دل به دریا میزنم در قیل قال زندگی

دل به دريا ميزنم در قيل و قال زندگي
خسته از پژمردنم پشت خیال زندگيدر اتاق فکر من، آیینه تابوتم شدهدر نبردم، در کما، با احتمال زندگيکفشهایم رو به فردا پشت در کز کرده اندبنده ی دیروزم و حل سوال زندگيمثل یک گنجشک زخمی در هوای بیکسیبی رمق نوک ميزنم بر سیب کال زندگيدر همین بازی گل یا پوچ دل وا مانده امکیش و ماتم میکند رندان فال زندگيعابری هم در گذر از کوچه ی ما هر زمانباخودش حرفی زند از ابتذال زندگي
 
 
 
 
 
 

اره ما هر كارى كردیم اَخ بود، هر جایى بدبین اخموما خوابیدم حتى اگه هوا طوفانى یخ بودهمش قاطى رفوزه ها. میشیم تجدیدى از خوبما دنیامون چه بى‌رحم بود، هركى خوب بود میرفت زودهمش پُره استرس، هم آبجوى اسمى هم دوددرساى تستى مردود، نقشاى زندگى فقط طرح‌هاى مشكى كم بوددرداى عشقی هم توم، یه حرفاى زشتى هم موندنمیبینم دیگه من حتى بهشتى از دورهمش تاریكى، هى درد، مگه خب داریم انقد؟همه چى قفل و منم ميزنم خاكى منبعدچقد بده خدایى، كه انقده از همه لح

مبادا چند ساعت دیرتر به زندگي كردن فكر كنید باید تاخت، باید زد به سیم آخر باید دل به دريا زد. باید كرد آن كاری را كه باید باید خواست تا بشود. هیچ چیز در این زندگي آنقدر سخت نیست كه هیچ وقت حل نشود. هیچ چیز آنقدر تلخ نیست كه رَد نشود هیچ چیز آنقدر بد نیست كه خوب نشود.

ا*** "یک هدیه از خدا" **
در انتظارت امسال صد قاصدک رها شد//
صد قلب پاک و آبی اسیر لحظه ها شد //
وقتی که آمدی تو //
خورشید خنده ای کرد//
یک ماه و صد ستاره اظهار بندگی کرد//
یک آسمان فرشته در حیرت از زمین شد//
سجاده های مردم با عطر گل عجین شد//
یک کوله بار خالی، پر شد ز عشق و ایمان /
حرف دل مرا باز فهمید نور عرفان/
 
وقت سحر شدم ابر، آزاد گریه کردم //
از ناسپاسی خود هردم گلایه کردم   //  
ار اینکه با خدایم آسان شدم صمیمی  //
گشتم رها ز دردی ، یک درد بس قدیمی//
هر قطره

به من گفتی که دل دريا کن ای دوست همه دريا از آنِ ما کن ای دوست دلم دريا شد و دادم به دستت مکش دريا به خون پروا کن ای دوست کنارِ چشمه ای بودیم در خواب تو با جامی ربودی ماه از آب چو نوشیدیم از آن جامِ گوارا تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب تنِ بیشه پر از مهتابه امشب پلنگِ کوه ها درخوابه امشب به هر شاخی دلی سامون گرفته دلِ من در تنم بی تابه امشب به من گفتی که دل دريا کن ای دوست همه دريا از آن ما کن ای دوست دلم دريا شد و دادم به دستت مکش دريا به خون پروا کن ای د

روزی لقمان با کشتی سفر می‌کرد، تاجری و غلامش نیز در آن کشتی بودند. غلام بسیار بی‌تابی و زاری می‌کرد و از دريا می‌ترسید. مسافران خیلی سعی کردند او را آرام کنند اما توضیح و منطق راه به جایی نمی‌برد. ناچار از لقمان کمک خواستند و لقمان گفت که غلام را با طنابی ببندند و به دريا بیندازند! آنان این کار را کردند و غلام مدتی دست‌وپا زد و آب دريا خورد تا این‌که او را بالا کشیدند. آنگاه او روی عرشه کشتی نشست، عرشه را بوسید و آرام گرفت! این حکایت بسیاری ا

مانده‌ام چگونه تو را فراموش كنم اگر تو را فراموش كنم باید سال‌هایی را نیز كه با تو بوده‌ام فراموش كنم دريا را فراموش كنم و كافه‌های غروب را باران را اسب‌ها و جاده‌ها را باید دنیا را زندگي را و خودم را نیز فراموش كنم تو با همه‌ چیز درآمیخته‌ای! #رسول_یونان

در خصوص اینكه این "ما"یی كه اینطور انتخاب كرده كه اینگونه زندگي كند در عجبم چون این "ما" هر كسی هم كه باشد من و خیلی های دیگر شاملش نمیشویم چون اصلا آن زمانی كه این "ما" انتخابش را كرده به سن ما قد نمیدهد اما زندگي كه انتخاب كرده تاوانی دارد كه بر دوش من و دیگرانی است كه جز "ما" مذكور محسوب نمیشویم.بگذریم.به صورت معمول من در قبال مردم بیگناهی كه تاوان تصمیم این "ما" را میدهد بسیار دلرحمم و تا حد ممكن هزینه شان را كم ميزنم تا اندكی از فشار روی دوشش�

زندگي با همه وسعت خویش محفل ساكت غم خوردن نیست حاصلش تن به قضا دادن و افسردن نیست اضطراب وهوس دیدن و نادیدن نیست زندگي خوردن و خوابیدن نیست زندگي جنبش جاری شدن است زندگي کوشش و راهی شدن است از تماشاگه آغازحیات تا به جایی كه خدا می داند زنــــــدگــــــــــی جــــاریـــست

زندگي رو میشه به ساحل دريا تشبیه کردفکر کن ساحل دريا هر فصل یه وضعیتی داره و یا به تبع تغییرات جوی ممکنه آرام و یا طوفانی باشه.فصول زندگي هم همینطور شامل تغییرات میشه و هیچوقت برای هیچ کسی زندگي یک ساحل آرام نیست و اگر هم اینطور باشه واقعا لذتی توش نیست چون به هرحال دلتو میزنه.ماکه با تمام شرایط جویش آشنائیم و در کل میتونیم آرام و آرام هم با سکوتش خو بگیریم و هم با طوفانش.بپذیریم که همین بوده و هست و خواهد بود. 

"مرغ دريا" دکلمه از : آقای محسن مهدی بهشت "مرغ دريا" در آپارات می زند چرخ، گرد کشتی ها مرغ دريا، به بال های بلند رهسپار ست هر کجا که روند گرچه گرداب ها ، هراس آرند. گاه گیرند مرغ دريا را (بال هایش بلند و پارو وار) پادشاه سپهر ، شرم آگین می خزد، می خورد تلو، هربار -: " وه چه ناکاردان و بی حال ست، دلقک آساست جوجه اردک زشت!" آن یکی می زند چپق به نوکش وان یکی لنگ می دود از پشت. "شاعر" آن آسمان نورد را مانَد که به توفان و تیر می خندد بال های بلند ؛ پابندش در

ریچارد کارسون معتقد است که شادمانی حالتی از ذهن است نه رشته ای از حوادث، احساس آرامش بخش که می توانید همیشه تجربه اش کنید و با آن زندگي کنید و نه چیزی که برای یافتنش نیاز به جستجو داشته باشید، شادمانی در خارج از وجود شما نیست شادمانی یک احساس است. مهمترین خصوصیات آدم های شاد عبارت است از: 1- کنترل زندگي 2- توجه به جسم و روح 3- زندگي را صحنه برد و باخت نمی دانند 4- از زندگي یاد می گیرند 5- برنامه ریزی دارند 6- هدفمند هستند و با یادآوری شادی های زندگي ا�

دو قدم مانده که پاییز به یغما بروداین همه رنگ ِ قشنگ از کف ِ دنیا برودهرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باددل ِ تنها به چه شوقی پی ِ یلدا برود؟ گله هارابگذار!ناله هارابس كن!روزگارگوش ندارد كه تو هی شِكوه كنی!زندگي چشم ندارد كه ببیند اخم دلتنگِ تو را.فرصتی نیست كه صرف گله وناله شود!تابجنبیم تمام است تمام!!مهردیدی كه به برهم زدن چشم گذشتیاهمین سال جدید!!بازكم مانده به عید!!این شتاب عمراست .من وتوباورمان نیست كه نیست!!***زندگي گاه به كام است و ب�

ریچارد کارسون معتقد است که شادمانی حالتی از ذهن است نه رشته ای از حوادث، احساس آرامش بخش که می توانید همیشه تجربه اش کنید و با آن زندگي کنید و نه چیزی که برای یافتنش نیاز به جستجو داشته باشید، شادمانی در خارج از وجود شما نیست شادمانی یک احساس است. مهمترین خصوصیات آدم های شاد عبارت است از: 1- کنترل زندگي 2- توجه به جسم و روح 3- زندگي را صحنه برد و باخت نمی دانند 4- از زندگي یاد می گیرند 5- برنامه ریزی دارند 6- هدفمند هستند و با یادآوری شادی های زندگي ا�

نویسنده : ارنست همینگوی تاریخ انتشار : سال 1952 ژانر: ماجرایی زبان : انگلیسی پیرمرد و دريا نام رمان کوتاهی است از ارنست همینگوی، نویسنده سرشناس آمریکایی. این رمان در سال ۱۹۵۱ در کوبا نوشته شد و در ۱۹۵۲ به چاپ رسید. پیرمرد و دريا واپسین اثر مهم داستانی همینگوی بود که در دوره زندگي‌اش به چاپ رسید . داستان این کتاب درباره یک پیرمرد ماهیگیر کوبایی است که طی 84 روز، حتی یک ماهی نیز صید نکرده است. و روزی در دل دريا نیزه ای برای صید انداخت.

چکیده وجود مهارتهایی در زندگي برای استفاده حداکثری از دوران کوتاه عمر یکی از اامات اساسی زندگي انسان است. حال اگر این مهم با عقاید انسان پیوند خورده باشد اهمیتی دوچندان می یابد که علاوه بر شادی و نشاط ظاهری درجات و مقامات باطنی را برای انسان به ارمغان می آورد. گوش جان سپردن به احادیث والای معصومین و عمل بر اساس آن در شرایط مختلف زندگي از انسان موجودی کامل، ماهر و با شخصیتی منسجم می سازد که خیر دنیا و عقبای خود را رقم می زند.

سارینا جان همیشه در زندگي این گونه باش: یک روز از خواب بیدار می شوی و به تو می گویند این آخرین روز زندگي توست از جایت بلند می شوی دلت به حال خودت می سوزد با خودت فکر می کنی امروز چقد می توانی بیشتر زندگي کنی بیشتر از زندگي لذت ببری !دوش می گیری ، از کمدت بهترین لباس هایت را انتخاب می کنی و می پوشی ، جلوی آینه می ایستی موهایت را شانه می کنی ، به خودت عطر می زنی و غرق فکر می شوی که امروز باید هرچه می توانی مهربان باشی ، بخشنده باشی ، بخندی و لذت ببری !

لایف استایل رندگی به سبك نابغعه ها: افراد دارای اعتماد به نفسی بالا هستند با شورواشتیاق زندگي میكنندو همیشه احساس رضایت دارند من برای داشتن سبك زندگي دذست موارد زیر را انجام میدهم: 1.به سلامت جسم و روح اهمیت میدهم 2.رژیم غدایی مناسب دارم 3.استراحت وخواب مناسب 4.مدیتشن انجام میدهم به امید زندگي بهتر

دو مرد در کنار درياچه ای مشغول ماهیگیری بودند. یکی از آنها ماهیگیر با تجربه و ماهری بود اما دیگری ماهیگیری نمیدانست. هر بار که مرد با تجربه یک ماهی بزرگ می گرفت، آنرا در ظرف یخی که در کنار دستش بود می انداخت تا ماهی ها تازه بمانند، اما دیگری به محض گرفتن یک ماهی بزرگ آنرا به دريا پرتاب می کرد. ماهیگیر با تجربه از اینکه می دید آن مرد چگونه ماهی را از دست می دهد بسیار متعجب بود. لذا پس از مدتی از او پرسید: چرا ماهی های به این بزرگی را به دريا پرت می

برجسته ترین ویژگی های دین اسلام به عنوان روش زندگي آن است كه اولا به همه جنبه ها و نیازهای اساسی و لازم زندگي دینی توجه نموده و ثانیا میان بخشهای مختلف زندگي تعادل و هماهنگی ایجاد نموده ، ثالثا روش و آئینی مختص گروه خاصی از انسانها نبوده و جهانی است و رابعا دعوت به تجربه شخصی پیامبر اسلام(ص) از هستی شناسی و كمالات انسانی است . با توجه به مطالب بالا توضیحات زیر ضروری به نظر می رسد : اولا منظور از نیازهای اساسی زندگي دینی چیست ؟ و اصولا زندگي دین�

یوقت سال بیدار میشی میبینی آسمون گرفته س و ابر نشسته هوا نم و یکمی سرده و دلت میخواد کولر روشن کنی چون دم کرده و زود سردت میشه و خاموش میکنی و پشت سر عطسه ت لعنت میکنی به اینکه واسه چی تکلیف روشن نیست . الان بپوشونی یا نه . باد گول زنک پاییزه و اینهمه بیماری در کمین. زل ميزنم به صفحه تلوزیون و وقتی تست بارداری ریچل مثبت میشه قهقهه ميزنم و ناخودآگاه محکم دست ميزنم و بالا پایین میپرم بعد از حالتم خندم میگیره و میگم تبریک ریچل بجز مونیکا و فیبی یه د�

ریچارد کارسون معتقد است که شادمانی حالتی از ذهن است نه رشته ای از حوادث، احساس آرامش بخش که می توانید همیشه تجربه اش کنید و با آن زندگي کنید و نه چیزی که برای یافتنش نیاز به جستجو داشته باشید، شادمانی در خارج از وجود شما نیست شادمانی یک احساس است.مهمترین خصوصیات آدم های شاد عبارت است از:1- کنترل زندگي 2- توجه به جسم و روح 3- زندگي را صحنه برد و باخت نمی دانند 4- از زندگي یاد می گیرند 5- برنامه ریزی دارند 6- هدفمند هستند و با یادآوری شادی های زندگي اح�

به غیراز معصوم همه كس خطا ولعزش دارد.دونفركه با هم زندگي می كنند واز جهتی تشریك مساعی وهمكاری دارندباید لغزشهای یكدیگرراببخشند تا زندگي انها ادمه پیدا كند اگربخواهنددراین باره سختگیری كنند ادامه همكاری غیرممكن می شود دونفرشریك.دونفر همسایه دونفررفیق.دونفرهمكار.دونفرزن وشوهربایددرزندگي اجتماعی دارای گذشت باشند. هیچ زندگي اجتماعی یه مقدار زندگي خانوادگی احتیاج به گذشت ندارداگراعضایك خانواده بخواهند سخت گیری بعمل آوردند وخطا های یكدی

فکر میکنم هوا بیرون سرد است. باز باران باریده و حالم را به هم میزند. با کسی حرف ميزنم که نیست. چای را داغ سر میکشم. بخار روی شیشه مینشیند. قطره های تهوع آور باران. همسایه لباس های شسته شده اش را با عجله جمع میکند تا زیرباران خیس نشوند. به اندام نحیفش زل ميزنم و گمان میکنم اگر از آن بالا بیفتد چقدر خون بیرون میریزد. از دور صدای پیانو می آید. کسی از این همسایه ها نمینوازد. چون اصلا اینجا همسایه ای نیست. کسی لباس نشسته و باران هم نمی آید. چای داغ نیست چ

شاید غم در دلم ساکن باشد ولی قراردادش را به هم ميزنم حال فهمیدم زندگي بدون غم تکراری است زندگي میکنم ولی. تعادل حالم را نگه میدارم دلم برای مثبت بودن تنگ شده خدایی که ان بالاست. حتما هواسش به بنده اش هست

دريا پیراهن یوسف است برای من یعقوب ترین! انگار دلم آدم را می برد کارگاه رنگرزی، رنگ آبی می زند و دو دستی برمیگرداند و من آرزو می کنم کاش می گفت خودت بیا و دلت را ببر! اصلا مگر می شود شیرین بر کشتی باشد و فرهاد ساحل نشین؟ ولی نه. کاش بیایی برویم آن دور دستها. میبینی؟ آنجا که آسمان و دريا پیوند خورده است. ببینیم آسمان هرکجا آیا همین رنگ است؟!

کتاب تارا و مرغ دريایی اش» در بارهٔ تارا، پسرک ده سالهٔ بی‌سرپرستی است که در دهکده‌ای ساحلی در کنارهٔ دريای خزر زندگي می‌کند. تارا یک روز به همراه پدرش برای ماهیگیری به دريا می‌رود و بدو ن او به ساحل برمی‌گردد. او از آن پس از رفتن به دريا وحشت دارد، دیگر قادر به حرف زدن نیست و تنها همدمش یک مرغ دريایی است. بابامیرجان، بزرگ دهکده، می‌خواهد تارا را برای جشن ماهیگیری به همراه عمو مندل و بچه‌های دهکده به دريا بفرستد، ولی عمو مندل از این کار ت

 آرا گرافیك٬ آراز طرح٬ آراز طرح اصلی٬ آراز طرح قدیمی٬ آسیو هاست٬ الویرا هاست٬ بست طرح٬ بكاپ جدید چت٬ بكاپ چت٬ پرشین طرح٬ تاب طرح٬ تنها طرح٬ تهی طرح٬ جهان طرح٬ خرید و فروش چت٬ دريا طرح٬ دمو طرح٬ رز سرور٬ رز گراف٬ ریسلر چت٬ ساخت چت٬ سافت كده٬ سافتكده٬ سرور نایس٬ طراح فا٬ طراحی چت٬ طراحی چت روم٬ طراحی چتروم٬ طراحی سایت٬ طرح بست٬ طرح پرداز٬ طرح تاب٬ طرح دريا٬ طرح مهر٬ فروش چتروم آماده٬ فروش ریسلر چت٬ فروش هاست چت٬ كلاسیك طرح٬ گرافیك آرا٬ گروه �

من از این فاصله ها خسته و دلگیر شدم آه ای مرگ کجایی که دگر پیر شدم زندگي سرخی سیبی است که گندیده شدهبه نظر خوب رسیده است ولی سیر شدم من که تنها به صلیبم شده مصلوب دلم بی سبب با غم تو بسته به زنجیر شدم یوسف از دست زلیخا و برادرهایش.منم از غصه ات ای عشق زمین گیر شدم چاره ایی نیست برای منِ مردابی که دل به دريا زده بودم ولی تبخیر شدم ‌مثل دريا که به بازیچه گرفتش موسی منم از دست تو افسرده و‌تحقیر شدم 

هزینه های تقریبی زندگي در اکوادور اصولا هزینه زندگي در اکوادور خیلی کمتر از اروپا و امریکا و کانادا است . هزینه درمان ، هزینه دانشگاه ها هزینه مدرسه و خورد و خوراک بسیار کمتر از کشورهای اروپا و امریکا است . ✅با توجه به سوالات زیاد شما عزیزان در مورد هزینه های #زندگي در اكوادور میتوانیم جدول زیر را بصورت تقریبی تقدیم كنیم :  ❌هزینه زندگي #اكوادور رو اینطوری میتونیم تعریف كنیم برای یك خانواده دو نفره بدون فرزند و یا یك فرزند كوچك با احتساب ا�