نتایج جستجو برای عبارت :

هر یهی ند من هم به تو نازم

دانلود آهنگ فریدون آسرایی گل نازم + متن آهنگ Download Music Fereydoun Asraie – Gole Nazam + Text Music دانلود آهنگ فوق العاده زیبا و احساسی و عاشقانه فریدون آسرایی گل نازم + متن آهنگ گل نازم تو با من مهربون باش واسه چشمام پل رنگین کمون باش اسیر باد و بارونم شب روز گل این باغ بی نام ونشون باش من عاشقی دل خونم شکسته ای محزونم http://www.teh-dl.ir/11249/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d8%a2%d9%87%d9%86%da%af-%d9%81%d8%b1%db%8c%d8%af%d9%88%d9%86-%d8%a2%d8%b3%d8%b1%d8%a7%db%8c%db%8c-%da%af%d9%84-%d9%86%d8%a7%d8%b2%d9%85.html
 خلوت نشین خاطر دیوانه ی منیافسونگری و گرمی افسانه ی منیبودیم با تو همسفر عشق سالهاای آشنا نگاه که بیگانه منیهر چند شمع بزم کسانی ولی هنوزآتش فروز خرمن پروانه منیچون موج سر به صخره ی غم کوفتم ز درد دور از تو ای که گوهر یک دانه منیخالی مباد ساغر نازت که جاودان شورافکنی و ساقی میخانه منیآنجا که سرگذشت غم شاعران بود نازم تو را که گرمی افسانه منی محمدرضا شفیعی کدکنی
ساعت شش است و نبض جهان ایستاده استدر باتلاق سرب، زمان ایستاده استساعت شش است و اسلحه شلیک شد ولیسیگار تیر بر لب خان ایستاده استساعت شش است و غرق سکوت است اصفهانآواز در گلوی بنان ایستاده استساعت شش است و جاده و زن هر دو رفته اندمردی کنار یک چمدان ایستاده استساعت شش است و باد و در اطراف این مسیرصدها درخت دست تکان ایستاده استساعت شش است الهه نازم! تو رفته ایبا نبض من زمین و زمان ایستاده استبعد از تو با جهان به دوراهی رسیده اممن می روم به راه خودم
بی تو بُی غصه و بُی درد نسازم چه کنمتک و تی نا بَرِکِ سوز و گدازم چه کنمترس دارم که بِگُم دردمه بُی خوم حتیبر ملا وابه اگر غصه و رازم چه کنمهر قدر ساز زدی باز وِ دل رقصیدمبُی هَمِی ساز تو هر رو مو نبازم چه کنمآسیو ایکنه هی غصه و غم زِندیمهروز ایبو سر اما،شُو درازم چه کنمهمه ایگن بکنم صبر که در مون ایبودهس یَک دِ اَ ببینم گل نازم چه کنمسرگشته#سهراب_عرب_زاده
میفهمی چیزی نمیگی یا واقعا نمیفهمی؟ :) پ.ن.دختر نازم حقیقتا خودت باش ، نترس از خودت بودن ، پنهان نکن حرفتو بزن ، قرص و محکم ، بدتر از ایناش گذشته این هم میگذره با خدا باش و مطمئن باش خدا بهترینش رو برات انتخاب میکنه بقول رفقا فقط و فقط بسپار به خودش :)
سلام عزیزدل ،وای مامان ببخش اصلا فرصت نمیکنم پست تند تند بزارم ،اندراحوالات طلای من ،ایشون دوسال کامل شدن دیگه نانا نمی‌خورن و به به میخورن هرچند خیلی بد غذایی می‌کنی گل مامان  دختر نازم چراغ خونمونین تو و داداش کوروش ،عاشقتونم
 مینویسم روشن تا بدانند چشمهایت من به امید نگاهت ماندم                 مینویسم آبی تا شوم اشک دوچشمت نازممیگذارم دستم روی هر پلک تو آرام بگو بوسه من دراین عمق نگاهت جاریست؟             کی تحمل کند این دل به فراغ چشمتجان من دست خدا همراهت لذت برق نگاهت غنچه را گل کند این دل مارا زنده
برادرم، افشین جان این روزا هوا کمی سرد شده آبجی ته تقاری ارشد اینجا قبول شده بدجوری هواتو کردم داداشی. تا به امروز جرات خیره شدن به قاب عکست رو نداشتم. وقتی خیره میشم حس میکنم باهام حرف میزنی. افشین جان، داداشی نازم حالت چطوره
سل :) تو عنوان بید XD حوصله تایپ ندارم میبخشید :( تازه یه عکس پروفایل گرگی اوردم ^^ یه عکس نازم از گربه ^^ مال دیروزه از نظر خودم خوشگل شده *^* مال همین الانه ^^ چطوره؟؟؟؟ عکس پروفایل گرگی . اخی پیشولی ناناز ملوس گوگول تموم گردید T.T فعلا
من بیشتر از تو به غم عشق دچارمپنهان شدنت برده دل و صبر و قرارم بعد از تو نمانده نفسی جان به تن منیک لحظه بیا ای گُل نازم به کنارم هم غم شده بعد از توخوراک شب وروزمهم دوری ات انداخت ، شرر بر دل زارم ای جان به فدای تو وفا جای جفا کنمن طاقت بی میلی معشوق ندارم چندی ست که با چشم سیاه و مُژه ی فرمانند اسیری به دو شمشیر شکارم من خلق شدم تا که به دور تو بگردمخورشید تویی ، من قَمَری روی مَدارم
با ردپا چگونه پروانه درست کنیم ۱. دوست زرنگم، پایت را روی کاغذ بگذار و دور آن خط بکش. ۲. حالا این کار را دو بار دیگر تکرار کن، درست مانند شکل. ۳. با یک دایره، سر پروانه را بکش. با چند خط هم شاخک‌ها و دم پروانه را نقاشی کن. ۴. چشم و خط زیر شکم پروانه را فراموش نکن. ۵. دوست من، نمی‌خواهی پروانهٔ زیبایت را رنگ کنی؟ آفرین گلهای نازم
عشق دل مامان مهتاب سلام گل پسر نازم سلام بالاخره اوضاع کرونا یکم مساعدتر شد، رستوران ها باز شدند، آرایشگاه ها باز شدند. تونستیم بریم بیرون اولش رفتیم جاده پالوس، بعدش برگشتیم سمت فردیس، برای شام رفتیم باغ رستوران باغ بیست. فقط نمی دونم تو چرا تو عکس هامون نیستی؟؟؟؟؟
رمضانا تو بهترین ماهی چون که ماه ضیافت اللّهی خوش عمل هر که بود در رمضان ترک منکر نمود در رمضان رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا مستعد سفر شهر خدا کرد مرا از گلستان کرم طرفه نسیمى بوزید که سراپاى پر از عطر و صفا کرد مرا نازم آن دوست که با لطف سلیمانى خویش پله از سلسله دیو دعا کرد مرا فیض روح‌القدسم کرد رها از ظلمات همرهى تا به لب آب بقا کرد مرا من نبودم بجز از جاهل گم کرده رهى لایق مکتب فخر النجبا کرد مرا در شگفتم ز کرامات و خطاپوشى او من خطا کردم و
گ.قمارعشق شیرین است، اگرچه باز می‌بازم.!!!تو از آس دلت مغرور و من دلخوش به سربازم.!!!چه حکم است اینکه میدانی که حکم دست من خالیست؟!!!دل و دستم که می‌لرزد خودم را پاک می‌بازم.!!!ورق برگشته است امروزوتو حاکم منم محکوم.!!!چه باید کرد با این بخت می‌سوزم و می‌سازم.!!!تو بازی می‌کنی از رو و من آنقدر گیجم که.!!!نمی‌دانم کدامین برگ را باید بیاندازم.!!!اگرحاکم تویی، ای عشق! من تسلیم تسلیمم.!!!همه از برد مغرورند و من بر باخت می‌نازم.!!!قمار عشق با من،
نازم کجای؟ دارم خفه میشم از بغض نبودنت جان رضا چیزی برام بنویس!!!!!دلم خیلی برای چشمهات،خنده هات تنگ شده،منتظرتم تا ابد!!!‌! دلم بغل مهربونت میخاد ،دلم چشمهات نازت میخاد،دلم لبخندهای نازت میخاد،کجای مهسای شیطون من!‌‌‌‌‌‌!!!!!؟؟ رضات از تنهای دق مرگ شد،هیچی کی برام تو نمیشه منتظر خود خودتم!!، بوووووس از چشمهات،به امید دیدار روی گلت بوووووووس
باد نوروز وزیده است به کوه و صحرا جامه عید بپوشند، چه شاه و چه گدا بلبل باغ جنان را نبود راه به دوست نازم آن مطرب مجلس که بود قبله نما صوفی و عارف از این بادیه دور افتادند جام می گیر ز مطرب، که روی سوی صفا همه در عید به صحرا و گلستان بروند من سرمست زمیخانه کنم رو به خدا عید نوروز مبارک به غنی و درویش یار دلدار! زبتخانه دری رابگشا گرمرا ره به در پیر خرابات دهی به سروجان به سویش راه نوردم نه به پا سالها در صف ارباب عمائم بودم تا به دلدار رسیدم، نکنم
دختر نازم
با آغاز ماه مهر یک سال از مهد رفتنت میگذره و امسال به کلاس سه تا چهار ساله ها رفتی.
از پارسال که کلاس فاطمه جون بودی با دو تا از بچه ها خیلی جوری و شدیدا به هم وابسته هستید.
شروین و ترانه و بنیتا سه تا یتون خیلی همدیگرو دوست دارید و وابسته اید البته این بین شروین خیلی بیشتر به تو وابسته است تا اون اندازه که یک هفته که رفته بودیم شمال  مامانش زنگ زد گفت شروین دلش تنگ شده و میخواد با بنیتا حرف بزنه.
پر پروازم تویی اغازم از اینکه ذکر علی شده اوازم به دامان پاک مادرم مینازم ولی والا وصی طاها شده تشنه تو کام دریا به نازم بر این روایت بی همتا چهل منزل بوده ای به یک شب مولا بی قرین حیدر حبل المتین حیدر حلم الیقین حیدر یعسوب الدین حیدر لا فتی حیدر کهف الورا حیدر بدرالدجا حیدر شمس الضحا حیدر حق و مع الحق فاتح خندق پیروز مطلق اسدالله غالب فاروق اعظم رب مجسم شاه مکرم اسدالله غالب علی علی یا علی قسم بر داور قسم بر کوثر به فرموده خوده پیغمبر نشد بد ز
زهراست درخت و باغبان شد پدرش نازم به امام عسکری آنکه به حسن مهدی پدر جهانیان شد پسرش امام حسن عسکری (ع) یازدهمین امام شیعیان، در روز جمعه هشتم ربیع الثانی، سال 232 ه . ق (1) در مدینه منوره دیده به جهان گشود، (2) و عالم را با نور جمال خویش روشن نمود . پدر بزرگوار آن حضرت، امام هادی (ع) و مادرش بانویی پارسا و شایسته است که از او به نامهای حدیثه » ، سلیل » و سوسن » یاد شده است . این بانوی گرامی از ن نیکوکار و دارای بینش اسلامی بوده در فضیلت او همین بس
 
حس میکنم دوست داشتن همانقدر که از من آدمی قویتر میسازد، مرا لوس و ضعیف میکند! همانقدر که میتوانم از پس کارهایی که فکرش را نمیکردم بر بیایم، فکر میکنم اگر روزی نباشی و برای دلخوری های کوچکم یک ساعت نازم را نکشی چه؟ (:
+ خدایا منو ببخش که وحشتناک زدم زیر قولم. خیلی میترسم. بعد اینهمه اصرار بر گناه. تازه میفهمم.
 
غمش در نهانخانه ی دل نشیندبه نازی که لیلی به محمل نشیندبه دنبال محمل چنان زار گریمکه از گریه‌ام ناقه در گل نشیندخلد گر به پا خاری، آسان برآرمچه سازم به خاری كه در دل نشیند؟پی ناقه‌اش رفتم آهسته ترسمغباری به دامان محمل نشیندمرنجان دلم را که این مرغ وحشیز بامی که برخاست مشکل نشیندعجب نیست خندد اگر گل به سرویكه در این چمن پای در گل نشیندبهنازم به بزم محبّت که آنجاگدایی به شاهی مقابل نشیندطبیب، از طلب در دو گیتی میاساکسی چون میان دو منزل نش
 کلماتی که دارای ارزش املایی می باشند را به بچه های نازم داده و از آن ها خواسته شده که با این کلمات در خانه  یک بازی طراحی کنند تا در کلاس  بازی را اجرا کنیم و بدین ترتیب بچه ها چون علاقه ی زیادی به بازی نشان می دهند  همواره با کلمات سرو کار داشته و املای آن ها بهتر در ذهنشان نقش می بندد.
دختر نازم منو ببخش که فرصت نکردم زودتر ازینا وبت اپ دیت کنم
عشقم خانم گل
 
امروز دقیقا سه ماه و ۱۲ روزته 
گل قشنگم خونمون با اومدن تو بوی بهشت گرفت
 
خدارو شاکرم تو رو بمن بخشید
 
مامانی این روزها داری واس خوردن شیشه اذیت میکنی و چند روزیه که منم دلواپسم نکنه شیرم کم باشه و وزن کم کنی دوباره
 
فردا میبرمت بهداشت وزنت چک کنم
 
ایشالا که شیر خودم که خیلی هم دوست داری کافیت باشه
 
زود زود این بار میام و خاطراتت مینویسم
 
الان که دارم مینویسم یه دست
 تورو کجا گمت کردم بگو کجای این قصه که حتی جوهر شعرم همینو از تو میپرسه»تورو کجا گمت کردم کجای این شب تاریک که هرجا میرسم هستی ، تو از من دوری یا نزدیک؟تورو کجا گمت کردم؟ کجای این شب منفورکجا رقتی بدون من ، تورو میبوسمت از دورکجا باید برم حالا ، کی میشه جون پناه من؟چرا دستامو ول کردی آخه چی بود گناه من ؟چرا روزام شده تاریک ، چرا قلبم شده رنجورکجا دستامو ول کردی؟ کجای این شب منفوردلم آغوشتو میخواد ، همون آغوش امن توکجا رفتی گل نازم تو رو میبو
خاطرات گیس بریدهدستهای پدرم مثل تبر می مونه هر وقت منو میزنه مثل درختی که عمرش به سر اومده زیر پام خالی می شه و با سر و صورت به در و دیوار می خورم و زیر پا هاش له و لورده می شم ، استخونام تیر می کشه و سرم درد می کنه ، چشمام می سوزه دیگه هیچ چیز به جز مشت و لگد های پدرم تو حافظم نمی مونه مجبورم بنویسم تا چیزی رو فراموش نکنم ولی مگه می شه ؟؟؟؟؟دستهای سنگین و سفتش .، اینجام ولی حس نمی کنم.احساس می کنم مثل مرگ بالا ی سرم  ایستاده و الانه که دوباره با تیر
سلام خواهر نازم میدونم نباید بدون اجازه میومدم ببخشید اما لازم بود .امروز ۱۹ ابان ماه ۱۳۹۸ روز میلاد توروزی که چشم به این دنیا باز کردی میلاد مبارک خواهر نازنینم 
** این پسر خوشگله من همش دنبال پول در اوردنه. میگه کی بزرگ بشم . سرکار برم. چهار تا شغل بگیرم(این درحالیه که سختشه بلند شه اب بخوره) میگه میخوام برم اداره بعدش برم نانوایی بعدش برم مسافرکشی کنم
**دیروز برگشته میگه میخوام آقامعلم بشم واسه خودم گوشی اپل بخرررررم .منو داری اپل چیه
*** قانونی که کلاس پسرم دارن اینه که هر کی اسمشو یاد بگیره باید شیرینی بده واسه همین مرد کوچیک من امروز شنبه 96/2/2 شیرینی نون خامه ای واسه دوستاش بردالهی قربونش بر
به یاد شیرخواره ی امام حسین(ع):
قصه ی طفلش، جوانترهای ما را پیر کرد *   پیر ما، این را جوان بختی دل تعبیر کرد.
تیر ظلمی کز گلوی نازک و کوچک گذشت *   آمد و بر قلب بی سامان ما تأثیر کرد.
نازم آن نوزاد که چون آیه ی هل من معین»*  را  ز حق بشنید، با خون گلو تفسیر کرد.
برتر است این طفل در بزم حق از طفل خلیل*   کاین به خوناب گلو، وآنرا به زمزم سیر کرد.
اسم اصغر» کار اسم اعظم» حق میکند *    در بلایایی که بهر امتحان تقدیر کرد.
بعد از این، دست من و گهواره شش گوش
میخانه دگر جای من بی سرو پا نیست-بگذار به پشت در میخانه بمیرم-هر کس به کسی نازد من هم به تو نازم-ای کاش که جان بر سر کوی تو ببازم-ترسم تو بیایی من آن روز نباشم-ای کاش که من خاک سر راه تو باشم-شاید که دگر میکده را درک نکردم-یک بار بیا تا که به دور تو بگردم|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||دلواپسی مناز نیامدنت نیست!میترسم در پس این دل دل زدنهابیایی ودلخواه تو نباشم!!نازی جانم بزرگترین دروغ زندگیت یادته گفتی همیشه عاشقت میمانم اما نماندی گفتی هیچ وقت تنه
 
 
مرا بدو وطلع خلقش
رجو عم دهد بر ذکرش
یافتم خود را قبال ربم
بدیدم عاجزم و در بندم
حیرانم چه گویم دیگر از وصفش
همی ساعت شمارم لحظه عمر م
من در قلب ولسان و بر برگ و قلم یا نیشکر
گریه دارم چون مرکب برورق
نی مرا فرق چه در جمع و خلاء
می نازم هردم بر آن رب فلق
جار من جز دعوت بر زهد و طهور یا قرب بر رب
نی بود ای با خرد
در بیاب خویش را که هستی و چه بارها بسته ایی
و ازکی و بهر چه و قصدت کجاست
آگهی کن که جزء زهد و طهورو حجت و صدوق
حاصل نیاید نام نیک
و اندر این

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

کتابخانه عمومی بشارت رامهرمز فراشعر