نتایج جستجو برای عبارت :

حاج بابا خان اسکندری

کوروش:داداش بیا یه امروزو امتحانو ول کن من:بابا من که فقط توی روزای امتحان اینجوریم کوروش:بابا مدرسه ی ما که کل سالو داره امتحان میگره _باشه بابا به خاطر تو شبو بیدار میمونم کوروش:حله پاشو بریم یه حالی کنیم _حاااال؟ کوروش:بابا منظورم اینه که الان من و تو پاشیم بریم خیابون نسترن سر زمین باهاشون بازی کنیم __حله بابا پایم من وکوروش هردومون با هم شروع کردیم به رفتن سمت خیابون نسترن وسط راهم دایسادیم دم یه تلفن عمومی تا یه زنگ به مامانم بزنیم اجازه
با پدرم جدول حل میکردم که گفتم : پدر نوشته دوست, عشق , محبت و چهار حرفیه.اتفاقا" دو حرف اولشم در اومده بود , یعنی ب و الفیه دفعه پدرم گفت فهمیدم عزیزم میشه بابابا اینکه میدونستم بابا میشه ولی بهش گفتم نه اشتباههگفت ببین اگه بنویسی بابا عمودیشم در میاد . . تو چشام اشک جمع شده بود و گفتم میدونم میشه بابا ولی .اینجا نوشته چهار حرفی، ولی تو که حرف نداری .
امروز در تاریخ ۱۳۹۸/۴/۱۹ بعدازظهر رفتم پایین یه سری به گنجشکم بزنم دیدم در قفس نیست گفتم فک کنم بابا آزادش کرده گفتم بابا گنجشکمو تو آزاد کردی ؟بابا گفت من گنجشک آزاد!!من کهخواب بودم. رفتیم کنار قفس بابا گفت نکنه گربه خوردش بعد یه کمی آن طرف تر یه آثاری از مرغ تخم گذار بود .مرغه از لونش آمده بود بیرون .یعنی کار اون بوده؟ بابا گفت آره کار خودشه بزار ببینم مطمعن شم رفت دید بله مرغه داره برا خودش میگرده ویه آثار پر گنجشک کوچلو کنار نوکشه و اینطوری
به نام خدا ناهار استانبولی پلو درست کردم. ددی گفت نمی خورم. هر چی تلاش کردم، افاقه نکرد. تهش ظرف غذا رو دادم دست زهرا گفتم بده بابا، زهرا ظرف غذا رو گذاست جلو بابا و گفت بخوره. اونجا بود که من به زهرا ایمان آوردم. چون بابا غذاش رو کامل نوش جان کرد. 
از مفاخر مرند بابامرندی افلاکی دَدَه، مؤلف مناقب العارفین، از بابامرندی که در آناطولی در دربار سلجوقیان نفوذ بسیاری داشته، نام برده است. بابامرندی، چنان‌که از نامش برمی‌آید، منسوب به باباهایِ آذربایجان بوده؛ و براق بابا نیز که در پایان همین قرن، در دوره ایلخانیان، کم و بیش نقش ی ایفا می‌کرده ظاهراً منسوب به این گروه بوده است.از دیگر بابایان مرند میر قلیج بابا دوره صفوی مدفون در یکانکهریز وحسن بابا جد میر قلیج بابا مدفون در کوه کمر
شب یلّدا آمد بدون تو بابا جان دومین سال هست كه شب یلّدا نداشتی و دومین سال هست كه بدون تو یلّدایی نیستسالها دور از وطن بودم و شب های طولانی امد و رفت و من هیچ از این شب های یلّدا متوجه نشدم بجز این ٢ سالی كه پدرم شب یلّدا نداشت با خانواده بابا جان نیستی ولی یاد و خاطراتت همیشه هستبابا جان نیستی ولی با دیدن فیلم هایی كه از خود گذاشتی همیشه و همه جا در كنارم حست میكنیم روحت شاد و یادت همیشه گرامی بابا جان arash     21/ 12/2013
بسم الله الرحمن الرحیم روضه حضرت رقیه سبک زمینه بابا کجایی آروم ندارم نقش زمینم چشمام سیاهه بابا چه جوری تو رو ببینم خاکیه چادر میسوزه معجر با خاک عجینم با تن خسته بیمارم خسته ام چو زهرا دس به دیوارم خسته ام برا عمه من سربارم خسته ام نگام نکن از رو نی ها دستمامو سنان داره میبنده نگام نکن از رو نی ها بهم حرمله داره میخنده امان از این زمون بابا پیشم بمون واسم روضه بخون2 گل سر نیست ولی موی سرم هست بابا جای شلاق به روی کمرم هست بابا مث مادر جای سیلی
درحالی که دارم به آهنگ without you Avicii گوش می کنم به حسهایی که دارم فکر میکنم، به کارهایی که بنظرم درسته الان انجام بشن ولی تواناییش رو ندارم . به اینکه فکر میکنم بابا حس میکنه ما هنوز اونقدر بزرگ نشدیم که بدون اون بتونیم گلیم مون رو از أب بکشیم. به اینکه چرا شرایط باید جوری پیش بره که بابا مارو برسونه دوراهی تا به سرویس برسیم. چرا باید بابا و ماما بهمون پول سرویس رو بدن. و این سوال تکراری که آیا به اندازه ی کافی از خدمات بالا استفاده نکردم؟ و جواب
بابا خدا از قطار هم بزرگتره ؟ حتی از اتوبوسم ؟ حتی از باباهاااا؟؟؟ (این سوالات گهربار رو وقتی پرسید که توی قطار تهران به قم بودیم و مبهوت عظمت قطار شده بود .) بابا وقتی ریش نداشتی اسمت چی بود ها ؟ دختر بودی یا پسر ؟ اسمت بابا ستار بود ؟ بابا از وقتی ریشت رو کوتاه کردی شبیه ستاره شدی . (عطف به جمله ی روز قبل خودم : ریشم خیلی بلند شده بود و رفتم کوتاهش کردم خیلی یه دفعه صورتم سبک شده بود گفتم قبل اصلاح عبدالستار بودم الان شدم ستاره .
۱-خیلی از دخترا و شاید هم پسرا می گن خونه بابا راحت تره ! خوب حتما همینطوره خونه بابا مسئولیت کمتره، لازم نیست نگران دخل و خرج باشی به قول ما نمی فهمی نونت از کجا میاد گوشتت از کجا؟ به نظرم این بیان ناشی از نگاه به ازدواج و هدف از اون داره ، ازدواج یه میدونی میشه برای ادم تا میزان رشد و توانایی های خودش رو بسنجه و ببینه چند مرده حلاجه، مسیری میشه برای اینکه بر توانایی های خودش بیفزاید. خیلی وقتها دخترایی رو می بینی که تو خونه بابا خیلی به چشم نمی
سلام بابا جونم.بابا جونم فردا 15 فروردین 98 دقیقامیشه 21 سال که دیگه تو جمعمون نیستی
بابا. یه جور عجیبی تو رو کم دارم. جای خالی تو، تو هر گوشه ی خونه خودشو نشون می ده. دلم برا صدات، برا مهربونیات، برا اخبار گوش دادنات، برا وقتی اسمم و از زبون تو می شنیدم، برا صدای پات ک با همه ی صدای پاهای دیگه فرق داشت تنگ شده.دلم برا خنده هات تنگ شده. دلم برا جدول حل کردنامون تنگ شده. بابا دلم خیلی تنگ شده. دلم خیلی تنگ شده. بابا نبودنت فقط تو روز پدر نیست ک حس می شه، انگار دلم شکستنی تر شده بعد تو. همه ش بهت فکر می کنم، تو هر دستی، تو هر لطفی،
کاناپه کنار تلویزیون بوی عطر بابا را گرفته . زانوهایم را جمع کردم و خودم و کتاب جدیدم را توی آن یک ذره جای کنار شومینه جا دادم . عطر بابا دوره ام کرده و احساس امنیت میکنم . انگار که توی بغلش نشسته باشم . خیلی وقت است که میخواهم با بابا حرف بزنم . راجع به همه چیز . راجع به خودم . درس هایم .برنامه ای که برای شغل توی ذهنم جرقه زد . راجع میم و این رابطه احمقانه ای که دارم داخلش دست و پا میزنم .  بابا تنها کسی است که میفهمد . بقیه همه متهمم میکنن
چرااز محفل ما ای پدر عزم سفر کردی چراازدوری رویت مرا خونین جگر کردی رقیه دخت شاه دین شبی در شام غم افزا زهجر باب خود گشتی بسی درشیون وغو غا سرشک ازدیدگان جاری همی نالید ومی گفتا که ای بابا ی مظلومم بکوی که گذر کردی -------چرا از محفل ما ای پدرعزم سفر کردی --------------------- یتیمم در بدرگشتم همی نالم زهجرانت بیا بابا دم دیگر مرابنشان بدامانت کجا رفتی توای باباسر وجانم بقربانت زما افسردگان بابا چرا قطع نظر کردی -----------چرااز محفل ما ای پدر عزم سفر کردی
جنازه ای را بر راهی می بردند. درویشی با پسر برسر راه ایستاده بودند . پسر از پدر پرسید که بابا در اینجا چیست؟ گفت: آدمی. گفت کجایش می برند؟ گفت: به جایی که نه خوردنی و نه پوشیدنی. نه نان و نه آب. نه هیزم . نه آتش. نه زر. نه سیم. نه بوریا . نه گلیم . گفت: بابا مگر به خانه ما می برندش؟ !!
سلام بابایی .بابا باورت میشه؟داره سالگرد رفتنت میرسه.وای بابا من چطور باور کنم 22سال نبودنتو 22سال بابا اخ که چقدر دلم میخواد داد بزنم صدات کنم بگم بابااااااااااحیف.حیف که واسه همیشه یه حسرت بزرگه توی وجودمه توی قلبمهباورت میشه بابا هنوز باور نکردم؟نمیخوام باور کنم که نیستی بابا بدون تو همه چی سخته حتی نفس کشیدن . بابا  پشتم خالیه یه تکیه گاه میخوام که پشتمو بگیره.بابا تو رو میخوامخدایا چقدر سنگدلیبابا دارن روزا میگذرن بدون تو من هر رو
حرف از وصیت های آخر میزنی بابااز پیش زهرایت کجا پر میزنی بابا این لحظه ها یاد گذشته کرده ای انگارحرف از وصیت های مادر میزنی بابا دل شوره داری ، از نگاهت خوب می فهممداری گریزی به غمِ در میزنی بابا زهرای تو پشت و پناه حیدر تنهاستهرچند حرف از زخم بستر میزنی بابا یک روز می بینی مرا بین در و دیواریک روز می آیی به من سر میزنی بابا گفتی که خیلی زود می آیم کنار توپس لحظه ها را می شمارد یادگار تو مبع : سایت بیوته
بابا داشت رومه می‌خواند.بچه گفت: بابا بیا بازی!بابا که حوصله بازی نداشت،یک تکه از رومه که نقشه دنیا بود را،تکه‌تکه کرد و گفت :فرض کن این  پازله… درستش کن! چند دقیقه بعد بچه درستش کرد.بابا با تعجب پرسید:تو که نقشه دنیا رو بلد نیستی! چطور درستش کردی؟! بچه گفت: آدمای پشت رومه رو درست کردم. دنیا هم خودش درست شدآدمای دنیا که درست بشن… دنیا هم درست می‌شه…منبع: http://majid-talebi.blogfa.com/
چهارشنبه شب دلو زدم به دریا و به بابا گفتم، برعکس پیش بینی همه مون بابا بغلم کرد و گفت ایرادی نداره پنجشنبه لحظه ی افطار مامان اومد پایین و گف بابا با خواستگاری موافقت کرده تمام دیشبو تا صبح ذهنم داشت خیالبافی میکرد، تمام دیشبو تا صبح با عکسای مرتضی قصه نوشتم تو ذهنم، تمام دیشبو تا صبح تو خیالم با مرتضی عشقبازی کردم دم صبح وضو گرفتم لای قرآنو باز کردم، اول صفحه نوشته بود: آیا ندیدید که خدا رام گردانید برای شما انچه در آسمانهااست و آنچه در زمی
نرو ای همدم تنهایی بابا، مادر می شود بعد تو بابا، تک و تنها، مادر چه مگر بر سر تو رفته در آن کوچه ی شُوم پس از آن حادثه افتاده ای از پا، مادر آخرین بار که گیسوی مرا شانه زدی لرزه ی دست تو لرزانده دلم را مادر من و بی مادری، ای وای، برایم زود است کاش می شد که از اینجا بروم
لبهام سطحی زخمی شده ،ورم کرده نمی تونم درست ازشون استفاده کنم بابا کلی هوامونو داره هی لوس میکنه و دخملم حالش چطوره و این حرفا دیشب یه عالمه ظرف شستم با وجود حال نامساعدم اما یه ساعت دراز کشیدم باز تو سینک پر از ظرف شد :| من اصلا دلم نمیاد مامان انجام بده اون حالش بدتر از منه بابا حالمو می پرسید گفتم اگه مامان اجازه بده تنبلی کنم ظرفارو فردا بشورم خوبم(مامان وسواس داره)،بعد نصف شب دیدم بابا داره ظرفا رو میشوره بمیرم الهی واسه مهربونیات که انقد
 دی ماه رسیده و حالا (بیشتر از هر وقت دیگری) حواسم سر میخورد سمت۷ سالگی م.پا به پایش عزادار و بیقرار بابا می شوم، برایش آرزوی آغوش پدر میکنم.آرزو میکنم با هر نمره ی بیستش پدر-دختری پارک بروند،قد که کشید بابایش باشد که کیف کند از بزرگتر شدن دختر،چادری که شد-میدانید که؟ مادرش گفته آرزوی بابا چادر به سر کردن دخترش است- چادرش را بو بکشد و تاکید کند که حالا بیشتر عاشق دخترش شده،دانشگاه که قبول شد برگردد و پشت سرش ببیند بابا با افتخار نگاهش میکند،ا
بچه ها سال جدیدو بهتون تبریک میگم.ان شالله سالی پر از خیر و برکت و خبرای خوب برا همه باشه ان شالله به همه آرزوهای کوچیک و بزرگتون برسین میلاد داداش ان شالله کنار بابا لحظه های شادیو تجربه کنی پسر کوچولوی۰ من .ان شالله تو همه مراحل زندگی موفق باشی.ان شالله سایه بابا همیشه بالا سرتون باشه فرید داداش برا توام آرزوی بهترینهارو دارم.امیدوارم امسال بتونی کلی تغییرات بزرگ تو زتدگیت بدی و یه کار جدید برات جور بشه.ان شالله همیشه سلامت باشی و سایه باب
آرامـــش جـــان و دلِ مـــن از سفــــر آمدمـن میهمــــان دارم بیـــا، عمـــه پــدر آمدای روح و ریحانم                         بابا حسین جانم در مقدم مهمان خود، من گل می‌‌افشانمگلفـرش راه او شـده، اشک دو چشمـانمای روح و ریحانم                        بابا حسین جانم خورشید من پیشانیت،ازچه شفق‌گون استرخســار نـــورانـیّ تـــو، بابا پــر از خون استای روح و ریحانم                        بابا حسین جانم من در کتاب چشم تو، این لحظه می‌خوانممــن بــا ت
دوره ی اول شیمی درمانی بابا تموم شد و بابا رو عمل کردن.در یک شب دلگیر و سرد پاییزی که به وقت امریکا میشد هشت صبح.همون شبی که مهرداد سر صحنه فیلم برداری تو شهر دیژون فرانسه تو سرما بودهمون شبی که من تا صبح تو بغل خانم ماری گ بودم ولی اصلا اشگم نمیومددیگه برام مهم نبود چقدر سخت گیره چقدر بداخلاقه همون شبی که فرداش اولین برف پاییزی شمیرانات تهران رو عروس کردجراحی بابا چهار ساعت طول کشید و من حس کردم این چهار ساعت رو اصلا زنده نبودم و زندگی ن
اولین جلسه اولیا و مربیان بود امروز ، شما رسا جان این دو روز اول مدرسه نصف روز هستی و یازده و نیم با سرویس برمیگردی،راستی بابا رفت با مدرسه صحبت كرد قرار شد یه رضایت نامه بدیم و از این به بعد مواقعی كه بابا سفر ، بخصوص تو زمستون خودت از سرویس پیاده شی و بهش سوار شی! اینجوری راستین رو مجبور نیستم بیارم بیرون خلاصه امروز من و بابا و راستین ٢٠روزه اومدیم مدرسه ات و من سر میزت نشستم راستین جان برای اولین بار! شاید اخرین بار پستونك گرفت ! كل جلسه دو س
وقتی خبر فوت بابا را به پدربزرگم (بابای مامان، آقا علی آقا) می‌دهند، همراه مادربزرگ و خاله‌ام می‌آیند خونه‌ی مامانم، که به مامانم بگویند چه اتفاقی افتاده است، آقا علی آقا به مامانم می‌گوید" مرضیه، سرکار ممد رو برق گرفته ولی تو مشکی‌ات رو بپوش". اگر من کاره‌ای بودم نوبل دادن خبر بد را به آقا علی آقا می‌دادم، تقریبا یک سال و نیم بعد از فوت بابا، آقا علی آقا هم فوت کرد. 
روستای بابا پیر بختیاری نشین در شهر تویسرکان همدان روستای بختیاری نشین بابا پی در شهر تویسرکان همدان با قدمت حدود300سال هم ردیف وهم زبان با درسجین همانطور که می دانید شاهان ساسانی مراکز صنعتی را در جاهایی می ساختند که اگر روزی مورد تهاجم قرار گرفتند،این مرکز از آسیب دشمن داخلی یا خارجی در امان بمانند،به همین منظوربرپایه مشاهداتی که در کرزان وجود دارد،کارگاههای ارابه سازی و تیرو کمان سازی در زمینهای( سر چرخو) کارگاههای روغن کشی در زمینهای
26 بهمن 1398 امسال هم تولدت هست هم روز مادر .بابا شبکاربود و من و تو رفتیم پیتزا زیتون و یک جعبه قرمز با خرس قرمز و شکلات و پشمک و گوی برفی موزیکال و نوری و دوتا کتاب خانه ی درختی هدیه گرفتی.با پولی که حامی جون و بابا جون و خاله جون و دایی جون دادن لحاف سه تیکه طرح اسپات لایکو برات گرفتم 600تمن بود.باباجون برای جشن شاگرد اول شدنت در کلاس دوم برات کیک گرفت و خاله جون هم ماشین خرید و مامان و بابا داستانهای 8جلدی شاهنامه و خودکار چندرنگ و کیک و شیرینی برا
دانلود آهنگ جدید آرین یاری بابادانلود آهنگ آرین یاری به نام بابا کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ ، با لینک مستقیم ، همراه با پخش آنلاین و متن آهنگدانلود آهنگ فوق العاده بابا با صدای آرین یاری از جوان ریمیکسترانه : آرین یاری , آهنگ : برگرفته از ملودی عربی , داربوکا و تومبا : آرین یاریDownload New Music Arian Yari – Baba جدیدترین موزیک آرین یاری عزیز را می توانید هم اکنون از جوان ریمیکس دانلود نمایید.ساخته جدید آرین یاری، بابا نام دارد.این موزیک در تاریخ ۲ آبان در سایت قرار گ

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها