نتایج جستجو برای عبارت :

کلمۀ ساقی از نظر شیعه، ساقی می تواند اشاره به علی ع باشد که ساقی کوثر است بعد به طور عام ساقی در شعر عارفانه می تواند کنایه از پیر باشد. یعنی پیر سخنانی می گوید تعلیماتی که می دهدآنها را از خود بیخود مست می کند. ساقیی است که وظیفه اش عملش این است که به اف

برسان باده که غم روی نمود ای ساقياين شبیخون بلا باز چه بود ای ساقيحالیا نقش دل ماست در آیینه ی جامتا چه رنگ آورد اين چرخ کبود ای ساقيدیدی آن یار که بستیم صد اميد در اوچون به خون دل ما دست گشود ای ساقيتیره شد آتش یزدانی ما از دم دیوگرچه در چشم خود انداخته دود ای ساقيتشنه ی خون زمين است فلک ، وین مه نوکهنه داسی ست که بس کشته درود ای ساقيمنتی نیست اگر روز و شبی بیشم دادچه ازو کاست و بر من چه فزود ای ساقيبس که شستیم به خوناب جگر جامه ی جاننه ازو تار ب
ای که انداختی از ساقي آب ­آور، دست کی کشد ساقي دل­سوخته از ساغر، دست دید گل­ها همه در آه و عطش مي­سوزند دست اگر اين سوی دریا بگذارد بر دست از دل خیمة لب­سوختگان بیرون زد پيرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست» دست در آب فروبرد و پشیمان شد و ریخت» کوفت از شرم لبی دست ندامت بر دست اين طرف: بستن بر وسوسة علقمه، دل آن طرف: برئن در حوضچة کوثر» دست تشنه لب از دل دریای هوس بیرون زد نکشید از لب دریای ادب پرور، دست آی، ای مِی­زدگان! ساقي از اين دست، کجاست؟ د
بازتاب چهره ساقي در کلیات شمس مولانا مقاله 7 ، دوره 7، شماره 25 ، زمستان 1396 ، صفحه 99-109 اصل مقاله ( 166 K ) نوع مقاله: مقاله پژوهشی نویسندگان احمدرضا نظری چروده ؛ بهرام خوشنودی استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد آستارا، دانشگاه آزاد اسلامي، آستارا، ایران چکیده بازتاب چهره ساقي در کلیات شمس (غزلیات )مولانا چکیده اگرچه معنای اولیه ساقيراب ریزی باده گردانی" است،در متون عرفانی اما با حفظ کارکرد اولیه اش، توسع مفهومي یافته،به مقام"جان جانان و
متن مداحی علي کیه ساقي کوثرحاج محمود کریميشب ولادت پیامبر و امام صادق 17 ربیع 1393 سایت مُهجَه ارائه دهنده متن مداحی – اشعار مداحی - اشعار نوحه - متن نوحه – متن اشعار مداحی در تمام مناسبتهای مذهبی به صورت فایل وُرد از تمام مداحان مطرح کشور به صورت کامل با لینک مستقیم متن مداحی علي کیه ساقي کوثر علي کیه ساقي کوثر علي کیه فاتح خیبرعلي کیه اون که ميخونه برا همه مدح پیغمبرانا عبد من عبید محمد یل سردار رشید محمد
برای دریافت مقاله روی مشاهده مقاله کلیک کنیدوهرکدام ازاسم نویسنده ها بازتاب چهره ساقي در کلیات شمس مولانا مقاله 7 ، دوره 7، شماره 25 ، زمستان 1396 ، صفحه 99-109 اصل مقاله ( 166 K ) نوع مقاله: مقاله پژوهشی نویسندگان احمدرضا نظری چروده ؛ بهرام خوشنودی استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد آستارا، دانشگاه آزاد اسلامي، آستارا، ایران چکیده بازتاب چهره ساقي در کلیات شمس (غزلیات )مولانا چکیده اگرچه معنای اولیه ساقيراب ریزی باده گردانی" است،در متون عرف
بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید از یار آشنا سخن آشنا شنید ای شاه حسن چشم به حال گدا فکن کاين گوش بس حکایت شاه و گدا شنید خوش مي‌کنم به باده مشکین مشام جان کز دلق پوش صومعه بوی ریا شنید سر خدا که عارف سالک به کس نگفت در حیرتم که باده فروش از کجا شنید یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان دل شرح آن دهد که چه گفت و چه‌ها شنید اينش سزا نبود دل حق گزار من کز غمگسار خود سخن ناسزا شنید محروم اگر شدم ز سر کوی او چه شد از گلشن زمانه که بوی وفا شنید ساقي بیا که عشق
ساقي در حال آماده کردن نگاری برای تدخین شیره تریاک حتما واژه‌های شیره‌کش‌خانه» یا پاچراغ» را شنیده اید و مي دانید که به‌هیچ‌عنوان مفهوم جالبی ندارند و به مکانی اشاره مي کنند که نه تنها جالب نیست، بلکه ننگ اجتماعی نیز به‌دنبال دارد. شیره‌کش‌خانه» در واقع محلی است که در آن افراد شیره تریاک» را به وسیله نگاری» و با کمک ساقي» تدخین مي‌کنند. بعلاوه، در اين مکان‌ها، تریاک و سایر مواد مخدر نیز فروخته مي‌شود.
مستان همه افتاده و ساقي نماندهیک گل برای باغبان باقی نماندهساقي غریب و ميکده مي سوزد امشبیک غنچه یاس گمشده مي سوزد امشبگل بوی زهرا مي رسد از سوی مقتلسوی بهشتم مي برد گل بوی مقتلامشب چکیده روی رگهای بریدهگلهای اشک بانویی قامت خميدهآتش گرقته دامن طفلی سه سالهسوی شهیدان مي رود با آه ونالهدر دست دژخیمي فتاده گوشوارهخون مي چکد از گوشهای پاره پارهاينجا جوانی هاشمي شد ارباً اربااينجا به گوش دل رسیده آه صحراذریه آل عبا از یــــــاد رفتـــــــهخ
*** من جام حبابم به کف ساقي مستم رفتم به رخش باز کنم دیده شکستم عالی شیرازی *** زاهد غرور طاعت و ما خجلت گناه آورده ایم تا تو پسندی کدام را شفایی اصفهانی *** یک روز صبا بوی گلی برد به یعقوب بگریست که اين نکهت پيراهن ما نیست نوعی خبوشانی *** گر به من در حرفی ای ساقي من اينجا نیستم مدتی شد تا مرا ذوق تماشا برده است عبدالرزاق فیاض لاهیجی *** نامه ی شوق تو بر بال کبوتر بستم مي دود اشک که تا دانه به راهش ریزد عالی شیرازی *** ای فلک افتادگان را پر به چشم کم مبین
اين دل عاشق شده دیونه مولاحیدر نادعلي علي مي خونه مولاحیدر دست علي بدست پیغمبر غرق سروره ساقي کوثر آیه ی اکملت ولکم نازل. گشته به شان فاتح خیبر یاعلي مولامددی حیدر مولاحیدر اين دل عاشق شده دیونه مولاحیدر نادعلي علي ميخونه مولاحیدر
ای حسین ای تاج نور خدا ای حسین ای شیردشت بلا ای حسین ای زخم تیغ جفا ای حسین ای شاه عهد و وفا تو چراغ در ره هدایتی نور شمع بر خط شهادتی شهسوار و شیر ملك عزتی ساقي شراب جام وحدتی غمگسار غم عشق و غربت فاتحان راه عشق و غیرتی من تو را گویم بشر یا كه خدا من برم بر چه كسی جزء تو پناه بهر استجابت دعای خلق مي كنیم به درگه تو التجا كه خدا دائم ز عشق تو برد برلبش ذكر خوش نام تو را یاحسین یاور ما جزء تو كه است گرد نورت جان ما پروانه است در سماع ذات حق بر لب ما نام
شكستم توبه ام ساقي، تو هم بشکن سر خم رابزن سنگی به جام مي ، كه بشكن بشكن است امشبشكستم توبه را از بس شكن در زلف او دیدمدل زاهد شكست از من ، كه بشكن بشكن است امشب قدح بشكست و دل بشكست و جام باده هم بشكست خدایا در سرای ما چه بشكن بشكن است امشبرفیقان خمره بشكستند و ماهم توبه بشكستیمتو هم اهل دلی بشكن كه بشكن بشكن است امشب صفا دارد شكست ساغر و پیمانه و توبه بیا در مجمع رندان كه بشكن بشكن است امشبمولوی
شعر   مقام حضرت علي (ع)در اهنگ :امریکاامریکا شاعر #عليرضاعلویزنجانی__________________یاعلي       یاعلي   ساقي کوثر عليشیعه لره رهنما     فاتح خیبر عليخاک درت توتیاست مقدم تو کیمياستزاده گهت یاعلي قبله گه شیعه هاست____________________یا علي   یا علي    مظهر طاها توییما همه محتاج تو حاکم دلها توییمرشد روح الامين   لنگر عرش و زمينهستی تو یا مرتضی فاتح بدر وحنین________________یا علي    یا علي  معدن عز و شرف من چه بگویم علي هستی تو شاه نجفحاتم طایی درت    باشد هم
یا ابوالفضل العباس ای امير بی نظیر کائنات / ای زلال اشک تو آب حیات مادرت گفته به تو الماس من / جان تو جان حسین عباس من من تمام عمر نامت برده ام/ روزی از خان کرامت خورده ام معرفت پیش تو قد خم مي کند / سجده بر سالار عالم مي کند سرو بالا قامت ام البنین / در ميان نیزه های آتشین ای به پای مهربانی سوخته / عالمي را درس عشق آموخته ماه زیبای بنی هاشم ببین / گشته ام آواره ای خلوت نشین ای اميد لحظه های ناگزیر / ساقي بی دست دستم را بگیر دست بی دستان گرفتن کار
سلامسلامي به گرمي تابستون و به زیبایی پاییزبیست  و یکم شهریور ماه سااااااال 1398یک روز سرد در تابستون هست. بالاخره صدای پای پاییز داره ميادزندگی به کامهخیلی به کامهشکر خداهر روز بیشتر از دیروز تلاش مي کنم. هر روز تلاش ميکنم تا بهترین باشم و بهترین بشمماه هاست که دیگه از عشقم خبر ندارم. مي تونم بگم به کلی از زندگیم رفت بیرون. به کلیساقي تنها هم که توی عنوان مي بینید، یکی از لقب های من بود سابق ازش استفاده مي کردم. یادش بخیر. امشب به یاد شعرهایی ا
(غزلی توفانی)‌‌کوروش! افسوس درین مملکت ربانیمي‌زند گرگ : دم از مرتبت انسانی‌‌عزت ملت ایران، شده پامال هوسمُلکِ آبادِ تو شد دستخوش ویرانی‌‌زهر بر کام همه ریخته و مي‌نوشندباده‌‌ای صاف‌ تر از آبِ روان، پنهانی‌‌خیز و برخیز که اين مُلک تو را ميخو‌اهدای که در صدر شهان! سلسله مي‌جنبانی‌‌هم به گفتار و به پندار و به کردار نکوجز تو هرگز نتوان یافت به هر دورانی‌‌مکر و تزویر و ریاکاری و حاشا و دروغهمه جمع است بر اين بولهوسان جانی‌‌یارب اکن
(شمس هشتم)عبا بر روی سر دارد کسی که شمس هشتم بوددلش آتش ، ولی لب‌هاش گلدان تبسم بودفتاد از پا به دست آنکه ميخواندش ولیعهدشولی عهدی که جام شوکرانش با تحکم بود.که باید نوشی اين جامي که ميباشد سرانجامت!ولیعهدت به دستت کشته شد ای حاکم ظالم!چو تدبیرت غلط از کار ، در آمد شدی نادمکشیدی نقشه ی شومي برای آن امامي که.خودت را رهرو او خواندی ای بدتر ز بِن ملجم!چگونه رهروی هستی که در دل نیست اسلامت؟!ولایت‌عهدی از آغاز اگرچه آشکارا بودخصوصا بر امامي که
ساقي بیارباده  دلبــــرِ ما درکنار نیستدر غیبتش به ظلمتِ دنیــا  نهـار نیستما  و  پیـاله  همـرهِ دیرینــه  بوده ایــمما را به غیرِ مستی وميخانه کار نیستاز زلف یـار قطعه سرودن  شعار ماستدُرّ و گهـر به مقدمِ او سفتن عار نیستعشقش  فـروغِ  همَّت  آیینهٔ  دل  استدر آیِنه دروغ وحیله وبحثِ غبارنیستدر  کارگـــاهِ  ميکده ها  گــر  نظر  کنیجزیک نظر به دستِ مسیحا بهارنیستگفتــم  بیــا که ميکده بی او عذاب شدبی اوبه جمـعِ جملهٔ مستان قرار نیستجـ
ساقي لە پەردە دەرھات، جامي شەڕابی ھێنا
دڵ خیرە ما لە حێرەت مەھ ئافتابی ھێنا
یەک زەڕڕە عەکسی پڕتەو، دەرکەوت و تووری سووتاند
ئاوێنە سەختڕوو بوو، لەو عەکسە تابی ھێنا
تیماری چاکی سینەم، ڕاجع بە چاوی مەستە
بەختیش موافیقی عەشق، بۆ من خەرابی ھێنا
یارم لە ئەندەروون ھات، دەستی ڕەقیب لە دەستا
غەمناک و شادمانم، ڕەحمەت عەزابی ھێنا
بۆ تۆبە سووی مزگەوت، ھاتم بچم لە ڕێدا
بۆ کۆیی مەی فرۆشان، عەزمم شتابی ھێنا
ڕوو ھەر لە من ئەپۆشێ، وا حاڵیە کە جبریل
ھەر خ
قصیده  در ستایش نوروز بهاری 
سلام ای بهار
ما را به زمستان و سردی و جمود و خشکی چه کار است؟ !
                                                                      جمال اهورایی تو را عشق است!
شبنم های پربرکت صبح نوروز را عشق است!
قطرات پر برکت باران تو را عشق است.
ما را به برف و سوز و سرمای زمستانت چه کار؟ !
نسیم مشرقی تو را عشق است
که بوی نور و اشراق  دارد
 و بوی اهورامزدا را  با خود دارد!!!
ما را به آواز زاغهای زمستانت چه کار؟!
لطافت دستهای ملکوتی تو را عشق است
سلام  عليکم بر بزرگان غریبانه  شرمندگی  مجدد به خاطر عدم حضور سالروز  امامت  اسدالله  الغایب  مظهر العجایب سید الاوصیا .ساقي کوثر کننده در خیبر خواجه  قنبر .حیدر کرار.همای رحمت  اقا  جانم  علي بن  ابی طالب  بر شما بزرگان  مبارکباد  خیلی حرفا برای گفتن دارم ان شالله  سرفرصت  خواهم  گفت فقط خدا رو خالصانه شاکرم  تو اين برهه  از صميم  قلبمون  عاشق  اسمونی ها هستیم  و محبشون باقی  موندیم چقدر جای  علمای  اسلام  خالیه .ابن سینا
راب عاشقی)ز دوریت نمرده‌، دم ز مهر اگر که ميزنمنگر که از فراق تو ـ در احتضار و مردنماگر نمرده ام مدان بوَد ز سخت جانی‌ امببین مرا جنازه‌ یی، که بی مزار و مدفنمبدون تو جهان من ، کویر بی نشان بوَدکه از نسیم روی تو بَدل شود به گلشنمبهار آرزوی من.! خزان عمر من ببین ـکه داغ دوریت کنون شرر زده به خرمنماز آتش فراق تو که سوخت زندگانی امگهی به حال مردنم گهی به حال شیونمچو شمع مرده تا سحر گریستم برای توسرشک خون ز دیده‌ام چکیده روی دامنمستارهٔ اميد م
اَلسّلامُ عَلَیْكَ یٰا عَلیّ بْنِ موسَی الرّضاء ‌‌‌(عَلیْهِ آلاف تَحیَّة وَالثّناء)(ضامن آهو)آنکه در خاک خراسان، رتبتش والاستیمرقد سلطان هشتم ، زاده ی موساستیضامن آهو امام هشتمين، شمس شموسکز علوّ عزتش ـ آن بارگه ، بر پاستیخاک درگاهش بُوَد بر اهل دل کحل بصربارگاهش قطعه‌ ای از جنة المأواستیموسیِ عِمران ز انوارش گزد لب از عجبکز شرف، انور ز طور سینه ی سیناستیمي‌کند اعجاز با لطف خداوند ودوددست اعجازش فراتر از ید بیضاستیبر تن درماندگان ا
*دم به دم بر همه دم بر گل رخسار محمد(ص)آخرین برج رسالت،منجی و هادی و رهبر صلوات * دم به دم بر همه دم بر علي شیر خدا ساقي کوثر اولین برج امامت صلوات * دم به دم بر همه دم بر گل گار نجابت گوهر پاک طهارت،طاهره هم فاطمه،هم راضیه هم مرضیه دخت نبی یار علي پشت ولایت صلوات * دم به دم بر همه دم جان کلام،دُر سخن بر رخ بی تای حسن ابن علي،سبط نبی،نور ولایت با کیاست با سیاست با سخاوت با کرامت صلوات * دم به دم بر همه دم بر گل گلگون حسین،قائم غیرت،مرد ميدان شهاد
‍ ‍ ‍ شعر دكترمحمدقدمي شاعر كورد اهل سنت به مناسبت أربعین  حسینی٩٨/٧/٢٧  بعد از تو حسین ،من به كه، روی  كنم؟!از كی ؛طلبِ شفا و هم بوی  كنم؟! ای خونِ خدا ،كوردم و عاشق به نبی دردم به تو مانْد!شفای تو؛ جوی كنم؟! ای سرورِ  عباس و حبیبِ زینب!جانم به در آمد ؛به كه ؟من ؛خوی كنم؟! سلطانِ نصیرم؛ به كجا هست بگو؟!ای شاهِ شهیدان !كه به وی ؛سوی كنم قلبم به تو مایل ؛گرچه هستم  ز شفعنور علوی را ز تو من  ؛موی كنم!! حبسم به جهان ،ذره بُدم ،هیچ شدم!!فتح غلق خویش
   بشارت شیعیان !شد ماه شعبان ماه پیغمبر                       فزون شد بر خلایق لطف وجود خالق اکبر  زمين وآسمان وعرش اعظم نورباران شد                         زانوار رخ نور دو چشم ساقي کوثرعیان گردید در یثرب جمال عالم آرایی                           که جبرئیل امين شد خادمدر بار آن سرورزلطف قادر قدرت نما  از گلبن عفت                             دوگل گردیده ظاهر  ازبرای حیدر صفدریکی در سوم شعبان ، یکی در چارم شعبان               
عزای رسول خدا آمدهدلم بر غمش مبتلا آمدهبه زهرای غمدیده ی خونجگرزمان هجوم و جفا آمدهسلامُ علي خاتم ُ الانبیاء.به قلب فلک سوز پیغمبریمحبین و چشمان ِ از غم تریز سوگ و عزای رسول خدامدینه شده صحنه ی میسلامُ علي خاتم ُ الانبیاء.به ساقي کوثر بگو تسلیتبه اولاد حیدر بگو تسلیتعزای رسول خدا را ز جانبه زهرای اطهر بگو تسلیتسلامُ علي خاتم ُ الانبیاء.عدو را پس از داغ خیر البشربُوَد بغض و کینه ز دل شعله وربه زهرای مرضیه بعد از پدرشود تسلیت ضرب دیوار
کاربر رایانه پایه دهم کاردانش اطلاعات و ارتباطات فصل ششم : امنیت شبکه مهمترین روش های حفاظت از منابع شبکه را نام ببرید. محافظت با کلمۀ عبور استفاده از مدل های امنیتی مناسب استفاده از فایروال استفاده از پروتکل های امنیتی کاربران سیستم عامل های شبکه به چند گروه تقسیم مي شوند؟ مدیر (Administrator ) – عضو ( Member ) – ميهمان ( Guest ) تدابیر امنیتی که مدیر شبکه برای کلمۀ عبور مي تواند ایجاد کند را نام ببرید.
عشق مانند نواختن پیانو است. ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری، سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی. توسط:گیندون و گوندون وب سایت به خدا مي گفتم:دیر زمانیست نخوابیده ام.با دل بیدار تو را دیده امحال مرا نوبت پرواز شد.هر نفسم نقطه آغاز شدباور دنیایی دل بسته شد.اين دل دلسوخته وارسته شدساقي من جام شبم بر گرفت.قصه مستی من از سر گرفتشب شد و وقت سحر وباده شد.ساقي من آمد و آماده شدساز سحر دست نوازش گرفت.یاد تو با من سر سازش گرفتاين

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

کربلایی مسعود معصومی