نتایج جستجو برای عبارت :

يک ترکيب وصفي براي رخسار

بلبل میان خارها رخسار گل دید  
  چشم خمارنرگس نورسته بوسید 
    گفتا بهاردیگری شاید نباشد    
   دستان گرم نازنین زیبای خورشید     
   اکنون که جام زندگی لبریز عشق است  
   با ید شراب عاشقی آسوده نوشید
    اینجا نباشد واژه تکرار تعبیر 
  بر نغمه سبز زمان مستانه رقصید 
  سبزی به  پایان می رسد اغاز پاییز  
  بر قامت عریان خود احساس پوشید
باران هزاران قصه  ناگفته دارد  
 بر کوه و صحرا قطره  امید بارید   
تاریخ فردا می شود سهم تو دیروز  
 طفل
ترکیب ها دو نوع میباشند1) ترکیب وصفی ( اسم + صفت ) 2) ترکیب اضافی ( اسم + اسم یا اسم + ضمیرمنفصل من،تو،او،ما،شما،ایشان )اول  باید اسم و صفت را تشخیص دهند اسم:کلمه ای که برای نامیدن انسان،حیوان و اشیا بکار برده میشودصفت:ویژگی یک چیز و نشان میدهدیکی از مهمترین نشانه های تشخیص صفت استفاده از پسوند های  ( تر یا ترین ) به آخر کلمه استنکته:زمانی که دو اسم کنار هم یا اسم و صفت کنار هم قرار بگیرد. و وسط آنها کسره قرار بگیرد یک ترکیب را میسازندبرای تشخیص ترک
تماشا کردنت را دوست دارم وقتی صدا می کنی من خلوت گزیده را و لبخند و شرم مخلوط می شود در رخسار زیبایت چقدر این احساس لطیف است که تو مرا می دانی و هر بار که صدایت می کنم موهایت را روی صورت می لغزانی و با نگاهی دل را میبری از کف من
الف - تركیب وصفی : معمولا از دو ز، موصوف وصفت ، تشكیل شده است كه در ان صفت اسم ما قبل خود یعنی موصف را توصیف مس كند وجز،دوم معمولا در عالم خارج وجود ندارد . به عبارتی هر كلمه ای كه سك شخص، یان یا شییی با ان خواند مس شود . موصوف ور كلمه ای كه حالت ان را بیان می كند . ، صفت نامیده می شود . موصوف و صفت در اصل یك جیز بیشتر نیست . مانند كل، صورتی بودن را نمی توان از كل جدا كرد مثال های دیكر ، درخت بلند ، كتاب مفید ،مرد عالم و
قسم به خدا به نور صفا به اشک گرم به آه سرد به دلهای سراپا درد به مجنون بیابان گرد به ساغر می به ناله نی به چشمان دل سیهت به گردش جام نگهت به سودای آن سری که زشوق زند بوسه بر غبار رهت به آغوش گرم و دلکش تو به رخسار همچو آتش تو به مستان جام عشق خدا به پیمان عشق و عهد وفا به رندان خانقاه صفا به دلهای رسته از دو جهان به دامان پاک پیر مغان به غوغای بزم میکده ها که چون ساغر به جوشم که چون می در خروشم به موی سیاه تو سوگند به موج نگاه تو سوگند به طوفان اشک دو
خوشا دردی!که درمانش تو باشیخوشا راهی! که پایانش تو باشیخوشا چشمی!که رخسار تو بیندخوشا ملکی! که سلطانش تو باشیخوشا آن دل! که دلدارش تو گردیخوشا جانی! که جانانش تو باشیخوشی و خرمی و کامرانیکسی دارد که خواهانش تو باشیچه خوش باشد دل امیدواریکه امید دل و جانش تو باشی!
تحلیل شعر ای مادرقالب شعر: غزلای مادر عزیز که جانم فدای تو (باشد)                           قربان مهربانی و لطف و صفای تو (باشد)  ( 3 سه جمله) (جانم )نهادمعنی: (خطاب به تو هستم) ای مادر عزیزم که جانم را فدایت می کنم، جانم را فدای مهربانی و محبت و صفای تو می کنم.حرف ندا: ای               منادا: مادرردیف: تو/ تو                قافیه: فدای/ صفایآرایه: تناسب (مهربانی، لطف، صفا)ترکیب وصفی: مادر عزیز              ترکیب اضافی: جانم / فدای تو / قربان مهربانی / صفای توهرگز
( اَرگِ دل ) در همه_شهر ، لبی چون لبِ خندان تو نیست کس چو این سوخته دل واله و حیران تو نیست از تماشاگهِ رخساره ی تو ـ دانستم. دلربا تر ز لبِ لعلِ بدخشان تو نیست برق چشمان تو ـ چشمان مرا روشن کرد ماه حتی به فروزانی چشمان تو نیست باز کن طبله ی گیسوی و دل‌آرایی کن که فریباتر از آن زلف پریشان تو نیست گل رخسار تو را دیدم و دیدم به عیان باغِ رضوان به نظر چون گلِ مژگان تو نیست باغ رضوان و ترنج رخ و گیسوی بتان.
یاد باد شیرینی لبخند دوست            هر چه در دل دارم از آن اوستچو شادی گل بعد باران است            ابرویش به زرنگین کمان استشادیش هویدا ز رخسار است           چون شبنم در بیشه زار استرویت رویش چه دیدنی است             لسانم قاصر از وصف روی اوستهر چه گویم  باز هم کم است            وصف یارم در کلام ناممکن استمستیم  از اختیار خارج است               سیل اشکم زوصل دیدنی استتوصیف وقت دیدار بشنیدنی است        ناتوانی ز حجر،باور کردنی استحب
بند اول آسمان امشب جمال حق تعالی را ببین نیمه ی ماه محمد، ماه زهرا را ببین برفراز دست مولانا امام عسگری ماه نرگس، آفتاب عالم آرا را ببین پای تا سر، سر به سر، آئینه شو آئینه شو چون شدی آئینه آن رخسار زیبا را ببین با همه سیّارگان دور زمین آور طواف آفتابِ بامدادِ عرشِ اعلا را ببین روح شو، بر بام شهر سامره پرواز کن چشم شو، خورشید غایب از نظرها را ببین بر فراز مهد مهدی پرواز کن لحظه لحظه شمع جمع آل طاها را ببین همچو نرگس با گل لبخند از هم باز شو در ری
ای که نور حقّی و لاله ی باغ گل یاس فاطمه خوش آمدی خوش آمدی ای شرف دین و مذهب یا زینب جلوه ی زیبای مکتب یا زینب به آل طه ذکر لب یا زینب زینت بابا یا زینب یا زینب یا زینب یا زینب یا زینب … سیدتی گل زهرا ای دل فاطمی ات گشته گرفتار حسین کرده ای دیده ی خود باز به رخسار حسین گل بهار ثارالله یا زینب ای بی قرار ثارالله یا زینب یگانه یار ثارالله یا زینب دار و ندار ثارالله یا زینب یا زینب یا زینب یا زینب یا زینب سیدتی گل زهرا دل بیمار من از لطف خدا شفا
اسبی زین کرد و به آیین پریان ، آخرین کلام را - که باز مانده بود -پیش آورد : "پاندورا " !کم یا بیش ، اسطوره تقدیر ندارد !می گوید : نفس کم می آدید !ماه من مگر نمی داند که در این هجرت ، ستارگانی رستگار، تاریکی را فرو نهاده اند و بر تارک شبی معلول ،  خوش نشسته اند! نفس.نفس .راست می گوید ، نفس کم می آید پای نگاه گلی که باد آشفته اش کرده است و باران بر رخسار بی گناهش بوسه می زند !تو را به چند ماهی ، روزگار خواهد فروخت ؟ دلشوره ام در این بازار که مفت خران به
شب عید نوروز بود و موقع ترفیع رتبه. در اداره با همقطارها قرار و مدار گذاشته بودیم که هرکس، اول ترفیع رتبه یافت، به عنوان ولیمه کباب غاز صحیحی بدهد، دوستان نوش جان نموده، به عمر و عزتش دعا کنند. قلمرو زبانی: کباب غاز: ترکیب اضافی / نموده: فعل در وجه وصفی/ نوروز: مرکب / عید نوروز: ترکیب اضافی/ ترفیع: مصدر باب تفعیل، بالا بردن/ رتبه: مقام، جاه / همقطارها: وندی/ همردیفان: دو یا چند نفر که با هم به یک شغل مشغول باشند/ قرار و مدار: مرکب اتباعی/ ولیمه: طعامی
*دم به دم بر همه دم بر گل رخسار محمد(ص)آخرین برج رسالت،منجی و هادی و رهبر صلوات * دم به دم بر همه دم بر علی شیر خدا ساقی کوثر اولین برج امامت صلوات * دم به دم بر همه دم بر گل گار نجابت گوهر پاک طهارت،طاهره هم فاطمه،هم راضیه هم مرضیه دخت نبی یار علی پشت ولایت صلوات * دم به دم بر همه دم جان کلام،دُر سخن بر رخ بی تای حسن ابن علی،سبط نبی،نور ولایت با کیاست با ت با سخاوت با کرامت صلوات * دم به دم بر همه دم بر گل گلگون حسین،قائم غیرت،مرد میدان شهاد
از گل یاس و ز بوی نسترنآورم عطری برای انجمندوست دارم بهر یاران نکوراحت جان از همه درد و مَحَنلطف ایزد باد همراه شما در تمام زندگی ای خوش سخندوست آن باشد که گیرد دست دوستدر گرفتاری و در رنج و فتنشاکرم لطف خداوند جهانداده بر من دوستانی گل وشنراه ایزد را بپوییم و  خوشیمبا عزیزان چو بوی نسترنیاد یاران یار را میمون بوددر گلستان و به هر دشت و دمنما  سمیعیم و بصیریم و هوشیمبا همه نامحرمان ما خاموشیمرخنه افتاده میان دوستاندر چنین فصل خزان بوستانس
دختر بندری، رو پشت بوم خونه نشسته. یه نگاه به آسمون ستاره بارون میندازه، یه نگاه به دریا، یه نگاهم به پشت سرش، به خونه های خسته خرمشهر، به چراغ های کم سوی خیابون های پر عابر اما بی رنگ و روی خرمشهر. رنگ از رخسار خرمشهر پریده انگار. دختر بندری، اصلا شبیه دختر بندری های هزار رنگ خندان بی خیال آهنگ های اندی نیست. غم داره. با خودش داره زمزمه میکنه: ممد نبودی ببینی . . ادامه اش رو نمیخونه. نمیتونه که بخونه. از ممد خجالت میکشه. دوباره زمزمه میکنه:
 برای تو می نویسم برای تو که تنهایی هایم پر از یاد توست  برای تو که قلبم منزلگه عشق توست  برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست برای تویی که تمام هستی ام در وجود تو غرق شده برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است   برای تویی که مرا مجذوب قلب نازنین و احساس پاک خود کردیبرای تویی که وجود بی ارزشم را محو وجود نازنین خود کردی برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است   برای تویی که سکوتت سخت ترین شکنجه من است   برای تویی که قل
فیاب بیونیک ایکس 4 – OKM BIONIC X4 محصول اوکاام آلمان طلایاب بیونیک X4 بطورخاص برای جستجوگران طلا، جویندگان گنج که درجستجوی طلا در فاصله های دور می گردند ساخته شده است. برخلاف طلایابهای دوربرد قدیمی و مرسوم بیونیک X4 می تواند با یک تلفن هوشمند آندروئید ترکیب شود تا مکان اجسام طلا را بطور تصویری نشان دهد. اتصال بولوتوث کاملاً خودکار بین تلفن هوشمند و طلایاب بیونیک X4 داداه ها و اطلاعات اسکن را مستقیماً به تلفن، یعنی جایی که داده ها روی نمایشگرترس
بارها سوخته ام ، از غم هجران رختبارها دوخته ام دیده به چشمان خوشتهر زمان جانه گَلیب اورگیم آغلار سنسیزاودلانار جاه و جلالیم یانار آخر سنسیزمی گشایم چو دو دیده به سر کویت بازمی تراود ز دو لب سوز و صدای آوازسون بانی خنجر اولوب اورگیمین دامارینیکسیب و بیرده سالار درد و بلایه یارینیحال با این دل هجران زده ای جان چه کنمبا غم دوری رخسار تو ای جان چه کنممست ایدیب درده سالیب جام شرابین هر دمبو قدح جانیم آلیب دردیم اوجالیب هر دمیک سخن باز بگو تا که ش
 ویژه نامه عید مبعث بر تمامی مسلمانان جهان مبارکبادیکی از اعیاد بزرگ مسلمانان عید مبعث است، روزی که برای اولین بار نخستین آیات الهی بر رسول مهربانی پیامبر اکرم (ص) در غار حرا نازل شد. اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ﴿۱﴾».۲۷ رجب سال ۱۳ پیش از هجرت، هنوز زمانی که حضرت محمد (ص) در شهر مکه ست داشتند، ایشان از جانب پروردگار الهی به رسالت پیامبری  مبعوث شدند. در این زمان پیامبر اکرم (ص) چهل سال سن داشتند و در راه رسیدن به سعادت، آگاهی و
 ویژه نامه عید مبعث بر تمامی مسلمانان جهان مبارکبادیکی از اعیاد بزرگ مسلمانان عید مبعث است، روزی که برای اولین بار نخستین آیات الهی بر رسول مهربانی پیامبر اکرم (ص) در غار حرا نازل شد. اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ﴿۱﴾».۲۷ رجب سال ۱۳ پیش از هجرت، هنوز زمانی که حضرت محمد (ص) در شهر مکه ست داشتند، ایشان از جانب پروردگار الهی به رسالت پیامبری  مبعوث شدند. در این زمان پیامبر اکرم (ص) چهل سال سن داشتند و در راه رسیدن به سعادت، آگاهی و
بیا كاری كنیم برای جهان مالیخولیایی و برای همه ن نگران و آبستن برای پایان همه جنگ های بی پایان ، بیا كاری كنیم . برای من ، برای خودت ، برای همه كودكان كار بیا كاری كنیم . این بار در پس سیاهی شاید نوری نمایان شود ، پس بیا خودمان برای فرداهایمان كاری كنیم . آن روز كه دیگر اثری از وجود نیست ، بیا برای امروز و فرداهایمان كاری كنیم . بیا تا برای جهان مالیخولیایی ذهن مان كاری كنیم . . #ذهن#ذهن_خسته#ناراحتی#دلتنگی#حال_بد#كودك_كار_جهان_ما
رنگ به رخسار نداردماه هم خواب نداردیار هم یاد نداردراه همراه ندارد رگ هم نبض ندارد جان هم تاب ندارددست همدست نداردچشم هم اشک نداردمن جهانم (   ا   ) نداردچون ندارد، تو ندارد، من ندارد، ما ندارد.آهنگ دروغه از (ملانی) آهنگ ادامه نمیدمت از ( رامین بی باک)
فلک دانی چه ظلمی از تو برزهرای اطهر شد            چه بیدادی زتو بر فاطمه بعد از پیمبر شد  مگر آن گفته های شاه خاتم رفته از گوشت              که بعد ازرحلت او فاطمه از غم مکدر شدبگفت احمد مکرر فاطمه بضعه  منی                       چرانسبت به او پس ظلمها زامت مکررشدهمان زهرا که احمد زاحترامش  گفت با امت                دریده نامه ی ارثش زخصم شوم کافر شدنخشکیده هنوز از آب  غسل شاه خاتم کفن                 که نار ظلم در باب سرایش شعله آور
توی بلاگ قبلی درمورد کابینت های گلاس و ام دی اف سفید مشکی صحبت کردیم و دلایل جذابیت این ترکیب رو گفتیم. گفتیم که این دو رنگ میتونن یه ترکیب چشم نواز ایجاد کنن و به گونه ای باهم ترکیب بشن که زمینه رو برای استفاده از رنگ سوم و بروز اون توی آشپزخونه با این ترکیب رو فراهم کنن. اما الان میخوایم توی این بلاگ یک ترکیب دیگه با رنگ سفید رو بررسی کنیم. اونم ترکیب طوسی و سفیده. البته بگم که نقره ای روهم میتونیم یکی از انواع رنگ طوسی درنظر بگیریم.
کاش میشد صدای تورادربغل گرفتیااز نگاه تو کم کم دوباره جان گرفت بابودنت توان که پرستو به آسمان فرستبرگرددو دوباره به آغوش و دربغل گرفت بیمار نیمه جان که طبیبش زاو‌شسته به دستلبخندی از لبان تو دیدوچه جان گرفت کودک زمشق و درس گریزان و درفراراستاد گشتی و درسش دوباره زسرگرفت ساقی که از خماری مستان کدورتی به دل بودشدرجمع توراکه دید ریزش باده زسرگرفت طفلی که از نبود مادرش به فغان و انابه بودرخسار ماه تو دیدو لبی به خنده گرفت ازشاعری که شعراو
 سعدیدوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت / تا چون خورشید نبینند به هر بام و درتبارها گفته ام این، روی به هر کس منمای / تا تأمل نکند دیده هر بی بصرت*ماه رخسار بپوشی تو بُت یغمایی / تا دل خلقی از این شهر به یغما نرود*صعقه می خواهی حجابی در گذار / فتنه، می جویی نقابی برفکن 
پاییز که میاد اولش غمگین آید زدل              کمی بعد غم لحظه لحظه اش زیباستاولش غم ولی بعدش آرامش در دل              نگران آمدن زمستان بودن اشتباهستاتمام گرمای طاقت فرسای تابستان              وزیدن نسیم خنک چه دلنشین است قطرات باران که شروع که می شود              تقارنش باتنوع رنگ طبیعت همراهستآخ که هوای دلنشین پاییز که می آید             چه می چسبد ، هوا هوای دو نفرستمن به همراه عزیز عشاقم فقط و فقط            من و تو ما می شویم و
 در لوح و قلم شاهد آثار کتاب استسر منزل و مقصود گهربار کتاب استتاریخ اگر ثبت شده در صف ایامتصویر ُرخش در خور گفتار کتاب استرب ازلی نور جلی بر قلم آموختبنویس که این دفتر پر بار کتاب استدر عرش قلم قامت خود تا که بیاراستبر سجده سر آورد که دلدار کتاب استهر نکته که بر چهره آثار نشستهدر سینه لوح همدم و معیار کتاب استاعجاز حقیقت بطریقت دو رقم زداوّل به قلم بعد به رخسار کتاب استدر حرکت هر ذرّه چه در عرش و چه در فرشمنقوش سخن سینه پر کار کتاب استهر نکته
متن بازخوانی شده ی این آجرنوشته :ف
 
ای خدا.؟
 
زن
 
خدای پینی گیر . من هستم هوته لوتوش اینشوشیناك، زمام [دار] بزرگ و رهبر هاتمتی وشوش. سخاوت مند، شاهزاده ی منتخب، خدای نپیرشا. برای سلامتی ام، برای سلامتی بانویش نیكاراباد، برای سلامتی بانو اوروك الهالاهو، برای سلامتی شیل هی ناهام رولاگمار، برای سلامتی كوتیرهوبان، برای سلامتی بانو اتو هی هی پینی گیر، برای سلامتی آقا (تمت) تركتاشسلامتی 

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها