به ارزو نرسیدیم دیر دانستیم. که راه دورتر از عمر ارزومند است

زمان میان من و او جدایی افکنده است من ایستاده در اکنون و او در آینده است چه مایه گشتم و آینده حال گشت و گذشت هنوز در پی آینده، حال گردنده است به هر قدم قَدَری گفتم از زمان کَندَم کنون چو می نگرم او ز عمر من کنده است که سر برآوَرَد از این ورطه جز کسی که هلاک کمند شوق کنارش به گردن افکنده است بهانه ی کشش عشق و کوشش دل من همین غم است که مقصود آفریننده است به آرزو نرسيديم و دير دانستیم که راه دورتر از عمر آرزومند است تو آن زمان به سرم سایه خواهی افکند�

آدم باید یک دوست خوب داشته باشد همین حوالی هم نشد کمی دورتر کمی هم نشد، خیلی دورتر فرسخ ها دورتر آنقدر که هر چه چشم ریز کنی نبینی اش اما باید باشد، دوست خوبی که تمام توست مهم ترین داشته ی آدم های تنها دوستی که وقتی می افتی به موقع دستت را می گیرد پ.ن: هر که خنده ش بیش دردش بیشتر

براتون ارزو های ساده میکنم ارزو میکنم شب ها خواب های خوب یبینین و صبح ها سر حوصله ملافه های سفید رو مرتب کنین پنجره اتاقتون رو باز کنین و هنگامی که چایی تون رو میخورینافتاب روی گونتون بشینه ارزو میکنم به کسی که دوسش دارین بگین دوست دارم و امیدوارم قدرت این رو داشته باشین که لبخند های مصنوعی بزنین ارزو میکنم کتاب های خوب بخونین اهنگ های خوب گوش کنین عطر هاب خوب ببویینبا ادم های خوب حرف بزنین و فراموش نکنین هیچ وقت دير نیست بودن چیزی که دو

 

ستاره‌شناسان یک سیاره بیرونی را که از پلوتون بسیار دورتر است را کشف کردند.
به گزارش خبرنگار گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس، ستاره‌شناسان جسمی با یک مدار بسیار دورتر از سیاره پلوتون را کشف کردند که حضور یک سیاره بیرونی دورتر از منظومه شمسی را تایید می‌کند.
براساس گزارش خبرگزاری شینهوا»، این یافته‌ها روز سه‌شنبه توسط مرکز بررسی ریزسیاره‌ها» اعلام شد.
این سیاره که با عنوان the Goblin» نامگذاری شد به حدی کوچک‌ است که حتی 300 کیلومتر ا�

من ارزو دارم که بعد از این که مدرک رشته دکترای عمومی پزشکی عمومی در دانشکده پزشکی علوم پزشکی قزوین گرفتم و بعد از قبول شدن در رشته تخصص اسیب شناسی پزشکی (پاتولوژی) در یکی از دانشکده های پزشکی دانشگاه های علوم پزشکی کشور عزیزم ایران ، من با گذراندن دوره 4 ساله رزیدنتی رشته تخصص پاتولوژی و فارغ التحصیل شدن از رشته تخصص پاتولوژی و با گرفتن مدرک بورد تخصص رشته پاتولوژی ،من ارزو دارم تمام طول یک هفته ، از صبح تا شب من در ازمایشگاه بیمارستان و ازما�

سینا - ۴۲ ساله- تنها - تراس طبقه ۱۴ - ناهشیار نه دیگر. نمیگویم. هر چه را خواستیم نداد، انگشت اشاره به سمت هر چیزی نشانه رفتم از جلوی چشمم پنهان کرد. سمت هر چیزی که دویدم در نظرم دورتر و دورتر می شد. نفس هایم پاهایم را دیگر یاری نمیداد. نشستم روی زمین. اشک های پر حرارتم روی گونه ی سردم میلغزید و روی خاک مینشست. تار میدیدم. نمیدانم چرا صدای خنده اش هم بلند تر شد؟! سر به زیر بردم. تا زانوهایم رسید.

کمتر از 24 ساعت به اغاز دربی مونده وپرسپولیس باید مارا ببخشدچون دختریم و دوباره نمیتونیم بریم دیدن بازیشچون دختریم و نمیتونیم فریاااااد همه می اییم سر دهیمچون دختریم و خودمونو با تشویق ایسلندی تو استادیوم هماهنگ میکنیمجون دختریم و تعصب و غیرت دخترونمونو تو خونه فریاد میزنیمچون دختریم  و رنگ قرمزی پیرهنمونو رنگی که تلویزیون نشون میده میبینیم نه اونی که هستشچون دختریم و هر بار با ذوق و شوق درباره ی عشقمون به تیممون و علاقمون به فوتبال میگی

هیچوقت نمیفهمیم پاییز کی شروع میشهتو شهری که زندگی میکنم پاییز همیشه هستهر جای شهر یک درخت مرده هست که یادت بندازه وقتی ابرها بیاد و شهر پر بشه از برگ های خشکیده چقدر سخته که هنوز اتیش توی قلبت زنده و گرم نگه داریاز دست دادن هم همینطوریهبعضی هارو یهو از دست میدی بعضی هارو هم به تدریجشاید دردهاشون هم با هم فرق داشته باشهنفهمیدم داریم دور و دورتر میشیمنفهمیدم داره پاییز میشهنفهمیدم داره تموم میشه

قلم در دست میگیرم تا نوزدهمین زادروزم را ثبت کنم اما اینبار کلمات قاصراند از بیان احوالم.من که هنوز میان خواسته هایم مانده ام حال باید وارد نوزدهمین وادی عمرم شوم.اعداد بالا میروند و من هنوز در کوچه پس کوچه کودکی ام مانده ام.سوار بر تاب ارزو ها وچشمانی بسته که دلگرم وجود خدایی ست که میداند هیچ گاه اورا انقدر محکم هل نمیدهد تا از ارزو هایی که بر آنها سوار شده پایین بیوفتد.هنوز هم مانده ام میان بازی هایی که قرار بود من با اجربه اجر انها خودم را

امشب 9مرداد سال 1397من همینجام نزدیک تر از همیشه اما دورتر از قبل
تو هستی دورتر از همیشه و نزدیکتر از قبل
نزدیک همدیگه ایم  ولی صدای همو نمیشنویم،حرفای همو نمیفهمیم،و شاید تنها تر از همیشیم.
نمیخوام بنویسم. اما برای کی؟
میخوام باهات حرف بزنم . اما از چی.؟
فاصله افتاده تنها شدیم. غریبه ایم 
.
دلم برای سادگیمو. برای باهم بودنمون. برای خنده های طولانیت.برای توجه هات. برای شوخیات. برای همه چیز تنگ شده
به خودت بیا مرد گلچین

یک شب هایی هم هست مثل امشب، نشسته ای با چند نفر، اما فقط صدایی مبهم و گنگ از حرف ها و خنده ها را می شنوی. انگار كه زندگی جایی دورتر از تو، خیلی دورتر از تو در جریان است. انگار كه به اعماق آب فرو رفته باشی، و بالا را نگاه كنی و نور را ببینی، اما سرچشمه اش را نه، انعكاس لرزان دستی كه برای گرفتن دستت دراز شده را ببینی، اما صاحب دست را نه، همهمه كُندِ صدایی كه فریاد می زند " دستت را به من بده" را بشنوی اما لبهای صاحب صدا را نه و یكهو دنیا سكوت شود. �

پسرای گلم عاشقتونم تواین روزخاص از قرن حاضر براتون بهترین ها رو ارزو میكنم الهی 120 سال دلشاد و موفق و مفید و محبوب برای دنیا خدمت كنین عاشقتونمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممبهانه های نفس كشیدنم

ص      حرف های دلمسلام دوستان از کجابگم ؟ از دلی بگم که هیچ وقت شاد نشد  یا از خودم بگم که هیچ وقت  این دل رو شاد نکردم .از کارهایی بگم که برام ارزو شدن و ارزو ماندن؟از شدن ها بگم یا نشدن ها؟کدوم ها رو بگم ؟از روزهایی بگم که هیچ تی به خودم نمیدم  بگم براتون ؟از خسته شدنام ،از تنهایی هام ،از تلاش نکردنام ،از بی تفاوت موندن و در به دریام بگم ؟از دل شکستگی هام ؟ از خنثی شدنام ؟ از تموم شدنام ؟ از غم هام ؟از ساده دلیام ؟ از مغروریام ؟از خودخواهیام

باید بگم عررر بابام معین گذاشته یه جوری ک احساس میکنم شکست عشقی خوردم صداشم زیااااااااااااااااااااااااااااد کرد وای وای وای از این دنیا حیف حیف از این دنیا . ارزو داشتم تو یار من باشی . حالا دونستم تو دنیا پرستی . (این یه بخششه) دلم رف چین میخام برقا رو خاموش کنم فقط گریههههههههههههه کنم

دانه های پاییز را سرانداختم.‌‎نود دانه‌‎یک عشق از زیر،یک خوشی از رو‌‎تاگره بخورند در هم‌‎شالی شود روی دوشت‌‎تا ازسردی روزگار نرنجی.آذر ماهی محبوبم تولدت مبارک, ارزو میکنم این روزای سرد پاییز خونه ی دلت گرم و سرشار از عشق باشه, با دو روز تاخیر

سلام خوبی عزیزجون من مواظب خودت باشیكم حساسی به ویروسی زود سرما می خوری ولی این شوخی نیسخواهشااااااااااااااااااااااااا رعایت كن جان عزیزیتبرات ارزو سلامتی می كنم و پایان سالی سرشار از سلامتی و تندرستی و پول و اغازی سالی هزار برابر بهتر و زیباتردوست داررررررررررررررررررررررررررررم

من ارزو دارم بعد از گرفتن بورد تخصص پزشکی رشته پاتولوژی در یکی از دانشگاه های علوم پزشکی کشور ، من ادامه تحصیل خواهم داد و رشته فلوشیب تخصص پاتولوژی رشته فلوشیب اسیب شناسی چشم(پاتولوژی چشم) را انتخاب می کنم و در ازمون فلوشیب های پزشکی شرکت می کنم و ارزو دارم رشته فلوشیب اسیب شناسی چشم قبول شوم و علاوه بر خدمت ازمایشگاهی پزشکی به مردم شهرم قزوین در ازمایشگاه های بیمارستان ها ،من از فلوشیب اسیب شناسی چشم و علمی که از ان رشته اموخته ام را برای خ

"خوشبختی"
حراج روزانه دنیاست!
اینکه ما قدمی برنمیداریم و قیمت پیشنهاد نمیکنیم؛
داستان دیگریست.
"خوشبختی" پیداکردنی نیست!
"خوشبختی" ساختنیست . درست در لحظه ی آخر در اوج توکل و نهایت تاریکی
نوری نمایان میشود ؛ معجزه ای رخ می دهد
خدا از راه میرسد.
زندگیتون پر از نور پر از عشق
برای تکتون بهترینهارو ارزو دارم
درپناه خدا تنتون سلامت دلتون شاد

اسفند ماه سال 1396
سلام دوستان بنده با تبادل لینک مخالف هستم دیگه حرف تبادل لینک را نزنید .
 
اسفندماه سال 1396
ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) وروز زن گرامی باد.
 
 
تیتر جدید تصادف و زله سال 1396
توی تصادف و زله بنده خیلی خونسردمم حتی نزدیک بود تصادف کنم وتوی دره بیفتم  بمیرم
ولی اینم بدونید خیلی نترسم هیچ ترسی تو وجودمم نیستش ولی توی این جور مواقع اسیب دیدمم ولی پیش
دکتر نرفتم البته مریض شده باشم رفته باشم ولی هرگز اسیب دیدمم دکتر نرفتمم نگران نب

قرار بود نیام دیگه،ولی اینجا.مجازی،اینترنت.به تو نزدیک ترم میکنه،بعد رویا اینجا نزدیک ترین جاعه بهت،تو ترکم،نمیدونم تو کدوم مخدر بودی ولی دارم ترکت میکنم،پروژه"دوست های خیلی عادی" یکم داره با شکست مواجه میشهنمیزارم بابا لنگ دراز گوشیمو برگردونه.نمیدونم چمه،تمرکز ندارم،شاید به خاطر این آلرژی کوفتیه.ولی تورم دارم ترک میکنم،نئشه ام،نه روزه مدرسه نرفتم،فاک.نمیگم ضعیفم،ولی قویم نیستتم اونقدر که پست بزنم که بری:)من بد تر ازیناشم تجربه

بعد از سلامی گرم و پراز احساس و دلتنگی بینهایت و دوستتتتتتدارم های عاشقانه و عاشقانه ترین  گفتنان همسران  برای تو مینویسم و دختر و پسر گلمون فداتی خودت بشم و الهی دورت بگردم من میبوسمت از فرسنگها دورتر بیقراریت مرا فرسود مرا بی تو ن آسود فدایت بردیا  

همه ی ما احتمالا تعداد بار زیادی شده که از خودمون بدمون اومده ارزو می کردیم یکی دیگه باشیم و برنامه ریختیم که خودمون رو به اون استانداردها نزدیک کنیم.من اینطوری بودم از وقتی اومدمخ دانشگاه همش به این فکر می کردم که چه قدر من بدم چه قدر ضعف دارم چه قدر از خودم خوشم نمیاد و اینا ولی الان بعد از دو سال دانشگاه اومدن به این نتیجه رسیدم که اول از همه باید من با خودم کنار بیام خودمو دوست داشته باشم و با خودم جال کنم و می تونم بگم من،این روزا خودمو با �

نمیدونم چه چیزی توی دنیاست تا فک میکنی که همه چیز داره روی روال پیش میره و تو آماده ای برای اتفاق بعد همچین یه چیزی نازل میشه که نمیدونی از رحمت خدا اومده یا از غضب خدا بوده . توی زندگی من همش امید و نا امیدی بوده . هی به هر صورتی یک اتفاق مثبت میوفته که امیدوار میشم به مسیر بعد یهووو همه چیز نیست و نابود میشه . همچنین جلو چشمات همه چیز کمرنگ میشه و دیوار ارزو هات میریزه که میمونی چه کنیی .

درست روزهایی ک داشتیم ارزو و رویا میچیدیم برای اینده یه شب من گند زدم به همه چیچون بهش گفتم مامانم میگه خونه باید اینجا بگیریبعد هم ک توقع داشتم با دلم راه بیاد دعوا کرد عصرش هم پیام داده هستی.اخه من اصلا این کارشو درک نمیکنم چرا باید با دوست من راجب من حرف بزنن میگه عقلم به این قد داداخه خدااا من اسم این کارو جز کم عقلی چی بزارم خدای من خدا جونم هروقت می نویسم برآورده میکنیمیخام بنویسم این بار هم امیدم به توعه ک درستش کنیخدایا چرا این اخلا�

تو این دنیای تاریک من یکی هست که میتونه اروم کنه این دریای پر تلاطم قلبمو اما میترسم بهش بگم میترسم که از دستش بدم میترسم این کور سوی امیدی که باهاش دلخوشم هم از دستم بره نمیدونم چیکار کنم اون حالمو میفهمه اما میترسم به زبون بیارمش  میترسم از رویاهایی که با اون ساختم حرف بزنم فقط تو قلبم باهاش حرف دلمو میزنم و وقتی حواسش نیست عاشقانه نگاهش میکنم و از نگاهش مست میشم ارزو میکنم خودش بیاد سمتم یا شرایطی پیش بیاد بتونم بگم دلم گرفته خستم خدا جون

alert("سلام به وبلاگ آیدا و اشکان خوش اومدین")

(ـشمام مثل من از این ارزو ها دارین؟)
 
 
سلام دارم خدمت دوستای خودم  از همتون بابت نظرای قشنگتون ممنونم به خصوص اشکان جون  داداشی گلم
 
دوستای گلم می دونید که تا چند روز دیگه ماه مهمونی خدا تموم میشه . می خواستم بگم که التماس دعا دارم  و تسلیت دارم بابت شهادت حضرت علی(ع)
 
دوستای نازنینم می خوام امروز از ارزو هام واستون بگم شاید خنده دار باشه اما فکر کنم که اکثر شما هم مثل من از این نوع ا

در سال جدیدتصمیم بگیریم . برای شادی یکدیگر کوشش کنیم . برای سلامتی وموفقیت ادمها دعا کنیم . برای گشایش قفلهای بسته وزنگزده زندگی انسانها تلاش نماییم . برای ارامش واسایش انسانهای بلادیده فدمی وقلمی بر داریم . برای صلح ودوستی انسانها باهم همت کنیم . قبول کنیم که . در روی زمین به دعا ومهربانی هم محتاج هستیم .نه خدای ناکرده نفرین .نفرت .ولعنت . سال خوبی برای همه خوانندگان متن ارزو دارم

گویی سکوت ما را از عمقِ وجودِ هم با خبر می‌سازد.غلط؛ آنچیزی است که در هیاهو در پی آنیم!نگاهت را از من دریغ می‌داری!و هرگز نخواهی فهمید، که عشق را در هیاهوی زمزمه‌ها و فریادها، نتوان یافت!عشق تنها در سکوتِ شبهایی یافت می‌شود که من در جایی دور، دورتر از هر آبادی، با قلبم، نگاهت می‌کنمو نگاهِ چشمان تیره‌ات را با جانِ دلتنگِ خویش حس می‌کنم.

1- بایستید و با یک دست دیوار یا شیئ ثابتی (صندلی یا نیمکت) را بگیرید. 2- پای دورتر از دیوار یا شی ثابت را از زمین بلند کنید و با خمو راست کردن زانو ، با پا ضربه بزنید. 3- حرکت را تکرار کنید. 4- حرکت را با پای دیگر هم انجام دهید.

پارسال همین روزا یه چیزی و آرزو کردم :)شما بزرگواری کردیننذاشتین تو دلم بمونه.شما هوام و داشتید شما نذاشتید طبق معمول برم یه گوشه به همه نشدن های زندگی ام فکر کنم و زار زار گریه کنم و تهشامسال باز آرزو کردمشب اول نشدشب دوم نشد.شب سوم‌نشدمن آدم میشم قول میدمفقط امشب بشههمین یه امشباگر نشه.اگر باز نشه.تمومه :): ------دورتون بگردم :)به قهر گفتم دیگه من نمیرم.نمی دونم تو چه حالی بودم که به خودم اومدم و دیدم بهترین جا رو دادین ب�