نتایج جستجو برای عبارت :

ای ساربان اهسته ران

اي ساربان آهسته ران کارام جانم می‌ رود **************** وان دل که با خود داشتم با دلستانم می‌ رود محمل بدار اي ساربان تندی مکن با کاروان ******************* کز عشق آن سرو روان گویی روانم می‌رود او می‌ رود دامن کشان من زهر تنهايی چشان ******************* دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می‌ رود با آن همه بیداد او وین عهد بی‌بنیاد او **************** در سینه دارم یاد او یا بر زبانم می‌رود بازآی و بر چشمم نشین اي دلستان نازنین **************** کاشوب و فریاد
ساعت آن کافه یک شب‌در میان می ايستادقانعش کردند بايد رفتبا صدها دلیلباز با اين حال میگفتم بمان می ايستاد!ساربان آهسته رانکآرامِ جانم میرودنه چرا آهسته!بايد ساربان می ايستادبايد از ما باز خوشبختی سفارش‌میگرفتبايد اصلا در همان کافه زمان می ايستاد#علی_اعتماد
راهی که اخرش مرگ هست وهمه اين را به خوبی میدانیم پس چرا همه ما انسانها براي هر کاری عجله داریم در رانندگی در کارها ولی وقتی براي دیدن ورسیدن به همدیگر رانداریم وما هر روز به سرعت زندگی می افزايیم وکم کم از یاد همدیگر میرویم بیايید یاد بگیریم کمی در اين راه عمر بايستیم اهسته تر زندگی کنیم چون عمر میگذرد چه با سرعت چه به اهسته گی به ارامی از ان لذت ببریم وبه ارامی در کنار هم خوش باشیم
داشت در یک عصر پايیزی زمان می ايستادداشت باران در مسیر ناودان می ايستادبا لبی که کاربرد اصلی اش بوسیدن استچاي می نوشید و قلب استکان می ايستاددر وفاداری اگر با خلق می سنجیدمشروی سکوی نخست اين جهان می ايستادیک شقايق بود بین خارها و سبزه هاگاه اگر یک لحظه پیش دوستان می ايستاددر حیاط خانه گلها محو عطرش می شدندابر، بالاي سرش در آسمان می ايستادموقع رفتن که می شد من سلاحم گریه بودهر زمان که دست می بردم بر آن، می ايستادموقع رفتن که می شد طاقت دوری ن
 نبریدم! پسر مادرم اينجا ماندهپنج تن یک تنه بر دامن زهرا مانده هیچ کس نیست که بالاي سرش گریه کندمونس بی کسی من تک و تنها مانده کاش می‌شد که لباسی برسانم به تنشآبروی همه عریان روى صحرا مانده بین یک گونی کهنه سر او را بردندته گودال ولی پیکر او جا مانده ساربان داد مزن، ما کس و کاری داریمساربان راه مرو، همسفر ما مانده چند باری شده گم کرده‌ام او را اصلاًبس که از دور تنش مثل معما مانده باز چشمش به که افتاد که غش کرد رباب؟باز هم آمده اين حرملۀ وا
        گفته بودی که بیائی، غمم از دل برود   آنچنان جاي گرفته است که مشکل برود
             پايم از قُوت رفتار، فرو خواهد ماند   خُنک آن کس که حذر کرد، پی دل برود
گر همه عمر،نداده است کسی دل به خیال   چون بیايد به سر کوی تو، بی‌دل برود
کس ندیدم که در اين شهر،گرفتار تو نیست    مگر آنکس که به شب آید و غافل برود
      ساربان! تند مران، ورنه، چنان می‌گریم    که تو و ناقه و محمل، همه در گِل برود
 سر آن کُشته بنازم که پس از کُشته شدن    سر خود گیرد
سلام
امشب کمی خسته ام ٬ کمی دلگیر٬ کمی مايوس. احساس دلشکستگی میکنم هر روز اهسته اهسته میشکنم تو بی خبر و من به پارچه هاي خورد و ریز تبدیل میشوم ٬ 
عزیزم ! عشقم به تو بی انتهاست به اين باور داشته باش و مرا اينگونه عذاب نده ٬ 
طرز لباس پوشیدن من٬ سلیقه اي من هست نه اينکه من بدنم را به دیگران میخواهم به نمايش بگذازم٬ طرز صحبت کردنم با دیگران نماينده گی از منطق و تربیه اي فامیلی من میکند سواد اجتماعی من را به نمايش میگذارد و  شخصیتم را به اثبات میر
اي ساربان آهسته رو کآرام جانم می‌رودوآن دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رودمن مانده‌ام مهجور از او بیچاره و رنجور از اوگویی که نیشی دور از او در استخوانم می‌رودگفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درونپنهان نمی‌ماند که خون بر آستانم می‌رودمحمل بدار اي ساروان تندی مکن با کاروانکز عشق آن سرو روان گویی روانم می‌رود.
براي لاغر شدن نوع غذاخوردن شما خیلی اهمیت دارد شايد تا به حال به اين موضوع دقت نکرده بودید اما غذاخوردن بايد سرعت مناسب داشته باشد. اما بايد چگونه غذا خورد اهسته یا با سرعت یا با بافاصله بسیاری از مردم غذاي خود را خیلی سریع و سرسری می خورند با اين حال، آهسته غذا خوردن می تواند رویکردی زیرکانه باشد البته مطالعات نشان می دهند که آهسته غذا خوردن می تواند به شما کمک کند تا احساس سیری بکنید و وزن کم کنید در اين مقاله دلايل و طرز صحیح غذا خورد را شر
اگر به حال دل خسته ام توان ندهیاگر که اشک بصر را به من روان ندهیبه وقت یوم حسابم، حساب من پاک استاگر که صبح قیامت به من امان ندهیهزار توبه شکستم ولی حواسم نیستبراي توبه تو شايد دگر زمان ندهیبزن ولی جلوی چشم بندگانت نهمرا به خلق خودت اينچنین نشان ندهیاگر بدم تو ولی خوب باش و خوبی کنحواله ام به سر کوی اين و آن ندهیزبان و غیبت و حال دعا؟ تو حق داریاگر دعاي مرا ره به آسمان ندهیهمیشه بند دلم را گره زدم به حسینخدا نکرده دلم را به دیگران ندهیمن آخر از
اگر به حال دل خسته ام توان ندهی
اگر که اشک بصر را به من روان ندهی
به وقت یوم حسابم، حساب من پاک است
اگر که صبح قیامت به من امان ندهی
هزار توبه شکستم ولی حواسم نیست
براي توبه تو شايد دگر زمان ندهی
بزن ولی جلوی چشم بندگانت نه
مرا به خلق خودت اينچنین نشان ندهی
اگر بدم تو ولی خوب باش و خوبی کن
حواله ام به سر کوی اين و آن ندهی
زبان و غیبت و حال دعا؟ تو حق داری
اگر دعاي مرا ره به آسمان ندهی
همیشه بند دلم را گره زدم به حسین
خدا نکرده دلم را به دیگران ندهی
م
به امید خدامن فکر میکنم بازار مدتی رو بر مدار نمادهايی که تجدید ارزیابی دارن بچرخه و اين نمادها رشدهاي خوبی بکنن و چون مجموعا نمادهاي موثره اين گروه ها ریادن شاخص هم با روند کندتر از گذشته و اهسته پیش میره و سقف اخیر شکسته میشهدر عین حال ما نمادهاي شاخص ساز خوبی هم داریم که ارزندگی واقعا بالايی از منظر بنیادی دارن که میتونن یک دوره رشد شاخص رو به گردن بن مثلا فولاد یا فخوز و شسپا و شپنا و شبریز و شراز و یک سری نماد خاص از جمله خود همین والب
در زندگی زخمهايی هست كه مثل خوره در انزوا روح را اهسته می خورد و می تراشد. اين دردها را نمی شود به كسی اظهار كرد چون عموما عادت دارند كه اين دردهاي باورنكردنی را جزو اتفاقات و پیش امدهاي نادر و عجیب بشمارند و اگر كسی بگوید یا بنویسد مردم بر سبیل عقايد جاری و عقايد خودشان سعی می كنند ان را با لبخند شكاك و تمسخرامیز تلقی كنند.زیرا بشر هنوز چاره و دوائی برايش پبدا نكرده و تنها داروی فراموشی توسط شراب و خواب مصنوعی به وسیله ی افیون و مواد مخدره ا
فقط دلم میخواد یکی بیاد بگه کات.
 
 
 
 
 
الان وقت خوابه،حرف نزن،اينقد ندو،اينقد نچرخ،دو دیقه چشاتو رو هم بذار،      کات.     بخواب دیگه
اينقد اين روزا دارم میدوم، میرم جلو،میرم پی خواسته هام، ايده ال شدم،فعال شدم،پی حرفاي چرند نمیگیرم،کم توقع،،،شاد،،،پرحرف،،،پر تحرک،،،جوری که خودمم حس میکنم دیگه نمیتونم توقف کنم و بصورت مداوم اهسته و پیوسته میرم پی خواسته هام، و چقد خوب پیش میرم،و چقدر هم بر وفق مراده شرايط
 
همه اينا به کنار،،،گاهی
 انجام پروژه  با انسیس فلوئنت گونه بندی: شبکه بندی, مقالات آموزشی ۰۵ / ۱۱ / ۱۳۹۷ 346 بازدیداحتمالا براي شما هم نقص‌ کند شدن ICEM CFD و یا لگ زدن icem پیش آمده می باشد. یا در صورتی‌که از ویندوز 10 استفاده می کنید احتمالا در آینده با اين نقص‌ رايج رو به رو خواهید شد. در اين نوشته‌علمی کارايی کرده ايم با ارائه چند راهکار براي رهايی از نقص‌ کند شدن icem به شما کمک کنیم. در پايان هم توضیحاتی پیرامون خطاي LoadLibrary failed with error 1114 ماژول Design modeler بیان کرده ايم . در حا
شبی به خواب من بیا ، براي من غزل بخوانبراي دل خوشی جان ، بیا و لحظه اي بمانبیا و مرحمت نما به قلب زار و خسته امز عشق قصه اي بساز ، مرا به هر طرف کشاناگر که خواب از سرم پرید نیست غصه ايچو بوی عشق می رسد چه جاي خواب در جهان ؟اگر که آرزو به دل ، شدم براي دیدنت امید وصل می رسد زانتهاي داستانبراي چشم من بس است ، غمزه هاي دلرباگدا به سکه اي خوش است ، چو می رسد به رايگانز رهن راه عشق نترس و شادمان بروچو ساربان عشق هست ، سلامت است کاروان" نوا " زعشق او مگ
اردیبهشت دوست داشتنی من هم اومد و تموم شد و من از هر کوی و برزنی که عبور میکنم نفس عمیق میکشم حتی بعضی وقتها حس میکنم بوی گل از یک حیاطی میاد اهسته قدم برمیدارم و از تع تع ریه هام نفس میکشم .امسال متاسفانه درختهاي نارنج شهرمون بهاره ندارن به خاطر سرما زدگی زمستون ولی خدا رو شکر برگ و بار زدن و اين یعنی سال دیگه بايد منتظر بهار نارنج باشیم. چند روز پیش که پیاده میرفتم مدرسه دخترم توی کوچه یک خونه ايی با در کوچک کرم رنگ که روش گل یاس داشت منو برد ب
توضیح :‌ منظور از Circle در کد هاي زیر کلید دايره می باشد.توضیح :‌ منظور از Triangle در کد هاي زیر کلید مثلث می باشد.توضیح :‌ منظور از Square در کد هاي زیر کلید مربع می باشد.توضیح :‌ منظور از Right در کد هاي زیر فلش سمت راست می باشد.توضیح :‌ منظور از Left در کد هاي زیر فلش سمت چپ می باشد.توضیح :‌ منظور از Down در کد هاي زیر فلش سمت پايین می باشد.کاهش ضریب تعقیب پلیسXbox One – RB(2), B, RT, Right, Left, Right, Left, Right, Left.PS4 – R1, R1, Circle, R2, Right, Left, Right, Left, Right, Left.–افزايش ضریب ت
 خزان رسید بر احوال بوستان گِریَم  چو ابر فصل بهاری در اين خزان گریمبه بینوائی بلبل به رخ نهفتن[1] گل  به هجرِ عاشق و معشوق مهربان گریمدر اين خزان به خزان دگر کشید دلم  بر اين نه ناله کنم بلکه من بر آن گریماز آن خزان که عیان[2] شد به روز عاشورا  به بوستان امامت به صد[3] فغان گریمبه حال قاسم ناشاد و نامرادی او  به فَرق شق شده اکبر جوان گریمبه آن دو دست که افتاده در کنار فرات  به آن قدی که شد از هِجر وی کمان گریمبه آن صغیر که در دامن پدر ز جفا  ز ت
▪ احیاي رزین:پس از اينکه مدتی از رزین استفاده گردید مدت تصفیه ان کم می شود و بايد عمل احیا روی ان انجام گیرد که شامل مراحل زیر می باشد.شستشوی مع که اب از کف بستر رزین به طرف بالا جریان پیدا می کند که هدف معلق کردن دانه اي رزین می باشد .تزریق ماده شیمیايی احیا کننده (هنگامی که نمک استفاده می شود تا زمانی که اب خروجی تلخ است یعنی منیزیم)شستشوی اهسته : به خاطر توزیع ماده شیمیايی در سرتاسر بستر رزین و در نتیجه تماس بهتر ماده شیمیايی با دانه هاي ر
اي پیک پی خجسته که داری نشان دوستبا ما مگو به جز سخن دل نشان دوستحال از دهان دوست شنیدن چه خوش بودیا از دهان آن که شنید از دهان دوستاي یار آشنا علم کاروان کجاستتا سر نهیم بر قدم ساربان دوستگر زر فداي دوست کنند اهل روزگارما سر فداي پاي رسالت رسان دوستدردا و حسرتا که عنانم ز دست رفتدستم نمی‌رسد که بگیرم عنان دوسترنجور عشق دوست چنانم که هر که دیدرحمت کند مگر دل نامهربان دوستگر دوست بنده را بکشد یا بپروردتسلیم از آن بنده و فرمان از آن دوستگر آست
خواهرت آمده در اين صحرا
بعدِ یک اربعین ولی تنها
خیز و بین پیکر کبودم را
صورتم مثل مادرم زهرا
 
اين چهل روز قوتمان غم شد
هرچه شد جرعه جرعه، کم کم شد
قامت خواهرت ببین خم شد
خواهرت کوه صبر و ماتم شد
 
 
لحظه هاي غروب یادم هست
بارش سنگ و چوب یادم هست
ناله هاي تو خوب یادم هست
به تنش پا نکوب . یادم هست
 
تو زمین خوردی آسمان افتاد
از تنت نیزه ی سنان افتاد
خاتمت دست ساربان افتاد
شعله بر خیمه ی ن افتاد
 
بین اين مردمان خدا گم شد
عزت و احترام ما گم شد
دخت
امروز نهم آذر 96 استاد حبیب الله چايچیان دار فانی را وداع گفت.از کودکی عاشق شعرهايش بودم.به ویژه شعر آمدم اي شاه پناهم بدهو شعر شب عاشورا.خدا رحمتش کند.
امشب شهادت نامه‌ی عشاق امضا می‌شود
فردا ز خون عاشقان اين دشت دریا می‌شود
 
امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می‌شود
 
امشب صداي خواندن قرآن به گوش آید ولی
فردا صداي الامان زین دشت برپا می‌شود
 
امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدايا بسترش آغوش صحر
 لینک‌هاي خرید و دانلود قانونی:۴۰۰۰ تومان | ۷۴۷ مگابايت | کیفیت 480p۴۵۰۰ تومان | ۱/۱۴ گیگابايت | کیفیت 720p۵۰۰۰ تومان | ۲/۰۸ گیگابايت | کیفیت 1080p۶۰۰۰ تومان | ۲/۸۶ گیگابايت | کیفیت HQ_1080p۱۰۰۰۰ تومان | همه کیفیت‌ها نام فیلم: تمرین براي اجراسال ساخت: ۱۳۹۴سال اکران: ۱۳۹۵تاریخ انتشار در شبکه نمايش خانگی:۱۳۹۸/۰۷/۲۳ژانر: اجتماعیمدت زمان: ۹۵ دقیقهصاحب امتیاز: مؤسسه هنر اولنویسنده، تهیه‌کننده و کارگردان: محمدعلی سجادیبازیگران:میکائیل شهرستانی، مهدی
نقل است ساربانی در آخر عمر خود، شترش را صدا می‎زند و به دلیل اذیت و آزاری که بر شترش روا داشته از شتر حلالیت می طلبد. یکايک آزار و اذیت‎هايی که بر شتر بیچاره روا داشته را نام می‎برد. از جمله؛ زدن شتر با تازیانه، آب ندادن ، غدا ندادن، بار اضافه زدن و …. همه را بر می‎شمرد و می‎پرسد آیا با اين وجود مرا حلال می‎کنی؟شتر در جواب می‎گوید همه اينها را که گفتی حلال می‎کنم، اما یک‎بار با من کاری کردی که هرگز نمی‎توانم از تو درگذرم و تو را ببخشم.سارب
بر تخت جم که تاجش معراج آسمان استهمت نگر که موری با آن حقارت آمدگل پسر و من همچنان بر سر انجام تکالیف جنگ داریم ، نشانه دال را گاهی رو به آسمان مانند هفت، گاهی رو به زمین مانند هشت گاهی بلعکس و گاهی شبیه نعل اسب می نویسد و خلاصه هر روشی جز روش ادم گونه راست به چپ و از بالا به پايین را براي نوشتن سرمشق ها به کار می گیرد.دو ساعت تکالیفش طول می کشد و بعد عین رها شده هاي زندان بالا و پائین می پرد.کاردستی چراغ عابر را با هم درست کردیم با رول سفره یکبار
داستان کوتاه و زیباي پیرمرد تنها و منتظر :پرستار بیمارستان، مردی با لباس ارتشی با ظاهری خسته و مضطرب را بالاي سر بیماری آورد و به پیرمردی که روی تخت دراز کشیده بود گفت:قربان پسر شما اينجاست.»پرستار مجبور شد چند بار حرفش را تکرار کند تا بیمار چشمانش را  اهسته باز کند. پیرمرد به سختی چشمانش را باز کرد و در حالیکه بخاطر سکته قلبی درد می کشید، جوان یونیفرم پوشی را که کنار چادر اکسیژن ايستاده بود دید و دستش را بسوی او دراز نمود و سرباز دست زمخت او
+تو زندگیم هیچ وقت انقدر حس پاستوریزگی نداشتم که امروز داشتم . وقتی که از دکه ی جلوی دانشگاه در حالی که بیست تا شايد پسر همه نوبتی چند نخ سیگار میگرفتن و من و میم! اب پرتقال و تیتاب شکلاتی خریدیم بین اون جمعیت . :) خلاصه که تو زندگیم به اين اندازه حس پاستوریزگی نداشتم! البته شايد اشتباه کردیم و نبايد میرفتیم از اونجا میگرفتیم . اما واقعا سلف و غذاخوری و بوفه نسبت به اون ازمايشگاه و کارگاهمون دور بود . مام که خسته .+ برق دوست داشتنی . واقعیت
/مترسک قصه/مترسک تنهايی ها چرا غمزده ايدر میان شب روز چرا تب زده ايچرا قصه ی اينجا تبی مفرد داشتبا فعلو مضارع غمی مبهم داشتروی شاخه هاي فردا برگی از پائیز بودقصه از اول خط برگ ریزان تب جالیز داشتآدم برفی هم مثل اين شعر غم فردا داشتکوچه ی شب زده در تاریکی قصه ی مردنو مرگو تب پائیز داشتحسام الدین شفیعیان/قصه شب/منو ماه و قصه شبو شب زده باز تنهائیمدیوار شهر بلند ما چقد کوتاهیمشبو خط شکستن به صبح باز ما را ببرد با خود بی من زخودیمن خود خود شکن از خ
خداوند بزرگ آن زمان که دست به آفرینش جهان زد یک قانون اصلی را مد نظر داشت و آن نظم بود ، نظم . او همه کائنات را از روی نظم و با تقدیری معین آفرید ولی نخستین چیزی که قلم آفرینش دست به نوشتن آن زد ، شب قدر بود یعنی همان شبی که تقدیر همه کس و همه چیز در آن مشخص می شود و همه امور جهان در آن شب تنظیم می گردد. و حالا اين سوال پیش می آید که مجری امر چه کسی بايد باشد. همه چیز به اين سخن بزرگ بر می گردد که : هیچ گاه زمین از حجت الهی خالی نخواهد ماند پس زمانی که د

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها