نتایج جستجو برای عبارت :

عزراییل امد با یک قبهه

يکی از ایه هائیه که هر چند سری که روش فک ميکنم یه چیز جدید ازش دستم میاد. كلُّ نفـسٍ ذائِقَةُ الموت،ثم الینا تُرجَعون.ینی هر انسانی چشنده ی مرگ است وسپس به سوی ما باز خواهید گشت.اول كلمه ذائقه رو توضیح بدم . آیه نمیگه کل نفس یموت.میگه کل نفس ذائقة الموت.خب.وقتی ما یه چیزی رو میچشیم، چشنده باقی خواهد موند و این چشیده شده هست که از بین خواهد رفتمثلا وقتی  یه حبه ی انگور رو میچشیم اون چیزی که از بین میره اون انگوره نه ماپس وقتی مرگ رو می
موندم ادم یه وقتایی یه مرگش میشه ولی هیچی نیستا روال عادیه زندگی اما وقتی به حجم کارا دلتنگیا و خاطره ها نگاه ميکنم ته دلم خالی میشه.شاید دندون درد هم مضاعف شده به این حالو روزم.همیشه کارام لحظه اخری همیشه بدو بدو و اخرش له شدن از فرط خستگی روحی و جسمی جون به عزراييل دادن.امروز زیاد بهش فکر کردم تقریبا تو خیالم بود.ولی بیشتر باید مقاومت کنم و سمتش نرم.راستی کادوی ف رو بهش دادم.البته ندیدمش.بنظرم خودش نمیخواست منو ببینه وگرنه میشناسمش کاری رو
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» ، وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً وَ النَّاشِطاتِ نَشْطاً وَ السَّابِحاتِ سَبْحاً» نازعات/3- 1 یكی از هنرهای قرآنی موسیقی آن است. یعنی ریتم دارد. به نام خداوند بخشنده مهربان. قسم به فرشتگانی كه جان كفار را به سختی می گیرند. و قسم به فرشتگانی كه جان مؤمنین را به راحتی می گیرند. چرا قسم؟ قسم برای تأكید است. و برای خداوند هم مهم نیست كه به چیزی قسم بخورد.
 
جایگاه زن در کتاب دده قورقود و مقایسه ای کوچک با شاهنامه فردوسی
جایگاه زن و معیار های ازدواج در کتاب دده قورقود:
در داستان دده قورقود » در دو جا از قصد ازدواج دو مرد با دو دختر سخن به میان آمده که در هر دو مورد نیز معیار انتخاب همسر توسط مردان نه زیبایی و نه سایر ظرافت های نه بوده بلکه پهلوانی و جنگاوری معیار انتخاب مردان بوده که این نحوهء نگرش بسیار ارزشمند نیاکان ما به شخصیت زن را نشان می دهد. زیرا در این نگرش  به هیچ وجه  هوسرانی و شهو
(نویسنده : اروین یالوم) (مترجم : پیام یزدانی)قسمت هایی از کتاب : .می بینم که شما شیفته ی کلمات هستید،از به رقص درآوردن کلام حظ می برید.اما کلمات تنها در حکم نت موسیقی هستند.آنچه نغمه را می سازد معناست.معناست که به حیات انسانی سازوارگی می بخشد.دارم فکر می کنم چه بیهوده است تمام عمر کار کنم و پول در بیاورم.من همین الانش هم به قدر خودم دارم،اما باز ول نمی کنم.به زندگی ام که نگاه می کنم غمم می گیرد،می شد شوهر بهتر،پدر بهتری باشم،شکر خدا هنوز وقت ه
   این پیش نمایش، در ملکوت آسمان ها، یعنی جایی که فرشتگان مقرب خداوندی حضور دارند، به نمایش در می آید. داستان فاوست در شب عید پاک یا رستاخیز مسیح صورت می گیرد. در این شب خداوند بر فرشتگان ظاهر می شود و فرشتگان وظایفِ الهی شان را به او گزارش می کنند. مثلا اینکه همه چیز تحت نظم و شکوه خود درست همانند روز اول است. اینکه زمین گرد خودش می چرخد و چهره ی زیبا و بهشتی اش را به چهره ی هراسناکش می دهد( گذر شب و روز) ، اینکه خداوند پيک های خود را که همان چهار
  تمام کوچه رو گذاشته بود روی سرش از بس داد و شیون و فریاد ميکشید ، همسایه ها ته بن بست اجنان تجمع کرده بودن و از لای درب چوبی و زهوار در رفته ی خانه ی وارثی سرک ميکشیدن ، رفتم نزديک من سومین نسل از خانواده ی صیقلانی ام که بعنوان تنها وارث دو تا خانه ی ته بن بست اجنان در ایران و رشت حضور داره ، چون تمام وارثین دهه ها ست که ترک دیار کردند و قصد بازگشتی هم ندارند ، پدرمم ک فوت شده و حالا من یه جوان هجده ساله ام که دو تا خانه ی وارثی رو اجاره میدم معمول
 اسرار شهرخیس.اپیزود سوم.       .راز خانه ی وارثی کوچهء اجنان.        تمام کوچه رو گذاشته بود روی سرش از بس داد و شیون و فریاد ميکشید ، همسایه ها ته بن بست اجنان تجمع کرده بودن و از لای درب چوبی و زهوار در رفته ی خانه ی وارثی سرک ميکشیدن ، رفتم نزديک من سومین نسل از خانواده ی صیقلانی ام که بعنوان تنها وارث دو تا خانه ی ته بن بست اجنان در ایران و رشت حضور داره ، چون تمام وارثین دهه ها ست که ترک دیار کردند و قصد بازگشتی هم ندارند ، پدرمم ک فوت شده و حا
  تمام کوچه رو گذاشته بود روی سرش از بس داد و شیون و فریاد ميکشید ، همسایه ها ته بن بست اجنان تجمع کرده بودن و از لای درب چوبی و زهوار در رفته ی خانه ی وارثی سرک ميکشیدن ، رفتم نزديک من سومین نسل از خانواده ی صیقلانی ام که بعنوان تنها وارث دو تا خانه ی ته بن بست اجنان در ایران و رشت حضور داره ، چون تمام وارثین دهه ها ست که ترک دیار کردند و قصد بازگشتی هم ندارند ، پدرمم ک فوت شده و حالا من یه جوان هجده ساله ام که دو تا خانه ی وارثی رو اجاره میدم معمو
شهادت امام حسن ع -(در سوگ امام مجتبی می گریند)  ۹۷  شهادت امام حسن ع -(در سوگ امام مجتبی می گریند)#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ ع امشب همه ی فرشته ها می گریندشمس و قمر و ارض و سما می گرینداز بغصِ گلوی هر چه هستی پیداستدر سوگِ امامِ مجتبی (ع) می گریند! #هستی_محرابی شنبه ۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۳۶ نوشته شده توسط هستی محرابی  رباعى بسیار جانسوز در شهادت امام حسن مجتبى علیه السلام -(كشتهىزخممدینهبفداىدلتو)  دنبال کردن این شاعر۹۹   ۱كشتهى زخم مدینه بفداى دل ت

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

خبر های داغ اینترنتی رهایی از نفس