درحالی که اوبیتو و مادارا و تاکارا موندن چه خاکی تو سرشون بریزن همه بچه ها میزنن زیر گریه. مادارا: یه کاری کنین خفه بشن! از صدای بچه متنفرم. تاکارا: مادارا ساما مگه ما پرستار بچه ایم؟ هیچ کدوممون تو بچه داری سابقه نداریم. مادارا: اوبیتو یه کاری کن. اوبیتو: کاموی! همه بچه ها میرن به یه بعد دیگه.
درباره این سایت