/ که سراسر سیمان است/ بلوغ تکان‌دهنده از خیابان آمد/ و بهار بود/ رودخانه‌ها یخ می‌شکستند/ و اسب‌ها اتاق را / پر کرده بودند/ ایستادم کنار درخت‌ها/ تابستان شد/ و عزای عمومی/ خانه را
نام مشتری را از روی نام اساطیر قدیمی رومی گرفته اند، مشتری بزرگترین سیاره در منظومه شمسی است. نخستین رصد مشتری با بروز جنگ همراه بود. در قرن 16 كلیسا چنين عقیده داشت كه آدمی و زمین باید در مركز عالم قرار داشته باشد، اما در همین زمان یك اخترشناسی لهستانی چنين اعلام كرد كه خورشید در مركز منظومه شمسی قرار دارد نه زمین، اما به خاطر اینکه از كلیسا وحشت داشت نوشتههای خود را تا زمانی كه در بستر مرگ بود منتشر نكرد.
بعد از ماهها به اتفاق حالِ نوشتن شعر به سراغم آمد. احساس ِ تنهایی می کنم این روزها اما خوابها تنهایم نمانده اند. دیشب در یک اردوگاه مهاجرین بودم. نوجوانی بودم با دوستان شوخ ِ دیگر. شبی در حویلی اردوگاه، همسالان ِ پشتو زبانم دور ایستاده اند و اتن ِ ملی می کنند. در میان پسری با مهارت تمام می رقصد. از بلندگوی اردوگاه صدا می آید که نرقصید، که رقص گناه است اما رقاصان بی محابا به رقص ادامه می دهند. سربازی جوان به سمت حویلی می آید و من با آنکه در جمع رقا
غدیر در لغت به معنای آبگیر است؛ گودالي در بیابان که آب باران در آن گرد آید. در میان راه دو شهر بزرگ دنیای اسلام، مکه و مدینه، محلی است به نام جُحفه» که در زمان رسول گرامی اسلام (ص) ، کاروانیان حج گذار در آنجا از هم جدا می‌شدند و به طرف دیار خود می‌رفتند. در این محل، غدیر خم جای دارد. علت نام گذاری این غدیر به خم، آن است که آبگیر آنجا به شکل خُمِ رنگرزان بوده و برخی قبایل صحرایی، گاه جامه های رنگ کرده خود را در این آبگیر می شسته اند.
همه جمع شدند و حضرت یحیی (ع) نیز در میان جمعیت بودند، مرد کار را در گودالي گذاشتند تا او را سنگسار نمایند، او فریاد زد، هر کسی که بر گردنش، حد هست از اینجا برود، همه رفتند، تنها عیسی و یحیی باقی ماندند.ازآنجایی که آزار و اذیت مومن در اسلام حرام است و شكستن دل انسان مؤمن كه به تعبیر روایات، احترام او از كعبه بیشتر است، دارای آثار وضعی و جانبی فراوانی است و دلی كه شكست به سادگی التیام نمی یابد و ممکن است زخم آن سالهای سال از بین نرود.در مرحله
(نصیحت)نشسته بر دلِ آیینۀ تو گردِ ملالنصیحتی کنمت مثل آب: آبِ زلال"نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر"بکن از آبِ زلال آبگینه مالامالبه هيچ رو مشو اما اگر شدی مسئولمرنج اگر بکند از تو زیردست سوالبه زعم خویش فقیهی ولی نمی دانیکه نیست درسِ فقیهی بدونِ استشکالتو از گذشتِ کریمانه هيچ نشنیدی که با شنیدن یک هو چنين کنی جنجالبه پشت میز پیاپی خیال می بافیردای بخت نیابد رفو از این متقالبه آسمان نتوانی رسید اگر هر دمکبوتری بپرانی در آسمانِ خیالپیاده شو که
چگونه چند سال نوری از مردم عادی جلوتر باشیم؟اگر تمرین روز اول را دنبال كرده، و اكنون برای روز دوم آماده باشید، چند سال نوری از 99 درصد انسان های دیگر جلوتر هستید.خواستن تغییر بسیار آسان است، و شروع چنين برنامه ای كه یك فرد را تشویق به تغییر می كند نیز بسیار آسان می باشد، اما متعهد شدن به تغییر و پیروی از اقدامات عملی مشخص درس هر روز بسیار دشوار است.دیدن دوباره شما در روز دوم به من اثبات می كند كه شما خواستار رشد، هستید. امروز شما باید به انجام ا
در صد سال یک چنين زمستان بی بری نوبر بود. گرم و بی حاصل، دل خوش کردیم به یکی دو تا باران فکستنی که انگار خط امروز مملکت را خوب گرفته، بیشتر سر و صدا دارد تا اثر و عمل. ای دل غافل حیف که کسی گفته که وانمود کنم در پی یافتن خوشتن خودم، حیف.
صفحات دفترت سفید بود وتوچه زیبا دوباره آمدی وانشا
كردی ، كاری كه دیگران نه به عمل و نه به گفتار صادقانه هم از خلق چنين حماسه ای
عقب مانده اند. تنها سال های پیش چنين انشایی را از دوستت ادهم مظفری» شنیده بودم
. همان معلمی كه برای حفظ امانت جان عزیز خود را فدا كرد وحماسه ی مردانگیش زبانزد
همه بود . اكنون تو امیدی در دلها كاشتی تا بفهمیم كه در این سرزمین كه مدت هاست
فریاد آدمیت مرده بود»را سر می دهد باز مردی از سلاله ی پاكان پا به عرصه وجود
گذاشت ت
آیا به راستی این مهم می تواند در شكوفایی و رشد استعدادهای دانش آموزان به اندازه زیادی مؤثر باشد؟ آیا منظور از محیط آموزشی، صرفا فضای آموزشی است یا گزینه هایی دیگر هم در آن اثر می گذارد؟ویگوتسكی یكی از معروف ترین نظریه پردازان رشد شناختی معتقد است: كنش متقابل میان یادگیرنده و محیط اجتماعی او اهمیت بسزایی دارد.»او بر این باور بود كه رشد ذهنی كودكان، عموما به مردمی كه در دنیای، اطراف آنها زندگی می كنند، وابسته است و افراد بسیاری از اندیشه ها
خرید انگشتر عقیقحضرت باقر علیه‌السلام فرمودند: هر كس انگشتر عقیق به دست كند، تا وقتى كه آن را به دست داراست به نیكى مى نگرد، و همواره آفریدگار پاسبان وی خواهد بود.کد خبر: ۹۹۵۱۱۰۹:۱۹ - ۲۴ شهریور ۱۳۹۴به نقل از شیعه نیوز»، در کتاب شانس الاعمال: از حضرت رضا علیه السّلام نقل می فرماید: . در روز غدیر پروردگار ولایت حضرت على علیه‌السلام را بر كوهها عرضه داشت؛ جلوتر از همگی سه كوه پیشى گرفتند. عقیق، فیروزه و یاقوت این‌ها شدند معادن این گوهرها و ب
امام محمد باقر، پنجمین اختر ولایت صلوات اللّه و سلامه علیه حكایت فرماید:در یكى از مسافرت هائى كه پدرش ، حضرت سجّاد، امام زین العابدین علیه السّلام به مكّه معظّمه داشت ، زنى را از خانواده اى كه سر وصدا و بضاعتى نداشت خواستگارى كرد؛ و بعد از آن ، او را براى خود تزویج نمود.یكى از همراهان حضرت به محض اطّلاع از این امر، بسیار ناراحت شد كه چرا حضرت چنين زن بى بضاعتى را انتخاب نموده است ؛ و شروع به تفحّص و تحقیق كرد تا بداند كه این زن كیست و از چه خانو
تاریخ باطنی، حکمت و خِرَد و منطق خود را دارد. از حکمت و خِرَد و منطق خود تبعیت می کند. فهمش ابزار شناخت و عیار و تراز و ترازوی محک و سنجش و داروی خود را می طلبد. این چنين می توان با آن نسبت برقرار کرد. این چنين می توان آن را فهمید. نقد این قلم به پاره ای تناقض ها و رفتارهای پارادوکس موعودگرایان و منجی باوران، نفی چنين تاریخی نیست. تحقیر و تحریف آن هم نیست. نقد حجاب ها و پرده های ضخیم بر چهره چنين سنّت و میراث معنوی است.
نوشیدن شراب، خوب یا بد؟یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۹۰﴾اى كسانى كه ایمان آورده اید شراب و قمار و بتها و تیرهاى قرعه پلیدند [و] از عمل شیطانند پس از آنها دورى گزینید باشد كه رستگار شوید. ولی در بهشت جوی هایی از شرابمَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِیهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَی
به قول سهراب:به حباب نگران لب یک رود قسمو به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت.غصه هم میگذرد.آنچنانی که فقط؛ خاطره ای خواهد ماند.اینروزاهم میگذره. دلتنگی تموم میشه. ناراحتی تموم میشه.حضرت حافظ میگه، مژده رسید که ایام غم نخواهد ماند/ چنين نماند، چنين نیز هم نخواهد ماند.
' سلطانعلى مشهدی' از خوشنویسان بزرگ قرن دهم هجرى در رسالهٔ خوشنویسى خود دربارهٔ قلم چنين سروده است: اوّلاً مى‌کنم بیان قلم بشنو این حرف از زبان قلم که قلم سرخ رنگ مى‌باید نه به سختى چو سنگ مى‌باید نه سیاه و نه کوته و دراز یاد گیر اى جوان ز روى نیاز نه بر او پیچ و نه در او تابى مُلک خط راست نیک اسبابی معتدل، نه ستبر و نه باریک و اندرونش سفید و نى تاریک گر قلم سخت باشد وگرنست دست از این و آن بباید شست
شنیدستم که با نعش برادر *** چنين می گفت آن مظلومه خواهرکه ای پشت و پناه و یار زینب *** تو بودی مونس و غمخوار زینببه هرمنزل مرا وقت سواری *** زراه مهر می کردی تویاریز جا برخیز و بنگر حال زارم *** به روی ناقه عریان سوارمتو آخر زینت عرش خدائی *** میان خاک و خون عریان چرائی؟
مدل هارولد لسولمدل ارائه‌شده توسط هارولد لسول (Harold Lasswell) مدلى است که اجزاى آن در موقعیت‌هاى آموزشى بیشتر قابل مشاهده است. این مدل عناصر یک موقعیت ارتباطى را به‌کمک کلمات سؤالى شناسایى مى‌کند. مدل لسول داراى پنج عنصر مى‌باشد: ۱. گوینده پیام: چه کسى (گویندهٔ پیام: نویسنده، سخنران، کارگردان فیلم) ۲. پیام: چه مى‌گوید (پیام: نوشته، گفتار، نماها و موسیقى زمینه و صدا) ۳. حامل ارتباطی: از چه راهى (حاملان ارتباطی: کتاب، امواج هوا، فیلم) ۴. مخاطب: به
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی عهد نابستن از آن به که ببندی و نپاییدوستان عیب کنندم که چرا دل به تو بستم باید اول به تو گفتن که چنين خوب چرایی!
آبیاری کوزه ای در واقع یکی از روشهای سنتی آبیاری در مناطق خشک است که تا پنجاه سال پیش در حاشیه کویر لوت و اطراف یزد و اردکان رایج بود. در این روش گودالي را در زمین حفر می کردند و کوزه بزرگی را در آن قرار می دادند و اطراف کوزه را با مخلوطی از خاک و کود حیوانی پر می کردند و دهانه کوزه را از خاک بیرون می گذاشتند. سپس این کوزه را پر از آب کرده تا به مرور زمان، آب داخل کوزه، از جداره سفالی، تراوش و به خاک نفوذ کند. و در اختیار ریشه گیاه قرار گیرد.
حال و روز امروز ما رو توی این شعر قشنگ میشه فهمید
- به کجا چنين شتابان؟گون از نسیم پرسید
- دل من گرفته زینجاهوس سفر نداری زغبار این بیابان؟
- همه آرزویم اماچه کنم که بسته پایم
به کجا چنين شتابان؟- به هر آن کجا که باشدبجز این سرا، سرایم!
- سفرت بخیر اماتو و دوستی خدا را
چو ازین کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها، به باران برسان سلام ما را!
هر چقدر به دستان گور خیره می‌مانمنمی توانم راز شعبده اش را بفهممنمی توانم قیمت تبانی اش با آسمان راحدس بزنمچطور ممکن استدرخشان ترین و بزرگترین ستارگان آسمانبادست خودشاندر گودالي اینچنين تنگ و تاریک آرام بگیرنددرست مثل مسافری جامانده از قطارکه باهزار زور و دوندگیآخرسر خودش رابه قطاردرحال حرکت میرساندوبا دندان خودش رااز پله های قطار آویزان میکندآنهم ازپله های قطار کاملاً اشتباهیکه هيچ مقصد معلومیبه غیراز چنددریای خشک شده نداردقطاری ک
خبرآنلاین: تماشای چنين صحنه‌ای امروزبرای بچه‌های دهه ۷۰ به بعد شاید تعجب آور باشد. صف چنين جماعتی پشت در کیوسک تلفن سکه ای اما از این صحنه ها سه دهه قبل و در سال های دفاع مقدس زیاد اتفاق می افتاد. صف‌های طولانی برای گرفتن خبر از حال آشنایان و عزیزان اما از ابتدای دهه ۷۰ و با اختراع تلفن های همراه تلفن های ثابت کم کم به فراموشی سپرده شدند و حالا در عصر اسمارت فون ها و تلفن های اینترنتی ، باور اینکه چنين صف هایی برای تماس تلفنی ایجاد می شده، چیز
با پیشرفت و تحول سریع علوم و فنون و پیچیدگی‌های روزافزون آن، بالطبع نظامهای تولیدی و خدماتی نیز گسترش یافته‌است. اداره صحیح و مناسب این گونه واحدها، مستم به كارگیری تكنیكهای علمی و پیشرفته است. مباحث تولید و خدمات چنان گسترش یافته كه رشته‌های مهندسی سنتی نظیر شیمی، راه و ساختمان، برق، مكانیك و . پاسخگوی این مسایل نیستند. بنابراین برای دفع چنين كمبودهایی در قرن حاضر و به ویژه طی چند دهه اخیر، از پیوند رشته‌های گوناگون مدیریت، اقتص
جواب را در دو محور (1.ابعاد فردی 2. ابعاد اجتماعی ازدواج) بررسی می نماییم. همانطور که خودتان آگاه هستید ازدواج در آخرین و كاملترین دین الهی، یعنی اسلام، رنگ ویژهای به خود گرفته است، به گونهای كه در قرآن و احادیث، بحثهای مفصلی دربارهی آن به چشم میخورد.قرآن، كتاب هدایت و سعادت بشری و منبع شایستهای برای درك مفاهیم و مسایل ازدواج است. بر خلاف دیگر كتابهای مقدس كه رهبانیت و تجرد را مقدس میشمارند یا آزادی و بیبندوباری در اخلاق جنسی
ظـهور فرزنـد حسـین علیهالسلامكمال الدین، ص317 ـ بحارالانوار، ج51، ص133امام حسین علیه السلام فرمود: اگر از دنیا بجز یك روز باقى نمانده باشد، خـداوند آن روز را طـولانى خواهـد كـرد تا اینكه مردى از خاندان من ظهور كند، و دنـیا را پـر از عـدل و داد كند همانگونه كه از ظلم و ستم پر شده است، از رسول خدا صلی الله علیه و آله چنين شنیدم.
خدایا! به كسى جز تو شكوه نمی كنم، و از حكم كننده اى (بین ظالم و مظلوم) جز تو یارى نمی طلبم آراسته و پاك می دانم تو را كه چنين كنم، پس بر محمّد و آل او درود فرست، و دعاى مرا به اجابت پیوند ده (بین دعاء و اجابت فاصله اى قرار مده) و شِكوه مرا با تغییر و از بین بردن همراه ساز (ستم ستمگر را از من دفع فرماتا شكوه ام پایان یابد).
درباره این سایت