نتایج جستجو برای عبارت :

ازتو خیلفتی دارند

تو نمیدانی قبل تو که بودم ولی میدانی بعد تو چه خواهم بود. نمی دانم شاید هیچ چیز ولی می دانم بعد ازتو هیچ تقویمی را باز نخواهم کرد چون هیچ شبی صبح نخواهد شد از قلبمم اگر بپرسی بعد از تو گلایه ای نیست. کار میکند تا زمانی که کارم را به پایان برساند کار میکند
اگر اشک ها نمی بود داغ سینه ها سرزمین وداع را می سوزاندچرخ زمانه بسیار نامرد است کسانی را که خیلی دوست داری ناباورانه ازتو میگیردپیش از آن که وجودشان را خوب حس کنی مثل پرنده ای زیبا بال می گیرندهمیشه این گونه بوده است کسانی را که وجودشان برایت عزیز استزود از دنیای  می روند . امشب تمام گذشته ام را ورق زدم :پر از لحظه های سیاه ، لحظه های داغ و پرالتهاب بی قراری ، دلتنگیافسردگی، خاموشی ، سکوت ، اشک ، سوختن چیزی نیافتم .دلم به درد می آید وقتی سر
رفتیمثل برق که از خانهبه چشم‌های خدا وصل کرده‌ام سُرمم رامی‌خواهم از این تختکه مثل قبر بغلم کند تختدلتنگی‌ام تنگ‌تر از تُنگ‌های آبتا پخش شود از قاب‌ عکس‌هایتسکوت با روایت تصویرکاش جاسازی‌اش می‌کردمخانه را در تابوتتنشسته‌ام در نبودنتتلفن می‌کنم به شماره اتو کسی آن‌ور خط نیستبعد از تو سال‌هاستاز خودم رفته‌ام.
کم زمزمه کن طبعِ نفسگیر ، غمم راتا کی بزنم در دل پر خون قلمم رابگذار به حالِ دلِ خود،اشک بریزمتا بلکه بشویم هوسِ بیش وکمم رادر حالِ فرو ریختنم ، خانه ات آبادکم زله شو ارگِ بمِ  زیر و بمم راپروانه صفت منتظر آتش مرگممشتاق ترینم که ببینم عدمم راای آینه ،ای عشق ، نشد ازتو نگویمآنقدر زلالی که شکستم قسمم رامن آمده بودم که بمانم تو بریدیهم پای مرا ،هم نفس تازه دمم رااز خیر رسیدن به تو هرچند گذشتماین بار  دلم خواست  ببینی جنمم را*** هرچند که عادت ب
خدا را سپاس صدای گرم طنین انداز كه سالها ملتمسانه از درگاهت پروردگار طلب میكردم بهم دادی خدایا شكرت كه امیدم به ناامیدی نرفت و خدایا شكرت كه نورانیتت را حس كردم . حس گرمای نور وجود از عالم امكان فرشته ای مهربان در وجود انسانشرق در نور شد وقتی صدای ٢٠ سال قبل قلبمو شنیدم واقعا شنیدمنه خواب نبودخدایا شكرت به همین قانعم به همین لطفت و كرمت و كرامتت.ازتو ای نور امید درخشنده اسمان ابری دیدگانم سپاسگذارم .  
تمام سلامهایم از سر دلتنگی و سوز دل است وپراز آه واشک. میدونم منو میبینی، میدونم دلتنگی ها مو اشکهای گاه و بی گاه که روی گونه هام غلت میخورن گوشه لبهایم سرآزیر میشوند را نظاره گری. میدونم الان روزه‌ای، فقط یه چیز ازت میخوام هروز افطار منو مهمون سفرت کن وهرروز سحر منو مهمون سجادت ودعاهای سحریت. این تنها چیزی که ازت میخوام، ازمن مگذر که ازتو گریزم نیست. پیشاپیش اومدن ماه خودسازی و تزکیه نفس و پرازخیرو برکت رمضان برشما ای عزیز کرده خدا مبارک
دعای عهد با معنی ساده وروان به نام خدای بخشنده و مهربان خدا ای پروردگار نور بزرگ وکرسی بلند وپروردگاردریای جوشان که تورات وانجیل وزبور را فرستادی، و پروردگار سایه وحرارت آفتاب،نازل کننده قرآن بزرگ،پروردگار فرشتگان نزدیک شده،پیامبران ورسولان =============================== خدایا از تو میخواهم به روی بخشنده ات و نور روی درخشاند،پادشاهی قدیمی ات. ای زنده وپاینده،ازتو میخواهم به حق نامت که بوسیله آن آسمانها وزمین روشن شد،نامی که گذشتگان وآیندگان راشای
(دام عشق)هر شب ب یادتو عکساتو میبینم شاید ک این بارم خوابت رو ببینم چشمامو بعد از تو رو همه می بندم شاید ک یادم رفت بی تو چه دلتنگم هرشب ب یاد تو از غصه میمیرم اینِ دلیل من که انقد پیگیرم دل کندنِ ازتو میدونی اسون نیست این لحظه های تلخ بی تو گریزون نیست هر شب به یاد تو ساعت نمیگذره شاید بدونی که بی تو چی میگذره میخونم از عشق تو تا وقتی نفس دارم میدونی ک سخت نیست وقتی بهت حس دارم دل میکنم از تو بااینکه دلتنگم این اخرین بار دیگ نمیجنگمترانه
 
وقتی یه نفر بهت میگه "قدرمُ بدون"
بفهم انقدر دوستت داره
که اگه بخواد هم، نمیتونه، با وجود شکستگیایِ قلبش ازتو، ازت دست بکشه.
کسی که میگه"قدرمُ بدون"
میخواد بیشتر هوایِ دلشُ داشته باشی
کمتر بشکنی
کمتر داغونش کنی
میخواد بگه تورو خدا بفهم که هیچکس مثل من نمیتونه، بلد نیست دوستت داشته باشه.
حتی انقدر نگرانه برات
که میترسه یه روز بمیری از حسرت نداشتنش.
عاشق شده بودم اما نمی دانستم . تورا که میدیدم دنیا برایم معنایی دل انگیز پیدامیکرد وتمام وجودم غرق تماشای تومیشدوتمام مدت دوری ازتو چشمانم رامیبستم وبا تصورحضورت قلب م راآرام میکردم.وفکرتولبخند را روی لبانم زنده نگه میداشت وتمام این هاگواهی عشق بود اما من نمی دانستم وتو مدام زمزمه ی عشق را به زبان میبردی امامن نه. شاید چون عشق را برای این همه زندگی کم میدیدم اما عاشق شده بودم ونمی دانستم. وتورفتی والان تونیستی وعشق تونیست ومن با نبودنت عا
عید میلاد صاحب زمان است نوبت شادی شیعیان است حامی دین پیغمبر آمد از قدومش منور جهان است شادی از چشم نرجس عیان است --- بوی گل می وزد از گلستان بلبل از شوق گل نغمه خوان است مقدمت ای خسرو خوبان مبارک--- از پی آن روزهای پر غم ودرد ومحنت رخ نما ای آفتاب روشنی بخش ، ای ذره پرور ای رخت مظهر حسن داور ازتو عدل الهی میسر ریشه ی ظالمان را برانداز حاجت بیدلان رابر آور مقدمت ای خسرو خوبان مبارک --- عید میلاد توبر همه ایران مبارک چشم ما بوده دایم براهت تانمایی رخ
همیشه منتظرت هستمخیال می کنم پشت در ایستاده ای و در میزنیاینقدر این در کهنه را باز و بسته کرده ام که لولایش شکسته استلولای شکسته در را عوض میکنمانگار کسی در میزنددر را باز می کنم و در خیالم تو را می بینم که پشت در ایستاده ایمی گویم :بانو خوش آمدیولی تو نیستیپشت در تنهاییستدر را می بندم و باز دوباره باز میکنمولی هنوز هم نیستیاینقدر باز میکنم و می بندم که لولای در دوباره می شکندکاش می آمدیمی دانم چشم خسته ام بسته خواهد شدقلبم خسته ام خواهد ایست
"سلام ممنون که از اول پشت من و خانواده ام بودی ، ازتو ممنونم واقعا روزهای سختی بود اثرش هنوز تو مغزم مانده انشاالله هیچ وقت تکرار نشود واقعا ممنون"بارها پیام بالا را خواندم و خدا را شکر کردم که شب یلدا دور هم جمع شدیم و آن روزها دوری و سختی تمام شد، کسی درکمان نکرد، جایی نمی توان گله کرد فقط می توان خدا را شکر کرد که فقط او باید حواسش به ما باشد و تنها او کمک ماست. آذر ماه امسال خیلی سخت گذشت آنقدر سخت که دلم می خواهد دیگر چنین ماهی در تقویم سال ن
ازتو نامردتر و وجدان تر هم مگه کسی هست؟هیچ کسی اندازه ی من عاشقت نبوده و نبست.خدا نابود کند کسی را که تورو از من گرفت.اگه توی این دنیا خدا حقم رو ازش نگرفت تو دنیای دیگه میگیره.من تا زنده ام نه تو را میبخشم و نه اون وروجک زرد را میبخشم که باعث جداییمان شد.رفتی به درک.تنهام گذاشتی به درک.هنوزم هنوزه دلتنگتم.هنوزم روزی نبست که بدون فکر کردن بهت بگذره.منم خدا تنهام نذاشت و کنارم بود.تو اگه با یه زن بهت خوش میگذره من با بچه هام.لعنتی تو حتی حرمت بچه ه
 
من می نوشتم ازتو  قلم لال اگرنبود
دنبال ما حکایت وجنجال اگرنبود
 
می شد بهشت روی زمین را بناکنیم
اینجا  چنانچه سستی واهمال اگرنبود
 
می چیدم ازبرای تو هر نوبرانه ای
ازمیوه های باغچه ام   کال اگرنبود
 
هرگز نمی شدیم گرفتار عاشقی
در گوشه ی لبا ن شما خال اگرنبود
 
بی حاصلی نداشت دراین سرزمین  نشان
نو رسته های خاک  لگدمال اگرنبود
 
می آمدم میان شما با کلاه وشال
پیرانه سر   به قصد کس اخلال اگرنبود
 
من می دویدم ازهمه سو تا رها شدن
پایم شکست
نوشتن کار سختی است ! حتی سخت تر از کار معدن ! یک مشت کلمه بی صاحب داخل ذهنت وول میخورند، تو باید یقه تک تکشان را بگیری، بلندشان کنی و محکم پیچ کنی روی برگه ات، که فرار نکنند، لامصب ها چغر و بدبدن هستند! باز از جایشان بلند میشوند و ذهنت را جولانگاه ترک تازی خودشان میکنند.
البته بعضی هایشان بی آزار هستند، می آیند و می روند، سلامی میکنند و تو با خمیازه ات جوابشان را میدهی که : خفه! ولی بعضی هایشان مثل اجل معلق سر میرسند و آوار میشوند روی فکر و ذهنت، ح
 

آغاز فصل رویش  گلهای   است     جشن  امامت  گل  ناب محمدی است
 
مژده به عاشقان که دمیده است نوبهار    سرمست ازعنایت توعطر رازقی است
 
بی تو  دلیل   بودن   ما   انتظار  بود     جاناطلوع کن که جهان باتودیدنی است
 
شب رفت وانتظار به پایان خود رسید      صبح سپید  عاقبت  رنج  بندگی است
 
درد فراق وداغ پدر گرچه سخت بود      با بودنت  شعار همه  ایستادگی  است
 
امروز حاجت  همه  شاید  روا  شود      از برکت قدوم   تو  آلاله  چیدنی   است
 
عمریس
امشب که آخرین صفحه کتاب زیست پیش دانشگاهی و خوندم کتاب وبستم ورفتم توفکر باخودم فکرکردم چی باعث شد من اینقدر عوض بشم منی که سه سال قصد داشتم بخونم دوباره برای کنکور وهربارتنبلی میکردم چی شد اینطور باقدرت چسبیدم به درس وکنکوریک هو یادت افتادم نمیدونم اتفاقی بودیاتاثیر خواب دیشبم که همش شامل بودن تو میشد.ولی اینو میدونم همیشه برام الگو بودی وقتی پشتکارت برای رسیدن به آرزوت ومیدیدم.هنوزم نمیدونم چی شد اون علاقه ریشه دارم تودلم شد تنفرفقط ای
دم در دفتر شاگردم ایستاده بود میگم چکارکردی؟میگه خانم سرصف  یه بچه زدبه پام منم اومدم بزنم به پاش جا خالی دادخوردبه پا یکی دیگه .(نمیدونم بخندم یا. اخه چی میشه گفت ؟) شیطنت بدجورم داریم اومده کیفشو به میله کنارنیمکت اویزون کرده بعدبا قدنیم وجب کمترش نشسته رو زمین به صورتی که یه پاش عین جا پا انداختن رو زمینه بعدبچه های عجول کلاس موقع زنگ با عجله میان ردشن میخورن زمین هزاربارگفتم چطور بشینن چطور ازتو کولشون وسیله بردارن و.اما انگارنه
قلم کهربای من بنگار برای محبوب نا آشنای قلبم .ازتو نوشتن خیلی سخت است. ولی مینوسم ازتویی که همه ی جانم شده ای. نفسم .عشقم .جانم .عمرم  .همه ی داروندارم .ازدریچه ی قلبت تورا ناب نوشتم .وقتی وارد حریم قلبت میشوم ضربان قلب بی قرارت مرا رسوا و بی تاب میکند.  و من در یاخته های قلبت چه آرامشی دارم .سرم رادر تپش گاه تو می گذارم وبوسه ای عمیق برمسلخ جانت میزنم.وتو آیا از چشمان من خودت را دیده ای که چقدر زیبایی.؟خرامان خرامان در امواج بینایی
این روزها شیوع یه بیماری نا علاج باعث دلهره ونگرانی ساکنان زمین شده هرکس به نوعی برای مبتلا نشدن به این بیماری خطرناک دست به دامن اطباع سنتی ومراکز درمانی شده اند،شاید راه چاره ای پیدا نمایند.ای یوسف زهرا میدانم درمیان ما هستی ونظاره گر جنب وجوش وتلاش بنده های خدا برای رهایی از مرگ هستی.ونیز میدانم تا خدا نخواهد هیچ برگی از درخت جدا نخواهد شدوباز میدانم مرگ وزندگی همه دست خداوند تبارک وتعالی است وهمه اینها از قبل برای مامقدر گردیده واگر قر
این روزها شیوع یه بیماری نا علاج باعث دلهره ونگرانی ساکنان زمین شده هرکس به نوعی برای مبتلا نشدن به این بیماری خطرناک دست به دامن اطباع سنتی ومراکز درمانی شده اند،شاید راه چاره ای پیدا نمایند.ای یوسف زهرا میدانم درمیان ما هستی ونظاره گر جنب وجوش وتلاش بنده های خدا برای رهایی از مرگ هستی.ونیز میدانم تا خدا نخواهد هیچ برگی از درخت جدا نخواهد شدوباز میدانم مرگ وزندگی همه دست خداوند تبارک وتعالی است وهمه اینها از قبل برای مامقدر گردیده واگر قر
تو برای همیشه میروی و من چقدر کار روی سرم ریخته !!! خاطرات زیادی برای فراموش کردن دارم …
♥♥♥♥♥♥♥اس ام اس های جدید عاشقانه و زیبا ♥♥♥♥♥♥♥
ازتب تند من نترس که عاشق چشات منم، هزارسالم بیادبره کم نمیشه ازخواستنم، ازتب تند من نترس که یه روزی عوض بشم ازتو به قیمت جونم محال که دست بکشم دوست دارم
♥♥♥♥♥♥♥♥اس ام اس عاشقانه جدید♥♥♥♥♥♥♥♥
تو میروی و من فقط نگاهت میکنم، تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم، بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما ب
درباره ی رشته ی مهندسی پزشکیمهندسی پزشکی کاربرد علوم مهندسی در حوزه پزشکی برای تشخیص و درمان بیماری ها است. حوزه مهندسی پزشکی به دنبال برطرف کردن نیازهای پزشکی در زمینه طراحی، ساخت و نگهداری تجهیزات و ابزارهای پزشکی برای کاربردهای پیشگیری، تشخیص و درمان بیماریها به کمک علوم مهندسی است.مهندسی پزشکی یک تخصص بین رشته ای است که علاوه بر کاربردهای زیاد آن در تشخیص و درمان، ارتباط نزدیکی با بسیاری از علوم دیگر دارد. این امر باعث افزایش پیچیدگی
به قول اون بازیکن پایتخت"اَی خدا شِکرِت.":movie_camera: "محمدرضا سبزعلی پور" تحلیلگر ی در گفتگو با بی‌بی‌سی::small_red_triangle:تمام دنیا به این موضوع اذعان دارند که با مدیریت و درایتی که آقای #‌ای دارند وضعیت کشور با ثبات پیش رفته و هیچ مشکلی در ارتباط با امنیت ایران وجود ندارد.:small_red_triangle:اگر عراقی‌ها با ایران مشکل دارند پس چرا دو گروه مقتدی صدر و هادی العامری (نیروهای حشدالشعبی) که بیشترین طرفدار را در این کشور دارند، بهترین ارتباط را با ایران
افسوس كه نانِ پخته، خامان دارند           اسبابِ تمام ناتمامان دارند   آنان كه به بندگی نمی ارزیدند            امروز غلامان و كنیزان دارند   ایام به كام مردم بی هنر است           در دامن احمق است گر سیم و زر است   بیچاره تر آنكه دانشش افزونتر            خوشبخت تر آنكه كله اش پوكتر است !!
چه در صنعت ساخت وسایل استیل باشد، چه لباس تولید کنید و چه در صنعت فناوری اطلاعات مشغول به کار باشید، فروش، بخشی جدانشدنی از موفقیت شرکت شما خواهد بود. با این حال، وظیفه تیم فروش چیزی ورای فروش محصولات شماست. نماینده‌های فروش شما رودررو با مشتریان فعلی و آینده‌تان قرار می‌گیرند و با آن‌ها تعامل دارند. آن‌ها مسئولیت دارند تا جریان کسب‌وکارتان را شاداب و سرزنده نگه دارند. باید به یاد داشته باشید که فروشندگانتان توانایی بالقوه بسیاری دارن
در چند سال گذشته دمای کره زمین افزایش داشته است.گرم شدن کره زمین سبب شده است که یخهای قطب جنوب ذوب شوند واین باعث بالا آمدن سطح آب دریاها شده است.وقتی سطح آب دریاها بالا بیاید حجم بیشتر آب دریاها بسوی رودخانهائی که به نحوی با دریاها متصل هستند سرازیر میشود.درنتیجه شهرهائی که در مجاورت دریاها و رودخانها قرار دارند در خطر سیل قرار دارند. درکشور ما نیز استانهای جنوب و جنوب غربی که در کنار دریای عمان و خلیج فارس قرار دارند در خطر سیل قرار دارند.
تصمیم برای تغییر به معنای مشکل داشتن نیست.همه توی زندگی مشکلات دارند.شکست دارند.دوراهی دارند.تصمیم های سخت دارند.زندگی برای چه کسی همیشه گل و بلبل بوده؟انقدر زندگی بالا و پایین داره.همیشه اونی نمیشه که فکرشو میکردی.به قول حشمت فردوس شاید همه بتونن منو زمین بزنن اما هیشکی نمیتونه مانع از بلند شدن من بشه.هیچ اتفاقی نمیتونه توی زندگی باعث توقف ما بشه.بهتره خودمونو زندگیمونو مشکلاتمونو همینطوری که هست بپذیریم و از زندگی لذت ببریم. 
 به نام خداهرصبح به امید اینکه یه خورده مدرسمون تغییر کنه میرفتم اونجا هر روز با اون در آهنی جلومدرسه روبرو میشدم متنفرم بودم از اون در هیچی نبود تو مدرسه جز چند درخت و چند صندلی.باخودم میگفتم بایبد یه کاری کنم خسته شدم از این مدرسه بی روح کاش یه خورده قشنگ بود کاش یه چیزایی باشه که باعث زیباییش میشد.انگار برای کسی مهم نبود چهره مدرسه چجورباشه همه مثل همیشه بدون هیچ لبخندی وبا ترس از امتحانمی اومدن و باز برمیگشتن هرروز همینجور حتی ازتو کلاس

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

دل نوشته های من