نتایج جستجو برای عبارت :

دس الهی او را بر دف دو رویه زدند» آن گاه که او را از عالم قرب حق بدین عالم خاک می آوردند اهل آسمان بر او می گریستند که دیگر باره بیچاره ای را از مقام قرب به عالم بُعد می فرستند از اعلی به اسفل می آوردند از فراخنای حظایر قدس به تنگنای زندان سرای دنیا می رس

عالم مثال که به آن عالم شهادت ، عالم اشباح، عالم برزخ و اقلیم ثامن نیز گفته مي شود مابین دنيا و آخرت است. از جهتی شبیه به اين دنيا است زیرا دارای شکل، مقدار و اندازه است و به عالم مجردات شبیه است زیرا عاری از ماده و آثار انفعالی ماده است مانند زوال و فساد. پس موجود مثالی موجودی است که شکل و اندازه دارد ولی ماده ندارد. عالم مثال محیط به عالم ماده است و در حکم باطن دنياست. عالم مثال به دو قوس تقسیم مي شود: 1- نزولی که قبل از عالم دنيا و بعد از عالم مجر
مقايسه تفاوت ها و ویژگی هاي دنيا و آخرت اسما و صفات دنيا و آخرت دنيا= اول، اُولی، مبدأ، ملک، عالَم شهود، خلق، أرض، طبیعت، ميقات، حادثة، عاجلة، عالم سِفلی آخرت=آخِر، اُخری، معاد، مَلکوت، عالم غیب، امر، سماء، قیامت، ميعاد، واقعة، ساعة، عالم عِلوی 1. حیات دنيا و حیات آخرت حیاة الاولی= حیات دنیوی(در دنيا) =//= حیاةالاخری= حیات اخروی(در آخرت) 2. عالَم مقید و عالَم مجرد عالم ماده/مادی و مقید (طبیعی= عالم طبع) =//= عالم غیر مادی و مجرد(معنوی=عالم معنا) 3.
نگاه خوش بینانه و بدبینانه به عالم محمدامين مروتی مي توان دو نگاه به عالم داشت: دنيا جاي خوبی است و زندگی نعمتی است که بايد شکرگزارش باشیم و شکر اين نعمت در اين است که برای اصلاح هر چه بیشتر اين دنیاي خوب تلاش خود را بکنیم. اين رویکردی مصلحانه و معقول و اميدوار است. دنيا جاي بدی است و زندگی نوعی رنج و مردن تدریجی است. مگر اين که از صفر شروع کنیم. عالم و حتی آدم را شخمش بزنیم. زیر و رویش کنیم و بر روی ویرانه هاي اين جهان، عالمی ديگر و آدمي ديگر بساز
پرسش : زمانی كه مرده را دفن مي كنند شب اول قبر از چه زمانی است و چقدر طول مي كشد؟ آیا در آن لحظه كسانی كه در دنيا برای آن مرده اي دعا مي خوانند در آن لحظه به او مي رسد و از عذاب او كم مي شود؟ پاسخ : قبل از هر چیز لازم است چند نكته را متذكر شویم. 1. انسان پس از مرگ وارد عالمی مي شود به نامعالم برزخ» حیات برزخ و حقیقت باطن همين عالم دنياست. دنيا ظاهری دارد و باطنی، ظاهر دنيا كه بدان عالم مُلك گفته مي شود همين دنیاي مادی كه ما در آن زندگی مي كنیم كه خصوصی
عرفا مجموعة نظام هستی را به شکل دايره ترسیم مي‌کنند و آن را دايره وجودیه مي‌نامند.(اسفار، ج۷، ص ۱۰۷ و ج ۸، ص ۱۳۲؛ )طبق آیه :إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ» ، نقطه شروع و پايان خداوند است. یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِیهِ.یعنی:اي انسان همانا با رنج و زحمت به سوی پروردگارت روانی و (عاقبت) او را ملاقات خواهی نمود.دايره وجودیه به دو نیم دايره یا قوس تقسیم مي شود :1- قوس نزول که هستی از مرا
مقدمه نوشتار عالم ذر از قول روايات و احادیث و از قول قرآن دو مقوله جدا است. اين طبیعی است که گذشتگان در صدر اسلام آیات متشابه را نمي توانستند درک کنند و به تخیلات و تصورات ذهنی روی مي آوردند . با وجود اينکه خداوند از تفسیر آیات متشابه منع فرموده و در آیه 7 سوره آل عمران موکدا فرموده که ما دو نوع آیات در قرآن داریم محکمات که اصل قرآن بر آن بنا شده و فقه اسلامي را شامل ميشود و ديگری آیات متشابه که تفسیر ندارد و تاویل دارند وتاویل آن هم فقط خداوند م
  بیستم جمادی الثانی مصادف است با ولادت سعادت آفرین یگانه بانوی عالم بشریت، عطاي خداوند رحمان، حضرت زهرا(س) وجود مقدسی که ن و مردان بسیاری در کلاس درسش زانوی ادب زدند و از جویبار طیب و طاهرش جرعه هايی از علم و معرفت و تقوا نوشیدند و کام تشنه خویش را سیراب کردند.
اي معجزه بزرگ اين عالم توشوریست که داده اي به اين حالم تومن معجزه ها دیده ام واما  هیچیک چون تو نکردست دل من را گیجتو  شور ترین شهدِ خدايی بارانپرنورترین سايه دنیايی جانتو ساده ترین  زیور عالم هستیدل سنگ ترین دلبر عالم هستیتو معرکه عشق در اين دل هستیتو حوری و نوری که از گِل هستیتو  آن  نمِ باران که شدی سیلابمآن روز بیايد که کنی سیرابم؟!!!؟من  مشتعل عشق تو ام  بارانميک روز که زندگی رسد پايانمجز نام تو هیچ با خود نبرمجز عشق دگر هیچ ز دنيا نخرمع
فَلِلّه أَلٌحَمٌد رَبِّ الٌسَماواتَ و رَبِّ اَلارٌض رَبَّ الٌعالَمين حمدو ثناي برای خدايی است که پرورنده اجرام آسمان ها و پرورنده زمين و پرورنده عالمیان و عالم ها است. خداوند متعال پدید آورنده تمام جهان هستی است، و آثار عظمت و علم و قدرت او در جبین تمامي موجودات جهان، آشکار و هویداست، در درون وجود ما، در عالم جانداران و گیاهان، در ستارگان آسمان، و عوالم بالا و در همه جا نمايان است. ما معتقدیم:هر چه در اسرار موجودات اين جهان بیشتر اندیشه کن
باز کنز جود حق را فتح باب ديگر است   باب رحمت را دگر باره طلیع اکبر است 
 
ابر فیض ورحمت حق خیمه در عالم زده   ریزشش در صحنه ی ايجاد دروگوهر است 
جلوه ی مر آت جانان گشته از پرده پدید   از جمالش عالم ايجاد با زیب وفر است 
مر ربیع دومين را عاشر ديگر رسید   کاين چنین وجد وشعف در ماسوی الله یکسر است 
فاش گویم ظاهر از ام الولد شد اختری   کز فروغ عارضش روشن جهان سرتاسر است 
خسروهادی عشر فخر بشر ميلاد یافت   آنکه نور چشم زهرا زاده ی پیغمبر است 
والی م
شب اول قبر چیست ؟ در شب اول قبر چه اتفاقی مي افتد که همه ازآن وحشت دارند ؟ آیا اصولاً در آن زمان شب و روز مفهومي دارد یا خیر؟ ما در روايات داریم که کلمه ی قبر همان عالم برزخ است . اين قبری که حفره اي است در قبرستان و بدن مادی را در داخل آن قرار مي دهند . ديگر با اين بدن دنیايی کاری ندارند و نظام دنيا برچیده مي شود . یک نظام کامل تری بعنوان عالم برزخ افتتاح مي شود . و با اين بدن تا قیامت کاری نیست .
عبرانیان باب ۱ آیه ۱الی ۱۴ برتری مسیح بر پیغمبران خدا در ايام قدیم ، در اوقات بسیار و به راه هاي مختلف به وسیلهً پیامبران با پدران ما تکلم فرمود ، ولی در اين روزهاي آخر به وسیلهً پسر خود با ما سخن گفته است. خدا اين پسر را وارث کل کائنات گردانیده و به وسیلهً او همهً عالم هستی را آفریده است. آن پسر فروغ جلال خدا و مظهر کامل وجود اوست و کائنات رابا کلام پر قدرت خود نگهميدارد و پس از آن که آدميان را از گناهانشان پاک گردانید در عالم بالا در دست راست ح
از منظر سعدی، تفاوت عالم و عابد در آن است که عابد، سر در سوداي خویش دارد و عالِم دل در هواي دیگران؛ عابد بر آن اندیشه است که تنها، گلیم خویش از موج به در برد»، ولی عالِم مي کوشد که بگیرد غریق را »: صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه بشکست عهد صحبت اهل طریق را گفتم ميان عابد و عالِم چه فرق بود؟تا اختیار نمودی از آن، اين فریق را گفت آن گلیم خویش بدر مي برد ز موجوین سعی مي کند که بگیرد غریق را و از نبی اکرم صلی الله علیه و آله در اين باره روايت است : آن گ
عالم هستی چو شب ماند ؛ تو ماهی یا حسین!کلبه ی احزان ما را کن نگاهی یا حسیندر من سر گشته ی حیران نمي باشد غميزانکه در عقبی مرا پشت و پناهی یا حسینعارفان با لطف تو تا عرش اعلا مي روندگوشه چشمي نما بر من تو گاهی یا حسینکی مرا باشد هراس از سارقان قافلهتا تو در شام سیاهم نور راهی یا حسین!سوز و آهم در غم و دآغ تو باشد رزق مناي خوش آن روزی که دارم سوز و آهی یا حسین!هر کسی گوید بقدر فهم خود مدح تراجملگی گویند همچون 'مرغ و ماهی' یا حسین"ناصحا" شیرین سخن گفتی
من! با تو! ام تنهاي تنها…#♪♬هرجايِ اين دنيا که باشی؛…#♪♬من! با تو! ام تنهاي تنها…#♪♬من! با تو! ام هر جا که هستی…#♪♬حتی اگر با هم نَباشیم…#♪♬حتی اگر یک لحظه یک روز…#♪♬با هم؛ در اين عالم نباشیم…#♪♬حتّی اگر یک لحظه یک روز…#♪♬با هم در اين عالم نباشیم…#♪♬اين خانه را بگذار و بگذر…#♪♬با من! بیا تا کعبه ی دل…#♪♬باور نکن تنهايیت را…#♪♬من! با تو! ام منزل به منزل…#
(آرزویی که ابن تیميه بر باد داد) ریشه‌هاي الهياتی مدرنیته اثر دانالد گلیپسی بعد از سال سر نخ آنجا که جا مانده ايم را به من نماياند : تیغ اکام در پاره پاره کردن کلیات. هیچ قاعده کلی و هیچ جنس و سرنمونی در عالم وجود ندارد ، "سیب" تنها یک اسم است وگرنه هر "سیب" برای خود یک "سیب" ديگر است! نمي توان در اتاقی نشست و بر حسب قواعد کلی جزییات حوادث را تفسیر و حکم داد که اگر روی کاغذ pآنگاه q پس وما در عالم واقع نیز pوما q.
نیايش و آرزوکردن ها وزن روح و هویت حقیقی انسان را با توجه به خواهش هايش برای "قواي فعاله عالم "مشخص مي کند قواي فعاله ی عالم؛ چرخه اي از" فعالین هستی" هستند که کارشان گماشتگی برای خدمات دهی به عالمیان به ویژه انسان هاست. قواي فعاله ی عالم؛ فرشتگانی هستند که در لواي عناصر مشخص برانسان گماشته مي شوند تا به او خدمت کنند و یا مراقب او باشند و یا نیازهايشان را درچرخه ی حرکت رفع و رجوع کنند. انسان درحال حرکت به سمت بلوغ و پویايی و تعالی؛ انسانی است که
آرش کمان از کف داده کوروش ز تخت برخاستِ آریو لشکر فراخوانده رستم، سهراب قربانی آورده رئیسعلی دمام ميزند کوچک جنگلی، ستار و باقرخان همه سر تعظیم فرود آوردند امير کبیر به فین اِستاده، دست مریزاد مي گوید سید الشهداي مقاومت آوردند سلمان فارسی، محمدی شده و به تفاخر ايستاده . قاسم سلیمانی آوردند. شايد.
در اين مقام مناسب چنان نمود که برخی از احوال تبریز و تبریزیان نگاشتۀ کلک نکته پرداز گردانیده، بر سر سخن رویم. بر ضماير مستخبران احوال عالم پوشیده نخواهد بود که بلدۀ فاخرۀ تبریز مدت هاي مدید دارالملک ايران و مقر سلطنت پادشاهان نافذفرمان بود و عمارات عالیه از مساجد و مدارس و بقاع الخیر که سلاطین روزگار و وزراء و حکام در آن شهر ترتیب داده، قری و مزارع و مستغلات مرغوب بر آنها وقف نموده، باغات و بساتین دلگشا احداث نموده اند، زیاده از آن است که قل
به افتخار پايیز 96 هنوز یک روز از اعلام خبر مرگ "سحر خداياری" نگذشته بود که از یک سو شاعران و خوانندگان ايرانی در رثاي آن "دردانه ی دو عالم" اشعاری سرودند و خواندند و از ديگر سو شاخها،دافها و مبارزان ِ فضاي مجازی در مکارم و مناقب آن نماد مبارزه با رژیم پروفايلها آبی و دیده از خون جگر سرخ کردند. اين همه و البته بیش از آن ؛ یادآور حماسه ی دلاوران اين مرز پر گهر بود پس از مرگ یکی از "مفاخر موسیقی عالم" به نام استاد مرتضی پاشايی که تنها در یک نمونه، یکی
آن که در خلوت عشاق تو جايی دارد در دلش زمزمه و شور ونوايی دارد ما که دل بسته به او از همه عالم رستیم عالم عشق عجب حال وهوايی دارد سردار دلها سیدالشهداي جبهه مقاومت آسمانی شد رقص وجولان بر سرميدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند چون رهند از دست خود دستی زنند چون جهند از نقص خوئ رقصی کنند
جايگاه علم در قرآن کریم و ویژگی هاي عالم برخاسته از اندیشه 
 استاد دانشگاه و محقق حوزه علوم اسلامي با اشاره به جايگاه علم در قرآن کریم و ویژگی هاي عالم برخاسته از اندیشه دینی گفت: مبداء و معاد علم خداست و فردی که بر اساس اين تفکر به علم آموزی بپردازد خشیت نفس ویژگی اوست.
*اين حسین کیست که عالم همه دیوانہ او است*
جهان پر درد مي‌بینم دوا کو دل خوبان عالم را وفا کو ور از دوزخ همي ترسی شب و روز دلت پر درد و رخ چون کهربا کو بهشت عدن را بتوان خریدن ولیکن خواجه را در کف بها کو خرد گر پیشواي عقل باشد پس اين واماندگان را پیشوا کو ز بهر نام و جان تا بام یابی چو برگ توت گشتی توتیا کو مگر عقل تو خود با تو نگفتست قبا گیرم بیلفنجی بقا کو درین ره گر همي جویی یکی را سحر گاهان ترا پشت دوتا کو به دعوی هر کسی گوید ترا ام ولیکن گاه معنی شان گوا کو سراسر جمله عالم پر یتیمست یتی
شیراز - ايرنا - عظمت وجودی و ابعاد مختلف شخصیت حضرت صاحب الامر (عج) باعث شده است كه در طول هزار و اندی سال كه از غیبت كبری مي گذرد، هر گروه از منتظران ظهور از دیدگاهی خاص به تحلیل شخصیت و تبیین جايگاه آن حضرت در عالم هستی بپردازند. در اين ميان جمعی از اصحاب سیر و سلوك و رهروان طریق عرفان و معنا با طرح موضوع خلیفة الله و انسان كامل و پرداختن به نقش حجت الهي در عالم هستی، تنها به جنبه فرا طبیعی آن وجود مقدس توجه كردند و از ساير جنبه ها غفلت ورزیدند.
در ساختار آموزشی درست، دانش آموزان روح علمي پیدا مي کنند. استاد مطهری مي فرمايند: "روح علمي یعنی روح حقیقت جویی، روح بر غرضی و طبعاً روح بی تعصبی، روح خالی از جمود و روح خالی از غرور" و در جايی ديگر وم همراه بودن عقل با علم را مطرح کرده و اين طور مي فرمايند: "اول انسان بايد عالم باشد، مواد خام را فراهم کند و بعد عقل تجزیه و تحلیل نمايد" و در ادامه مي فرمايند: در تمام اين عالم تکوین، آیات الهي و نشانه هاي خدا هست، عقل من هم عالیترین عقل باشد، ولی
بدان که کلید سعادت دو جهان شناختن نفس خویش است.
زیرا که شناختن آدمي خویش را اعانت بر شناختن آفریدگارخود
مي نمايد.
شناختن خود موجب شوق به تحصیل کمالات و تهذیب اخلاق
و باعث سعی در دفع رذائل مي گردد زیرا که آدمي بعد از آنکه
حقیقت خود را شناخت و دانست که حقیقت او جوهری است
از عالم ملکوت که به اين عالم جسمانی آمده باشد که به اين
فکر افتد که چنین جوهری شریف را عبث و بی فايده به اين عالم
نفرستاده اند و اين گوهر قیمتی را به بازیچه در صندوقچه بدن
ننهاده
✍️ آیا خداوند ذات و حقیقتی متباين با عالم و هستی دارد و متعالی و منزه از اشیاء و موجودات است یا آن که عین اشیاء و هستی است و به صورت زمين و آسمان و انسان و پیامبر و جن و شیطان و فرشته و حیوان و سنگ و چوب و . تجلى و ظهور یافته است؟ به تعبیر ديگر آیا هستی و موجودات، مخلوق و آفریده خداوند و وجودی مستقل و منحاز از ذات حق دارند یا آن که دوگانگی اي بین خدا و عالم نیست و اشیاء مظهرها، جلوه ها و مرتبه ها و تعین ها و رشحاتی از ذات خداوندند مانند امواج دریا
جلو آیینه نشستم دارم موهامو شونه ميزنم و خودمو نگاه ميکنم و آهنگ گوش ميدم، یهو چشمام پر اشک ميشن و بغض خفم ميکنه، نه آهنگ غمگینه نه من دلم گرفته،چیه اين بالا و پايین شدن هورمونا که تو یه لحظه از خوشحالی یه جا بند نميشی یه لحظه بعدش غم عالم ميشینه رو دلت و دوباره یه لحظه بعدش به خون آدم و عالم تشنه ميشی. (بعد بیايد بگید دختر بودن آسونه
روزی تو خواهی آمد از کوچه هاي باران تا از دلم بشویی غمهاي روزگاران تو روح سبز گار گل شاداب بی خار مرا از پا فکنده شکستنهاي بسیار تو یاس نو دميده من گلبرگ تکیده روزی آیی کنارم که عشق از دل رميده ترا نادیدن ما غم نباشد کـه در خیلت به از ما کم نباشد من از دست تو در عالم نهم روی ،ولیکن چون تو در عالم نباشد روزی تو خواهی آمد از کوی مهربانی اما زمن نبینی ديگر به جا نشانی سروده: عبدالله الفت

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها