نتایج جستجو برای عبارت :

نثر امروزی جمله ابلیس پر تلبیس گرد او طواف می گردد

.عقل مي گوید بمان و عشق مي گوید برو، و این هر دو، عقل و عشق را، خداوند آفریده است تا وجود انسان در حیرت ميان عقل و عشق معنا شودانسان امانت دار آفرینش خویش است و عوالم بیرونی اش عکسی است که از عالم درون او در لوح آینه سان وجود.آه از بار امانت که چه سنگین است!عالم همه در طواف عشق است و دایره دار این طواف حسین است.حسین دیگر هیچ نداشت که فدا کند، جز جان که ميان او و ادای امانت ازلی فاصله بود. و این جا سدره المنتهی است.
#تاسوعای_حسینی#بریده_هایی_ازف
گویند شیخ ابوسعید ابوالخیر چند درهم اندوخته بود تا به زیارت كعبه رود. با كاروانی همراه شد و چون توانایی پرداخت برای مركبی نداشت، پیاده سفر كرده و خدمت دیگران مي كرد. تا در منزلی فرود آمدند و شیخ برای جمع اوری هیزم به اطراف رفت. زیر درختی، مرد ژنده پوشی با حالی پریشان دید و از احوال وی جویا شد. دریافت كه از خجالت اهل و عیال در عدم كسب روزی به اینجا پناه اورده است و هفته ای است كه خود و خانواده اش در گرسنگی به سر برده اند.شیخ چند درهم اندوخته خود ر
– در این ماه در زمان افطار از مصرف غذاهای پرحجم و چرب خودداری گردد. – از مواد غذایی طبیعی مثل شیر، پنیر، نان، گردو، خرما و سبزیجات استفاده گردد. – افطار خود را با چای ولرم و نان و پنیر آغاز کنند. – با توجه به اینکه زولیبا و باميه از جمله مواد قندی است که دراین ماه مصرف بیشتری دارد، لذا توصیه مي گردد علاوه بر مصرف کم این مواد از خرما و کشمش به عنوان مواد جایگزین استفاده گردد. – همچنین توصیه مي شود هنگام سحری از مصرف غذای شیرین و پرخوری خودداری
 شهرزاد نوشت: هیچوقت هیچوقت بهیچ چیز و هیچکس تو زندگیت تکیه نکن جز خودت! خوب؟! منتظر نباش هیچکس کنارت وایسه، دستتو بگیره !سرسی نوشت: اگر ميخوای، برو بخرش! اگر ملکه مي خوای؛ بدستش بیار .(جمله طلایی قسمت جدید سریال Game Of THrones) سیب: وقتی یه متن حدود دو پاراگراف ميشه دو سه خط یعنی ته ته خودسانسوری دیگه!دلم تنگ ميشه برای این وبلاگ بی حاشیه ی خالی . 
درود بر شما دوستان عزیز؛ امروز بحث دیگری از ظهور را داریم که اتفاقش را هم اکنون ملاحظ مي کنیم.در طی زمان کعبه از مکان هایی بوده است که بسیاری به آنجا مي روند مي رفتند و از جاهای پر بازدید بوده است ولی متاسفانه امروزه به خاطر وضعیت کرونا هیچ طواف کننده ای ندارد.و از طرفی بعد از تعطیلی کعبه خانه ی خدا پرندگانی دیده شدند که گروهی دارند به دور آن مي چرخند:پیامبر اکرم: زمانی بر مردم مي رسد که هیچ طواف کننده و خواستاری در اطراف کعبه وجود ندارد و آن
" /> داروی ایمونوگلوبولین نرمال انسانی یا اصطلاحا IVIg دارویی هست که به شکل ویال های ۱۰۰ سی سی طی فرایندهای خاص و پیچیده در شرکت های دارویی معتبر تولید مي گردد‌. معمولا جهت تهیه IVIg از پلاسمای انسانی استفاده مي گردد و غلظت ایمونوگلوبولین G بیشتر از 96درصد است‌ ‌‌‌. این دارو توسط پزشکان محترم متخصص مغز و اعصاب برای بیماری های مختلفی از جمله گیلن باره تجویز مي گردد. این دارو برای اولین بار حتما بایستی در بیمارستان تزریق و انفوزیون گردد ولی اگر شر
امام سجاد علیه السلام از آن روی که محبوب الهی بود، مقام والای مستجاب الدعوه بودن را هم داشت .ثابت‏بنانی نقل مي‏کند: من و گروهی از عبادت‏گران بصره (ایوب سجستانی، صالح مری، عتبه الغلام، حبیب فارسی و مالک بن دینار) به حج رفتیم و دیدیم مردم از شدت تشنگی و بی‏آبی در مضیقه و فشارند . آنان به ما متوسل شدند و ما به سوی کعبه رفتیم و پس از طواف، با تضرع از خدا تقاضای باران کردیم، اما دعای ما پذیرفته نشد . در همين بین جوانی که اندوه و ناراحتی در چهره‏اش
فرعون در حال خوردن خوشـه‌ایی انگور بود، که ابليس نزدیک او آمد و گفت: هیچ کس تواند این خوشه انگور تازه را مروارید سازد؟
فرعون گفت: نه!
ابليس به لطایف سحر آن خوشه انگور را خوشه مروارید ساخت.
فرعون تعجب کرد و گفت: عجب استاد مردی هستی!
ابليس سیلی بر گردن او زد و گفت: مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند، تو با این حماقت دعوی خدایی چگونه مي کنی؟
غروب حس قشنگی نیست
چقدر جمعه اش دلگیره
هوای ابری و بارون
داره جونم رو ميگیره
بجای قلب من اینبار
سکوت خونمو بشکن
من از تنهایی ميترسم
چشام تشنه تر از اشکن
تو جشن انقلاب من
هميشه از تو ميخونن
طواف قلب تو با من
نگو یک مشت مجنونن
شبیه ساعت خونه
که خوابش ميبره گاهی
ميون رفتن و موندن
ندارم غیر مرگ راهی
#محمدرضاكمال_پور
 
امشب از مستی ره ميخانه را گم کرده امآن قدر مستم که راه خانه را گم کرده ام در طواف کعبه مي جویم خدا را ای دریغدر ميان خانه، صاحبخانه را گم کرده ام دست و پای خویش را گم کرده ام از شوق دوستدر کنار یارم و جانانه را گم کرده ام خال او گم شد ميان خرمن گیسوی اودام را مي بینم اما دانه را گم کرده ام گفت: از زلف پریشانم چه مي خواهی؟ بگوگفتمش این جا دل دیوانه را گم کرده ام شمع را گفتم که: این سان سوختن از بهر چیست؟گفت: مي سوزم چرا پروانه» را گم کرده
به مناسبت رو نمایی ازضریح جدیدحضرت ابا عبدالله سلام الله علیه دل به فغان آمده سوی خدا مي روی؟ یا که به کوی غمش بهر وفا مي روی؟ تا شده ام مست او مهر خدا دست او گشته دلم پست او سوی خدا مي روی؟ آمدی از کوی دل ؟بستۀگیسوی دل مي بریم سوی دل با شهدا مي روی؟ نی غلطم گفته ای بهر طواف دلم آمده ای مي بری تا به کجا مي روی؟ باز کن این پرده را از رخ خود خوب من بهر خدا این منم هدیۀ ما مي روی؟ شاهد عاشق تویی خون شقایق تویی پور دقایق تویی لیک به جا مي روی هجر مکن دل خ
عبدالله بن مسعود مي‌گوید: در اولین مرتبه که از جریان امر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آگاه شدم، هنگامي بود که به همراه عموهایم با چند تن دیگر از قوم خود به قصد خرید اجناس وارد شهر مکه شدیم. و از جمله اجناسی که در نظر داشتیم آن را تهیه کنیم عطر بود و ما را برای تحصیل این متاع به سوی عباس بن عبدالمطلّب راهنمایی کردند.ما به جانب عباس رهسپار شدیم و او در نزدیکی چاه زمزم در نزدیکی خانه کعبه نشسته بود و ما هم پهلوی او نشستیم. در این هنگام مردی
واجب الحج شدگانی که از این بوم برند عازم خانه ی حق اند و زحق بی خبرند دلشان چون حجرالاسود سخت است و سیاه از خدا غافل و مشتاق طواف حجرند واجب الحج شده اند امسال از مال كسان ناكسان بین كه به سوی چه كسی ره سپرند به اله كه این غافله این حجاج ریا كار و دنی ظاهر آراستگانند ولی بد سیرند برده از یاد به كل مسئله ی خمس و زكات زیر دین فقرا مانده به پا تا به سرند زن و مرد و پسر و دختر و هم ميهنشان همه از جور همين طایفه ی خونین جگرند هست در كوی همين طایفه بس پیر
بسم رب الشهدا و الصدیقین حضرت باران، تو، تاریخی ترین عشقِ عالمي که مورخانِ حدیثِ عشق، از تفسیرت در مانده اند. و جهانی مبهوتِ هزاران هزار، ورق از غزل هایی است که، عاشقانت در رسای تو سروده اند. و در این مرثیه های محزون انتظار، هرگز قلمشان خشک نگشته و هر بار که از تو نوشتند، عطشان تر از پیش، حولِ محورِ جنونِ آسمانی عشق، سر به شیدایی گذارده و چون تشنه ای که هرگز سیراب نشود، در پی زمزمِ نام تو، هر روز "عجل لولیک الفرج" را طواف کردند.
.آن ساعتی خوش است که مستانه بگذردیعنی به زیر مِنّت پیمانه بگذردروزیِ ما به دست کریمان آشناستکفر است پای سفره ی بیگانه بگذردسوگند مي خوریم که ما گنج مي شویميک شب اگر که شاه ز ویرانه بگذردخدمتگذار اهل خرابات اگر شدیایام نوکری تو شاهانه بگذردما عقل خویش را سر عشق تو باختیمبگذار عمرمان همه دیوانه بگذرددور از نگاه کعبه تو را مي کند طوافکافی است از کنار تو پروانه بگذرداین روزگار مي گذرد خوب یا که بدبهتر که عمر ما در این خانه بگذرد
با سلام . شاید این جمله هزاران بار به گوش شما خورده باشد که مي گویند (( پل صراط از مو باریکتره و اونجاست که باید حساب و کتاب پس بدهی )) این جمله را ریشه یابی نمودیم و پی بردیم که این جمله یک جمله ای است که از باستان مانده است و همين جمله به ظاهر ساده مي تواند برای اثبات اینکه مردم این منطقه باز ماندگان باستان هستند و مشخصه آن نیز جمله ای است که سینه به سینه و نسل به نسل گشته تا به ما رسیده است . این جمله در کتابی ثبت شده است که به زبان هندی نوشته شده و
مفهوم جعبه سیاه به تمامي عوامل و فرایندهایی که در سازمان سبب مي گردد تا فعالیتهای منابع انسانی نتواند به خروجی های اصلی خود از جمله عملکرد بهینه سازمانی تبدیل گردد اطلاق مي شود . داخل این جعبه سیاه مي تواند قوانین و مقررات ، فرایندهای مدیریتی ، توانمندیها و شایستگیها ، و . قرار گیرد . 
چون زمان تولدامام فرارسید، فاطمه بنت اسد خودرا به کنار کعبه رساند. پس از طواف دست نیاز به درگاه خداوند متعال بلند کرد بااخلاص کامل وخضوع وخشوع فراوان ازخداخواست تا ولادت فرزندش را براوآسان نموده واو ابرای همگان مبارک گرداند. فاطمه بنت اسد فرمود:پروردگارا،من به توو به همه ی پیامبران وآنچه آنهاازطرف توآورده آن ایمان دارم. من سخن جدم حضرت ابراهیم خلیل الله(ع) راتصدیق م مي کنم؛ بزرگ مردی که خانه کعبه را بنا نهاد.
جناب دکترسروش در سه جلسه سخنرانی خواسته است مواردی از خرافه و خرافه گویان را بیان کند تا دین آلوده شده به خرافه ­ها را پالوده کند دریغا خود خرافه ها، بافته است. در این یادداشت خواهید دید که دکتر سروش فقط با استناد به ابیاتی از مثنوی اصل وجود ابليس و شیطان را انکار کرده است و قصه سجده نکردن ابليس برای حضرت آدم را ، خیالی و افسانه­ ای دانسته است و سپس آن ابليس و شیطان خیالی را مقدس­ت ر از هر مقدسی مي­ داند ! او شیطانها را مقدس­ تر مي­ داند چون بر ا
چه بزرگ بودی وقتی پیکرت با ندای زیارت عاشورا طواف مي شد . چه با شگوه شده بودی وقتی برچم سه رنگ ميهنت را حجاب خود کرده بودی . چه دلربا بودی وقتی مردم حرفهای دلشان را در گوشت زمزمه مي کردند و تو صبورانه گوش ميدادی . چه سعادتی داشتی که با گذشت دهها سال از رفتنت حضرت معصومه ميزبانت شده بود . راستش را بخواهی کمي حسودی ام شد . چه غبطه ای خوردم وقتی که روی دست مردم به سمت بهشت رهسپار بودی . وقتی از درب حرم خارج شدی حس کردم روح از تنم جدا شد! من ماندم و چشم
بهای لاله ی خون خفته پر ثمر تر گرددشهید عاشق این بیشه زنده تر گرددنماز کعبه ی دل آیه ی وفاداری استکه سینه اش سپر نیزه ی خطر گرددخوشا به حال گلی از ترانه های شبشنسیم صبح اميد و دم سحر گرددطبر بساق صنوبر چه مي زنی نادان؟که ریشه برکشد از خاک و بارور گرددچو جان ز پیکر خاکین خود رها بیندبرون ز واهمه سیمرغ بال پر گرددمزن به شعله آتش که رونق این باغبه روی دوش بهاران دوباره بر گرددز داغ سینه ی گل ها شقایقی رویدکه پهنه پهنه صحرایی از شرر گرددهزار تازه
السلام علیک یااميرالمومنین یا علی ابن ابیطالب یا آبَاالحَسَنِ یا اَميرَالمُؤمِنینَ یا عَلیَّ بنَ اَبی طالِبٍ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه بر بلندای فلک ذکر ملائک یا عیلست هر که گوید یا علی، در روز م با علیست در طواف کعبه گر با دیده‌ی دل بنگری هر طرف آئینه‌ای باشد کزا
هميشه تنوع مناسک دینی برایم جذاب بودهیک ماه روزهایش غذا نخوریم،بشود رمضان.برویم دور یک ساختمان مکعبی بگردیم،اسمش طواف.چند شب دسته جمعی تا صبح بیدار بمانیم،که شب های قدر باشد.بریزیم توی کوچه و خیابان عزاداری کنیم،ایام محرم را.سنگ ریزه جمع کنیم بزنیم به هدف،بگوییم رمي جمرات بوده.و حالا همگی ده ها کیلومترها قدم به قدم جلو برویم،در پیاده روی بزرگ اربعین” قربان خدا که هوای دل تنوع طلب ما را هم دارد!نوشته از: سرکار خانم عطیه کشتکاران
ای سلطان ما! ای از ورای پرده‌ها تاب تو تابستان ما ما را چو تابستان ببر دل گرم تا بستان ما ای چشم جان را توتیا آخر کجا رفتی بیا تا آب رحمت برزند از صحن آتشدان ما تا سبزه گردد شوره‌ها تا روضه گردد گورها انگور گردد غوره‌ها تا پخته گردد نان ما ای آفتاب جان و دل ای آفتاب از تو خجل آخر ببین کاین آب و گل چون بست گرد جان ما شد خارها گارها از عشق رویت بارها تا صد هزار اقرارها افکند در ایمان ما ای صورت عشق ابد خوش رو نمودی در جسد تا ره بری سوی احد جان را ا
بند اول آسمان امشب جمال حق تعالی را ببین نیمه ی ماه محمد، ماه زهرا را ببین برفراز دست مولانا امام عسگری ماه نرگس، آفتاب عالم آرا را ببین پای تا سر، سر به سر، آئینه شو آئینه شو چون شدی آئینه آن رخسار زیبا را ببین با همه سیّارگان دور زمين آور طواف آفتابِ بامدادِ عرشِ اعلا را ببین روح شو، بر بام شهر سامره پرواز کن چشم شو، خورشید غایب از نظرها را ببین بر فراز مهد مهدی پرواز کن لحظه لحظه شمع جمع آل طاها را ببین همچو نرگس با گل لبخند از هم باز شو در ری
تاریخچه استفاده از شمع تاریخچه شمع به بیش از پنج هزار سال پیش باز ميگردد زمانی که انسانها از آن برای روشنایی و تزیین جشن‌ها و مراسمات خود بهره مي‌جستند. اسناد تاریخی از ساخت نخستین شمع‌ها، از طریق خیساندن مغزنی در چربی آب شده حیوانات، توسط مصریان باستان خبر داده‌اند. البته این شمع‌ها مانند شمع‌های امروزي فتیله نداشتند. استفاده از شمع‌های فتیله دار توسط مصریان به 3000 سال قبل از ميلاد باز ميگردد اما روميان باستان قبل از این زمان، اقدا
آیا در قرنهای پیشین نیز راه خانه خدا بسته شده است؟ آیا بسته شدن راه حج یا عُمره بر مردم در قرن‌های گذشته نیز سابقه دارد یا از ویژگی‌های عصر حاضر و علامت قطعی برای قریب‌الوقوع بودن ظهور مهدی (عج) است؟ پاسخ: گرچه در روایتی که یک راوی غیرموثق آن را نقل کرده آمده که امام زمان (عج) به ابن مهزیار اهوازی فرمودند که "ظهور وقتی رخ خواهد داد که راه حج بر شما (شیعیان یا اهوازی‌ها) بسته شده، ماه و خورشید گرد هم آیند و اختران و ستارگان بر دور آنها حلقه زنند"
بیوگرافی حصین ابليس حسین رحمتی، متولد 12 مرداد سال 1366 در تهران است. فارغ التحصیل فوق لیسانس رشته ارتباطات از دانشگاه ارمنستان مي باشد که فعالیت خود را از 17 سالگی شروع کرد و حالا چهره شناخته شده رپ مي باشد.
اسید استئاریک (Stearic acid) از جمله اسیدهای چرب مي باشد و بعنوان اکتادکانوئیک اسید شناخته مي شود و نیز یک امولسیفایر آنیونی است. شکل ظاهری آن بصورت فلاکهای سفید یا زرد خیلی کمرنگ مي باشد و در آب نامحلول و در روغن و الکل محلول است. این ماده بعنوان امولسیفایر، روان کننده و نرم کننده و ایجاد کننده احساس خنکی پوست استفاه مي گردد. بصورت 10-2% در فرمولاسیون استفاده مي گردد. دارای نقطه ذوب 69 درجه بوده و HLB برابر 15 دارد.
علیرضا قزوه: خراسان در خراسان نور در جان تو مي ‌چرخد مگر خورشید در چاك گریبان تو مي‌ چرخد؟ خراسان مُهر دریا مي‌ شـــود با گام‌ های تــو به دست ابرها تسبیح بـــاران تــو مي ‌چرخد اگر شوق وصالت نیست در آیینـــه ‌ها، درها چرا آیینه در آیینه، ایــوان تــو مي ‌چــرخد طواف عاشقان هم بر مـدار چشم ‌های توست سماع صوفیان هم گــرد عرفان تو مي ‌چرخد به سقّاخانه‌ ات زیباست رقص كاسه‌ های نــور در این پیمانه، آن پیمانه، پیمان تو مي‌ چرخد بیابان در ب

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

بـــــــــــــــــــوکس ایــــــــــران