نتایج جستجو برای عبارت :

تو بخواه تا من عاشقی کنم

چند روزه پیش توی چگونه ی نماز خوب بخونیم پناهیان ی چیز جالب شنیدم نمیدونم نمازو قبول داری یا ن اما مهم نیس میگفت دعا کنید خصوصا بعد از نماز نماز میخونی خدا میگه خب حالا دعا کن ببینم چی میخوای .میگفت بعد نمازت خدا میگه خب حالا تو بخواه تا من اجابت کنم و تو یهو پا میشی میری . واقعا خودمون بودیم چ حالی بهمون دست میداد . ؟؟ بیخیال میخواستم اینو بگم . از خدا خیلی چیز بخواه حتی بند کفش تو هم از خدا بخواه .
 دانلود رمان فوق العاده جذاب تو بخواه تا من عاشقي کنم به قلم فاطمه و زهرانوع فایل : PDFقیمت خرید : 12000 تومانبرای خرید بر روی لینک زیر کلیک کنید.بعد از پرداخت فایل بصورت اتوماتیک شروع به بارگیری خواهد کرد. جهت خرید کلیک کنید
نه آب خواهد  شد پیش از رسیدن به آن دل زیبانه یخ خواهد زد که خدای نکرده سرد کند تو رازیباست ! از آسمان می بارد و تماشاییستزیباست عشق و عشق اوج زیباییستوقتی تو را می نگرم زنده می شومدر راه دیدن تو هزاران بار با اشتیاق جان می دهمدر هر نفس هوای تو را می دهم درونتو آسمانی و بالا و من زمین و دوناز آسمان می چکد دانه دانه عشق و برف به روی خاکدیوانه گشته ام از این همه خوبی پاکگر اشتباه می کنم گاهگاهی به راه عقل من را ببخشمن عقل را به راه عشق تو نیست کرده
برای فرمانده قلبم.#زهرا_میرزائیشهید چمران عزیزتر از جانم، ضجه ها و گریه های این چریک، بعد هر نماز صبح، برای رسیدن به تو، کی با پرواز روحم، به پایان خواهد رسید؟آقا مصطفی، این چریک بی تو دیگر توانی ندارد. ای جانانم، از خدا بخواه تا بانو را از این دنیای بد ببرد.شهید چمران عزیزتر از جانم، تو را به مهدی فاطمه (س) قسم می دهم دستان مرا بگیر تا مرگم شهادت باشد.شهید چمران عزیزتر از جانم، ای فرمانده قلبم، از خدا بخواه تا این چریک را شهید کند.bigharareparv
زادمردی چاشت-گاهی در رسید. / در سرا عدل سلیمان ، در دوید. رویش از غم زرد و هر دو لب کبود / پس سلیمان گفت : " ای خواجه چه بود؟" گفت : " عزرائیل در من این چنین / یک نظر انداخت پر از خشم و کین" گفت: " هین اکنون چه می خواهی بخواه" / گفت : "فرما باد را ای جان پناه تا مرا زین جا به هندستان برد / بو که بنده کان طرف شد جان برد." نک ز درویشی گریزانند خلق لقمه حرص و امل ، زآنند خلق ترس درویشی مثال آن هراس حرص و کوشش را تو هندستان شناس باد را فرمود تا او را شتاب /
گاهی نمی شود كه نمی شودمی خواهی و نمی شوددوست داری و نمی شودحتی عاشقي و نمی شودهمان روز كه می بینی دیگر  نیست نگاه مشتاقی روی صورتشهمان دم كه می فهمی دیگر نیست شاد كردنت دغدغه اشبی تو خندیدن را یاد گرفته و تو بی او ماندن را نیاموختیمی شكند دلت در سكوت  و تو چه خوب می شنوی صدای شكستنش رامی بری و بریدن چه سخت است در عین عاشقيمی روی و رفتن چه سخت است با حال عاشقيعادت به تنهایی نداری و تنها می شویچه می كند گردش این چرخ گردونچرا فراموشم نمی شود حرفه
مرحوم آیت الله العظمی اراکی از آیت الله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی رضی الله عنه (صاحب فتوای معروف تنباکو، وفات 1312 ه. ق) نقل کرده است: من برای زیارت مرقد امام حسین علیه‏ السلام از سامرا به کربلا روانه شدم؛ در مسیر به یکی از طوایفی که در آن‌جا ست داشتند رسیدم.  رئیس طایفه به من احترام شایانی کرد. در این میان، زنی نزد من آمد و گفت: السلام علیک یا خادم العباس»؛ سلام بر تو ای خادم عباس! من از سلام کردن آن زن تعجب کردم. از رئیس طایفه پرسیدم: ای
حضرت سجاد(ع) به مردی که از خداوند می خواست به او صبر بدهد، فرمود: ای مرد، این چنین نگو بلکه از خداوند عافیت بخواه و هرگاه عافیت داد، سپاسگزار باش زیرا شکر بر عافیت از صبر بهتر است. رسول خدا(ص) می فرمود: اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ الْعَافِیَةَ وَ الشُّكْرَ عَلَى الْعَافِیَةِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ ؛خدایا، از تو عافیت وشکر بر عافیت را در دنیا وآخرت خواستارم. 1 1 .مشکاه الانوار،ص258.
دختر گلم امروز قرار بود دیکته داشته باشیم که این آلودگی ها باز هم باعث شدند تا مدرسه تعطیل شود.پس حتماً در منزل دیکته تا درس چوپان را تمرین کن البته به یکی از روش های زیر:کلمات مهم را بخش کنکلمات مهم را صدا کشی کنبا کلمات مهم داستان بسازبا کلمات مهم جملات خنده دار بنویسبرای کلماتی که یادگیری آن برایت سخت است نقاشی بکشاز والدینت بخواه تا بازی کلمات با حروف بهم ریخته را با تو انجام دهندبه دیکته های قبلی خود نگاه کن و یکبار از روی آن ها روخوانی
حدیث روز/ شفاعت حضرت زهرا(س) از شیعیان در روز قیامت چگونه است؟ از طرف خداوند رئوف ندا مى رسد: اى حبیبه و فرزند رسول من از من بخواه تا عطا نمایم، شفاعت كن تا من بپذیرم، به عزت و جلال خودم كه امروز ظلم و ستم هیچ ستمگرى از نظر من محو نخواهد شد. مشرق - شیخ صدوق در كتاب امالى از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت نموده است : هنگامى كه روز قیامت فرا مى رسد دخترم فاطمه در حالى مى آید كه بر یكى از ناقه هاى بهشتى سوار است و از دو پهلوى آن ناقه حریرهاى بهشتى آو
سلام. خوب هستید عزیزان؟ امیدوارم حالتون خوب باشه. دیگه کم کم تابستون به سرازیری افتاد و رختشو داره می بنده. فردا هم تولد منه و باز تکراری دوباره.! تولدم مبااااااااااارک با آرزوی سعادت و سلامتی برای خودم در این روز زیبا سه چهار تا از دوستام دمشون گرم یادشون بود و تبریک گفتن بهم. به یکی از دوستام گفتم حامد جان دمت گرم.تبریک بدون کادو که حال نمیده. گفت میلاد تو جون بخواهکی هست بده. یه عکسی دیدمیاد زمانی افتادم که خودم رفته بودم تنهایی یه
عف عف عف همی زند اشتر من ز تف تفیوع وع وع همی كند حاسدم از شلقلقیوع وع وع چه گویدم طفلك مهد بسته رادق دق دق همی رسد گوش مرا ز وق وقیقو قو قوی بلبلان نعره همی زند مراقم قم قم شب غمان تا به صبوح ساقییتن تن تن ز زهره‌ام پرده همی زند نوادف دف دف از این طرب پرده درد ز رق رقیگل گل گل شكفت و من بلبل بینو ا شدمغل غل غل همی زنم در چمنش ز وق وقیجم جم جم ز جام جم جمجمه مرا نواكف كف كف مرا مده در ظلم عشقشقیدم دم دم همی دهد چون دهلم هوای اوخم خم خم كمند او می‌كشدم
به تو می‌اندیشمای سراپا خوبیتک و تنها به تو می‌اندیشمهمه وقت.همه جا.من به هر حال که باشم به تو می‌اندیشمتو بدان،این را تنها تو بدانتو بیا،تو بمان، با من تنها، تو بمانجای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتابمن فدای تو به جای همه گلها تو بخنداینک این من که به پای تو در افتاده‌ام بازریسمانی کن از آن موی درازتو بگیر.تو ببند.تو بخواه.پاسخ چلچله ها را تو بگو.قصه ابر هوا را تو بخوان.تو بمان با من تنها تو بمان.در دل ساغر هستی تو بجوش.من همین یک نفس
شعر حیف از آن جوانی امبازی این چرخ و فلک، دهر و زمان پرکلک،ازمن ستاند بال و پرک،حیف از آن جوانی امرفت به باد غرور من، گشته فنا سُرور منشرم از این حضور من،حیف از آن جوانی اماز سر عقل عبـور من، بی گَزَک آن مرور منهَتک به این شعور من،حیف از آن جوانی امنیست دگر تاب و توان، بسته شده قفل زبانتا بی کِی مُهر بر این دهان،حیف از آن جوانی امبسته دو دست و بال من‌، وااسفا به حال کنکو دگر قیل و قال من، حیف از آن جوانی امنیست مجال صحبتم، از عملم به حیرتماز رو
ﻫﺮ ﻛﺎر ﻋﻈﻴﻢ و ﺷﮕﺮفی، اگر خداوند اذن دهد ﺷﺪنی اﺳﺖ. ﺣﺮﻛﺖ ﻛﻦ. درﻣﺴﻴﺮ انجام اعمال صالح و مغلوب ساختن دشمنان اسلام ناب، ﺑﺎ اﻳﻤﺎن ﺣﺮﻛﺖ ﻛﻦ. با انگیزه و قدرتمندانه در مسیر سرافرازی نظام اسلامی در ابعاد مختلف مخصوصا اقتصادی تلاش کن. ﻋﻈﻴﻢﺗﺮﻳﻦ ﭘﺮوژهﻫﺎی ﻋﺎﻟﻢ، در ﻛﻨﺎر خداوند ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ. ﻓﺘﺢ ﻗﻠﻪﻫﺎی ﻋﻈﻴﻢ در ﻛﻨﺎر خداوند، ﺷﺪنی اﺳﺖ.ﻋﺰت و اﻓﺘﺨﺎر در ﻛﻨﺎر او از آن مومنان است. ﺑﻪ او اﻳﻤﺎن داﺷﺘﻪ ﺑﺎش. در ﻛﻨﺎر او
دلنوشته خانم عارفه وحدتی : یا امام غریب سلام ای پناه دهنده خستگان سلام ای کسی که هیچوقت دوستدارخودت تو نا امید نمیکنی سلام یا امام رضا دلم گرفته خیلی از زمانه تو خواب بهم گفتی از رحمت خدا نا امید نشم نشدم ولی بی قرارم نمیدونم میدونم شاید کاری بدی میکنم که بی قرارم یا امام رضا نور خدا رو بدلم بتابون از خدا بخواه صبرمو در مقابل تقدیرش زیاد کنه تا بی طاقت نشم نا امید نشم یا امام رضا تو میدونی که غیر از تو وخدا هیشکیو ندارم امیدم به شماست که پیش خد
اینکه عروسی‌میشه گرفت یا نه اینکه لباس عروس کنار شادی بقیه میپوشم یا اینکه یه شادی تک و تنهاست کنکور ارشد با این همه تاخیر چه قدر خوبه چه قدر نابود اینکه این مسیر چرا با این همه محبت یه جاهای مهمی اش میلنگه که نمیزاره این شادی اونقدر که شایسته اش به دلم بچسبه اینکه تو هیچ‌کدوم از اینا نه اونقدر برات مهمه نه اونقدر دغدقه است خودش خیلی سخته ولی زندگی همینه زندگی همیشه همین بوده و امید داشتن بیخیال نشدن تا لحطه آخر تلاش کردن از خدا خواستن خواس
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ یُبَیِّنْ لَنَا مَا لَوْنُهَا ۚ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِینَ (69) گفتند: از پروردگار خود بخواه كه براى ما روشن سازد رنگ آن چگونه باشد؟ گفت: خداوند می‏گوید: گاوى باشد زرد یكدست،كه رنگ آن، بینندگان را شاد و مسرور سازد.» قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ یُبَیِّنْ لَنَا مَا هِیَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَیْنَا وَإِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَ
روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید.حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند.روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد.به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند.حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب هم به او بدهید. حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی.ولی ه
ئەگەر ووتیان عاشقي چیت منیش دەڵێم: من عاشقي ئەسپێکی یاڵ درێژی تارماوی ڕەشم تا ئەرزی نێشتمانی سەرتاسەر پێببڕم من عاشقي گورگێکی چاونەترسی تەنیام لە گۆپکی بەرزە تەپان بە شاخ وداخ بەناڵەو خەم بلورێنێ، ئەوجا بە نووزەی شمشاڵی گەروی دڵی شۆفارە سەگان بهەژێنێ من عاشقي تانجیەکی پڵنگ ئاسا هەڵمەت بەرم بۆ نێچیری سمۆرە چاوزیتەڵە چڕنۆک تیژەکان بە بناری چاڵی چاڵەوان لەنگەر گرێ من عاشقي هەڵۆیەکی بەرزەفڕی چنگ چڕم بە مایلی عاسمانان بە ئاماژەی تیژی چاوا
سلام ، یسال بزرگتر شدم 
یک سال
پیرتر شدم
تولد عمیقی نبود
ولی خداکنه ساله خوبو عمیقی باشه
با پسری آشنا شدم فقط کافیه ازم خوشش بیاد
من که عاشقش شدم
نمیتونم بگم عشق ولی دقیقا همون لعنتی ایه که کم بود تو زندگیم
به عنوان آرزوی امسالم دعا میکنم و از خدا میخوام که پسره ببینتم و عاشقم شه 
خیلی دوسش دارم لعنتی 
همین
منو تاحالا اینطور عاشق دیده بود کسی؟
نچ
خواهش میکنم منو بخواه محمد رضا
جون میزارم واست 
خدایا توروخدا همین یه آرزومو براورده کن و یکاری
امروز تولد توست و تو در روزی دیگر دوباره متولد شدی
امروز تولد گذشته توست،تولدی كه با ان به زمین رسیدی و بابای من شدی
امروز در سال پیش نشانه فرستادی برایم،امسال در این روز اتفاقی برایم بخواه كه چون نشانه ات زیبا باشد و پر از خوشبختی
امروز كه از دور یا شاید همین نزدیكی در دنیایت مرا می نگری،برای دنیایم دعا كن و برای من در دنیایت ،و برای تمام دنیاهایی كه آخرتشان ناپیداست ،دعا كن،دعا كن كه دلسپرده به دل باشم و باشی، كه سر سپردگی سر را ،راه را به ب
آقا سلامت می کنم
مولای ما، آقای ما، آرامش قلبهای ما
ای ساقی مستهای ما، آقا سلامت می کنم
ای مهدی صاحب زمان، ای نور تو در هر مکان
ای به فدایت سر وجان، آقا سلامت می کنم
ما جملگی حسرت کشان، بر جلوۀ گشته نهان
ای خال هاشمی نشان، آقا سلامت می کنم
مستان عشق شیعگی، یزدان نمایند بندگی
ای شیعه را رخشندگی، آقا سلامت می کنم
دل را به نامت می کنم، آن دل مکانت می کنم
جان را فدایت می کنم، آقا سلامت می کنم
شوری بود در این سرم، بر شیعگیت مفتخرم
ای مایۀ لطف و کرم، آ
 
یکنفر در فکر آزار من است
ضربه ای بر جسم بیمار من است 
جرم من جز عاشقي آیا چه بود
کاو پی فرمان احضار من است؟
خواب دیدم  روح گرم سرنوشت
در پس پرده،  نگهدار  من است 
رفتنم  در کودکی شد آرزو  
مرگ تنها چاره ی کار من است
خوانده ام ان عبادی لیس لک (۱)
ماه من، این جزو  اذکار من است 
دل به دست عاشقي دادم که او
تا خدا هست و جهان ، یار من است 
(۱) . إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَكَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ وَكِیلًا »
 طارق خراسانی 
 ۱۷ خرداد
((ابوهاشم جعفرى )) مى گوید: از تنگى و فشار زندان و دشوارى كُند و زنجیر (كه در زندانهاى بنى عبّاس مبتلا بودم ) به امام حسن عسكرى (علیه السلام ) شكایت كردم ، در نامه اى براى من نوشت :((تو همین امروز ظهر، نماز ظهر را در خانه خودت مى خوانى )).همانگونه كه فرموده بود، هنگام ظهر مرا از زندان آزاد كردند و نماز ظهر را در منزل خودم خواندم و من از نظر مخارج زندگى در فشار و تنگدستى بسر مى بردم و مى خواستم در نامه اى كه براى آن حضرت نوشتم ، از او بخواهم كه كمك مالى ك
میگویند شب برای استراحت است بدون فکر و خیال اما کجای کارند که شب ها فقط برای دلتنگی های زیاد است . دلتنگی هایی از جنس عاشقي یا محبت . هر لحطه نگاهش در نظرت خواهد آمد . بغضی عمیق گلویت را می فشارد که گویی قرن هاست عاشقي . در فکرش آنقدر فرو میروی که در کوچه پس کوچه های عاشقي ات گم میشوی . در تمام دوستت دارم هایش . در تمام عاشقي هایش . در تمام محبت هایش . در آخر به این فک خواهی افتاد که او کیست ؟ فرشته ای از سرزمین نقره ای یا خدایی که در قالب
آهنگ لیلا حسام الدین رضایی اهنگ لیلا جان حسام رضایی دانلود از لینک زیر http://uupload.ir/filelink/w3JKK0SS2jOt/4mbq_leyla_jan_hesamodinrezae.mp3 متن آهنگ لیلا حسام الدین رضایی #دانلود#آهنگ#لیلا#جان#حسام#الدین#رضایی لیلا جان عشق تو ریشه به جونم کرده لیلا جان عشق تو منو دیوونه کرده لیلا جان عشق تو خوره به جونم کرده لیلا جان عشق تو منو دیوونه کرده کعبه ی قلب من نگاه مست تویه تو ازم جون بخواه عمرم تو دست تویه حسام الدین رضایی لیلا جان عشق تو منو هوایی کرده
سلام خدای مهربانم !خدا جون میدونم که خوب میدونی دردم چیه ، غصه ام چیه ، گریه و گلایه ان چیه آره شما همه چی رو میدونی آخدا شما از آینده هم خبر داری .آخدا ! دیگه صبرم سر اومده ، طاقت ندارم ، تحمل ندارم خدایا تو که میدونی من چقدر دوستش دارم ، آخدا شما از دلم خبر داری که چه غوغاییه .خدایا ! من هیچکس رو جز شما ندارم که باهاش درد دل کنم بگم یه دختره رو دوست دارم دختره لطیف تر و پاک از فرشته های تو بهشتت هست  آخدا شما که اون بالا داری بدبختیای م
خدایا اول از همه ازت تشکر میکنم تشکر برای اینکه حواست بهم هست حتی تو اوج سختی ها و نا ملایمات زندگی .خدایا ممنونم واقعا ممنونم .خدایا میدونم هر اتفاقی که برام افتاده خودت بودی بالای سرم بودی.خودت خواستی اینطور بشه تو شاهد همه صحنه ها و لحظات زندگیم بودیخدایا به لطف خودت تمام روزهای سختمون تمام شد و ما تقریبا سربلند بیرون اومدیم خودت تو قرآن گفتی " الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون اولیک علیهم صلوات من ربهم و رحمه،
در آخرین لحظات عمر پیامبر (ص)، علی (ع) نزد او آمد و رسول خدا (ص) رازی طولانی را با او در میان گذاشت و پس از آن بیماری‌اش شدت یافت و به علی(ع) فرمود: سرم را در دامان خود قرار ده، زیرا فرمان الهی رسیده است، هرگاه روح از بدنم مفارقت کرد آن را با دست خود برگیر و بر صورت خویش بکش و آن‌گاه مرا رو به قبله نما و تجهیز کن و قبل از همه مردم بر بدنم نماز بگزار و تا پیکرم را در خاک نهان می‌سازی، از من جدا مشو و از خدای متعال یاری بخواه» بعد از رحلت پیامبر (ص)، در

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

بچه دار شدن من بازاریابی و فروش تنهایی و سکوت