نتایج جستجو برای عبارت :

هرکجا هُدهُد دانا برَوَد کُنج قفس جغد ویرانه نشین مرشد مرغان بشود

وای اگر مَرد گدا یک شبه سلطان بشود مثل اینست که گرگی سگ چوپان بشود هرکجا هُدهُد دانا برَوَد کُنج قفس جغد ويرانه نشين مرشد مرغان بشود سرزمینی که درآن قحط شود آزادی گرچه دیوار ندارد خود زندان بشود باغبانی که به نجار دهد باغش را فصلهایش همه همرنگ زمستان بشود ناخدا دلخوش این آبی آرام نباش وای از آن لحظه که هنگامه ی طوفان بشوَد سید مقتدا هاشمی
وای اگر مَرد گدا یک شبه سلطان بشود مثل اینست که گرگی سگ چوپان بشود هرکجا هُدهُد دانا برَوَد کُنج قفس جغد ويرانه نشين مرشد مرغان بشود سرزمینی که درآن قحط شود آزادی گرچه دیوار ندارد خود زندان بشود باغبانی که به نجار دهد باغش را فصلهایش همه همرنگ زمستان بشود ناخدا دلخوش این آبی آرام نباش وای از آن لحظه که هنگامه ی طوفان بشوَد سید مقتدا هاشمی
وای اگر مَرد گدا یک شبه سلطان بشودمثل اینست که گرگی سگ چوپان بشود هرکجا هُدهُد دانا برَوَد کُنج قفسجغد ويرانه نشين مرشد مرغان بشود سرزمینی که درآن قحط شود آزادیگرچه دیوار ندارد خود زندان بشود باغبانی که به نجار دهد باغش رافصلهایش همه همرنگ زمستان بشود ناخدا دلخوش این آبی آرام نباشوای از آن لحظه که هنگامه ی طوفان بشوَد   سید مقتدا هاشمی 
تفاوت دانا و نادان خدا هر آن كس را بیامرزد كه نخست بیندیشد سپس عبرت بگیرد، آنگاه خرد و بینش بكار برد و حقیقت بپذیرد. و این را بداند كهسرانجام هر موجودى مرگ و زوال است، و زندگى جاویدان براى او در دنیا محال است. هر چه قرار است بشود خواه ناخواه مى شود، و راهى را كه هر كس باید برود ناگزیر مى رود. دانا آن است كه ارزش خود را مى داند، و نادان را همین بس كه قدر خویشتن را نمى داند. دشمن ترین مردم نزد خدا بنده یى است كه هر چیزى را در زندگى سرسرى مى پندارد، و
نمایشگاه مکتب عاشورا به روایت هنرمند عزیزی جناب آقای مهدی طالع نیا از روز 12 تا 16 مهر ماه در نگار خانه های استاد حسین لرزاده و استاد محمود فرشچیان واقع در فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران ورودی غربی خیابان ولیعصر خیابان طالقانی خیابان شهید برایدران مظفر شماره 125 برقرار میباشد. در افتتاح این نمایشگاه ،سرکار خانم معترف سرکار خانم ولیان دکتر اردشیر صالح پور دکتر صابری عزیز مرشد ورمزیار عزیزم مرشد شاهوی گرامی مرشد محسن میرزاعلی مرشد ناری دک
نازی جونم تاری از موی سرت کم بشود می میرم آه! گیسوی تو درهم بشود می میرم قلب من از تپش قلب تو جان می گیرد آه! قلب تو پر از غم بشود می میرم من که از عالم و آدم به نگاه تو خوشم سهم چشمان تو ماتم بشود می میرم مثل آن شعله که از بارش باران مرده ست اشک چشم تو دمادم بشود می میرم وقت بیماری و بی‌تابی من دست کسی جای دستان تو مرهم بشود می میرم جان من بسته به هر تار سر موی تو است تاری از موی سرت کم بشود می میرم
داستان آوازی برای وطن نوشته محمد دهریزی است؛ خلاصه کوتاه این داستان به شرح زیر است: زاغی که از زندگی در یک قفس طلایی با آب و دانه فراوان خسته شده، به جستجوی وطن اصلی خود می‌پردازد. بازرگان صاحب این زاغ در قفس را باز می‌کند تا زاغ به هرکجا که وطنش هست برود. زاغ پس از گذشتن از یک سپیدار سرسبز، یک برکه آب زلال با ماهی‌های زیبا و باغ پرندگان سرشار از میوه، به دریایی خروشان می‌رسد. او به توصیه‌های مرغان دریایی که می‌گویند گذر از این دریا غیر ممک
سلام و وقت بخیر ، من چند سالی است در متوسطه دو ( فنی و حرفه ای)با سناد کار می کنم خیلی ازش راضیم خیلی بهتر از داناست دانا مشکلات زیادی داشت و دارد. که سناد آنها را حل کرده اینهایی که از سناد بد میگن باهاش کار نکردن . دانا هر روز یه مشکلی را داره (نگارش، تاریخ نگارش،ارسال اطلاعات،ذخیره کردن ،بازیابی اشباهی، وخیلی مشکلات دیگر) که سناد هیچکدوم اینارو نداره ودر همه جا مورد دسترسی هست سامانه سناد خیلی بهتر از دانا است چون دانا نیاز به ذخیره کردن، فر
آدرس کانال تلگرام مجموعه مینیاتوربرد: http://telegram.me/miniaturebirds آدرس گروه فروشگاه مینیاتوربرد: http://telegram.me/miniaturebirds1390 ((تمام محصولات و اطلاعات در رابطه با پرورش مرغ و خروس زینتی به صورت روزانه داخل کانال گذاشته می شود)) خوردن تخم در مرغان: این امکان که بعضی مرغ ها شروع به خوردن تخم هایشان کنند وجود دارد. دلایلی برای این مشکل یا بیماری وجود دارد: کمبود مواد معدنی ،کمبود کلسیم،تنگی جا و ازدحام بیش از حد مرغان در یک قفس تنگ،سفتی بستر
. اصلا با سامانه سناد : که بناء بهر دلایلی که آن را بوجود آوردن موافق نیستم وعقیده دارم که برنامه دانا برنامه ی بسیار خوب و منسجم و برای استان ما وشهرستانها ومناطق روستایمان خیلی بهتر کار می دهد . و بگویم ببه اداره فن آوری مرکز بابا بس است این بند بست . حرف زیاد است((جواد سعیدی-خوزستان)) از مشکلات عدیده دانا نگفتید،،،دانا از همه بدتر بود،همیشه نگارش همیشه نگارش،تحب بهتره منتهی مشکلات را باید رفع کنند((حمید پوردستان)) با سلام((سارا-ایلام)) به ن
خواست کمی مرد شود  در افیون غرق شود تکرار و کمی طرد شود برای شهر طاعون شود   شهر شود عاری از مرد و زن شود اینچنین گلایلی در تن او مست شود تیغ شود زن بشود هویت بی سر بشود بوی برکه خون شود رنگ شود زرد شود   خواست کمی مرد شود درختی در انکار تبر شود دنیای خشم برزخ بشود خط ممتد نابودی بشود  خواست کمی مرد شود شرح جنون روح شود خواست زنی مرد شود حجم تنش گرم شود گریه غمگین ترین شهر پر از هیاهو بشود کابوس خواب مثل اخر تمام قصه ها زخم شود  او فقط خو
آذربایجان اسکی اویونلاری ( 1 , 2 ) قوندوم کئچدیم (کؤچدوم): بو اویون ایکی، اوچ و دؤرد نفره اوینانار. یئرده یا کاغاذدا بیر دؤردگول(مربع) چکیب اونون ایچینده بیر چارپی بیر ده آرتی (ضرب و جمع) علامتلری چکرلر. اویونچولاردان بیری‌نین اوچ دانا نوخودو، اوبیری‌نین اوچ دانا لوبیه‌سی،وس. اولار. هر کیم اوچ دانا مهره‌سینی آرد-آردا دوزه‌بیلسه‌، اویونو اودار. اویونچولار بیر- بیری‌نین یولونو کسیب قویمازدیلار اوچله‌سین.
واقعا دلم میخواسست از این همه تغییر و تحولی که این روزا در رفتار دانا میبینیم بنویسم. گاهی اینقدر برام این سیر تکاملِ رشد و فکر و عقلی و جسمی عجیبِ به شدت همه چیزو متوجه میشه مخصوصا این 2 3 روز اخیر واقعا متعجبم میکرد. امکان نداره ازش بخوام کاریو انجام نده و اون کارو انجام بده. کافیه بگم نه دانا نــــــــه اون کارو هر چقدرم براش جالب و هیجان انگیز باشه انجام نمیده دستمو میگیره و از من میخواد به اون چیز دست بزنم
در پی حضور چند تن از ورزشکاران بانوی ورزش‌های زورخانه‌ای در زورخانه ولیعصر (عج) شهر قدس، مرشد و زورخانه‌دار بلافاصله از منصب‌شان برکنار شدند. به گزارش ایسنا، صبح روز جمعه 23 خرداد تعدادی از بانوان ورزشکار در رشته ورزش‌های زورخانه‌ای به همراه دختر بچه‌ای 8 ساله‌ به زورخانه ولیعصر (عج) در شهر قدس تهران رفتند و در حالی که ورزشکاران مرد در این زورخانه حضور نداشتند، برای لحظاتی با پوشش کامل به میان گود رفتند و اقدام به گرفتن عکس و فیلم از کبا
ترسم این است نیایی نفسم تنگ شود نقش رویایی تو هی کم و کم رنگ شود ثانیه گُم بشود عقربه ها گیج شود دل خوش باورم آواره و دلتنگ شود ترسم این است از این خانه دلت قهر کند قصّه ها کَم بشود فاصله فرسنگ شود نکند بوسه بمیرد خبرش گم بشود دل شکستن نکند مایه ی فرهنگ شود تلخی قهوه ی لب های تو زجرم بدهد لب بچیند دل و با گریه هماهنگ شود وای اگر در دل مرداد زمستان بشود قلب بی عاطفه ات یک سره از سنگ شود علی نیاکوئی لنگرودی
ویران کن و بگذار که ويرانه بماند از قصه‌ی تو غصه‌ی جانانه بماند! از روی سرم رد شو و نگذار پس از تو جز خاطره‌ی موی تو بر شانه بماند! از پشت همین پنجره‌ی بسته گذر کن تا عطر قدم های تو در خانه بماند! حیرانی محض است نصیب همه مرغان تا گوشه‌ی لب‌های تو این دانه بماند! آنسوی زمین خنده به لب‌های تو آمد باعث شده این‌سو گل و گلخانه بماند با یاد تو عشق است که این شاعر مجنون دیوانه‌ی دیوانه‌ی دیوانه بماند …
دریا پیراهن یوسف است برای من یعقوب ترین! انگار دلم آدم را می برد کارگاه رنگرزی، رنگ آبی می زند و دو دستی برمیگرداند و من آرزو می کنم کاش می گفت خودت بیا و دلت را ببر! اصلا مگر می شود شیرین بر کشتی باشد و فرهاد ساحل نشين؟ ولی نه. کاش بیایی برویم آن دور دستها. میبینی؟ آنجا که آسمان و دریا پیوند خورده است. ببینیم آسمان هرکجا آیا همین رنگ است؟!
من بر سر حادثه ها می روم . تا به کجا می روم؟تا به خدا . تا بگویم با او این چگونه آدمی هست که آفریدی؟هرکس به اندیشه ای ، روشی ، رفتاری. وه چه وجودی ! چه خلقتی ! چه شری!من در این خاک سیاه به مهر تو بیدارم .خدا تو کجای کاری؟ این شگفت خلقت خود را  برای چه  در این خاک رها کردی ؟همه در آشوب . همه در سر ،تخریب. همه جا درغوغای ماتم و غم. همه در پریشانی . همه در سودای دیوانگی . ای خدای دانا تو کجای کاری؟
زاهدی کیسه ای گندم نزد آسیابان برد. آسیابان گندم او را در کنار سایر کیسه ها گذاشت تا به نوبت آرد کند. زاهد گفت: اگر گندم مرا زودتر آرد نکنی دعا می کنم خرت سنگ بشود». آسیابان گفت: تو که چنین مستجاب الدعوه هستی دعا کن گندمت آرد بشود
همیشه دوستت داشتم. یه جور عجیب و خاص. انقدر عمیق وواقعی که هنوز هم گاهی برای خودم تعجب بر انگیزه.می دونی چیه ؟ تو هیچ وقت از کُنج دِنج قلب ِ من ، تنمیخوری. هر چند سالهاست حسرت لحظه ای دیدنت روی دلمسنگینی می کنه ولی هنوز هم دوستت دارم. جوری که کسی ، هیچ کسی نمی فهمه. دوست داشتن تو رو فقط من بلدم
نوشته بود :برای پرنده ای،که نمی خواهد بپرد،وزنه ای ست بال،که بر تن،سنگینی می کند.»* و من به یاد خودم افتادم و این شب ها و مناجات ها و دل تنگی ها و نامه ها و همه ی چیز هایی که به تو ربط دارد و با تنی که به زمین دوخته ام بی ربط است. #پ_ن:شاید با بال بال زدن بشود کَند. #م. *علیرضا روشن
مانده ام . چه می شود . چه می شود که گاهی نرم نرمک سَر میکشی در خاطر من. می سُری در قلب و جانم غمین می شود ساقه های نازک خیال من.! چه می شود که گاهی. آخر غروب ها کنار کُنج دلتنگی من می آیی. می نشينی. قلم می کشی روی بوم هستی ام هزار هزار رنگ. دلتنگی نقش می بندد بر سر انگشتان فیروزه ای ام! چه می شود که گاهی می آیی. زیر طاق کبود خیال من. آشوب میکنی فصل هایم را. و می روی
جهنم، مجازات و شکنجه‌ای از جانب خدا نیست،بلکه انعکاسِ افکار، گفتار و رفتار نابخردانهٔ ماست.انسانهای خردمند هرکجا قدم بگذارند بهشتی زیبا ایجاد میکنند،و افرادی که عقل و خرد را به کار نمی‌برند،هرکجا بروند آتشی سوزان برپا می‌کنند.پس با تمام‌ وجود می‌گویم:هیچکس با من چو من دشمن نبودخویشِ من آرامشم را می‌ربودمرتضی مرتضایی فر 
علم یعنی خدا : آیا برتر از علم می شناسید ؟ ( 7 ) به نام آن که هستی نام از او یافت ویروس کرونا ( کووید – 19 ) آمد . آیا ذکر در قرآن دانا و حکیم همان تحقیق و تفقه جهت کسب علم است ؟ فاسئلوآ اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون » ( نحل / 43 ، انبیاء / 7 ) اگر نمی دانید از اهل ذکر ( کسانی که اطلاع دارند ، معروف شناس اند ) سؤال کنید » . ذکر برای اندیشه کردن مردم است . ذکر برای تحقیق در همه کتاب های ( الاهی ، آسمانی ) است .
قابل توجه كلیه همكاران محترم نگارش 9-26 در سرور قرار گرفته است از طریق هلپر نگارش را دریافت نمایید برای تغییرات این نگارش توضیحاتی داده نشده است و صرفا به جمله رفع مشکلات گزارش شده اشاره کرده است در هر حال نگارش دوره ای می باشد و باید در سیستم مدرسه اعمال شود قبل از دریافت نگارش از اطلاعات خود حتما ذخیره بگیرید بعد از دریافت نگارش این مراحل زیر را انجام دهید -دریافت نگارش -زدن تیك روتین و وارد شدن به دانا -دریافت جداول و دروس از منابع داخلی دان
امروز که دارم مینویسم دانا ی قشتگ خاله در حدود 28 روز دیگه کلاس اولی هستش . واقعا نمیتونم باور کنم که اینقدر زود بزرگ شد و به همین زودی مامان و بابای مهربونش باید به فکر دفتر و کتاب و لباس مدرسه اش باشند. دوست داشتن تو دانای قشنگ و مهربونه من یه جوریه که انگار وظیفه ام اینه بینه همه ی بچه هاا تورو خیلی دوست داشته باشم. به تو محبت کنم و از ته دلم هر چیز که بهترین هستش رو برای تو بخوام. بزرگ شدی و حرفای خنده دار میزنی با تبلتت اوردیمت تو گروه
عجیبه اون نگاهِ تو یه جوری مثل چنگیزه دلم رو تیر اون پلکات به هم هی داره می ریزه یه جوری استخونامو شکسته درد این دوری به پات افتادمو اما هنوزم سخت مغروری دلم هر راهو می دیده یه جوری امتحان کرده که یه لحظه نگاهِ تو به سمتم باز برگرده خیالت نیس می خوامت منو اصلا نمی بینی حسودی می کنم وقتی کنارِ هر که می شینی یه جوری عاشقم کردی شبا تا صُبح بیدارم منو فکر و خیالِ تو همیشهِ کُنج دیوارم #سهراب_عرب_زاده
عجیبه اون نگاهِ تو یه جوری مثل چنگیزه دلم رو تیر اون پلکات به هم هی داره می ریزه یه جوری استخونامو شکسته درد این دوری به پات افتادمو اما هنوزم سخت مغروری دلم هر راهو می دیده یه جوری امتحان کرده که یه لحظه نگاهِ تو به سمتم باز برگرده خیالت نیس می خوامت منو اصلا نمی بینی حسودی می کنم وقتی کنارِ هر که می شینی یه جوری عاشقم کردی شبا تا صُبح بیدارم منو فکر و خیالِ تو همیشهِ کُنج دیوارم #سهراب_عرب_زاده
دانای قشنگ خاله سلام. شاید باورت نشه و در تصورت نباشه که چقدر زیاد دوستت دارم و عاشقتممم. دانا دلم برات ضعف میره و بنظرم زیبا ترین و مهربون ترین بچه ی دنیاییی دانا 1 ماه بود رسما بی قرار اومدنمون بودی هر دفعه زنگ میزدی. صداتو لوس میکردی و میگفتی خالههه ایی کی میای.؟خاله اییی یعنی چند شب دیگه میای؟! مدرسه ات کاملا مجازی شده. یعنی همه مجازی بودن و فقط تو هفته ایی 2 3 بار یک ساعته مدرسه میرفتی که در نهایت معلمت گفت نیایی و تو ام مثله
 دیگر نه آرزویی دارم و نه کینه ای، آنچه که در من انسانی بود از دست دادم، گذاشتم گم بشود، در زندگانی آدم باید یا فرشته بشود یا انسان و یا حیوان، من هیچکدام از آنها نشدم، زندگانیم برای همیشه گم شد. صادق هدایت 

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها