نتایج جستجو برای عبارت :

جوراب خانوم معلم

کلاس سوم ابتدایی بودم و معلممون یه خانم بود. همیشه کفش پاشنه دار می پوشید و پاچه شلوارش هم خیلی بلند بود.یه روز یکی از بچه ها روپوش نپوشیده بود و ناظم براش مورد ثبت کرده بود. برای معلم ناله میکرد که روپوشش خیس بود و رو طناب بود و .معلم هم خواست بهش دلداری بده، گفت وقتی لباس فرم نپوشیدی، زیپ کاپشنتو تا ته بکش بالا که معلوم نشه نپوشیدی.بعد تو یه حرکت غافلگیرانه پاچه های شلوارشو کشید بالا، جوراب پاش نبود، بعد گفت من الان بدون جوراب که اومدم مدرس
خاطره ارسالی 2 از آرینکلاس چهارم میز آخر میشستم، سر کلاس کفش هامو دراورده بودم و پامو روی کفش هام گذاشته بودم.اتفاقا جوراب پام بود و معلم در حال درس دادن بود. با پا هام کفش هامو جلو و عقب می کشیدم. حوصلم سر رفته بود و جورابامو دراوردم و گذاشتم داخل کفشم.بفل دستیم شروع کرد به خندیدن و هرچی بهش علامت می دادم باز می خندید.معلم متوجه شد و گفت: ته کلاس چه خبره؟؟هول شدم و کفش هامو پام کردم، ولی پام توش نمی رفت، نگو جورابام توش بود!
خاطره ارسالی از آریا دختر خاله من که 27 سالش هست برام تعریف میکرد که مشکل خار پاشنه داشت. رفته بود یه دکتر که مرد بود. موقع معاینه کف پا ش، دکتر بهش گفته بود جورابت رو دربیار. دختر خاله من هم جوراب شیشه ای مشکی ساق کوتاه پوشیده بود روی تخت خوابیده بود و جوراب پای راستش رو دراورده بود. بعد دکتر پاش رو معاینه کرده بود بعدش خود دکتر جوراب پای چپ دختر خاله ام رو هم دراورده بود تا اون یکی پاش رو هم معاینه کنه.
خاطره ارسالی از آریا زن عموی من رفته بود دکتر قلب منشی میخواست ازش نوار قلب بگیره بهش گفته بود لباسات رو بده بالا ،اشیای فی مثل ساعت و انگشتر و النگو رو دربیار و جورابات رو هم دربیار. زن عمو همه کارا رو کرده بود و روی تخت خوابیده بود ولی یادش رفته بود جوراباش رو دربیاره که خود منشی زحمت کشیده بود و جوراب زن عمو رو درآورده بود و گذاشته بود روی صندلی ،میگفت دفعه بعد که رفته بودم برای چکاپ تابستون بود و با صندل و بی جوراب بودم و نیازی به درآورد
امروز تو کلاس داشتیم هماهنگ میکردیم باهم بریم کنسرت.تک زنگ مطالعات بود خانوم معلممون ملقب به کاهو اومد گفت سر چی بحث میکنید؟؟؟درس نمیداد یعنی هیچ وقت درس نمیده دوستم حنانه صداشو در نمیاورد منم گفتم خانوم می خوایم بریم کنسرت اونم از این کنسرت دوست هاست گفت کی؟؟؟؟گفتم جمعه خانوم.گفت کنسرت کی هست؟؟؟حنانه گفت ماکان بند خانوم.
لباس های غوّاصی را تحویل گرفتیم، اما کمبودهای زیادی وجود داشت. تعدادی از بچّه ها کفش غوّاصی نداشتند فقط جوراب غوّاصی داشتند. با توجه به خار و خاشاک و سیم های خارداری که در منطقه بود و نازک بودن جوراب غوّاصی، بچّه ها نمی توانستند با آن راه بروند و بعضی هم نه کفش داشتند و نه جوراب غوّاصی.
خرید جوراب شلواری نه پنتی کد 3028 قیمت : 19800 تومان برند : Miscellaneous خرید پستی جوراب شلواری نه پنتی کد 3028 قیمت جوراب شلواری نه پنتی کد 3028 برای خرید و مشاهده جزئیات محصول کلیک نمایید. برای خرید و مشاهده جزئیات محصول کلیک نمایید. تصاویر بیشتر … نوشته جوراب شلواری نه پنتی کد 3028 اولین بار در سایت خرید اینترنتی سجاد . پدیدار شد.
محققان از جوراب هوشمندی رونمایی کرده‌اند که به والدین اجازه می‌دهد تا از هر جا با استفاده از یک برنامه تلفن همراه به بررسی سلامت نوزاد خود بپردازند. تولید این جوراب هوشمند شرایطی را فراهم می کند که والدین نوزاد می توانند میزان ضربان قلب و اکسیژن مصرفی کودک را از طریق تلفن هوشمند خود کنترل کنند. این جوراب فناورانه میزان ضربان قلب، سطح اکسیژن، دمای پوست، کیفیت خواب و همچنین وضعیت قرار گیری بدن کودک هنگام خواب را به تلفن هوشمند یکی از والدین
چهارشنبه ها،ما یکم زودتر از همیشه تعطیل میشیم و گویا یکی از مدارس ابتدایی غیر انتفاعی که نسبتا نزدیکه بهمون،برای شاگراش کلاس اضافی گذاشته.اون تایمی که من میرسم خونه،مصادفه با تایم تموم شدن کلاساشون و تعطیلی این مدرسه.چهار شنبه ی هفته قبل،در کمال خستگی رسیدم خونه و از سرویس پیاده شدم.داشتم دنبال کلیدام میگشتم که یه پسر کوچولوی گوگولی مگولی حدودا هفت یا هشت ساله که مشخص بود تازه تعطیل شده،اومد و تو یه فاصله ی تقریبا دو  قدمی ازم وایستاد
چهارشنبه ی هفته ی پیش تو مدرسه بودیم زنگ اخر هم بود ،داشتیم ریاضی کار میکردیم اونم چی؟!رسم تقارن!البته یکی از شکل های توی کتاب خیلی سخت خانوم معلم هم هی پا میشد میرفت بین میز ها به بچه ها کمک میکرد.^_^منم دو زنگ پیش تو زنگ ورزش تو بازی وستی کلی جاخالی ی سینمایی رفته بودم و حسابی خسته بودم!تو حالت نیمه بیدار داشتم ریاضی حل میکرد که یهویی دیدم پام داره میسوزه!=/یک دفعه جیغ کشیدم:خانوممممممممممممم!خانوم معلمون قیافشو باید میدید!+_+اومد سمتم پرسی:چ
شعر من برای تولد حلما جون تولدت مبارک ای نازنین 4ساله شدی ای بهترین کادوی من برای تو پیدا نمیشه رو زمین اینها رو بشنو و ببین که پولی ندارم در کمین حالا که تولدت شده آب میشم میرم زیر زمین حلما خانوم عشقمی پول ندارم میفهمی حلما خانوم عزیزی نهار همیشست دیزی حلما خانوم بخندی به کسی دل نبندی آخه تو مثل قندی بقیه هم چه گندی
ارسالی از مهدییه دفعه که خونه مادربزرگم جمع شده بودیم. جورابهای عمه ام پاره شد. سریع درشون آورد و انداخت کنار مبنگ زد به شوهرعمه ام که وقتی داری میای یه جفت جوراب پارازین مشکی بگیر. شوهرعمه ام هم یادش رفت و نخرید و عمه تا آخر شب بی جوراب موند. آخرش هم جورابها از سطل آشغال سردرآورد.
اره قربونت برم برام حرف بزن آخه تو خسته ای از دیشب که بیدار بودی صبح چند کلمه ای حرف زدیم و من رفتم سر کار اووووووووووووووومیدونی چقد میشه؟ آره می دونی قلقلی آتیشپاره قربون اون نی نی براق چشمات برم من عروسک خانوم قشنگم فسقلی من من هیچوقت از پیشت نمی رم قول مردونه تو هم قول بده همیشه باشی
#شعر_روز_معلم_دادا هدایت است و محبّت ، تلاش و کار معلم خدا شود همه ساعت ، أنیس و یار معلم ز قفلِ جهل هراسی ، ز درب ِ بسته غمی نیست کلیدِ علم چو باشد در اختیار معلم خوشا به حال کسی که عطش به چشمه ی علم است گرفته روزی خود را ز روزگار معلم فرشته هیچ ندارد چنین مقام و شکوهی بوَد کنار خدا او ، خدا کنار معلم ز بذرکاری ِ مهر و شکوفه باری ِ خرداد همیشه هست امیدی در انتظار معلم تمامِ فصلِ خزان و تمامِ فصل زمستان چو شاخه ای بوَد و میوه اش بهارِ معلم کم است چو
هدایت است و محبّت ، تلاش و کار معلم خدا شود همه ساعت ، أنیس و یار معلم ز قفلِ جهل هراسی ، ز درب ِ بسته غمی نیست کلیدِ علم چو باشد در اختیار معلم خوشا به حال کسی که عطش به چشمه ی علم است گرفته روزی خود را ز روزگار معلم فرشته هیچ ندارد چنین مقام و شکوهی بوَد کنار خدا او ، خدا کنار معلم ز بذرکاری ِ مهر و شکوفه باری ِ خرداد همیشه هست امیدی در انتظار معلم تمامِ فصلِ خزان و تمامِ فصل زمستان چو شاخه ای بوَد و میوه اش بهارِ معلم کم است چون بنمایم به دست های
توی ماشین نشسته بود و همینطور بی هدف توی کوچه پس کوچه ها دور می زد که پیرزنی برایش دست تکان داد. کنار زد. پیرزن سرش را خم کرد و گفت: "می خوام برم میدون تره بار پسرم." _بیا بالا حاج خانوم. پیرزن سوار شد: "خدا خیرت بده پسرم. به من نگو حاج خانوم! منم مثل مادرت." _ چشم مادر جان. _خیر ببینی پسرم. تو هم جای اولاد من هستی. _خدا حفظشون کنه مادر جان. چند تا بچه دارید؟ _چهار تا. سه تا پسر، یه دختر. اما چه فایده.
کشور ارمنستان دارای قاعده و قوانین خاصی است و از نظر امنیت هم در جایگاه خوبی قرار دارد، ما در این مقاله قصد داریم نکاتی که خانوم ها باید قبل از سفر به ارمنستان بدانند را به آن ها گوشزد کنیم، مارا همراهی کنید
لحظه شماری میکنم که یه روز از دانشجو معلم بشم "معلم" و سر کلاس تدریس کنم از اون نامه خوشگلا که بچه ها برای معلم هاشون مینویسن بهم بدن:)هرچند دانشجو معلم بودنم خودش پر از خیر و برکته+منو نصیحت کنید یکم درس بخونم** چ هوای عاشقونه ای داره بارررون میاد.بارون بارون دلمو ببر پیشش (الکی مثلا منم اره)
او توی جوانی هیچ جوراب تورتوری خال‌داری نخریده و به عشق کسی پایش نکرده! می‌گویم کسی؟ کسی یعنی عشقی که برایش توی برف خیابان شریعتی، دیوانه‌وار به سمت فرودگاه براند و با دسته‌گل بابونه و عروس و همیشه بهار به استقبال برود! می‌دانید؟ او هیچ‌وقت توی زندگی برای عشقش دسته‌گل نخریده! تمام دسته‌گل‌های عاشقانه‌ی زندگی‌اش توی برف‌ها رها شده‌اند! تمام کسانی که می‌توانستند عشق‌ زندگی‌اش شوند توی نوجوانی از حصبه و آبله و شلیک تیر مرده‌اند! می
زمان حال کامل نشان دهنده ی کاری است که در یک زمان نا معین(معمولاً گذشته) اتفاق افتاده است ولی اثر و نتیجه اش هنوز تا زمان حال باقی است.به مثال های زیر دقت کنید:جوراب هایش کثیف است.       His socks are dirtyاو مشغول تمیز کردن جوراب هایش است.  He is cleaning his socksHe has cleaned his socks = (His socks are clean now)او کفش هایش را تمیز کرده است (= کفش های او اکنون تمیز هستند) مثل درس های قبل اول بررسی کنیم ببینیم در زبان فارسی چطور چنین زمانی رو میسازیم و بعد در زبان انگلیسی بررسیش کنیم.
قبلا گفته بودم مغزم مثل رستورانا هر روز یه رسید میده که پایینش یه بیت شعر مینویسن هر روز علاوه بر چیزایی که فهرست میکنه واسم یه شعر هم پایینش مینویسه که تا شب مرورش کنم اما امروز انگار جوهر دستگاهش خشک شده بود شعر رو خیلی سخت یادم میومد ولی بلاخره تکمیل شد : " به سرنوشت به این بخت نامراد سلام به آن دلی که می برد مرا ز یاد سلام " بارون قشنگی هم میاد . دعا خدایا مشکلات همه رو حل کن خدایا به زهره خانوم بچه بده خدایا مینا مریض نشه خدایا مریم خانوم خو
روز معلمو به استاد داودزاده عزیز و مهربانم معلم زندگیم معلم اخلاقم معلم نگرشها و باورهایم معلم افکارم معلم اهدافم معلم دلسوز و مردم دوستم معلم انساندوستم معلمی که ازشون خیلی خیلی چیزهای خوب و قشنگ و انسانی یادگرفتم تبریک میگویم. من عاشق معلمی هستم و شما برایم الگوی معلمی عاشق و دلسوز و دانا و توانا و مهربان و چون پدری مهربان هستید. نه تنها برای من که برای همه شاگردانتان. من از جانب خودم و همه آنها این روزو به شما تبریک میگویم و از خدای منان ب
معلم مهمترین عامل در طراحی یک مدرسه ی شاد، معلم و رفتار و شخصیت اوست. دانش آموزان در مورد ظاهر معلم و آراستگی او اظهارنظر می نمایندو لباس مرتب و شاد معلم موجب نشاط روحی و روانی آنان میگردد. دانش آموزان، صدای خوب معلم را دوست دارند و میتوانند با صدای رسا و موزون، به درستی مفهوم درس را بفهمند. چهره ی شاد معلم نیز بر جو كلاس، تأثیر به سزایی دارد و معلم با لبخند میتواند با دانش آموزان، بهتر ارتباط برقرار نماید و در آنان نشاط به وجود آورد.
ب) معلم شاد و با روحیه:معلم آهنگ و فضا و جو کلاس درس را تنظیم می کند، چنانچه قرار باشد که روح دانش آموزان پرورش و رشد یابد، باید این روند از روح معلم آغاز گردد. حال اگر روح معلم افسرده و ناتوان باشد شانس ناچیزی برای تقویت و مراقبت از روح دانش آموزان بوجود خواهد آمد. معلم با انواع روش های تدریس آشنا باشد. اطلاعاتش به روز باشد، معلم باید بداند که دانش آموزان دارای تفاوت های فردی هستند و نیز باید با روش های تشویق وتنبیه آگاهی لازم داشته باشد و پر ر
معلم و نقش مشاوره ای او " نقش" ، نشانگر رفتار یا عملی است که در اوضاع و موقعیت های معینی از شخص سر می زند و می توان آن را پیش بینی کرد. مانند نقش پزشک در مطب یا نقش معلم در کلاس درس. صرفاً نقشی را برعهده گرفتن، به انسان اعتبار نمی دهد، بلکه کیفیت و میزان تأثیری که شخص از طریق ایفای نقش در اجتماع می گذارد، از او شخصیتی ارزشمند یا کم ارزش می سازد. شاخص ترین نقش معلم، نقش آموزشی اوست. اما با عنایت به تأثیرهای آشکار و پنهان شخصیت معلم در کلاس او عملاً ن
دوستی با زن شوهردار، چه عواقبی برای من خواهد داشت؟ پرسیده شده ۱۵ شهریور ۱۳۹۸ سلام وقتتون بخیر من مدت ۸ ماه با خانومی متاهل ارتباط دوستی داشتم و چند روزه شوهر این خانوم متوجه این ارتباط شدند عکس من و خانومش در آغوش هم را دیدند و چند اس ام اس هم از بنده دارن امروز بهم گفت که شمارتو میدم کنترل. حال سوال من اینه که آیا با داشتن اون عکس میتونه از من شکایت کنه؟ مجازات من و اون خانوم چیه؟ شمارمو هم داره آیا میتونه ردیابیم کنه؟ بعد پرینت پیام ها رو اگه
خانم قدی یکی بود یکی نبود، خانم قدی یه مرغ ریزه میزه و قهوه ای بود، اون و مرغ و خروس های دیگه توی مزرعه ی ربابه خانم زندگی می کردند. خانم قدی کوچیک و لاغر بود. یه پاش هم یکم می لنگید. هر روز ربابه خانوم از پرچین وسط باغش رد می شد و به طرف دیگه ی باغ می رفت. خونه ی ربابه خانوم اون طرف پرچین بود و مرغ و خروس هاشم این طرف پرچین. اون یک کیسه پارچه‌ای کوچولو داشت که توش پر از ارزن و گندم بود. ارزن ها رو توی دستش می کرد و کیش کیش می کرد و دونه ها را جلوی مرغ
السلام علیک یا سیده نسا العالمین چادرت را بتکان. روزی ما را بفرست ای که روزی دو عالم همه از چادر توست ای مادر .ای مادر .ای مادر همیشه و همیشه ایام فاطمیه علی الخصوص شب شهادت بی بی زهرا یه حس خاصی دارم یه غربت خاصباور کنید ما هرچقدر هم که گرفتار و مشکل دار باشیم اون ته ته های زندگیمون واقعا خوشبختیم چون عشق بی بی زهرا س تو وجودمونه و این عشق کهنه نمیشهتا صبح روز قیامت خانوم خانوم جان دستمون رو بگیر
مصمم بودم رو تصمیمم تا اونجایی که مهدی به ستایش گفت خانوم نادری، برگردین من روبروتونم، اینور خیابون.یهو تو ذهنم اون صحنه اومد که ریموت رو زدم و چرخیدم که برم خرید. گوشیم زنگ خورد. خط دومم که فقط یک نفر می‌تونست باشه. جواب دادم، گفت جونم خانوم، چه دست فرمونی داری شما، افتخار یه امضا به مارو میدی؟! وایسادم سر جام، ۳۶۰ درجه دور خودم چرخیدم گفتم کجایی؟! گفت منو نمی‌بینی ولی من می‌بینمت! دوستت دارم، فقط خواسنم اینو بگم! برو به کارت برس.الان دیگه ن
معلم، آهنگ و فضا و جو کلاس درس را تنظیم می کند، چنانچه قرار باشد که روح دانش آموزان پرورش و رشد یابد، باید این روند از روح معلم آغاز گردد. حال اگر روح معلم افسرده و ناتوان باشد شانس ناچیزی برای تقویت و مراقبت از روح دانش آموزان بوجود خواهد آمد. معلم با انواع روش های تدریس آشنا باشد. اطلاعاتش به روز باشد، معلم باید بداند که دانش آموزان دارای تفاوت های فردی هستند و نیز باید با روش های تشویق وتنبیه آگاهی لازم داشته باشد و پر روحیه و باانگیزه باشد.

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها