شه هپل هپو هستی

حال از تو نویسماز تو كه آرامِ جانیاز تویی كه همیشهغافل نیستم، تو دانیقلبم تپد دما دمزِ عشقُ از خیالتهر دم گیرد بهانهچه گویمش، نالان استتنگ است دلم تو خود ببینخواهد تو را، هر دم ببینای گل من، تو نرگسمهستي عشقم همیشگیبیاُ باش تو نازنینفقط تو هستي زندگیمشیرینِ من تو نرگسمباورم كن تو عشقِ مندستت را به من بدهتا ما شویم، ای هستي امنویسنده: فرهاد برای نرگسم

ای عشق عجب هستي عجیب باشد فانی زِ گیتی جز تو كه هستي جاوید ای عشق سوگند به نامت دلم كردهِ هوایش از راه دور هنوزم دل پر كِشد برایش ای عشق دلم خوی اش شده بی تاب كه هیچ تنگَش شده ای عشق، گُلم آن نرگس است آن هستيُ آرامش است تو باش ای عشق حافظِ او خبر ندارم از عزیز تو باش همی قاصدِ او ای نرگِسَم ای مونسم ای كه تو هستي جاوید ای كه چارهِ دلم جانان فقط تو باشی نویسنده: فرهاد همه چیز تكراری می شه، به جز علاقه! و، مصداق این علاقه، صادقه برایِ تو بهترین.

در دلبری همتا نداری خاص هستي سرچشمه ی زیبایی و احساس هستي زیباتری از آنچه من میگویم ای ماه! تندیسی از ابریشم و الماس هستي ای عطر تو پیچیده بینِ بازوانم! انگار در پیراهنی از یاس هستي حوای من! از چشمهایت میشود خواند عصیانگری، نازکدلی، حساس هستي تلفیقی از روحِ زلیخایی و مریم هم با خدایی هم خدانشناس هستي #مهدی_حسینی #غزل http://t.me/mosaffer_poem

زیبایی اساس هستي است زیبا ببینیم ، زیبا بگوییم زیبا بشنویم هر چه تو را از دیدن و شنیدن و گفتن زیبایی باز میدارد بی شك خلاف مسیر گردش هستي ست . حذفش كن قلب هم اگر پالسهای اریتمی بزند یك جای كارش می لنگد. باید ببری درمانش كنی . این را بخودم می گویم كه طلایه دار خو كردن به ریتم های نا ساز نا فرم ناكوك نا هماهنگ بوده ام . از بیهوده دوید ن جز كقش پاره چیزی عاید ادم نمی شود.

و من تو را همانطور كه هستي دوست می دارم حتی اگر در آسمان باشیُ در فالِ من هرگز نباشی تو را آنگونه دوست می دارم كه انگار از دیرین با تو زیسته ام آری بسته ای نقش بر دلِ من ای كه می بویم یادِ تو را ای كه هستي عزیزِ من ای نرگسی ای با وفا شاید نباشم زنده من تا بگیرم دستِ تو را جانی نباشد در بدن تا بِكِشَم آغوش تو را در اینجا كه نشسته ام نرگس در من نیز زنده است یادش كنم هر لحظه كه شاید كه از من غافل است تو باش برایم ای عزیز ای كه مرا دادی فراق ای كه تو را از

ارتباط نخستین اصل در عکاسی است. ذن و عکاسی، داستان ما و کودک درونمون . داستان آرامش ذهن، تمرکز بر مسیر اصلی هستي، داستان عکاسی رها از آکادمی عکس و داستان دوران آماتوری ما در عکاسی . در عکاسی جلوی اندیشه را نباید گرفت، بلکه باید دست رو به کودک درون داد تا عاشقانه ما رو به دنبال خودش بکشونه . ذن در عکاسی، مدیتیشن عکاس است. یعنی ذهن ما هرگز دستخوش گفتمان های متفرقه نخواهد شد بلکه تمرکز ما فقط و فقط بر گفتگوی روح با با روح هستي ست.

فکر من در این است که پر از شوق تو باشم هر دم که دلم سرشار از عشق تو باشد یکدم قلب من می خواهد که فقط از تو نشان داشته باشد در خود و دو چشمم پر از وسوسه ی لذت دیدار تو باشن در خود و بدان معبودم که تو هستي قلبم که تو هستي روحم که تو هستي فکرم و همه هستي ام هی"تو" با توام."تو" خود خود "تو" تو که تمام ضمیرهای "-ِت"را به انحصار خودَت کشانده ای و عشق این و آن را به جان میخری و عــــــــــــــــشـــــــ ق میکنی .

سئوال دانه ی گندم به عشق لب و دندان تو بالا میرود یعنی چی؟ سلام پسر خاله عزیز قاموس هستي و آفرینش الهی در یک حرکت جوهری به سوی مراتب بالاتر در جریان است و تمام موجودات هستي در یک صیروریت آگاهانه در حال صعود به مراتب بالاتراز خود هستند به عبارت دیگر هر موجودی در هر مرتبه از مراتب هستي خود در حال رشد به پله و جایگاه بالاتری در حرکت است و مقصد نهایی کل هستي در پایان فقط و فقط وجود لایتناهی الهی است در سلسله مراتب هستي خاک و جمادات در پایین ترین رت�

درباره ترجمه عبدالكریم رشیدیان از هستي و زمان» چندی است كه ترجمه دیگری از اثر بزرگ و دوران‌ساز مارتین هایدگر، هستي و زمان با ترجمه عبدالكریم رشیدیان در دسترس خوانندگان فلسفه و بویژه متعاطیان فكر و زبان اندیشه او قرار گرفته است. پیش از این برگردان‌هایی دیگری از این اثر به كوشش محمود نوالی(البته به طور ناقص) و سیاوش جمادی منتشر شده بود. اگرچه فضای فكری ایرانی با تلاش‌های كسانی چون هانری كربن و احمد فردید مواجهه و آشنایی‌ای دیرین با افكار

شیراز - ایرنا - عظمت وجودی و ابعاد مختلف شخصیت حضرت صاحب الامر (عج) باعث شده است كه در طول هزار و اندی سال كه از غیبت كبری می گذرد، هر گروه از منتظران ظهور از دیدگاهی خاص به تحلیل شخصیت و تبیین جایگاه آن حضرت در عالم هستي بپردازند. در این میان جمعی از اصحاب سیر و سلوك و رهروان طریق عرفان و معنا با طرح موضوع خلیفة الله و انسان كامل و پرداختن به نقش حجت الهی در عالم هستي، تنها به جنبه فرا طبیعی آن وجود مقدس توجه كردند و از سایر جنبه ها غفلت ورزیدند.

خیال گاه و بی‌گاه که هستي؟گداز جرعه‌ی آه که هستي؟شب است و آسمان دلتنگ ماه استتو که ماهی بگو ماه که هستي؟علی بیانی۱۴؍۱۲؍۱۳۹٨نفس بند است آهی می‌کشم تا.از این بن بست راهی می‌کشم تا.تو را دریا خودم را جرعه جرعه.پر از احساس ماهی می‌کشم تا!علے بیانے۷؍۱۱؍۱۳۹٨

گفتـــــی دوستت دارم و رفتی
من حیرت کردم
از دور سایه هایی غریب می آمد از جنــــس دلتنگی و اندوه و غربت و تنهایی و شاید عشق
با خود گفتم هرگز دوستت نخواهم داشت
گفتم عشق را نمـــــی خواهم
ترسیدم و گــــــریختم رفتم تا پایان هرچه که بود و گم شدم و این ها پیش از قصه ی لبخند تو بود
جـــــای خلوتی بود وسط نیستی
گفتی : هستم نگریستم ، اما چیزی نبود
گفتم : نیستی
باز گفتی : هستم
بر خود لرزیدم و در دل گفتم نه ، نیستـــــــی این جا جز من کسی نیست
بعد انگار گرم

هللویا پدرجانم شکر که خدای وعده هستي، شکر که خدای امین هستي، شکر که خدای وفا هستي، شکر که خدای محبت هستي، شکر که  ما را وعده نجات داده ای، شکر که تنها با بازنمودن در قلب خود و با گشودن زبانمان به اعتراف نام قدوس تو و جلال نامت در تو حیات و تولد دوباره یافته و برکات تو را دریافت میداریم. شکر که تو خداوند زنده هستي و آنچنان که تو را بخوانیم اجابت مینمایی ما را، شکر که تو خداوند ایمان و امید هستي و هر که را که بر تو توکل کند و بر تو ایمان و امید داش�

مدت هاست که سرشار از حس هایی هستم که از صبح تا شب گریباننم را گرفته و هر روز بر ضرباتش افزوده می شود و عمق ضرباتش هم دوچندان می شودحسی که تو کم هستيتو ناتوان هستيتو ضعیفیتو بازنده ایتو شکست می خوری و من نمی خوام به این روال ادامه بدم من ازت کمک می خوام خدااااااااااااا اگر هستي دستم را بگیراین اولین متن وبلاگمه

قدرت خود القایی و چگونگی استفاده از آنهمانطور كه متوجه شده اید، دراین دوره 30 روزه مبنای برنامه خوشبختی عبارتست از به كارگیری روزانه ی خود القایی برنامه ریزی مجدد ذهن شما. دلیل ساده ی این امرآن است كه خود القایی واقعاً تاثیر گذار است، و به كار بردن دائم زمزمه های مثبت در ذهنت می تواند در زندگی شما معجزه كند.دلیل این امر، شگفت انگیز وساده است، و من قبلاً به طور تلویحی به آن اشاره كردم. ضمیر ناخودآگاه شما هر آنچه را كه مدام به آن می اندیشید به تج

•┈••✾• #رباعی•✾••┈• آنقدر شبیه آسمان هستي که . یک حسرت دور و بی‌کران هستي که. طوفان‌زده یک قایق بی پارویم ای رود تو هم در جریان هستي که.؟ روزی که سکوت ما ترک بردارد طغیان صدا سر به فلک بردارد فرزند زادهٔ تزویر چرا از سهم من و تو ماترک بردارد ✨ #رکسانا_فریدونی ┄┅─═◈═─┅┄ #کارگاه_رباعی( #شعر_خلاق)

خوش باشی هر جا که هستيتووی این گردش تقویمما یه جاهایی حریفِجبرِ زندگی نمیشیمدورِ هم میگشتیم اماتوو جهانای موازینرسیدن منطقی بودتهِ این دیوونه بازیخوش باشی هر جا که هستيیادتم هر جا که هستممن به روم هم نمیارمکه چقد بی تو شکستمجنگل از بیرون قشنگهاز توو که چند تا درختهاینکه محکم باشی امااز درون بخشکی سخته

پسر و پدری داشتند در کوه قدم می زدند که ناگهان پای پسر به سنگی گیر کرد٬به زمین افتاد و داد کشید:آ آ آ ی ی ی!!!!! صدایی از دور دست آمد:آ آ آ ی ی ی!!!!! پسرک با کنجکاوی فریاد زد:تو کی هستي؟؟؟ پاسخ شنید:تو کی هستي؟؟؟ پسرک خشمگین شد و فریاد زد:ترسو!!! باز پاسخ شنید:ترسو!!! پسرک با تعجب از پدرش پرسید:چه خبر است؟؟ پدر لبخندی زد و گفت:پسرم٬توجه کن و بعد با صدای بلند فریاد زد:تو یک قهرمان هستي!! صدا پاسخ داد:تو یک قهرمان هستي!! پسرک باز بیشتر تعجب کرد .

سفره  هفت سین نماد زایش هستي   سنت ها و آیین ها در حفظ وحدت ملی نقش دارندتردیدی نیست یکی از عواملی که نوروز را از دیگر جشن های ایران باستان جدا کرد و باعث ماندگاری آن تا امروز شد، فلسفه وجودی آن یعنی زایش و نو شدن است که در طبیعت دیده می شود. جشن ها و آیین های ایرانی را می توان به ۳ گروه تقسیم کرد؛ جشن ها و مناسبت های دینی و مذهبی، جشن های ملی و جشن های باستانی. نوروز از جشن های باستانی ایران است که چون مبنای آن تازگی بخشیدن به طبیعت و روح

پــــــــــرستار شده ایثارِتوراحق خریدار تو هستي نورِ چشمِ ماپرستـار ز رزمِ تودراین آشفته بازار شده آن خاطرات جبهه بیـدار تو هستي افتخارحضرت حق فرشته راتو الگویی فــداکار تو هستي اقتدارامتِ مــا توبر پیمان خودهستي وفـادار چو سردارانِ فاتح بهرِ ایران شدی عـاشق برفتی بر سردار رضا»گویدتوهستي قهرمانی خورَدغبطه به حالت ای پرستار فیروزی/خرداد99/گوگد

دلم جز عشق معبودی ندارد که هستي غیر از این سودی ندارد محبت گر نباشد ملک هستي نمودی دارد و بودی ندارد ز بینایی چه دیده ست آنکه در چشم نگاه حسرت آلودی ندارد ز صحرای عدم تا شهر هستي جهان جز عشق مقصودی ندارد نشد چشمی تر از سوز دل من دریغا کآتشم دودی ندارد شدم در دوستی بدنام و شادم که آن سودا جز این سودی ندارد

شرح دعای روز دوم ماه رمضانپس اگر می‌خواهی بدانی خدا از تو راضی است یا نه ؛ به دلت مراجعه کن، ببین در زندگی از خدا راضی هستي ؟ اگر راضی هستي بدان که خدا هم از تو راضی است و اگر در گوشه دلت از خدا ناراضی هستي ؛ متوجه باش که خدا هم از تو ناراضی است.

هاردی: معذرت میخوام که بهت گفتم احمق!لورل: اشکال نداره، خودم میدونم که احمق نیستم.مهم باور ما به خودمونه اگه کل دنیا بگن تو آدم خوبی هستي اما خودت بدونی که بدی؛ پس آدم بدی هستي.اما اگه کل دنیا بگن تو بدی و خودت بدونی ذاتت خوب و پاکه، پس بدون آدم خوب و درستی هستي.خودت معیار خودتی.

     اغراق نخواهد بود اگر نوشتن را دشوارترین عمل هستي بدانیم. هرچند برخی آن را عرق ریزان روح »(فاکنر) دانسته اند اما زائیدن استعاره مناسب تری برای آن است:متولد كردن كلمات و پروراندن و روح و هستي دادن به لغات و خلق كردن فرزند و متنی از واژگان كه تا عمر داریم و تاریخ برقرار است نسبت آنها به نویسنده رسیده و دامن گیر او خواهد بود همان وضع حمل و زایش کلام است. گذر از سنت شفاهی وگفتاری به روش مکتوب و نوشتاری است که ما را از قابلگی ومامامی سقراط وار ا

وقتی تو باشی ؛ زندگی برایم زیباست مهدی جان ؛ عاشقی برایم با معناست وقتی تو باشی ؛ قلبم بی آرزوست ، ای تنها آرزوی من در لحظه های تنهایی ! وقتی تو عزیز دلم باشی ؛ همدمم باشی ؛ سرپناهم باشی ؛ طلوع آفتاب برایم آغاز یک روز پر خاطره دیگر با تو است ! تو هستي ، برای من هستي ، تا آخرش همه هستي ام هستي !!! حالا من هستم و یک عشق ناب و پاک در قلبم ! وقتی تو باشی ؛ عشق در وجودم همیشه زنده است ، میتپد قلبم تنها برای تو و میگذرد لحظه ها به یاد تو و می ماند برای همیشه ی

ای معجزه بزرگ این عالم توشوریست که داده ای به این حالم تومن معجزه ها دیده ام واما  هیچیک چون تو نکردست دل من را گیجتو  شور ترین شهدِ خدایی بارانپرنورترین سایه دنیایی جانتو ساده ترین  زیور عالم هستيدل سنگ ترین دلبر عالم هستيتو معرکه عشق در این دل هستيتو حوری و نوری که از گِل هستيتو  آن  نمِ باران که شدی سیلابمآن روز بیاید که کنی سیرابم؟!!!؟من  مشتعل عشق تو ام  بارانمیک روز که زندگی رسد پایانمجز نام تو هیچ با خود نبرمجز عشق دگر هیچ ز دنیا نخرمع

 اینکه گفتی : عاشق هستي» این برایم چون عسل بود این برایم چون حکایت، قصه و ضرب‌المثل بود اینکه گفتی : عاشق هستي» خوب و شیرین، دلنشین بود در میان دلبری‌ها، این کلامت، بهترین بود اینکه گفتی : عاشق هستي» گرچه خوب و دلنشین بود اینکه من باور نمودم، اشتباه اولین بود اینکه گفتی : عاشق‌هستي» لایق صد آفرین بود اینکه من دل بر تو بستم، این خطای دومین بود اینکه گفتی : عاشق‌هستي» قصد و نیّت در همین بود اینکه من در تو بسوزم، این برایت کمترین ب�

کاری است قوی ز خود بریدن خود را به فنای محض دیدن مانند قلم زبان بریده بر لوح فنا به سر دویدن صد تنگ شکر چشیده هر دم پس کرده سؤال از چشیدن این راز شگرف پی ببردن وانگاه ز خویش پی بریدن صد توبه به یک نفس شکستن صد پرده به یک زمان دریدن در میکده دست بر گشادن با ساقی روح می کشیدن در پرتو دوست همچو شمعی در خود به رسیدن و رسیدن بی خویش شدن ز هستي خویش در هستي او بیارمیدن همچون عطار عشق او را بر هستي خویشتن گزیدن

ای صبح بی غروب من با قلب من بازی نکن با قلب من بازی نکن . ای خوب خوب . ای خوب من ای صبح بی غروب من با قلب من بازی نکن ای خوب خوب . ای خوب من . ای خوب من ای عشق بی زوال من . ای خواب و هر خیال من ای چشمه زلال من . وای تو کجا و حال من وای تو کجا و حال من… محبوب بی گناهتم . رسوای سر به رهتم باور هر محال من . وای تو کجا و حال من وای تو کجا و حال من… با قلب من بازی نکن . ای خوب خوب . ای خوب من ای صبح بی غروب من با قلب من بازی نکن با قلب من بازی نکن . ای خوب خوب . ای خوب من

در لایتناهای حیات آنجا که من ساکنم هر چند زندگی همواره دگرگون می گردد همه چیز عالی و کامل و تمام عیار است   نه آغازی هست نه پایانی آنچه هست تنها چرخش جوهر و تجربه هاست .زندگی هرگز مانده و کهنه و ایستا نیست ، زیرا هر لحظه همواره سرشار از طراوت و تازگی است . من با قدرتی که مرا آفرید یگانه ام و این قدرت این اختیار را به من داده است که شرایط خود را بیافرینم.  هر انچه هستي بهترینش باش  اگر نمی توانی بلوطی بر فراز تپه ای باشی بوته ای در دامنه ی کوهی ب