نتایج جستجو برای عبارت :

خاطرات اسارت اقای رحیم زاد

رنج غربت؛ داغ حسرت: خاطرات آزادگان از دوران اسارت ناشر : موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) | موسسه چاپ و نشر عروج سال نشر : 1390 تعداد صفحات : 300 مجموعه حاضر خاطرات گروهی از رزمندگانی است که در طول سالهای دفاع مقدس در کشاکش نبرد با دشمن گرفتار شدند و سر از اردوگاههای اسیران جنگی درآوردند. انسانهای پاکدامنی که به اشاره رهیر و فرمانده خود برای دفاع از مرزهای آیین و میهن، بی آنکه، اجباری در کار باشد لباس رزم پوشیده، به سوی میدان جنگ جهاد شتافتند
خاطرات یک گِیشا رمانی نوشته آرتور گلدن است که در سال ۱۹۹۷ برای نخستین بار به چاپ رسید. رمان بر پایه خاطرات راستین یک زن ژاپنی که چندین سال گیشا بوده، نوشته شده‌است. کتاب خاطرات یک گِیشا یکی از رمان های مشهور جهان و ژاپن است که در سال هزار و نهصد و نود و هفت نوشته و انتشار یافته است. کتاب خاطرات یک گیشا روایت یک زن ژاپنی است که سالهای گذتشه گیشا بوده است. و ما در این کتاب با زندگی و شرح حال این گیشا که نامش دیتا سایوری است اشنا خواهیم شد.
سلام و عرض ارادت خدمت کلیه عزیزان و سروران گرامی که قبلا من را در وبلاگ پیشکسوتان گردان عمار دنبال می نمودند و مدتی است که غیر فعال شده است انشاالله اگر خداوند توفیق عنایت فرماید سعی دارم تا با تلاشی مضاعف به ثبت خاطرات و داستان های بسیج بپردازم تا یادگاری باشد برای دوستان و عشاق اینگونه خاطرات لازم به ذکر است که در ابتدای راه خاطرات قبلی خود را مجددا منتشر خواهم نمود تا انشاالله مروری بر آن خاطرات باشد - ارادتمند همه شما محمد حسین ابراهیمی
نام كتاب :خاطرات یك گیشا نویسنده : آرتور گلدن موضوع : زندگی نامه مترجم : مریم بیات ناشر : سخن قطع كتاب : رقعی جلد كتاب : نرم صفحه : 646 *********************************************************************************** در مقدمه كتاب می خوانیم :"خاطرات یك گیشا روایتی از خاطرات زندگی زنی گیشا به نام "نیتا سایوری" و دیدگاه و تجربیات او از حرفه گیشا گری در برخورد با مردم و خود زندگی است . اما آنچه آرتور گلدن ، نویسنده آمریكایی این كتاب در سیر داستان به ما
جایگاه ن در ایدئولوژی داعش بر اساس گزارش رسانه ها، داعش در جریان حمله سال گذشته به سنجار عراق شمار زیادی از دختران ایزدی را که اکثر آنها زیر سن قانونی بودند، به اسارت گرفت. دست کم ۲۰۰۰ دختر و زن ایزدی هنوز در اسارت نیروهای داعش هستند و تنها شمار اندکی از آنها توانسته ‌اند فرار کنند.
بعضی وقتا خاطرات خوابگاه توی ذهنم بدجور مرور می شه از خوابگاه خاطرات بد و خوب زیاد داشتم خاطرات بد بیشتر از خوبش بود تا قبل این ، هیچوقت تجربه زندگی خوابگاهی رو نداشتم همیشه توی شهر خودم و خونه خودم و اتاق خودم بودم خب طبیعی بود که واسه بار اول زندگی خوابگاه واسم زجر آور باشه ولی عشق تحصیل منو مجبور می کرد که برم و خودمو با شرایطی که باب میلم نیست سازگار کنم البته بگما خوابگاه دکتری مثلا بهتر از خوابگاه مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بود ، هم
بسم رب الشهداسلام یکی از مباحثی‌که کمتر به ان پرداخته شده بحث اسرا و‌حقوق انها در هنگام اسارت است.همیشه بحث اسارت و‌شهادت شهید تندگویان برایم مورد توجه بوده است و تازگیها یک‌مسئله دیگر اسارت ذهنم را درگیر‌خودش کردهبراستی‌وزارت امور خارجه و دیپلماتهای‌ ما در سازمان ملل با توجه به اینکه وزیر نفت ما در اسارت حکومت بعث عراق بود و‌ فیلم و‌ مستندات غیر قابل انکار هم موجود بود‌ چرا اقدامی برای تسهیل وضعیت اسارت ایشان انجام نداد ؟! یعنی
کتاب پایی که جا ماند» یادداشت‌های روزانه سید ناصر حسینی پور از زندان‌های مخفی عراق است. سید ناصر حسینی پور این کتاب را به گروهبان عراقی ولید فرحان» سرنگهبان اردوگاه ۱۶ تکریت که در زمان اسارت، او را بسیار شکنجه و آزار داده، تقدیم کرده است. سید ناصر چهارده ساله بود که به جبهه رفت و در شانزده سالگی در آخرین روز‌های جنگ، در جزیره مجنون به اسارت عراقی‌ها درآمد، وقتی اسیر شد یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است.
خلاصه کتاب:علی اصغر گرجی زاده به همراه علی هاشمی  (فرمانده سپاه ششم نیروی زمینی سپاه) در چهارم تیرماه ۱۳۶۷ به دنبال تهاجم سراسری عراق به جزیره مجنون و پس از اطمینان از تخلیه جزیره، به هنگام ترک مقر فرماندهی سپاه ششم نیروی زمینی، هدف موشک‌های هلی کوپترهای عراقی قرار می‌گیرد.وی پس از ۳۰ ساعت مخفی شدن، به اسارت عراقی‌ها درمی‌آید.گرجی‌زاده چهارماه هویت خود را از عراقی‌ها پنهان می‌کند. بعد از لو رفتن وی، گرجی زاده مورد بدترینشکنجه‌ها قرار
این کتاب شامل خاطرات منیژه لشکری، همسر سرلشکر خلبان، شهید آزاده حسین لشکری، از زندگی اش و چگونگی تحمل هجده سال دوری از همسرش در دورۀ اسارت است. این کتاب به روایت ناگفته هایی از جنگ تحمیلی می پردازد و چگونگی انتخاب های یک زن در نبود همسرش و به دوش کشیدن بار زندگی توسط دختری هجده ساله به همراه فرزند چهار ماهه اش را شرح می دهد که روایت آن به صورت اول شخص و در قالب مستند داستانی است که به دلیل واقعی بودن آن سنگینی بار مستند در این کتاب بیشتر به چشم
مرتضی پورمیرزای، مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی درباره اخبار و نظرات مختلفی که اخیراً درباره احتمال راه‌اندازی جایگاه تکثیر در اسارت یوز در سمنان یا یزد مطرح شده گفت: در دست کم ۱۸ سالی که از حفاظت یوزپلنگ آسیایی می‌گذرد پروژه‌های متعددی برای بهبود شرایط زیستگاه‌های یوز تعریف شده بود. شاید نقطه عطف حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در ایران، مطالعات و پایش‌های جمعیتی با کمک دوربین‌های تله‌ای باشد. از طریق این ابزار کلیدی برای اولین‌بار اطلاعا
ما به اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم آنها را دوست داریم و به آنها وابسته می شویم و هر چه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود. پس هرکسی را که بیشتر دوست داریم و میخواهیم بیشتر دوستمان بدارد باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم در دلش ثبت شویم.
محسن حُجَجی (زادهٔ ۲۱ تیر ۱۳۷۰ در نجف‌آباد – درگذشتهٔ ۱۸ مرداد ۱۳۹۶ در التَنْف ) از نیروهای ایرانی موسوم به مدافع حرم بود که در مرداد ۱۳۹۶ در عملیاتی در گذرگاه مرزی الولید –منطقهٔ مرزیِ بین سوریه و عراق – توسط نیروهای داعش به اسارت درآمد و پس از دو روز به‌دست آنان به‌قتل رسید. ابتدا خبرگزاری اسپوتنیک نیوز ، به نقل از رسانه‌های وابسته به داعش، خبر اسارت وی را اعلام کرد. ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ مقبره محسن حججی در یادمان شهدای نجف آباد داعش چندی پس ا
حمایت اسلام از زن و رد بردگی در اینجا مسائلی هستند که شناخت آنها درباره اسارت ن و مردان کافر که در جنگ با کفار اسیر شده اند ضروری است، تا کسانی که قصد سوء استفاده از جهالت بعضی از مسلمانان را دارند، از بی علمی مردم به سود عقاید و دین فاسد خود بهره برداری نکنند. برده داری ربطی به اسلام ندارد – این اسلام نبود که اسارت ن و مردان و به برده گرفتن آنها را تشریع کرد، بلکه این روند در امت های پیشین قبل از اسلام و در بین تمام ملتها رواج داشت، تازه
همزمان با شهادت سردار رشید اسلام ، حاج قاسم سلیمانی ، بسته مطالعاتی با عنوان سردار آسمانی با موضوع شخصیت این شهید والامقام توسط واحد منابع معاونت امور کتابخانه ها و همکاریها تهیه گردیده است که معرفی می گردد .1-هجوم به تهاجم، تالیف عباس میرزایی، موسسه انتشارات یا زهرا(س).2-نبرد در سید جابر، تالیف عباس میرزایی، موسسه انتشارات یا زهرا(س).مجموعه خاطرات سردار سلیمانی از دوران دفاع مقدس روزی روزگاری» نام دارد که کتاب اول با عنوان هجوم به تهاجم»
بالاخره بعد از چهار سال شهروند کانادا شدم. خدا رو شکر حتی با وجود کرونا و تاخیرهای ناشی از آن خوش شانس بودم و پرونده من مطابق زمان پیش بینی شده پیش رفت. ماه آگوست امسال برام پر از معجزه و اتفاقاي خوب و خاطرات قشنگ بود. بعد از اینهمه مدت سختی و سیر ثابت همه اتفاقايی که منتظرشون بودم بالاخره ورق برگشت. یه پیشنهاد شغلی خوبء شهروندی کانادا و خاطرات قشنگ تابستون. الان مثل همیشه میخوام آٰرزو کنم ای کاش این خاطرات خوب موندگار بودن ولی خودم هم میدونم
مردی در عمق خاطرات مردی عبور کرد از گوشه ذهنش به اعماق خاطراتش پرت شد . شاید برایت سوال شود مرد که به خاطرات پرت شد؟ مسخره است! اما این داستان شرحی دارد کوتاه و فهمیدنی. وجدان ، تا به حال شده به خاطر خواست دلت به تلنگرهاش بی توجهی کنی . دل به نظرم همیشه اون چیز عالی و تمام کمالی که ما ازش ساختیم نیست چون خیلی جاها وجدان رو زیر پاش گذاشته چون دل فکر میکنه که این درستتره یا اینکه خیلی ها اینطورین. پاگذاشتن روی وجدان شاید عجیب و سخت به نظر بیاد و این
کتاب ملاصالح : مترجمی که همیشه اسیر بود/ جانباز و آزاده دفاع مقدس/ مترجم صدام،فدایی خمینی فراز و نشیب های زندگی یک انقلابی بعضی کتاب ها هستند که حتی افرادی که خیلی اهل مطالعه نیستند را میخکوب می کنند و با قصه ای که دارند و درگیری ای که برای مخاطب به وجود می آورند خواندنشان را تبدیل به یک تجربه شیرین برای خواننده می کنند. کتاب ملاصالح» از این دست کتاب هاست. اسارت به تنهایی مفهومی سنگین و باورنکردنی دارد.کتاب ملاصالح تصویری است از اسارت مردی ک
اسارت آل الله (شام): زینب و كوچه و بازار ؛ خدا رَحم كُند زینب و شامیِ بی عار ؛ خدا رَحم كُند زینب و بی احترامیّ یهودِ شامی زینب و حلقه ی اَشرار ؛ خدا رَحم كُند زینب و دشمنِ هیز و ماجراهایِ كنیز زینب و مجلسِ أغیار ؛ خدا رَحم كُند زینب و حَراجِ گوشواره ، حَراجِ مَعجر . در برِ چشمِ علمدار ؛ خدا رَحم كُند زینب و محلّه ی بَرده فُروشان و غمِ . آنهمه چشمِ خریدار ؛ خدا رَحم كُند زینب و نامَحرمان ، زخمِ زبانِ شامیان زینب و اینهمه آزار ؛ خدا رَحم كُند زینب
ترجمه کتاب خاطرات سبز به زبان اسپانیایی روی تصاویر خبرگذاری ها و تصاویر زیر کلیک کنید جام نیوز - ادیان نیوز - خبرگزاری بین المللی قرآن - رومه وطن امروز - خبر مدرسه - سایت واضح - حلقه وصل ادبیات داستانی سازمان بسیج مسابقه کتابخوانی خاطرات سبز با بیش از 1000 نفر شرکت کننده در نطنز استان اصفهان آدرس خبر را بطور کامل در این سایت مطالعه بفرمایید http://natanzna.ir/37523/37523 روی آدرس مقابل کلیک بفرمایید مسابقه کتابخوانی خاطرات سبز در خبرگزاری فارس
پایی که جا ماند» یادداشت‌های روزانه سیدناصر حسینی‌پور از زندان‌های مخفی عراق است. سید ناصر چهارده ساله است که به جبهه می‌رود و شانزده ساله است که در آخرین روزهای جنگ، در جزیرة مجنون به اسارت عراقی‌ها درمی‌آید؛ در حالی که دیده‌بان است و در واحد اطلاعات فعالیت می‌کند. وقتی اسیر می‌شود یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است. با این حال تصمیم می‌گیرد در دورة بعد از اسارت باز هم دیده‌بان اتفاقات و حوادث باشد، اما این بار بدو
سال ها بود دنبالش می گشتم.
ده سال قبل اومد منو دیوونه خودش کرد و رفت و دیگه ندیدمش.
امسال اربعین تو مشهد عجیب دلتنگش بودم.
هفته پیش که فهمیدم اومده شیراز شوکه شدم!
شدیدا دل مریض احوال من، نیازمند نفس قدسی بزرگی همچون سیده.
شنیدم می خواد بره نجف ساکن بشه! خوش به سعادتش.
خییییلی دلم می خواد برم ببینمش اما روم نمیشه!
اگه بره، معلوم نیست دیگه بتونم پیداش کنم.
خدایا. منو از این اسارت دست و پا گیر نجات بده.
یه کاری کن دستم به سید برسه؛ شاید
کیونگ جونگ یانگ” جوان ۱۸ ساله کره ای بود که در سال ۱۹۳۸ توسط ارتش ژاپن از کشور اشغال شده کره به خدمت اجباری فراخوانده شد. ارتش ژاپن او را برای جنگ مقابل شوروی به جبهه ها اعزام نمود اما او پس از مدتی توسط ارتش سرخ به اسارت گرفته شد و ارتش سرخ نیز وی را در سال ۱۹۴۲ به جبهه های شرقی و مقابل آلمان نازی فرستاد. از بخت بد جونگ یانگ” در سال ۱۹۴۳ به اسارت نیروهای آلمانی درمی آید و آلمانی ها نیز او را در سال ۱۹۴۳ و به منظور مقابله با نیروهای متفقین به
حافظه دراز مدت که مطالب را به مدت زمان طولانیتری نگهداری می‌کند و ظرفیت آن نامحدود است، مبنای زیست شیمیایی دارد. به عبارتی اطلاعات در این حافظه از تغییرات زیست شیمیایی پدید آمده و نگهداری می‌شوند. خاطرات دراز مدت بیشتر از خاطرات کوتاه مدت حفظ می‌شود. بدلیل وقت بیشتری که این خاطرات برای پیوند یافتن با تعدادی از نواحی قشر مغز را داشته اند. هر چه تعداد ارتباطات بیشتر باشد شانس تماس با یک راه نورونی که به خاطره‌ای ختم می‌شود بیشتر است.
آهی كشید غمزده پیری سپید مویافكند صبحگاه در آیینه چون نگاهدر لا به لای موی چو كافور خویش دیدیك تار مو سیاهدر دیدگاه مضطربش اشك حلقه زددر خاطرات تیره و تاریك خود دویدسی سال پیش نیز در آیینه دیده بودیك تار مو سپیددر هم شكست چهره ی محنت كشیده اشدستی به موی خویش فرو برد و گفت : وایاشكی به روی آینه افتاد و ناگهانبگریست های هایدریای خاطرات زمان گذشته بودهر قطره ای كه بر رخ آیینه می چكیددر كام موج ، ضجه ی مرگ غریق رااز دور می شنیدطوفان فرو نشست ، ولی
فایل pdf کتاب "خاطرات یک مترجم" که زندگی نامه آقای محمد قاضی به قلم زیبای خودش می باشد را یکی از دوستان برایم فرستاده بود. کتاب حدود 440 صفحه و بسیار لطیف و شیرین و جذاب نوشته شده. اگر چه شکل یک کتاب ادبی را ندارد و بیشتر به بیان لحظه لحظه های عمر و خاطرات تلخ و شیرین نویسنده پرداخته اما سادگی و صداقت نویسنده انچنان زیباست که آدمی را مجبور میکند تا صفحه اخر پای درد دل این پیر سخن ور و این مترجم پر کار و توانا بنشینی و به دقت گوش کنی،.
دانلود آهنگ جدید محسن ابراهیم زاده مرور خاطرات Mohsen Ebrahimzadeh – moror khaterat دانلود آهنگ غمگین و شنیدنی عاشقانه مرور خاطرات با صدای خواننده پرطرفدار محسن ابراهیم زاده با بهترین کیفیت ممکن و متن کامل اهنگ
دانلود آهنگ جدید محسن ابراهیم زاده مرور خاطرات Mohsen Ebrahimzadeh – moror khaterat دانلود آهنگ غمگین و شنیدنی عاشقانه مرور خاطرات با صدای خواننده پرطرفدار محسن ابراهیم زاده با بهترین کیفیت و لینک دانلود مستقیم
نام :محسن نام خانوادگی: حججی تاریخ شهادت : مرداد 1396 محل شهادت : منطقه مرزی بین سوریه و عراق  درجه نظامی: رزمنده لشکر8 نجفمحسن حُجَجی (زادهٔ ۲۱ تیر ۱۳۷۰ در نجف‌آباد – درگذشتهٔ ۱۸ مرداد ۱۳۹۶ در التَنْف) از نیروهای ایرانی موسوم به مدافع حرم بود که در مرداد ۱۳۹۶ در عملیاتی در گذرگاه مرزی الولید –منطقهٔ مرزیِ بین سوریه و عراق– توسط نیروهای داعش به اسارت درآمد و پس از دو روز به‌دست آنان به‌قتل رسید.ابتدا خبرگزاری اسپوتنیک نیوز، به نقل از رسانه
باورم نمیشه بعد از ساله برگشتم و میبینم وبلاگم سر جاش هست یعنی هنوز کسی وبلاگ کار میکنه یهو رمز زدم دیدم درسته چقدر خوشحال شدم چقدر خاطرات رو مرور کردم چقدر آنموقع ها خوب بود همچی عوض شده هیچی مثل قبل نیست ولی خاطرات هنوز مرورشون لذت بخش هست خدایا شکرت

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها