نتایج جستجو برای عبارت :

شعر درمورد دریا مرداب اسمان فلک

 تا گل آلودم ماهیتو بگیر بیا این آلوده ماهی رو ببین که چه جوری جا گذاشتیش رو زمینمن واسه تو قید دريا رو زدم به در و دیوار تُنگت میزدم تو بیابونه دلت نفس زدمدريا بغلم کن بغلم کن که شدم تنها بغلم کن بغلم کن بینِ نامردا من تک نندازدريا اشتباه کردم که از دست تو سر خوردم تویه این مرداب با این آدما بُر خوردم بد کم آوردمبیا و این پخش پلارو تو جمعش کن دوریت داره بد میسوزونه تو کمش کنمن گم شدم تو دله بیرحم زمونه بیا و این دیوونه رو تو باورش کندريا بغلم ک
وقتی که ساعت اغازین طلوع افتاب افتاب روی دایور خانه ما می افتد من به زندگی امیداور می شوم وخوشحالم که توانسته روزی دیگر را ببینم وقتی افتاب روی وسایل خانه می افتد می فهم که زندگی در جریان است وکنار پنجره میرویم اسمان را نگاه می کنم حسی خیلی خوبی دارم دیدن اسمان ابی و نور خورشید لذتی خاصی برای من دارد وان قدرت خدا است که چینین ارامشی در طبیعت قرار داده استوهنوز هم در ان دنیا رنگین هیج چیز به انسان به اندازه طبیعت ارامش نمی دهد وبهار اوج هنر نم
اتاق خواب،
ضلع شرقی،
کمد جنوبی،
در کشویی‌ش رو که باز می‌کنی، همیشه یه لیوان بزرگ و قشنگ هست که پر از آبه. برای وقتایی که حوصله ندارم از اتاق برم بیرون.
دوست دارم همیشه آب کنار دستم باشه. لیوان هیچ وقت خالی نباشه. یه وقت در بحران بی‌آبی نباشم خلاصه.
 
یک هفته‌ای بود که سرم شلوغ بود و مدام توی اتاق غیرخواب (!) به سر می‌بردم.
دیروز که بعد از یک هفته رفتم سراغ کمد، دیدم لیوان آب بوی مرداب گرفته!
اما
کاش فقط لیوان بود که بوی موندگی می‌داد.
خیلی جاها
""اسمان   شب""   /               سید سهند        ٧/٢                سعدی  رشت                  من یك ستاره شناس هستم  و هر شب  ستاركان را به وسیله ی   تلسكوب  خود تماشا ودرباره ی شان اندیشه می كردم .                                                            درروز ، خورشید فرمانروا  است ، اما اسمان شب را ماه و دوستانش  بر  می كنند ؛ بدون  انها    شب ها تاریك و سرد می شدند.                                                       ماه، عروس شب و خورشید همسر اوست  ؛   انها  ه
دريایم و نیست باکم از طوفان/ دريا همه عمر خوابش آشفته است. شفیعی کدکنی #آن مرداب است که به آرام بودن و در یک جا ماندن و گندیدن خو گرفته است. ما سری نا آرام داریم. درست شبیه دريایی که در تمام عمر خوابش آشفته طوفان ها و موج هاست چرا که درياست و دريا بودن آشفتگی و نا آرامی و شوریدگی طلب می کند.
تصویر اخیستنه ډېره اړینه ده، هرڅوک نه شی کولی منلی تصویر واخلی، هغه کسان چې د تصویر اخیستنې په برخه کې ډېره تجربه لری یا یې په یاده عرصه کې پوهه ترلاسه کړی وی مسلکی عکاسان بلل کیږی، غیر متحرک تصویر او ویډیویی تصویر دواړه مهارت لری، خو څرنګه چې ویډیویی تصویر متحرک دی نو د غیر متحرک تصویر په پرتله یو څه ډېر دقت او مهارت ته اړتیا لری، ځکه چې نن سبا ویډویی کمرې ډېرې تکمې (بټنې) لری، چې د تصویر پر زوم کولو سربېره د شین اسمان، ورئېځ اسمان، ورځ او شپې
فراشعر "عشق از سینه مرداب هم متولد می شود " آریو همتی زمستان : قهوه تلخ کتاب حافظ قلب زن هنوز هم زخمی داشت به عمق اندام شکسته گیتارش دانه های برف تجلی بارش در غوغای خون بازی پرواز را از اسطوره پنجره خط خورد 《 لعنتی دست بردار وقتی دود می شوی خود را و خانه را دود خواهی شد 》 پژواک جنون هنوز هم دستانش وقتی که می خواست بزند جان داشت 《ابعاد چشمانم را گم شو ، تا ترا هم ذره ذره دود نکرده ام 》 .قلب راوی می گیرد 《چقدر جای انگشتانش صورتت را چقدر صورتت را جا
مرداب اسکیما تحلیل فیلم کراش 2004 پیش فرض ها یا اسکیما صنعتی غول آساست. صنعتی با صدها دست و پا که در جزیی ترین بخش های زندگی انسان ها نفوذ کرده است بی آنکه کسی بداند نام این صعنت، سینماست، تلویزیونف بازی های کامپیوتری، آگهی های تبلیغاتی، سخنرانی، رومه ها، مجلات تخصصی و زرد و انواع و اقسام هرآنچه که آدمی آن را می شنود، می بیند و حس می کند. پیش فرض ها به ما می گوید چگونه بشنویم، چگونه بیندیشیم، چگونه از کلمات استفاه کنیم و چگونه رفتار کنیم.
 هنگامی که کسی کلام پادشاهی اسمان را می شنود اما ان را درک نمی کندان شریر می اید و انچه را در دل او کاشته شده می رباید. این همان بذری است که در راه کاشته شد و اما بذری که بر زمین سنگلاخ افتادهکسی است که کلام را می شنود و بی درنگ ان را با شادی می پذیرد اما چوندر خود ریشه ندارد تنها اندک زمانی دوام می اورد. وقتی به سبب کلام سختی یا ازاری بروز می کند در دم می افتد. بذری که در میان خارها کاشته شد کسی است که را می شنود اما نگرانیهایاین دنیا و فریبندگی
سلام اول یکم قراره درمورد سگ بهتون توضیح بدم بعدش میخوام بخش جدید وب رو بهتون معرفی کنم. خواهش میکنم مطلب زیر رو تا آخر مطالعه کنید چون خیلی بدرد کسایی که سگشون مشکل مدفوع خواری داره ، میخوره. درمورد سگ: خب میخوام امروز درمورد مدفوع خواری در سگ واستون کمی توضیح بدم. ابتلا به بیماری گوارشی نیز یکی از عوامل اصلی این عارضه می باشد. نارسایی در غدد برون ریز لوزالمعده، افزایش فعالیت غدد فوق کلیوی، اختلال در جذب رودها، انگل های روده ای، دیابت، افزا
تو به دريا ریخته ای
و دست من خنکایت را
با خود به خانه آورده است
بی آن که کودکی مه آلوده ات را
در آغوشم آب کرده باشم
بی آن که پا به بزرگ سالی ات گذاشته باشم
به دريا ریخته ای
و زندگی با بوی مرداب
پا به پنجره هایم می گذارد
که بالا و پایینش را
شنا کرده ام بارها
تمام امیدهایی که می کارم
میوه های شان را ندیده می میرند
و قد کوتاه شان را با خود
به زیر خاک می برند
تمام روز
زنبیل پُر از تنهایی ام را حمل می کنم
خواب هایم پُر است از ناخوادگاه رودخانه هایی
که در
ماسه مرداب دارای پیت ماس و کود ریز مغزی برای مخلوط کردن با خاک قبلی برای تقویت عالی ریشه گل و گیاه مخصوص زهکشی خاک گلدان جهت عبور راحت آب و اکسیژن به ریشه گیاهان هر کیلو 1000 تومان. خاک غنی شده گل و گیاه .کوکوپیت .پیت ماس ،بستر آماده کاشت ، خاک آماده کاشت ، خاک کاکتوس ، خاک ارکیده ، خاک بنفشه آفریقایی ، کمپوست ، پوکه سنگ ریزه رود، پرلیت به هر مقدار موجود است، هر کیلو هزار تومان باکس 25 کیلویی همراه با یک بسته سنگ ریزه رودخانه جهت زهکشی سوراخ ته گلد
از آدمهای خود سر و نامنظم دوری کنید، مرداب رفتار آنها. شما را خواهد بلعید. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی آدم بی نظم، عمرش هم کوتاست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی مردم منظم، سرزمینی آباد، شاد و زیبا دارند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی مردمی که نظم ندارند گرفتار هرج و مرج، نا امنی و فساد می شوند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی نظم، واژگان ساده را سرودی ماندگار و نت های گوناگون را نوایی گوش نواز و آهنگین می سازد، نظم همان چیزی است که با آن
مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشتحال من بد بود اما هیچ کس باور نداشت خوب میدانم که "تنهایی" مرا دق می دهدعشق هم در چنته اش چیزی از این بهتر نداشت آنقدر ترسیدم از بی رحمی پاییز کهترس من را روز پایانی شهریور نداشت زندگی ظرف بلوری بود کنج خانه امناگهان افتاد از چشمم، ولی مو برنداشت حال من، حال گل سرخی ست در چنگ مغولهیچ کس حالی شبیه من به جز "قیصر" نداشت  《 قیصر امین پور 》  
کارتخوان سیار وریفون 675 همه چیز درمورد کارتخوان سیار در این مقاله ما به بررسی و آشنایی با دستگاه پوز و شرایط در خواست کارتخوان میپردازیم لطفا تا انتهای مطلب با ما باشید درخواست کارت خوان، امروزه برای تمام کسب و کارها، چه آن هایی که خرده فروشی کالا دارند و چه برای مشاغلی که در شرکت پخش و عمده فروشی انواع کالا فعالیت می کنند، لازم و ضروری است.همه چیز درمورد کارتخوان سیار معاملات روزانه بسیاری از مشاغل توسط پول نقد، چک، سفته، پرداخت با کارت اع
در سوگ ششمین اختر آسمان امامت و ولایت
بااینکه حرفهای جناب توکلی درمورد اف ای تی اف تازگی نداره وقبلاهم
درمورد برجامتکرارشده بود .ولیدفاع امثال ایشان از برجام و اف ای تی اف
باید درتاریخ بماند تا ایندگان نیز بدانند که در تحمیل قراردادهای استعماری
با بعضی از اصولگرایان دستشان در یک کاسه بود
یکی را دوست میدارم و در قلبم او را احساس میکنماو همان ستاره درخشان اسمان شبهای دلتنگی ,تیره و تار من استاو همان خورشید درخشان اسمان روزهای زندگی من استاری او همان مهتاب روشنی بخش شبهای من استقلبم او را دوست میدارد و من هم تسلیم احساسات پاک قلبم می باشماو همان فرشته ای است که با بالهای سفیدش مرا به اوج اسمان ابی بردمرا با دنیای دوستی و محبت اشنا کردیکی را دوست میدارمهمان کسی که هر شب قصه لیلی و مجنون را در گوشم زمزمه میکردچون تورا و فقط تورا
نظرکلی درمورد مباحث: اگر از ابتدا بخواهیم به موضوع تشیع بپردازیم به این نکته باید اشاره کرد که درمورد پیدایش تشیع نظرات مختلفی طرح شده است که هرکدام درباب تصدیق خود دلایلی مطرح می کند.نظرشخصی من این است که قیام امام حسین(ع)و شهادت ایشان نقطه عطفی درتاریخ تشیع بوده است که بعدازان قیام توابین و مختار رخ داد .مسایل بعدی درتاریخ تشیع شاید مارا به دو نکته مهم آنهم نقش مهم ت مذهبی ((استفاده ابزاری از دین))و علمای شیعه برساند.طبیعتا نقطه عطف در
شعر درمورد شادی و نشاط از مجموعه اشعاری است که می تواند تاثیری مثبت در روحیه خوانندگان بگذارد. شعر زیبای زیر توسط شاعر معروف، فریدون مشیری در ارتباط با شادی و نشاط سروده شده است. شعر زیر در قالب شعر نو دارای توصیفی بسیار زیبا می باشد.
می توانی بروی قصه و رویا بشویراهی دورترین گوشه ی دنیا بشوی ساده نگذشتم از این عشق، خودت می دانیمن زمینگیر شدم تا تو مبادا بشوی آی…مثل خوره این فکر عذابم می دادچوب من را بخوری ورد زبانها بشوی من و تو مثل دو تا رود موازی بودیممن که مرداب شدم، کاش تو دريا بشوی دانه ی برفی و آنقدر ظریفی که فقطباید از این طرف شیشه تماشا بشوی گره ی عشق تو را هیچ کسی باز نکردتو خودت خواسته بودی که معما بشوی بعد از این، مرگ نفسهای مرا می شمردفقط از این نگرانم که تو تنه
 فردا ظهر ساعت دوازده از این جا به سمت خانه پرواز میکنیم. امده ام نشسته ام زیر این سایبان که هفته قبل زیر طوفان و باران سیل اسا پست گذاشته بودم و می خواهم پست جدید بگذارم. از این دريا از این ابی ارامش از این ابرها خیلی عکس و فیلم گرفته ام اما هنوز فکر میکنم کافی نیست. همیشه ارزو داشته ام و دارم که کنار دريا زندگی کنم. البته بنده حقیر حتی بلد نیست با دست و پا خودش را روی اب نگه دارد و علی رغم تلاش ها مامان که از سن هشت سالگی من را هر سال علی رغم غر ها
عکسها و شعرها درمورد خدای مهربان عکس اسم ترانه عکس اسم تینا عکس اسم سحر – عکس اسم سحر به انگلیسی عکس اسم زهرا – عکس اسم زهرا به فارسی – عکس زیبای زهرا عکس اسم خدا با پدید آمدن شبکه های اجتماعی نظیر فیسبوک ، توئیتر ، تلگرام، اینستاگرام و… استفاده کاربران از عکس اسم خاص و معنادار برای پروفایل شخصی شان از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. در این پست عکس اسم خدا رو ببینید. عکس اسم خدا تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز؟ می‌کشم ناز یکی تا به همه ن
در هوای ابری یاد گذشته هایی افتادم که مرا به خاطراتی دور می برد.ان وقت ها که کوچک تر بودم و با تصویر ابرها توی ذهنم اشکال مختلف می ساختم.ابری را شبیه به فیل، ابری شبیه به خرس و گربه و .انگار کن که اسمان باغ وحشی باشد لبریز از حیوانات کوچک و بزرگ که اسمان پهناور را جولانگاه شان یافته اند و ازادانه می تازند.بعدتر ها که نوجوان شدم هوای ابری شبیه به سماوری بزرگ شد، و کلمات وجودم را به قلیان وا می داشت، و چای نوشته هایم را دبش تر و لب سوز تر و دلچسب ت
درمورد این استدلال بخصوص شما در مورد پذیرفتن خدا (که مثلا موقع غرق شدن در دريا اگه به خدا اعتقاد داشته باشیم این امیدواری ممکنه ما رو از مرگ نجات بده یا اینکه کسی که خیلی تو فکر خدا و اینچیزا نیست موقع مشکلات سخت به خدا پناه میبره پس نشان دهنده این است که خدا وجود داره. ) که استدلالی سفسطی هست باید توجه کنی که انسان خود ماده هست و برای بقا و کارکرد درست ذهنی و حتی جسمی درست به هوا و اب و غذا و حتی امنیت و .نیاز دارد.
زنده گانی یک غروب زرد بود
انتهای
این غروب یک مرد بود خواهرم
غمگین کنار پنجره مادرم
از زنده گی دلسرد بود
آرزوها
کودکی بُد شیر خوار
مهربانی
یک زن ولگرد بود کوچه
ها گندیده از مرداب ها جاده
ها آکنده از نامرد بود
یکنفر
می مُرد؛ امّادور تر
"ازدحام
مردم بی درد بود"   (فرهاد)
جواب همایون درمورد یک ادعا همایون شجریان درجواب به این گفته ها ، با اشاره به شرایط این روزهای پدرش، به ایسنا گفت: در مورد این موضوع، پدر در شرایطی نیستند که صحبت نمایند. ملاقاتی که در مصاحبه به آن اشاره می‌کند، این تصور را به وجود می‌آورد که پس از انتخابات ۸۸، دیداری با معاون اول رییس دولت نهم اتفاق افتاده و از سوی پدر هم هیچ‌گاه به آن اشاره‌ای نشده است. در اینجا قویا چنین مطلبی را تکذیب می‌کنم. به هیچ وجه این‌گونه واقعیت ندارد.» او افزود:
د تېز رفتار موټرو شمال یې شلیدلې جامو ته څپې ورکولې، ګردو یې طلایی وېښتانو ته خړ رنګ ور بخښلی وو ، د مخ د ښکلې اسمان په کاسه کې یې بې موسمه دوړو ځآلې جوړې کړې وې .په لاس یې د سکروټو ډکه یوه کوچنی کوتۍ د کورنۍ د رزق ګټلو وسیله وه،
سرم که به شانه ات برسد تمام است همه ی دردها.همه ی اشک ها…آسمان رنگش را مدیون چشمان توستمن…این ارامش را مدیون تو هستماسمان برایم سقف نمیشود؟؟!نشود!!!زمین زیر پایم استوار نیست؟؟!نباشد!!!این ها به چه کارم می ایند؟!سرم که روی شانه ات باشد هیچ چیز نمیخواهمنه از زمین نه از زمان شانه ات بس است!
باران عشق» حسرت همه این نداشته هاست. حسرت همه بیقراری‌ها، دلتنگی‌ها و آرزوهای بر باد رفته…حسرت جهانی که دیگر خاکستری شده و خبری از آن صورتیِ شاد در آن نیست. دنیایی که بچه ها در آن نمی خندند و غمگین‌اند…باران عشق» قلبی‌ست که دیگر در سینه هیچکس جا نمی‌شود و آن بالاها می‌تپد. آن بالاها می وزد، می بارد، ضجه می‌زند…که بچه‌ها را نجات دهید، که فرار کنیم از این خاکستری لعنتی… که دنیا بدون بچه ها و آن نگاه های معصوم، خیلی چیزها کم دارد، نبض‌

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها