نتایج جستجو برای عبارت :

دریا زیباست با صدایش گوشم را نوازش نیکند

جهان بدون دوست داشته شدن و فهمیده شدن و نوازش جهنم است. آدم ها اما فهمیدن و نوازش و دوستی را بلد نیستند. چون آن را نیاموخته اند، چون تمرینش نکرده اند. فهمیدن و دوست داشتن و نوازش فقط یک استعداد نیست، مهارت است، هنر است؛ باید آموخته شود، باید تمرین شود. من اسم دوست داشتن و فهمیدن و نوازش را شفقت می گذارم و فکر می کنم بدون شفقت، زندگی شکنجه ای بی رحمانه است. 
اتفاقی رفتیم. جمع ادبی خوبی بود. هر چند همیشه لوس ها هم هستند؛ آنها که خیال می کنند تخم دو‌زرده کرده‌اند و وقت و بی وقت توی حرف دیگران می دوند. دختر جوانی هم بود. همراه پسر جوانی. دختر زودتر آمد. وقتی پسر آمد کنارش نشست. دختر دست انداخت در کمرش و شروع کرد به نوازش. دختر کمی به سمت راست، به سمت پسر، خم شده بود. بعد هم دست انداخت توی موهایش و نرم نوازش کرد. وقتی جایشان عوض شد باز هم دختر نوازشش کرد.
هر قدر هم که سوی چشمانم کم باشد نمی توانم ساده عبور کنم از شمشادهای صورتی رنگ جلوی در دانشگاه تهران که در انتظار نوازش سرانگشتانم هستند . هراندازه گوش هایم بسته بوده این روزها ، نمی شود به نشنیدن بزنم خود را ، آن هم با این سروصدایی که سبز شدن برگ ها به پا کرده اند ! باید برم سراغ غزلیات جناب سعدی که نسخه ای بپیچد برای حال و هوای این روزهایم تا در گوشم زمزمه کند : تو به هر جا که فرود آمدی و خیمه زدی کس دیگر نتواند که بگیرد جایت انگار که ابری چلانده
(زنده ی ابدی) چو از ازل به خیال رخت به جوش و خروشم الی الابد به ره عشقت ای نگار بکوشم مرا به آب بقا تا به کی فریب توان داد که زنده ی ابدی در کنار آن لب نوشم نه شوق بادهٔ دوشم نموده مست که امشب ز پا فتاده ی عشقم اسیر آن بر و دوشم اگر چه واله و دیوانه ام به وادی هجران به راه وصل عزیزان قسم به عشق بهوشم رسیده شهرت و آوازه‌ام اگرچه به گردون در آستانه ی عشق رخت خمود و خموشم درآن دمی که رقیبم هوای کوی تو دارد چرا بر آتش غیرت سپندسان نخروشم شدم به میکدهٔ عش
هی در گوشم زمزمه میکرد که " چشمات رو باز کن " و بعده این همه مدت جز اولین بار ها بود که آی کانتکت برقرار میکردیم و داشتم فک میکردم که احتمالا این همه مدت دوس داشته ارتباط چشمی داشته باشیم ولی بخاطر راحتی من چیزی نمیگفته فهمیده روی گوشام حساسم دیگ هرجا ببینه دارم ناز میکنم یا قهر کردم یا لج کردم یا خلاصه یجوری دور میگیرم ازش کافیه بره سمت گوشام سریع رام میشم بوسه ها و ناز و نوازش های بعدش رو به حدی دوس دارم که فک میکنم یکی از دلایل بزرگی که باعث م
نام علمدار سپه آید به گوشم انگار من عمری به او حلقه به گوشمجانم بلرزد هر می گوید "ابوالفضل" سرّی ست خود بنهاده در اعماق گوشم اى که دل ها همه از داغ غمت غمگین استوى که از خون تو صحراى بلا رنگین استنرود یاد لب تشنه ات از خاطره هاهر که را مى نگرم از غم تو غمگین است
طنین صدای خشک و بی روحی که نامم را از نمیدانم کجا فریاد می کشید در گوشم می پیچید.مهم نبود دقیقا از کجا این صدا به گوشم میرسید،مهم آن بود که که اگر کسی کاری با من داشت می توانست خودش را اندکی به زحمت بیاندازد و پیش من بیاید. از آدم های خودخواه متنفر بودم. شاید برای همین هم من را اینجا زندانی کرده اند
باز هم در گوشم قصه بخوان تا خوابم ببردقول می دهم این بار قبل از رسیدن به خانه کلاغچشمانم را ببندم و تو را تصور کنمقول می دهم این بار قبل از آنکه صدایت آرام و آرامتر شودچشمانم را ببندم و در خیالم دست هایت را سفت تر بگیرم, آتقدر که نتوانی رهایشان کنیقول می دهم این بارقبل از آنکه گوشه بالشم را نوازش کنیچشمانم را ببندم و آنقدر هم قدم رویایت شوم که با بوسه روی پیشانی پیش از خواب همبیدار نشوم قول می دهم این بارقبل از آنکه چراغ اتاق را خاموش کنیچشما
صدایت را لابه لای حرفهایم میشنوم ، صدای تو صدای آشنای حرفهایم ،دلم را صدا بزن ، مرا صدا بزن بگذار صدایت گوشم را نوازش کند ، صدای حرفهایت را از ته دلت برایم بگو، از جایی که زمزمه های تنهایت را پنهان کرده ای، از جایی که خانه ای سوت کور شده برای ناگفته هایت ،حرفهایی که تکه های جان است. حرفهایی که می آیند تا بیان شوند می آیند تا مخاطبش را میان آدمهای زندگی دنیایت پیدا کنند . با صدای خشداری از دلم که همچون قدمهایم بر برگهای پاییزی دلم، صدايش را ارام
دانلود آهنگ جدید میثم ابراهیمی نوازشDownload New Music Meysam Ebrahimi – Navazeshپخش از رسانه سلطان موزیک از لینک زیر منتشر شدمیثم ابراهیمی نوازشدانلود آهنگ جدید میثم ابراهیمی نوازش با لینک مستقیم متن آهنگ نوازش از میثم ابراهیمی آخ داره دلم میره برات جز من نباید کسی تورو بخوادبگو چی داری تو تو چشات که دلو میبره انقده زیادتو بارونی یه نمه هم آرومی دردی ولی درمونی بگو همیشه میمونیسخته براش دیوونه وار تب کنیاما به جاش با فکرش شب کنی روزاتو باشتلخه به جات یکی
گاهی…فقط گاهی دلم یک آغوش میخواهد که تمام نگی ام را در برگیرد ُزیر گوشم زمزمه کند که آرام باش عشقمروزی تمام من میشود برای تو!و تو دلت ضعف برود برای اینهمه شیرینی محبت مردانه اشگاهی…فقط گاهی دلم میگیرد از تمام بایدهااز تمام اما اگرها!از تمام قانونها که خودم هم نمی دانم چرا باید رعایتشان کنم!و فقط می خواهم زیر دستان پر مهر و محبت مردی که در قلبم است نوازش شوم!و در دل برای هزارمین بار در روزخدا را شکر بگویم برای این نعمتی که خودم هم نمیدانم
روده‌ام دلش زندگی کردن می‌خواهد. دست‌ها و پاهام هم. مغز و قلبم نه. معده و دهان و کِتفم هم نه. آن‌ها درِ گوشم گفته‌اند که دلشان چاه می‌خواهد. برای دفنِ موجودیتشان. شاید بگویی چه کاری‌ست؟ یک‌بار برای همیشه کار نکن با آن‌ها. بُگذارشان کناری و رهاشان کن. اما از رهایی، خوابشان می‌برد. خواب که بروی حتی اگر قرنی هم بُگذرد، باز هشیار می‌شوی. درِ گوشم در همان دمِ صبح گفته بودند که دلشان هشیاریِ بعد از قرن هم دیگر نمی‌خواهد.
مژده ای ده که دگر بار بهار آمده است★★★خوش خرامیده و با حُسن و وقار آمده است. درست هنگامی که در سرمای استخوان سوز غمگین و سرد کِز کرده،بهار از راه می رسد.نرم و آرام،مثل مادری مهربان و دلسوز که آرام پتوی گرم و لطیفی روی کودک خوابیده اش می کشد. نرم و آرام،مثل پدری که کودک غمگین و بیمارش را نوازش می کند. نرم و آرام، مثل خود بهار،بی ادعا،بی هیاهو. از راه می رسد و دست نوازش معجزه گرش را روی طبیعت خسته و خفته می کشد و با عشق همه چیز را بیدار می کند.
صورتشو کاملا پوشونده طوری که فقط یه چشمش پیدا بود، یه تسبیح هم گرفته بوددستش و پشت سر هم صلوات میفرستاد. من طرف چپش نشستم و هندزفریم توی گوشم بود و آهنگ گوش میدادم ( البته یکی از گوشی هاش تو گوشم بود ) و یه نفر مثل خودش هم سمت راستش بود. داشتن در مورد دست فروشایی که توی مترو بودن صحبت میکردن . گفت : اینها رو میبینی اکثرشون هستن "الهم صل علا محمدو آل محمد " !!! میان تو مترو به اسم فروشنده کیف مردمو میزنن "الهم صل علا محمدو آل محمد " ، بعدش اشاره کرد
الان باید تو مسیر رفتن به خوابگاه بودم چاوشی گوش میدادم و باز طبق معمول مسیرم کج میکردم به تاریک ترین و خلوت ترین مسیر ممکن و چاوشی توی گوشم میخوند و هوای مزه ی برف میداد و از سرما به خودم میلرزدم و به اون فکر میکردم اما نه دانشگاهی هست نه مسیری منتهی به خوابگاه نه هوایی که مزه برف بده نه چاوشی که توی گوشم بخونه نه منی که با یه خیال خام پیاده روی کنه خیال دوست داشته شدن:) سلام زمستون:) میرود آهنگ زمستون را دانلود کند!
بیماری موسوم به خراش گربه» می‌تواند منجر به مرگ انسان شود. به گفته محققان مطالعات اخیر روی بیماری‌های منتقل شونده از حیوانات ‌به انسان‌ها نشان می دهد نوازش یک بچه گربه می‌تواند شما را بکشند! این محققان می‌گویند:"دامنه و تاثیر این بیماری کمی بزرگتر از آن چیزی است که ما تاکنون فکر می‌کردیم". بر اساس این مطالعه نوازش یک بچه گربه می‌تواند صاحبان این حیوان خانگی را به عفونتی مبتلا کند که زندگی وی را تهدید کند.
معصومه با بغصی که صداش را خش دار می کرد گفته بود امیر من حامله ام .جواب آزمایشو گرفتم .وصدای ترکیدن بغض ش توی(در). تلفن مثل خنجر توی گوشم نشست .معصومه قطع کرده بود ومن در پیاده رو میخکوب ،مات ومبهوت به چنار کنار جوی می نگریستم و صدای پاره شدن بغضش هنوز(همچنان) در گوشم جریان داشت. با یک دست به چنار تکیه دادم و چشمانم را بستم وپیشانی ام را روی ساعدم گذاشتم.نفس توی حلقم گیر کرده بود و بسختی می توانستم نفس بکشم .آرزو کردم کاش می شد لحظه ایی دیگر سراز چ
خوب است که این جا هست برای گفتن، وگرنه من تا حالا از غم پکیده بودم. لابد قادر به من حق می دهد که این ها را بگویم، که بگویم چقدر دلتنگ ام و منتظر و بگویم چرا این همه دوری کردن هاش از من تمام نمی شود. لابد حق می دهد این جا به خاطر این درد که سینه ام را بدجور می فشارد هم ضجه بزنم و هم فریادی بکشم که تا آن ور کارون هم برسد. آن وقت شاید او هم انعکاسی از صداش را در گوشش احساس کند. لابد حق می دهد که بگویم حق دارم گهگاهی حرفی ازش ببینم یا بشنوم، صدايش توی گوشم
اوایل بهار بود و عطش ماجرا جویی مرا به بیرون کشید, ولی نه هر بیرونی, تشنه زیبایی بودم که بهار به من هدیه کرد, آن بیرون سبزشکوفه ها شعر زیبایی میخواندند و نوازش دستان خورشید, شعر آن ها را زیبا تر نمود. کمی قدم زدم که ناگهان سکوتی را حس کردم. یخ زمستان همچو بچه ای که به دامن مادرش چنگ می زد, گل را گرفته بود. ابر نیز مانند روسری زیبایی خورشید را پنهان کرده بود, آن گل یخ زده همراهی نداشت, ناگهان خورشید روسری خود را باز و گل را نوازش کرد. یخ ها نور خو
چند شعر کوتاه از لیلا طیبی (رها)¤ انار:انار رسیده ی باغ عمرمیبر دورترین شاخه نشسته ای و آهافسوسدستم نمی رسدکه بچینمت. ¤ نوازش دستانت:باران نوازش دستانت رابر موهایم ببارانتا بهار بیایدو موهایمبویِ بابونه بگیرند. ¤ تنهایی:کاش یکی بیایدو بگویدمچرا لبخندهای تو؛اینقدر بی رنگ است!؟و من همه چی رابیاندازم گردن تنهایی. ¤ کافر:کافر تر از آن امکه تو را انسان بدانمتو هنوز خدایگان زیبای منیفقط اندکیدست معجزه‌گرت به کار نیست. ¤ دلتنگی:این روزها که د
صادقانه بگویم، مادربزرگم عزیزترین دگیم بود که از دست دادم. من هر روز، از صبح تا ظهر پیشش بودم و بارها و بارها برایم قصه گفته بود. صدايش را همان سالها فراموش کردم و تنها سیمای زیبا و خندان و موهای بلند و مواجش در خاطرم مانده.اما صدای گزارشگری که بانگ هشدارش، در تیتر نوشته آمده، صاف و رسا همچنان به گوشم می رسداین کاری بود که جنگ با من کرد. این قدرت رسانه است که در عمق جانم خانه کرده است.الان دوباره در وضعیت فوق العاده هستیم. پ.ن. مگر چند بار ب
 استاد شهریارشهنوازی کن نگارا، ساز میخواهم چکار؟من که ایمان داشتم اعجاز میخواهم چکار؟تا صدایت گوش هایم را نوازش میکند،تار و سنتور و نی و آواز میخواهم چکار؟تخت جمشید قشنگی هست در چشمان توتا تورا دارم دگر شیراز میخواهم چکار؟تکیه گاه من تو باشی، من خودم یک ارتشمقدرتم کافیست. نه. سرباز میخواهم چکار؟باغ سرسبز و تو و آواز بلبل، بوی گل.این زمین زيباست. پس پرواز میخواهم چکار؟گرچه دیگر هیچ چیزی مثل دیروزش نیستاین غزل را فرصت آغاز میخواهم چکا
آکوردهای اصلی و دقیق آهنگ نوازش تتلو در کتاب 100 آهنگ خاطره انگیز کتاب آکوردهای 100 آهنگ خاطره انگیز تاریخ موسیقی پاپ ایران نوشته حامد مراحمی >>>سفارش کتاب آکوردهای 100 آهنگ خاطره انگیز اثر دیگری از حامد مراحمی آهنگساز، تنظیم کننده و مدرس ساز گیتار است.در این کتاب ترانه، آکوردها، ریتم و گامِ صد قطعه معروف، محبوب و خاطره انگیز باکلام تاریخ موسیقی پاپ ایران به ترتیب حروف الفبا وجود دارد که می تواند بهترین انتخاب برای نوازنده های سازهای گیتار، کی
داره بارون میاد، درواقع اولین بارون پاییزی هست میشه گفت نسبتا شدید و الان این میل نوازش کردن گل های تو باغچه تو این تاریکی و بارون نمیدونم چی هست هوس هست یا جنون  یکی از عادت های من نوازش کردن گل هاست
 توی مهمونی یه استتوسکوپ گیر آوردم. بقیه سرگرم کار خودشون بودند. آروم گوشی رو به گوشم زدم و دیافراگم رو روی قفسهء سینه ام نزدیک قلبم گذاشتم و گوشم رو تیز کردم؛ و صدای ضربان قلبم رو شنیدم. خدای من همیشه صدای قلب برام فوق العاده بوده و هست! خیلی دوست دارم. چشمام رو بستم روی صدای قلبم تمرکز کردم چه خوشگل کار می کرد. یه حس عجیبی داره یه آرامش دلنشینی که قابل وصف نیست.گاهی که سرم رو روی سینهء همسرم میذارم و به صدای قلبش گوش میدم خیلی آروم و محکم و
در بین تیرگی های دنیا، یك امید برایم ماندهنمی خواهم شاعرانه بگویم مادر، پدر، خواهر یا برادرجنسش چطور می شود گفت.یك جوری است.نرم.مثل، ابریشم.شكننده.مثل شیشه.دلگرم كننده.مثلِ.نه، اصلا راستش را بگویم مثل ندارد.آری، دلگرمی اش مثل ندارد. تک است ، ناب است مانند باران‌های بی‌هوا بر زمین ریخته شده وسط تابستان انگار آمده‌است که بی‌وقفه آرامشش را به چشمانمان گره بزند و وجودمان را ستاره‌باران کند مانند بوی خاك نمِ پس از باران ،بینی ات
قطره های باران چه عاشقانه می سرایند.موسیقی عشق را،،،،،،آن سان که نوازش می کنند با بوسه های آتشین خود،پیکر بی جان برگهای ،،،،،،،ریخته شده.  بر********سنگفرش#####کوچه های ویران خیالم را.@sohrabipoem#حسن_سهرابی
600 شب است که در آغوش همسر و یارشان نبوده اند.600 روز است دوستان شان را ندیده اند.600 روز است که نبوسیده اند و بوسیده نشده اند، نوازش نکرده اند و نوازش نشده اند.600 روز است که در سلول انفرادی تنها بوده اند.600 روز است که نمی دانسته اند فردا چه می شود، کی بازجویی یا محاکمه یا آزاد می شوند، تصویر روشنی از آینده ی نزدیک و دور نداشته اند و نتوانسته اند برای زندگی شان برنامه بریزند.600 روز است نگرانِ نگرانیِ خانواده و نزدیکانشان بوده اند.600 شب و روز است که
و باز هم. دومین روز از زمستون.زمستون.زمستون.عجیب عجین شده با من. این فصل غریب و غریب نواز.۳۸ ساله. با دست های سردش نوازش می ده پوست روحم رو. هر سال. درست حوالی همین ساعت ها. کرخت میشم بین لذت نوازش و عذاب سردی سرانگشت ها. سرگشته بین لذت و عذاب. خوف و رجا. جمع می شم تو لحاف و  چشم هام رو می دوزم به سقف و رژه ی خاطره ها و خطرها و خواستن ها و نخواستن هام رو تماشا می کنم که بی صدا . اما پر هیاهو قد می کشن و به رخم می کشن گذشتن یه سال دیگه و و
* قلبم دره‌ای شده است که درش برف می‌بارد . بی‌امان .* یعنی یکی نیست این تعطیلات با من بیاد بریم کاتماندو . * گاهی دستم می‌ره که شماره‌اش رو بعد از چند سال بگیرم و بهش بگم تو فقط می‌تونی بزنی توی گوشم . مگر این‌طوری دست از سر تکه تکه کردن خودم برداشتم ‌.* ولی خب . فعلن جرات ندارم بهش زنگ بزنم .

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

sweet.dream.of.unina