نتایج جستجو برای عبارت :

گفت در این معرکه یکتا منم

مانده ام تا وسط معرکه گیری چه کنم؟ نشود پاره اگر بند اسیری چه کنم؟ عاشقی خواسته ام بود ولی حیرانم بپذیری چه کنم! یا نپذیری چه کنم! تن تو شعله‌ی عشق است که گُر می‌گیرد پس بگو با تنم اين جسم حریری چه کنم! تو زلیخایی و آخر تو جوان خواهی شد من بیچاره ولی با غم پیری چه کنم؟ کاسه‌های چه کنم را تو به دستم دادی! بی تو با درد نداری و فقیری چه کنم؟ حسین جنت‌مکان
سومین جلسه از دوره سی و هفتم سری کارگاه­های آموزشی کنگره60 ویژه آقایان همسفر در نمايندگی آکادمی با دستور جلسه رابطه یادگیری و معرکه­ گیری به استادی همسفر محمود و نگهبانی همسفر ابوالفضل و دبیری موقت همسفر علی، در روز پنجشنبه، شانزدهم آبان ماه سال 1398 ساعت 13:30 آغاز به کار نمود.
تا ابد در دل ما هست غم عاشورااين خبر را برسانید به تکفیری هایا علی از لب سردار نیفتاده هنوزعلم از دست علمدار نیفتاده هنوزکیست دشمن که در اين معرکه جولان بدهدپسرفاطمه کافیست که فرمان بدهد‌همه از خاتمه ی معرکه اگاه شوندفاتحان با خبر از نَصرُ مِنَ الله شوند(منبع را نمی‌دانم)
سومین جلسه از دور هجدهم سری کارگاههای آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان پارک طالقانی با دستور جلسهرابطه یادگیری با معرکه‌گیری» و سی دی بیل» با استادی دکتر بهنام، نگهبانی جناب مهندس و دبیری مسافر محسن در روز جمعه 98/8/17 ساعت 8 صبح برگزار شد. 
سن بازنشستگی تا جایی که من می دونم و یادم می آد شصت سالگی هست اما الان به انتخابات کشوری که نمی خوام اسمش رو ببرم و چند وقته که انتخاباتش بدجور سر زبوناست هر دو کاندید انتخاباتیش سنی بالای هفتاد سال دارند ! دم پیری و معرکه گیری والا! خب واقعا من موندم سن بالای شصت سال دیگه کارایی که یه جوان تازه نفس داره رو می تونه داشته باشه یا نه ؟ صد در صد نداره ! شک نکنید کشورداری مسئولیت خیلی بزرگیه پس چرا رئیس یه کشور باید در اين محدوده سنی باشه؟ بعضا کارها
چه بسیارند افرادی که خود را مرد معرکه ای خاص می دانند ولی به محض قرار گرفتن در همان معرکه خود را باخته و فرار را بر قرار ترجیح می دهند. شاید شما هم در زندگی روزمره خود به اين افراد برخورد کرده باشید که مانند طبل تهی آوازه و ادعایی کذایی دارند ولی به محض اينکه در کوچک ترین تنگنایی قرار می گیرند، ماهیت خود را نمودار ساخته و میدان را خالی می کنند. یکی از موضوعاتی که در زمان حاضر می تواند با مسأله فوق الذکر قابل انطباق باشد، مسأله انتظار ولیّ و اما
نکته دوم: توصیف انقلاب اسلامی  به‌ عنوان یک نهضت بزرگ دینیدومین نکته در قسمت خرد بیانیه اين است که بیانیه از انقلاب به‌ عنوان یک نهضت بزرگ دینی یاد می ‌کند. انقلاب علی ‌القاعده یک پدیده ی است، ما می ‌گوییم انقلاب بزرگ، انقلاب اجتماعی، انقلاب ی. اين رشته و تخصص بنده است ولی انقلاب اسلامی را که به قول آقایان علما و فلاسفه بالذات یک پدیده ی است، به‌ عنوان یک نهضت بزرگ دینی یاد کردن بدیع است و بیان می ‌کند که چطور اين نهضت بزرگ دی
 اکبر (ع) تو به معرکه چه کردی؟
عمّه رها کن دستِ منبنگر کنون احوال منبینم عمو در معرکهتنها میان همهمهدستم سپر باید شودتا یاری قرآن شودگرچه فقط ده ساله امدرسِ وفا را از بَرَمعبداللهم من هم قسمبا قاسم و با اصغرمیا رب به حقِ مجتباشیعه نما حاجت روا
 کد خدا آبادی پایینی!هوشیار بود و عاقل.بر امور رسیدگی میکرد و بر مزارع.اما کد خدا دِه ما!مجنون شده بود و عاشق!همه کس میگفتند:سر پیری و معرکه گیری.اما من!روستا ایی که کد خدایش مجنون شده بود و شب ها در کوچه هایش حکایت عشق میکرد و شعر میخواند و بر در و دیوار خانه ها حکاکی دل میکرد و بی خیال از گذر زمانه دل به می بسته بود رابیشتر دوس میداشتم.#امیر_حسنوند
روز و شب دلهره و فکر بدهکاری ها مانده ام خسته اسیر غم و ناچاری ها آه انگار در اين معرکه یادم رفته که تویی معنی دلگرمی و دلداری ها تو به من از همه نزدیکتری اما حیف دور کرده ست مرا از تو گرفتاری ها بی نگاه تو غریبیم غریب الغرباء چون گدایی به درِ حجره ی بازاری ها در حریم تو هر اندازه گداتر بهتر راستی عزت دنیاست همین خواری ها شاعر:سیدمیلادمیرجلالی
به جمشید می‌ گیم: سر معرکه مهمون نمی‌ خوای دل‌مون گرفته؟ می‌ گه: بابا کجاش دل‌گیره؟ نگا نارنگیا رُ، نگا نارنجیا رُ، به‌ زبانِ حال با انسان سخن می‌ گه. خرمالو رُ ببین. می‌ گم: جمشید نارنجی چیه؟ مهر، آبان، وای از آذر؛ چه‌ جوری بگذرونیم امسالُ؟رادیو چهرازی - یاد بعضی نفرات در گردش فصول
۱- ادب از که آموختی از بی ادبان : بادیدن رفتار بی ادبان آن کارها را انجام ندادن. 2- آتیش بیار معرکه : بهم زنی می کند . 3- آتیش زده به مالش : هر چی داشته بخشیده . 4- آب از دستش نمی چکد : خیرش به کسی نمی رسد . 5- آسمون همه جاش یه رنگه : هر جا که باشی وضع همینه . 6- از اين ستون به آن ستون فرجی است : گذشت زمان ممکن است برای حل مشکل تو مؤثر واقع شود. 7- آب ازدریا بخشیدن : از مال دیگران بخشیدن و منت نهادن 8- آن راکه حساب پاک است از محاسبه چه باک است :کسی که کارش
(نشناختم تو را)یارب به قدر قدر تو نشناختم تو رادر حد فکر کوته خود ساختم تو راتا خلق را فریب دهم از ره هوسصد جا میان معرکه انداختم تو راگفتم که بر سرایر ین واقفیاما به نرد بی‌خبری باختم تو راگاهی به بام مسجد و گه بر فراز دیردادم ندای یارب و افراختم تو راتصویری از قیاس و گمان داشتم به سرکز آب و رنگ واهمه پرداختم تو رادردی‌ست رنج غفلت و رنجی‌ست درد جهلافسوس با تو بودم و نشناختم تو راغلامحسین جواهری (وجدی)
بـاز از معرکه ســربنـد شهیــد آوردنـــد                    ســرمان بنـــدِ عــــزا بود، امیــد آوردندبــاد، از کرب و بــــلا تـــربتِ اعـــلا آورد                    قبلـه همــراهِ خودش قبله نمـــا را آوردسر به راهش بسپارید، که سردار آمـد                   بیـــن آغـــوشِ علــــمدار ، علمــدار آمد
ای کاش که اين فاصله ها کم کنی از مااين بُعد ِ زمان خط بزنی رو به دل ماهی پلک زنی بسته کنی باز کنی چشم خمارتهی ریزی و هی باز بنا داری ام اين کهنه عمارتلبخند بزن کار دگر نیست به دنیای سیه رواين معرکه ی خلقت خالق بزنش برلب و بر روهی موی به هم ریز برآشفته کن اين وادی ِِ برهمدر جعد سیه فام ِ دو ابروت بزن موج بزن قافله برهمهی دست تکان ده بده یک دست اشارتاکنون که تو بردی همه دلها زپس مو به اسارتیک ورد بخوان، سازبزن، می زقدح ریزاز جام لبانت به لبانِ تَف ِ
در رگ حادثه، خون موج زد، آیینه شکستشعله‌ور شد در و دیوار حرم، سینه شکستخون مالک به زمین ریخت، خبر سنگین استبعد مالک، به تن حوصله، سر، سنگین استاشک آغاز جنون است، تماشا سخت استدیدن بغض علی در غم زهرا سخت استخون ما وجه سلوک است که سالک باقی‌ستکشته شد مالک اگر، غیرت مالک باقی‌ستشعله‌ور بود و به ققنوس، توسل می‌کردتشنه لب بود و لب آب تحمل می‌کردوسط معرکه غوغاست، جنون می‌رقصدمالک انگار که در برکه خون می‌رقصدشعله‌ور بود درِ خانه، لگد بر در
بسم الله الرحمن الرحیم ظالیم لر اوقدر ظلم الییوب هدن آشوبدی بیر عده سئیوب ملتی احوالی چاشوبدی فرصت اله گلجک گوتوروب پوللاری قاچسون تا ملت علیه ینه گدوب معرکه آچسون بیر عده اولوب شرمسار، اهل عیالیندان بیر کس ده که یوخ تا سوروشا احوالاتندان بانک لاردا دوتوب شیشیه، مردوم قانینی قایتارمیا گر وامی الاجاق جانینی شغلی اولانون حالی پریشاندی نه چاره بیکار اولانین مشکلینه کیم ائده چاره هر نه واروی ائوده ساتوب بیر شئی یوخدی حالین سوراسان ،درد و غ
بسم رب الشهدا و صدیقین در اين جهان که معرکه نور و ظلمت است از سرگذشتن حججی ها سعادت است اينگونه رفتن از پی یک عمر خدمت است عمری مجاهدت که پر از شور و همت است در عشق اگرچه منزل آخر شهادت است تکلیف اول شهیدانه زیستن است اللهم الرزقنا توفیق الشهادة فی سبیل هدف کانال: معرفی شهدای مدافع حرم به تفکیک استانها میباشد یازهرا (س) @rahtoshe_asheghi http://eitaa.com/rahtoshe_asheghi
سفیر سابق کشورمان در جمهوری آذربایجان ضمن تشریح دلایل ادامه یافتن درگیری‌ها میان ارمنستان و آذربایجان تاکید کرد: به نظر می‌رسد اسرائیل یکی از عوامل تحریک کننده درگیری و آتش‌افروز معرکه است. محسن پاک آیین در گفت‌وگو با ایسنا در ارزیابی خود از درگیری‌های آذربایجان و ارمنستان بر سر مناقشه قره‌باغ گفت‌: طولانی شدن اين دوره از درگیری بین آذربایجان و ارمنستان چند دلیل دارد؛ یکی مطالبات داخلی مردم آذربایجان از دولت است که افزایش یافته و بر
برای داستایفسکی،قهرمان کتاب معرکه اش ،برادران کارامازوف،آلیوشاست.بره ی معصوم خدا،همدرد پست ترین ها و دوستدارمطرودین و دلسوز گناهکاران.کسی که حتی بیشتر از خدا می بخشد چرا که هیچ خشم و نفرتی در او نیست. ایوان کارامازوف اما،روشنفکر و پرسشگر است.با شیطان گفتگو می کند.خدا را به چالش می کشد روحیه تسلیم ندارد و بنابراين رنج می کشد. قهرمان واقعی رمان برای من همین ایوان غمگین و عاصی ست.همین شکاک وسواسی،ایوان انسان،ایوان دوسندار انسان که بلیت را
شده گاهی غزلت پشتک و وارو بزند برود پشت سرت یکسره نارو بزند پای دلتنگی تو ، قند دلش آب شود وسط معرکه ، بنشیند و هوهو بزند در سراشیب دلت ، نبض تو را بشمارد قایق دلهره را ، سمت تو پارو بزند روی دیوار دلت ، باز خراشی بکشد وسط کوچه بتو ، ضربه ی چاقو بزند وا کند پنجره را ، سمت غروب پاییز ضربه بر پیکر رنجور پرستو بزند روی مرداب دلت چنبره ی غم بزند با تمسخر سخن از برکه ی بی قو بزند و در افسوس ترین فاصله آهی بکشد مثل فانوس که بی دغدغه سوسو بزند مثل چنگیز ،
شعر حیف از آن جوانی امبازی اين چرخ و فلک، دهر و زمان پرکلک،ازمن ستاند بال و پرک،حیف از آن جوانی امرفت به باد غرور من، گشته فنا سُرور منشرم از اين حضور من،حیف از آن جوانی اماز سر عقل عبـور من، بی گَزَک آن مرور منهَتک به اين شعور من،حیف از آن جوانی امنیست دگر تاب و توان، بسته شده قفل زبانتا بی کِی مُهر بر اين دهان،حیف از آن جوانی امبسته دو دست و بال من‌، وااسفا به حال کنکو دگر قیل و قال من، حیف از آن جوانی امنیست مجال صحبتم، از عملم به حیرتماز رو
در رگ حادثه، خون موج زد، آیینه شکست شعله‌ور شد در و دیوار حرم، سینه شکست خون مالک به زمین ریخت، خبر سنگین است بعد مالک، به تن حوصله، سر، سنگین است اشک آغاز جنون است، تماشا سخت است دیدن بغض علی در غم زهرا سخت است خون ما وجه سلوک است که سالک باقی‌ست کشته شد مالک اگر، غیرت مالک باقی‌ست شعله‌ور بود و به ققنوس، توسل می‌کرد تشنه لب بود و لب آب تحمل می‌کرد وسط معرکه غوغاست، جنون می‌رقصد مالک انگار که در برکه خون می‌رقصد شعله‌ور بود درِ خانه، لگد
محورها و خطوط کلی مطرح شده مرتبط با ت خارجی جمهوری اسلامی ایران در بیانیه مقام معظم رهبری تحت عنوان گام دوم انقلاب»- بخش ت خارجی دستاوردها: انقلاب اسلامی، در هیچ معرکه ای حتی با آمریکا و صدام گلوله اول را شلیک نکرده و در همه موارد پس از حمله دشمن، از خود دفاع کرده و البته ضربت متقابل را محکم فرود آورده است. انقلاب اسلامی، جهان دو قطبی را به جهان سه قطبی تبدیل کرد و سپس با سقوط شوروی، تقابل دوگانه اسلام و استکبار» بعنوان پدیده جدید و
بازهم روزی رسید که در آن قرار بود عده ای سینه سپر کنند و از اشتباهاتشون حمایت بشه و اگر هم در اين وانفسای هرکی به هرکی در مملکت چیزی ته کاسه موند ، لیسی بزنند و تشویقشان کنند به انجام راه کثیف عدالت خواهی ( انتقام سخت ) .اخبارها بوی تعفن خون بی گناهان معرکه گیریهای جمهوری اسلامی را میدهد که روی دستانشان قابل رویت است ولی خودشان با اصرار به اينکه من نبودم دستم بود تقصیر آستینم بود ، سعی در انکار آن دارند .بله باز هم شاهکار بی مدیریتی و بی اطلاعی
دوست خوش ذوق و مهربانم علی اکبر حیدری، امسال در جشنواره فیلم فجر، فیلم سینما شهر قصه را دارد، هم در مقام کارگردانی مشترک با کیوان علی محمدی و هم در مقام نویسندگی به همراه کیوان علی محمدی، امیدوارم اين فیلم را در جشنواره امسال فیلم فجر ببینید و ازش لذت ببرید و از فیلم حمایت کنید. علی انسان بی‌ادعا و معرکه و خوش ذوقی است و حتما اين فیلم او هم مثل آثار ادبی‌اش دل نشین است. باری، سینما شهر قصه ادای دینی است به سینمای کشورمان. 
مولا ابوالفضـل حسـی مولا بکو تو یاری ای شیر دشت کربلا سـردار تکسواری مه شـیر زرد کُل همه شـیرون شیرمردم مه شیرسرخ شیرنر شـیرون سرخ وزردم دلبسته ی جون حسی بیم تشنه آو نهردم یاری میم خین خدا دِ جبهـه کارزاری دشمه میترسه د ابوالفضـل یاور حسینش میر و امـید خیمیا او حـیدر حسـینش جنگـس د مین معرکه سـی اصغر حسـینش دشمه کِی بـی نزیکت تا بی وا تو ذوالفقاری مجذوب عشق حیدره هر عاشق ابوالفضـل عاشق وِ مهر اکبره هر عاشق ابوالفضـل پر پر مثال اصغره هر عاشق
سرانجام روز 31 شهریور ماه 97 در حمله تروریست‌ها به مراسم رژه نیروهای مسلح اهواز، حسین ولایتی فر در سن 22 سالگی به شهادت رسید. یکی از دوستان و همرزمان شاهد حسین نقل می‌کرد که حسین خود استاد کمین و ضد کمین بوده است. اگر می‌خواست در آن معرکه جان خود را حفظ کند امکان نداشت تیر بخورد. وقتی در آن سر و صدا و شلوغی و هیاهو همه می‌خوابند روی زمین، حسین جانبازی را می‌بیند که نمی‌تواند فرار کند و روی ویلچر گیر کرده، حسین هم به سمت آن جانباز می‌دود تا او ر
مشارکت  همسفر مریم : ما وقتی خودمان هزینه های مالی خودمان را تامین می کنیم خیلی به ما انرژی می دهد تا اينکه بخاهیم از دیگران کمک بگیریم و قدر کنگره را بیشتر می دانیم و متوجه می شویم که با چه مشقتی کنگره رشد کرده است.خانم زهره در ادامه گفتند در بخشیدن چیزهای زیادی به ما داده می شود که خودمان نمی دانیم. در ضمن هنر بخشیدن د راين است که در نداری ببخشیم نه در صورت توانایی .مشارکت همسفر ندا: خداوند ابتدا ظرفیت یک چیز را به انسان بدهد بعد توفیق انجام آ

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

سجادشهدوستی مثل آزادی یک شاپرک تازه نفس