نتایج جستجو برای عبارت :

عمه عمه جان عمه من فداي شاديت

جان به فدای رخ و انــــــــــــــوار تو گشته ابـــــــوالفضل (ع) علمدار تو چون برسد مهدی صاحب زمان(عج) منتقــــــــــــــــــــم خون تو آن یار تو السلام علیکم یا اهل بیت نبوه - السلام علیک یا ابا عبدالله - اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
كیفیت را فدای كمیت نكنیدیك دانه نابش را داشته باشیدیك عمر به عالم و آدم پُزَش را بدهید.رنگین كمان ها به چشم بهم زدنی ناپدید میشوند. امروز روز اول کاری من بود مهرانم ، امیدوارم این یک ماه به خوبی بگذره و استخدام بشم .
#پست_اینستاگرام_زینب_سلیمانی نه گذاشتند لمست كنم نه گذاشتند دست قطع شده ات را ببوسم. تمام حسرت‌هایم را باید با نگاه كردن به تابوتی كه تو در آن آرمیده بودی و هر شب نگاه به سنگ مشكی‌ای كه از تمام تو برایم باقی ماند، خالی كنم. ‌‌ این همه حسرت برای قلب یک دختر خیلی سخت است. بابا اما همه این‌ها به فدای امام حسین(ع)، به فدای خواهر حسین(ع). ‌‌ دلم به آن وعده‌ای که همیشه به من میگفتی دخترم منو تو با هم #شهید میشیم خوش است.
عقرب زلف کجت با قمر قرینه تا قمر در عقربه، کار ما چنینه کیه کیه در می‌زنه، من دلم می‌لرزه در رو با لنگر می‌زنه، من دلم می‌لرزه ای پری بیا در کنار ما، جان خسته را مرجان از برم مرو خصم جان مشو، تا فدای تو کنم جان (2) نرگس مست تو و بخت من خرابه بخت من از تو و چشم تو از شرابه کیه کیه در می‌زنه، من دلم می‌لرزه در رو با لنگر می‌زنه، من دلم می‌لرزه ای پری بیا در کنار ما، جان خسته را مرجان از برم مرو خصم جان مشو، تا فدای تو کنم جان (2) شعر منسوب به ناصرالد
آدم های صبور یه خصوصیت عجیب دارن . بی نهایت لبخند می زنن .این لبخند شاید تو نگاه اول حس گذشت بده . اینکه هر زخمی زدی ، هر‌ چیزی که گفتی فدای سرت . من فراموش می کنم ».ولی آدم های صبور هیچوقت هیچ چیزی رو فراموش نمی کنن . زخمارو می شمارن . حرفارو مرور می کنن و همچنان لبخند می زنن ‌.یه روز که صبوری دیگه جواب نداد ، با همون لبخند تو یه چشم بهم زدن برای همیشه فراموشت می کنن . انگار که هیچوقت تو زندگیشون نبودی .آدم های صبور تا یه جایی میگن فدا
وبلاگ جنگ نرم : برادران مسئـول اگر به طـور مستمـر در جهت پیشبـرد اهداف انقلاب ، شبـانه روز فعالیت می كنید ، عدالت در كارهایتان و تصمیم گیریهایتان به عنوان یك مرز ایمان داشته باشید. اگر این مرز شكسته شـود و پای انسان به آن طرف مرز برسد ، دیگر حـد و قانونـی را برای خـود نمی شناسد. عدالت را فدای مصلحت نكنید . پرحوصله باشید و در برآوردن حاجات و نیازهای زیردستان بكوشید . در قلب خود ، مهربانی و لطف به مردم را بیدار كنید .
  آقا مبارک است رَدای امامتت ای غایب از نظر به فدای امامتت می خواستند حق تو را هم قضا کنند کَذاّبها کجا و عبای امامتت ما زنده ایم از برکات ولایتت ما عهد بسته ایم به پای امامتت از روز اولی که رسیدیم زین جهان گشتیم آشنا به صدای امامتت این روزها هوای تو را کرده ام بیا ماییم یاکریمِ هوای امامتت آقا بیا تقاصِ شهیدان به پای توست آقا فدای کرببلای امامتت تا روزِ بازگشتِ تو سیدعلی شده پرچم به دوش، زیرِ لوای امامتت
  آقا مبارک است رَدای امامتت ای غایب از نظر به فدای امامتت می خواستند حق تو را هم قضا کنند کَذاّبها کجا و عبای امامتت ما زنده ایم از برکات ولایتت ما عهد بسته ایم به پای امامتت از روز اولی که رسیدیم زین جهان گشتیم آشنا به صدای امامتت این روزها هوای تو را کرده ام بیا ماییم یاکریمِ هوای امامتت آقا بیا تقاصِ شهیدان به پای توست آقا فدای کرببلای امامتت تا روزِ بازگشتِ تو سیدعلی شده پرچم به دوش، زیرِ لوای امامتت
اینم شعری که روی مزار صائب نوشته بود و سیر نشدم از خوندنش. حفظش کردم (: در هیچ پرده نیست، نباشد نوای توعالم پرست از تو و خالی است جای تو در مشت خاک من چه بود لایق نثار؟هم از تو جان ستانم و سازم فدای تو صائب چه ذره است و چه دارد فدا کند؟ای صد هزار جان مقدس فدای تو
به عشق تو یا هو میزنمحرمتو جارو میزنم (تو حرم تو زانو میزنم*)آقا فدات شم - آقا فدات شمتو مهر و مهتاب منیآقا تو ارباب منیآقا فدات شم - آقا فدات شمفدای لطف و کرمتکه رام دادی تو حرمتآقا فدات شم - آقا فدات شمآقا ببین که خسته امببین که دل شکسته امدرد منو خوب میدونیغمو از چشمام میخونیآقا فدات شم - آقا فدات شمدست منو دامان تودرد منو درمان تومریضا رو شفا میدیدردا رو زود دوا میدیبرات کربلا می دیآقا فدات شم - آقا فدات شمفدای لطف و کرمتکه رام دادی تو حرمتآق
خواستم بهت بگم که من کمکت می کنم♥️ بهت سخت نمی گیرم و گیر نمی دم که همه چیرو توضیح بدی اما حمایت منو داری❤️مثل همیشه، هستم ؛ همین‌جا؛ کنارت❤️ برا دیدن شادیت از ته دل، هرکاری می کنم. اینجا نوشتم که بیای و بخونیش. چون فکر می کردم اگه بهت پیام بدم و بخوام راجع بهش حرف بزنم، ممکنه عصبی شی.‌ فقط خواستم بگم که اینو هم حلش می کنیم با هم❤️من هستم همیشه. مرهم دردات و سنگ صبورت ❤️اینم می گذره. اینم می گذرونیم تا به روزای قشنگمون برسیم.هرروزی که تو ا
شیرینی یک‌بار پیروزی بـه تلخی صد بار شکست می‌ارزد. سقراط» مردی كه دارای عزمی نیرومند و اخلاقی متین اسـت، هرگز فضیلت اخلاقی خودرا فدای هوس های زندگی نمی كند. آری مردانی دراین جهان زندگی كرده اند كه برای تكمیل و حفظ فضایل اخلاقی، جسم و جان خودرا فدا ساخته اند.
دیده گر بینا بود هر روز روز م است.لازمه گاهی عصبانی بشویم تا اطرافیان را ببینیمامشب خیلی ناراحت بودم که چرا به دام خر خانواده یعنی زن برادر گوچیکه افتادم و عصبانی شدم که او مثل خر کیف کند؟او حدود دوماهی بود که از یک جمله میسوخت و کار امشب من باعث خنک شدنش شد.خنک ،داغ، مرده و زنده بعضیا برای من در یک عرض است از جمله این کوتوله ی عقده ای اما!باید من عصبانی میشدم تا خودم را ببینم عصبانیت از روی خستگی من باعث شد داداش چهارمی خسته از کار را ببینم
بنگر اینک روح را که چگونه خود را در قفس به این طرف و ان طرف میزند تا رها یابد . بنگر اینک شور و غوغای ادمیان را که چگونه قدم میگذارند به سمت مکانی عجیب .مکانی که وقتی واردش می شوی انگا کسی قلبت را از درون فشار میدهد و نفس برایت کم میشود . انگار نفس کشیدن حرام است .بنگر اینک را که چگونه جا ماندی برای چیزی که شاید بنگر اینک اشفتگی و غمت را که تا چهلمین روز سال بعد برایت ارامشی نیست . بنگر پاهایی که میتوانست درد تاول ها را تحمل کند و به خاطر از
ای پادشه خوبان داد از غم تنهاییدل بی تو به جان آمد وقت است که بازآییدایم گل این بستان شاداب نمی‌مانددریاب ضعیفان را در وقت تواناییدیشب گله زلفش با باد همی‌کردمگفتا غلطی بگذر زین فکرت سوداییصد باد صبا این جا با سلسله می‌رقصنداین است حریف ای دل تا باد نپیماییمشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کردکز دست بخواهد شد پایاب شکیبایییا رب به که شاید گفت این نکته که در عالمرخساره به کس ننمود آن شاهد هرجاییساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیستشمشاد خرامان
ولی آدم‌های صبورهیچوقت هیچ چیزی رو فراموش نمی‌کننزخمارو می‌شمارنحرفارو مرور می‌کننو همچنان لبخند می‌زننیه روز که صبوری دیگه جواب نداد،با همون لبخند تو یه چشم بهم زدنبرای همیشه فراموشت می‌کننانگار که هیچوقت تو زندگیشون نبودیآدم‌های صبور تا یه جایی میگن فدای سرت . :)
سلام پدرجانمیدونم خوشت نمیاد ک این حرفاروازمن بشنوی ولی مجبورم بگم ک بد کردی ب من ب اون حتی ی سوال نکردی ک میخواد نمیخواد خودت تصمیم گرفتی .لااقل ب خوشی قلب مهربونش فک‌میکردی لااقل ب چشای غمگینش فک میکردی نمیدونستم شماهم سنگدلی نمیدونم چرا ولی از شما توقع نداشتم آخه قلب مهربونشو چجوری شدی بیچاره عشقم آه ک چیا کشیدو میکشه_فک میکنی الان خوشبخته؟فک میکنی رو ابراست؟فک میکنی راضیه؟ ن عزیزم نیست ب خندهاش نگاه نکن ظاهری هستن جزخودشو خداک
 با سلام  مسیحیان تبشیری برابی تبلیغ با شدت تمام اینطور تبلیغ میکنند که عیسی فدای گناهان  بشریت شددسوال ما این است که  در کتاب مقدس پیدایش اینطور آمده که آدم  و حوا بخاطر  لغزشی که کردند  توسط خداوند جریمه شدند  (پیدایش  3: 16 -)  و بزن گفت این الم تو و حمل تورا به غایت  زیاد خواهیم گردانیم  و. بسسب تو زمین مقرون بلعنت است  . آز آن  در تمامی عمرت  بزحمت خواهی خورد »آدم به عرق جبین نون در آوردن و حوا به درد زایمان حال سوال این است چرا خداون
نمیشود با هر موج باشی و حق را ببینی نمی شود آخر موج سواری غرق در امواج است جانم فدای غربت سردار رشید اسلام سردار حاجی زاده و چه حالی دارد آن پاسدار این شب ها از سردار رشید اسلام و ذخیره ی مقاومت سردار حاجی زاده به هر زبانی دفاع و حمایت می کنیم .در دفاع از اسلام اگر جان من و همه ی عزیزانم را هم به خطا نشانه گرفتید #جانم فدای دفاع پاسداران اسلام در دفاع انگشتانتان لحظه ای نلرزد ،که زه انگشتان شما هدف دشمن خارجی و داخلی میباشد . داشتیم زمان نچن
دوست دارم بنوسمبنویسمبنویسمبنویسمآنقدر که خسته شومدوستت دارم برایت مهر و محبت میفرستم.هرروز تاآخر آبان برایت برای برگشتنت می نویسممیدانم می آییمیدانم این رابطه حسی داشت و من از فرشتگان و خداوند درخواست باهم بودنمان را دارم امروز در اینستاگرام دیدمت با ریشهایت زیباشده بودی همانی که من میخواستم و داری آماده بسمت من می آییخدایا نگذار عشق از قلبم برود من زیبا و شاد و خوشحال و پر انرژی بسوی تهران و دیدار یار برمیگردممیخواهم با حال خوب و عش
تحلیل شعر ای مادرقالب شعر: غزلای مادر عزیز که جانم فدای تو (باشد)                           قربان مهربانی و لطف و صفای تو (باشد)  ( 3 سه جمله) (جانم )نهادمعنی: (خطاب به تو هستم) ای مادر عزیزم که جانم را فدایت می کنم، جانم را فدای مهربانی و محبت و صفای تو می کنم.حرف ندا: ای               منادا: مادرردیف: تو/ تو                قافیه: فدای/ صفایآرایه: تناسب (مهربانی، لطف، صفا)ترکیب وصفی: مادر عزیز              ترکیب اضافی: جانم / فدای تو / قربان مهربانی / صفای توهرگز
ببخش خیلی اذیتت کردم پاشو هر چی دوست داری بگواصلا فحشم بده تو بلند شو بازم لوس بازی بکن♫فدای نگرانیاتو فدای پاکی قلبت♫چقدر خوشگل افتادی تو این عکسه روی سنگ قبرتوایسادم همه برن که سنگ قبرت و ببینم دستام به سنگ خورد وقتی خواستم دست تو بگیرم♫چرا بد رفتاری کردم با توی معصوم♫میگفتی دوست دارم میگفتم خفشو ببینممیگفتم پایه نباشی بقییه جاتو میگیرنهمه ی فکرم این بود چجوری حالتو بگیرم♫پشیمونم عشقم بلند شو بزن در گوشم♫چند شبه قرص خواب میخورم خو
این گل را به رسم هدیه  تقدیم نگاهت كردیمحاشا اینكه از راه تو.حتى لحظه ای برگردیماز شام بلا، شهید آوردند.با شور و نوا، شهید آوردندسوی شهر ما، شهیدی آوردنددر خون خفته كه نگذاردنخل زینبی خم گردد.حاشا از حریم زینبیك آجر فقط كم گردد.تقدیم شماست، قبولش فرماقدر وُسع ماست، فدای زهرا.در راه خداست، فدای مرتضىچون امّ وهب، بسیارنددر هر سوی این مردستانمادرهای عاشق پرور
 مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوستتا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوستواله و شیداست دایم همچو بلبل در قفسطوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوستزلف او دام است و خالش دانه ان دام و منبر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست
وقتی بهت میگه هوا سرده مراقب باش سرما نخورییا پشت فرمونی قطع کن بعدا باهات صحبت میکنمیا مواظب خودت باش و از این حرفا.تو جوابش فقط بگو: "منم دوست دارم"
 
 
 
 
 
دو چشم مست تو کز خواب صبح برخیزند،هزار فتنه به هر گوشه ای برانگیزند!عالی_جناب_سعدی
 
 
 
 
 
بوسه،آناتومی آدم را به هم می ریزدتو را که می بوسممن بال در می آورممردم شاخ    ! کامران خسروی
 
 
 
 
 
سپیده محو زیبایی ستبا تومعطـــر از گل چایی ستبا توشروع شنبه نامــــــت رانوشتمتمام هفتــه ر
خوشا آنان که با حق آشنایند مطیع محض فرمان خدایند چو ابراهیم اسماعیل خود را فدای امر الله می‌نمایند عید سعید قربان»، جشن تقرب» عاشقان حق مبارک پرشکوه‌ترین ایثار و زیباترین جلوه تعبد در برابر خالق یکتا بر شما مبارک.
آن که می پیچد و چون مار می آید نیل است کو عصا؟ در کف این حضرت موسی بیل است ! شهرِ پر ابرهه ای شد بگریزید به کوه که ابابیل نمی آید و عام الفیل است دل و سر را مسپارید که در امّت ما دل و سر گر بسپارد کسی اسماعیل است غافل از خویشتنی بینِ برادرهایت همه جا پشت سرت دور و برت قابیل است پشت سر را بنگر قصّۀ تلخِ من و تو اصل صد حکمت و ضرب المثل و تمثیل است تخت جمشید خودش مدرسۀ تاریخ است سبدِ تجربه ای پشتِ چغازنبیل است جان فدای تو که یک روز می آیی اما جمعه می آیی
دلهره ایی سالیانه. سر سال. صاحبخانه. بنگاه. پول پیش و اجاره. صبح روز اسباب کشی. جنگ. جنگ. خانه ایی بر دوش
خانه های این شهر تنگ اند. جا ندارند. خودم هیچ. چشمان مادرم. دستانش. نگرانی اش. مادرم همه چیز من است. دنیایم، عمرم. پولم. روحم. همه چیزم را بگیر. همه چیز فدای یک نگاه مادرم. یک خنده اش.
من بیشتر از تو به غم عشق دچارمپنهان شدنت برده دل و صبر و قرارم بعد از تو نمانده نفسی جان به تن منیک لحظه بیا ای گُل نازم به کنارم هم غم شده بعد از توخوراک شب وروزمهم دوری ات انداخت ، شرر بر دل زارم ای جان به فدای تو وفا جای جفا کنمن طاقت بی میلی معشوق ندارم چندی ست که با چشم سیاه و مُژه ی فرمانند اسیری به دو شمشیر شکارم من خلق شدم تا که به دور تو بگردمخورشید تویی ، من قَمَری روی مَدارم
(زبان حال مهدی در عزای مادر) فدای گریۀ شبهای مادرم زهرا فدای اشک دُر آسای مادرم زهرافتاد تا که نیفتد امام مظلومش فدای همت والای مادرم زهراکجاست تا که مسلمان شود جوانمردی ز نور چادر سودای مادرم زهرابریز اشک مصیبت درین عزاخانه برای ماتم عظمای مادرم زهراحسن شبانه گذارد به روی زانو سر به یاد نغمۀ لالای مادرم زهراامیر اول و آخر شبانه می گرید که سیر نکرده تماشای مادرم زهرا به بازوان و به پهلو به سینه زخمی داشت اجل شده ست مداوای مادرم زهراتمام عمر

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها